گفتگوي "روز" با خسرو سيف
دفاع از موضع تحريم
نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري به پايان رسيد، اما حرف و حديث پيرامون شرايطي
که نتايج اين انتخابات را به بار آورد و نيز روند تحولات آتي پس از شکل گيري دولت
جديد، همچنان به قوت خود باقي است. در همين ارتباط و در خصوص چشم انداز ارائه طرح
هاي گوناگون ائتلاف گروه هاي سياسي مختلف حول محور حقوق بشر و دموکراسي، به سراغ
خسرو سيف، دبير حزب ملت ايران رفته ايم. اين گفتگو در پي از نظرتان مي گذرد .
آقاي سيف، به رغم حواشي موجود، در انتخابات اخير تعداد قابل توجهي از
توده مردم، به پاي صندوق هاي راي رفتند و عملا بار ديگر در "پروسه انتخابات" در
جمهوري اسلامي شرکت کردند. حزب شما در زمره احزاب و سازمان هايي بود که نسبت به
انتخابات، موضع تحريم داشتند. ميزان شرکت مردم را در اين انتخابات چطور معنا مي
کنيد؟ شما مي دانيد که حزب ملت ايران، از سال 59، به دليل نبود آزادي
با اعلام پيش شرط هايي در هيچ انتخاباتي شرکت نکرده است. واقعيت اين است که شمار
زيادي از مردم در فاصله زماني پيش از انتخابات از شرکت در انتخابات منصرف شده
بودند. به اعتقاد ما، سناريويي براي اين انتخابات نوشته شده بود که اين سناريو به
طور دقيق اجرا شد. اين سناريو مبتني بود بر ايجاد انگيزه در مردم و کشاندن مردم پاي
صندوق راي. چون براي حاکمان، تنها، حضور مردم در صحنه مطرح بود.
حتي اگر حاکميت آن طور که شما مي فرماييد، با چنين مکانيزمي به توفيقي
اينگونه دست پيدا کرده باشد، باز ميزان مشارکت انتخاباتي نشان دهنده وجود زمينه
هايي در خود مردم هم هست... بله، به هرحال انگيزه اي که به آن اشاره
کردم، باعث شد که تعداد زيادي از مردم در اين انتخابات شرکت کنند. نتيجه آن شد که
در مرحله دوم، به علت رقابت و حرف و سخن درباره هر کدام از کانديداها و بحث پردامنه
اين بشود و آن نشود! باز هم تعدادي از مردم به پاي صندوقهاي اخذ راي کشيده شدند.
به گمان شما، احزاب، سازمان ها، گروههاي سياسي و افرادي که موضع تحريم
نسبت به اين انتخابات داشتند مغبون نشدند... درست است؟ بله، آنها مغبون
نشدند. من، بر خلاف آنچه که شايع است معتقدم که تحريم شکست نخورد. آنچه که از سوي
مقامات دولتي در مورد حائزين شرايط حق راي گفته شد، ابتدا، رقمي در حدود 47 ميليون
نفر بود. در حالي که به روايتي ديگر، حدود 52 ميليون نفر، با توجه به گروه سني خود
و ... حائز شرايط شرکت در اين انتخابات بودند. از طرف ديگر بايد توجه داشت که طبق
آمار رسمي، در دور دوم، آقاي احمدي نژاد حدود 17 ميليون راي آوردند و آقاي رفسنجاني
حدود 10 ميليون. اگر آمار اعلام شده را بپذيريم، تازه 28 ميليون شرکت کننده در
انتخابات داريم. با توجه به آن 52 ميليون، چيزي نزديک به 25 ميليون نفر در اين
انتخابات شرکت نکرده اند! اين مهم است. با اين 25 ميليون نفر، من به شما مي گويم که
موضع تحريم شکست نخورده است.
برخي ازچهره هاي شاخص سياسي و بعضي جريان ها، هنوز بر همان موضع "طرح
ملي رفراندوم" تاکيد مي کنند. فکر مي کنيد چنين طرحي، اساسا چقدر مي تواند در
دورنماي تحولات فعلي قابل اعتنا باشد؟ شهيد فروهر و حزب ملت ايران، در
سال 59 با توجه به شرايط آن زمان اعلام کرد که وقت برگزاري يک رفراندوم فرا رسيده
است. برگزاري رفراندوم، شرايط و زمان خود را مي طلبد. به طور مسلم براي برون رفت از
يک بن بست سياسي و تعقيير شکل حکومت، بايد به رفراندوم رجوع کرد. اما شرايط امروز
جامعه ما، شرايطي نيست که امکان انجام رفراندوم در آن وجود داشته باشد. ديگر آنکه ،
ما به رفراندومي که توسط خارجي ها ديکته شود، اعتقادي نداريم.
پيرو تحولات اخير، گويا قرار است دو حزب سياسي جديد، توسط آقاي رفسنجاني
و آقاي کروبي تاسيس شوند. فکر مي کنيد تا چه حد مي توان روي چنين اقداماتي در شرايط
فعلي حساب کرد؟ هيچ! گروههاي خارج از حاکميت در طول اين بيست و هفت
سال، غير خودي به حساب آمده اند و از همان اپتداي تاسيس نظام، براي ايجاد اپوزيسيون
خودي در داخل حاکميت، برنامه ريزي شد. حزب مجاهدين انقلاب اسلامي درست کردند. حزب
مشارکت درست کردند و... و حالا هم که احزابي که به آنها اشاره کرديد و قرار است
توسط آقاي کروبي و رفسنجاني تاسيس شوند در راه هستند. واقعيت اين است که اين احزاب
، همگي نقش اپوزيسيون داخل نظام را بازي کرده و خواهند کرد . در صورتي که "جبهه
همبستگي ملي" – که حزب ملت ايران مدافع تشکيل آن است - را جريان اپوزيسيون خارج از
نظام شکل مي دهند و بزرگترين تفاوت اين دو جريان در موضع شان نسبت به شرکت در
انتخابات بود.
و تفاوت ساختاري" جبهه همبستگي ملي" با آنچه از طرف جبهه ملي با عنوان"
کنگره ملي دموکراسي خواهي"، مطرح شده است در کجاست؟ ما فکر مي کنيم،
اين کنگره نظرجبهه ملي نبوده است و تنها خواست آقاي امير انتظام است، چيزي که در
اساسنامه کنگره ملي به چشم مي خورد اين است که به جاي در برگرفتن سازمانها و گروهها
افراد را در بر مي گيرد.
با همه اين اوصاف، مکانيزم عملي حزب شما براي برون شد از بحران فعلي
چيست؟ ما تسليم شدن در برابر اراده مردم را راه برون رفت از بحران فعلي
مي دانيم.
اما اين حرف شما خيلي کلي است! راه حلي عملي را به من
بگوييد. حزب ملت ايران ، ضمن رد هرگونه دخالت بيگانگان در امور داخلي
ايران، در راستاي اتحادي بزرگ که در برگيرنده تمام ايرانياني باشد که به آزادي،
ناوابستگي و مردم سالاري در ايران مي انديشند، تشکيل ائتلافي بزرگ را ضروري مي
داند. ما در اطلاعيه خودمان هم که دهم تيرماه منتشر شد، به راههايي که مي فرماييد
اشاره کرده ايم. ضمنا بايد بگويم که در شرايط موجود و خلا سياسي حال حاضر، معتقديم
تمام کساني که موضع عدم شرکت در اين انتخابات داشتند، بايد دور يکديگر جمع بشوند.
همگي دست به دست هم دهند و اتحادي را تحت هر نامي تشکيل دهند. ما امروز بايد، به
طور منسجم و به دور از هرگونه دشمن ورزي و مرده باد و زنده باد، مردم را به ميدان
پيکار آزاديخواهانه و استقلال طلبانه دعوت کنيم . اين امر در سايه يگانگي و خواست
مشترک همه ايرانيان تحول خواه ميسر مي شود .
و برنامه اوليه اتحادي که پيشنهاد مي کنيد، حول چه اصولي
است؟ متاسفانه تاکنون موفق به ايجاد اتحاد ميان گروهها نشده ايم. اما
اکنون زمانه به نحوي است که بيش از گذشته نياز به اتحاد حس مي شود. برنامه اوليه
اين اتحاد، حول اصل مردمسالاري، حاکميت ملي، آزادي، ناوابستگي، جدايي دين از حکومت،
دوري از هرگونه تبعيض قومي و جنسي و دوستي با همه ملت هاي جهان، بر پايه احترام
متقابل است. به گمان ما، تنها در صورت تحقق اصول ياد شده است که ملت، دين و دولت،
مي توانند احترام و جايگاه مناسب خود را بيابند.
|