امروز: روز سه شنبه 13 ارديبهشت 84 مناظره
اي به عنوان خشت اول: زنان و انتخابات با حضور فريبا داودي
مهاجر، مينو مرتاضي لنگرودي و فاطمه راکعي در دانشگاه الزهرا به
همت انجمن اسلامی دانشگاه برگزار شد. فاطمه راکعي اولين
سخنران اين مناظره تاکید کرد که به امکان پذیری ادامه اصلاحات
باور دارد و تحريم را به عنوان شيوه عمل انتخاباتی نمي پذيرد. وي
در ادامه اظهار داشت که زنان به دليل حس زنانه، عواطف بلند
انساني و مادرانه اي که دارند اگر قدرت و اداره کشور در
اختيارشان باشد، قطعا اوضاع بهتر از امروز خواهد بود.
مسئول کميته زنان ستاد انتخاباتي معين گفت: بزرگترين
چالش کنونی اصلاحات عدم مشارکت است و درعین حال اصلاح طلبان
معتقدند مشارکت مردم باید همراه با آگاهي آنان باشد. وی اعلام
کرد: کميته زنان با مشخص کردن 20 صنف مشغول فعاليت هستند و با
وجود عدم دسترسي به تريبون هاي عمومي (صدا و سيما، نماز جمعه
و...) تلاش خود برای ارتباط گيري با مردم را آغاز کرده اند.
راکعی با ابراز خرسندی از میزان استقبال زنان، میل به مشارکت در
انتخابات آنان را بسيار خوب توصیف کرد و تاکید کرد در صورت تحقق
مشارکت بالا، امکان دستیابی اقتدارگرایان به قوه مجریه کاهش
خواهد یافت و کشور از فرصت تداوم اصلاحات بهره مند خواهد شد.
راکعی، شانس پیروزی معین را قابل توجه ارزیابی کرد و هدف نامزد
اصلاح طلبان پیشرو را تشکیل کابینه قدرتمند و پاسخگویی به
مطالبات ملی اعلام کرد. مسئول کميته زنان ستاد انتخاباتي معين بر
ضرورت بهره گیری از تجارب انباشته شده اصلاح طلبان طی 8 سال
گذشته تاکید و یادآور شد، معین در کابینه احتمالی خود همان گونه
که وعده داده، قطعا از وزیر و معاون زن استفاده خواهد کرد. راکعی
روش اصلاحات را صرفا، گفتگو و نقد دانست.
سخنران بعدي
اين مناظره مينو مرتاضي لنگرودي بود که در ارتباط با بحث جنبش
زنان و انتخابات گفت، مردم در کشورهاي توسعه يافته با نقد سياست
هاي حاکميت موقت به حکومت جديد مي رسند. ولي در جوامع سنتي
دموکراسي، تحمل نمي شود و درنتیجه منتقدان درنهایت به سمت نگاه
براندازانه سوق داده می شود زیرا حاکميت در برابر اراده تغيير و
تحول مقاومت مي کند و حاضر نیست تن به اصلاحاتی که خواست ملی است
بدهد. لنگرودی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه زنان
در ايران از رفتار تحقيرآميز و ناديده گرفتن عمدي خود رنج مي
برند، یادآور شد: دیدگاه مبتنی بر تمایز جنسیتی منجر به تقسیم
انسان به دو گروه زن و مرد مي شود و درنتیجه جامعه از ظرفیت های
بالای نیمی از شهروندان خود که زن هستند محروم می ماند.
وی در ادامه جنبش فعلي زنان در ايران را که مستقيما بر
مطالبات زنانه شکل گرفته، نوين و متفاوت با سالهاي دور دانست و
گفت: اکنون زنان همچون مقاطعی مانند جنبش تحريم تنباکو و ...
صرفا در قالب جنبش اجتماعی فعال نیستند و اهداف خاص خود را تعقیب
می کنند جنبش زنان ايران به دنبال بهره گیری از هويت زنانه خويش
است:تخصص، احترام، منزلت، هويت، توانمندي، فرصتهاي برابر و...اين
ويژگي جنبش کارمندي است که در جهان کنونی رو به گسترش است. با
اين حال نگاه جنبش زنان به سياست نگاهي سنتي است و اين يک تناقض
است که زنان را دچار رفتار پارادوکسيکال و تناقض آميز کرده است.
مينو مرتاضي در ادامه از دردناکي تحقير و بي مهري در حق
زن بعد از انقلاب سخن گفت و کاهش تعداد نمايندگان زن از 7% به 1%
، رونق چند همسري، رياست خانواده براي مرد و... را مورد انتقاد
قرار داد.
خانم لنگرودي بيان داشت جنبش زنان ناگزير به
تعريف استراتژيک مي باشد و چاره اي جز توانمند شدن در مباحث
تئوريک و فکري ندارد. وي درباره نحوه رفتار انتخاباتي جبهه
مشارکت عنوان داشت مشارکت، زنان را نه در عرصه تصميم گيري بلکه
تنها در عرصه راي دادن لازم دارد. جنبش زنان ديگر نمي خواهد فريب
تبليغات را بخورد. اين جنبش بايد مطالبات خود را در برنامه هاي
کانديدا بيابد (مطالباتي چون الحاق به سيدا) جنبش زنان بايد
شرايطي چون آزادي اجتماعي و بيان، ازبين بردن قوانين تبعيض آميز،
گرفتن اختيار انتخاب رياست جمهوري از شوراي نگهبان و سپردن آن به
مردم و .. را مطالبه نمايد و در صورت لحاظ نشدن آنها ، به عدم
مشارکت برسند. وي عدم مشارکت را با تحريم متفاوت دانست. او گفت
تا زماني که زنان نتوانند بگويند که بعد از تحريم چه خواهند کرد
و چه برنامه اي خواهند داشت، اتخاذ اين گزينه جز انفعال زنان
چيزي به همراه نخواهد داشت. وي در پايان تاکید کرد: زنان قدرت را
در حوزه عمومي مي بينند. تحريم راديکاليسم کور و بي منطق را به
جنبش زنان تحميل مي کند و آسيب پذيري جنبش را بيشتر.
فريبا مهاجر سخنران بعدي با بحث زن و مشارکت سياسي و
مشارکت اجتماعي در ابتدا ضمن نقد سخنان خانم مرتاضي گفت: به
اینکه جنبش خاص زنان در 100 سال پيش وجود نداشته است، باور
ندارد. چرا که آنان در آن زمان نیز مطالباتي چون حق آموزش داشته
اند و موضوع مشارکت سياسي، اجتماعي زنان موضوعي جديد نيست و
مسئله مشارکت سياسي زنان لزوما شرکت در انتخابات نيست. موضوع
مشارکت زنان کسب قدرت است حتي مشارکت خانگي.
وي گفت نمي
توان از زنان انتظار داشت مشارکت سياسي داشته باشند ولي سهم آنان
را از قدرت نپرداخت. در اين دو دوره اخير علت افت شديد مشارکت
مردم همين امر بود. نمي توان به زنان خواست راي دهند آنهم فقط به
مردان و بعد هم در تقسيم کردن قدرت بگوييم ما ريسک نمي کنيم.
او در ادامه قانون اساسي را به عنوان قانون مادر يک
ميثاق ملي دانست. وي معتقد بود در کشورهاي سنتي قانون اساسي بايد
شفاف و واضح و بدون ايهام و کلي گويي باشد، زیرا قانون اساسي در
سایر قواعد حقوقی تاثير مي گذارد. به عقیده داوودی مهاجر در
مواردي، کلي گويي و ابهام در مواد قانون اساسي موجب اجرا نشدن
قانون مدنی می شود. قانون اساسی در مقدمه، اصل 20 و 21 به حقوق
مربوط به زنان پرداخته است. در مقدمه آمده :" ...ضمن بازيافتن
وظيفه خطير و پر ارج مادري در پرورش انسانهاي مکتبي..." این
درحالی است که وظیفه زنان تنها ایفای نقش مادری و پرورش انسان آن
هم با تعریف «مکتبی نیست». کساني که با الحاق به کنوانسيون زنان
مخالفت کرده اند، مبنای مخالفتشان درست بوده است. چرا که دراین
کنوانسيون نقش اجتماعي براي زنان به صورت ضروری پیش بینی شده
است. در اصل 19 قانون اساسي آمده "مردم ايران از حقوق مساوي
برخوردارند از هر رنگ و نژاد و مذهب." اما در این اصل اشاره ای
به زنان و حقوق مساوی آنان نشده است. بنابراین زنان مجلس هفتم
درست متوجه شده اند که عدالت جنسيتي را از برنامه پنج ساله خارج
کرده اند. از هيچ رئيس جمهوري نمي توانيم مطالبات خود را بخواهيم
چرا که این مطالبات با معیار قانون اساسی کنونی خلاف این قانون
است.
وي درباره بحث رجال گفت: به عنوان فمينيست مسلمان و
نو انديش ديني معتقدند رجال سياسي زنان را نيز در بر مي گيرد. و
اگر قبول ندارند بايد این واژه تغيير کند، که در این صورت آقايان
خودشان بيايند و به خودشان راي دهند و تمام مناصب را میان خود
تقسیم کنند.
در بخش پرسش و پاسخ مينو مرتاضي بحث تغيير
اصولی از قانون اساسي را بحثي جدي دانست و از شروط زنان دانست و
گفت: اختلاف تنها در نوع تغيير و شيوه آن است. وي گفت: زماني
تغيير قانون موثر است که در چهارچوب برنامه ها و به آرامي باشد و
نه اینکه فرمایشی از بيرون و يا تحت تاثير فشار بين المللي باشد.
پاسخ وي به اينکه اگر کانديدايي تغيير قانون اساسي را جزء برنامه
خود بداند از او حمايت مي کنيد؟ آري بود. فريبا داودي نیز
گفت: مردم ما در جامعه هنوز عادت به نقد از خود ندارند. وي حاشيه
امنيتي را براي مطرح کردن برخي مسائل پايين دانست و گفت چه کسي
دولت را جدي نقد کرد و هزينه اي نپرداخت؟ وي نظام را تنها وسيله
اي براي رسيدن به هدف دانست و راه دستیابی به اهداف را دروني
دانست.
|