بازگشت به صفحه اول

 

 
 

 

پيامدهای احتمالی پيروزی محمود احمدی‌ نژاد يا هاشمی رفسنجانی

يک روز پس از برگزاری دور دوم انتخابات رياست جمهوری ايران، شادی طرفداران کانديدای پيروز، زودگذر خواهد بود.


اگر محمود احمدی ‌نژاد برنده انتخابات روز سوم تير شود، دولت وی با مخالفت طيف گسترده ‌ای از نيروهای سياسی و فرهنگی روبرو خواهد شد. اين طيف گسترده که دست کم به شکل صوری در روزهای مشرف به انتخابات در جهت حمايت از اکبر هاشمی رفسنجانی شکل گرفته است، از روحانيون سنتی و حتی تندرو تا روشنفکران اصلاح طلب و سکولار را شامل می ‌شود.

هر چند که بعيد است اين طيف پس از پيروزی احتمالی محمود احمدی‌ نژاد وحدت صوری خود را حفظ کند، اما اتحاد بخش‌ هايی از اين نيرو، می ‌تواند برای دولت احتمالی آقای احمدی‌ نژاد دردسرساز باشد.

دولت محمود احمدی ‌نژاد در برابر اين نيروی منتقد، احتمالا سخت‌ گيری نخواهد کرد و شايد حتی به عکس، پس از آرامش روحی ناشی از پيروزی در انتخابات و تثبيت قدرت، از در مسالمت با بخش‌ هايی از اين نيروها در آيد، اما بعيد است اين مسالمت، فضای سياسی ايران را آرام کند، چرا که به نظر می ‌رسد بخشی از مخالفان آقای احمدی ‌نژاد، به نوع رفتار دولت او چندان توجه نخواهند کرد و صرف حضور وی و طرفدارانش در هيات دولت را دليلی کافی برای اعتراض خواهند دانست.

در عين حال، يکی از برنامه ‌های آقای احمدی‌ نژاد تسويه دولت از "بوروکرات‌"هايی است که وی آنها را "فاسد" می ‌داند. اين اقدام اگر صورت عملی به خود گيرد، اعتراض شديد کسانی را که جامعه ‌شناسان به آنها "بورژوازی دولتی" ايران می ‌گويند، در پی خواهد داشت. بدين ترتيب، آقای احمدی ‌نژاد صرف نظر از اينکه چه نوع سياست اجتماعی و سياسی را در پيش گيرد، با اعتراض ‌هايی روبرو خواهد بود، اما دامنه اين اعتراض‌ ها دقيقا بسته به ميزان سخت ‌گيری و يا تساهل دولت محمود احمدی ‌نژاد در زمينه آزادی ‌های اجتماعی و سياسی خواهد بود.

هرگونه سخت ‌گيری دولت آقای احمدی‌ نژاد بويژه در حوزه اجتماعی می‌ تواند به سرعت باعث شکل‌ گيری جبهه تنومندی از طرفداران آزادی ‌های بيشتر عليه دولت وی شود و جامعه ايران را به سوی يک رويارويی سرنوشت ساز اما در عين حال پر هزينه بکشاند. اما انعطاف دولت آقای احمدی ‌نژاد در حوزه‌ اجتماعی و سياسی احتمالا نه فقط مانع تشکيل چنين جبهه‌ ای خواهد شد، بلکه بخشی از نيروهای منتقد فعلی را که داعيه ‌ای جز حفظ منافع شخصی و صنفی خود ندارند، به سمت حمايت از وی خواهد کشاند.

پاشنه آشيل دولت احتمالی محمود احمدی نژاد

با اين همه، پاشنه آشيل دولت محمود احمدی ‌نژاد، سياست خارجی ايران خواهد بود، حوزه ‌ای که دولت آينده ايران يا بايد "مصالحه بسيار دردناکی" با طرف‌ های اروپايی و آمريکايی صورت دهد و يا خطر يک انزوای بين ‌المللی و تحريم اقتصادی را به جان بخرد.

اگر دولت آقای احمدی ‌نژاد بر اثر فشارهای خارجی تصميم به مصالحه با اروپا و آمريکا بگيرد، با همان حملاتی روبرو خواهد شد، که اينک طرفداران وی از تيم مذاکره کننده ايران با اتحاديه اروپا به عمل می‌ آورند. البته دولت آقای احمدی‌ نژاد به دليل اينکه احتمالا در صورت تشکيل، متکی بر نيروهای تندرو جامعه خواهد بود، اگر به واقع ناچار به مصالحه شود، اين کار را آسانتر از هر دولت ديگری انجام خواهد داد، همانگونه که آريل شارون نخست وزير اسرائيل نسبت به همتايان ميانه‌روتر خود از حزب کارگر، از قدرت مانور بيشتری برای مصالحه با فلسطينيان برخوردار است.

اما مصالحه احتمالی دولت محمود احمدی ‌نژاد با دنيای غرب چيزی از ايدئولوژی طرفداران وی باقی نخواهد گذاشت و ايران را به طور کامل وارد دوران تازه ‌ای خواهد کرد. از همين رو، مصالحه دولت محمود احمدی‌ نژاد با غرب بسيار بعيد است، اما اگر او راه مقابله را برگزيند، ايران وارد دورانی از بحران خواهد شد که از اکنون نمی ‌توان ابعاد آن را ترسيم کرد.

تبعات تشکيل دولت اکبر هاشمی رفسنجانی

پيروزی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات سوم تير نيز تبعاتی کمتر از پيروزی محمود احمدی ‌نژاد ندارد.

دولت احتمالی آقای رفسنجانی در گام نخست خود با ستيزه ‌جويی يک اقليت منسجم و سازماندهی‌ شده روبرو خواهد شد که افراد آن افزون بر ريسک‌ پذيری، از منابع قابل توجه حکومتی نيز برای پيگيری اهداف خود برخوردارند.

آقای رفسنجانی در برابر اين اقليت يا بايد راه مقابله را در پيش گيرد، که البته به نظر می ‌رسد ابزار موثری برای اين منظور در اختيار ندارد و يا بايد راه مصالحه را در پيش گيرد.

به احتمال زياد، آقای رفسنجانی هيچ نوع راه مقابله ای را در پيش نخواهد گرفت، زيرا يک مقابله آرام، دولتش را فلج و يک مقابله شديد او را بازنده بازی می‌ کند. او احتمالا مجبور می ‌شود با تندروها راه مسالمت را در پيش گيرد و امتيازاتی به آنها دهد که نتيجه آن عقب ‌نشينی از بسياری از وعده‌ هايی است که در طول مبارزات انتخاباتی به هوادارانش داده است.

البته آقای رفسنجانی بويژه در زمينه‌ آزادی ‌های سياسی وعده مشخصی نداده و به کلی ‌گويی بسنده کرده است، اما همين کلی ‌گويی ‌ها سبب شده است تا بخشی از طرفداران جديد او تصور چهره‌ ای اصلاح طلب از وی پيدا کنند و او را متفاوت از گذشته بپندارند.

به هر حال آقای رفسنجانی در مناسبات قدرت ايران قادر به پيشبرد آنچه اصلاحات ناميده می ‌شود، نخواهد بود و همين مساله، طيف وسيعی از هواداران جديد او را بار ديگر به صف منتقدان سرسخت و يا مخالفانش خواهد کشاند و آرايش سياسی پيش از انتخابات را اعاده خواهد کرد.

علاوه بر اين، آقای رفسنجانی هم احتمالا درست به اندازه محمود احمدی‌ نژاد در مقابل بحران سياست خارجی ايران آسيب ‌پذير خواهد بود. او اگر بخواهد در مسائلی چون پرونده هسته‌ ای ايران نرمش نشان دهد، با واکنش شديد تندروها مواجه خواهد شد و موقعيتش به خطر خواهد افتاد، اما اگر تصميم به ايستادگی و مقابله بگيرد، او نيز ايران را وارد مرحله ‌ای از بحران بين‌ المللی خواهد کرد.

راه گريز از اين مخاطرات، شايد اجماع همه جناح ‌های حاکم بر ايران برای کنترل تندروها و تن دادن به قواعد و مناسبات دموکراتيک باشد، چيزی که اينک اثری از آن به چشم نمی‌ خورد، اما احتمال دارد که با سخت ‌تر شدن شرايط، بويژه در حوزه ‌بين ‌المللی روزی به واقعيت بپيوندد.

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به انتخابات