بازگشت به صفحه اول

از شهروند

 
 
 

فرزند رهبر تقلب ميكند رئيس مجلس حمايت

حسن زرهي
ماجراي تقلب در انتخابات، محتملا به فرمان و مراقبت رهبر و به مديريت پسر او مجتبي داستاني است، كه نقل آن حالا بر سر هر بازار است.
اين ماجرا و حمايت بي چون و چراي رئيس مجلس حداد عادل از انتخابات مخدوش و سراسر تقلب، و تهديد مهدي كروبي و منتقدان و افشاگران ديگر اين تقلب بزرگ، مرا به ياد ماجرايي انداخت.
آشنايي داشتيم به نام ناخدا احمد كه فارسي را به زحمت صحبت ميكرد. اما ادعايش گوش فلك را كر كرده بود، و مدام خبر از توپ و تشرهايش به فرماندهان نظامي و افسران عاليرتبه ميداد.
از جمله يك بار در مجلسي كه همه ي ما بوديم، ناخدا احمد با كبكبه و دبدبه بسيار تعريف كرد، لنج او تازه لنگر انداخته بوده است، كه يكي از افسران عاليرتبه كه او را به درستي نميشناخته وارد لنج شده و ندانسته دستورهاي نامربوط ميداده كه ناخدا فرياد زده و افسر حساب كارش را كرده بوده است.
ناخدا ميگفت: تا من اعتراض كردم، تيمسار فوري افتخار كرد! ناخداي بيچاره كاربرد كلمات اعتراض و افتخار را نميدانست. و گمان ميكرد اگر او اعتراض كرده باشد، لابد افسر عاليرتبه براي تسليم به او افتخار ميكند. حالا شده است حكايت اين آقاي حداد عادل كه زير سايه ي رهبر و آن وصلت آقازاده هاي (مذكر و مونث) خانه ي او و بيت رهبري و رياست بادآورده ي مجلس، البته براي ايشان، حالا حضرتش مانند ناخدا احمد شده است، در حالي كه كروبي و هاشمي و معين و قاليباف و ديگران اعتراض ميكنند كه در انتخابات تقلب شده است، ذات مبارك افتخار ميكند و نه تنها اين، كه تهديد به معترضان و تعظيم به مقام رهبري را چاشني بازي ميسازد!
كروبي به درستي افشا كرده است كه سيد مجتبي خامنه اي پسر آيت الله خامنه اي رهبر جمهوري اسلامي ابتدا از قاليباف حمايت ميكرده، و بعد سه روز پيش از راي گيري تغيير نظر داده و به حمايت از احمدي نژاد نشسته است. (ناگفته نماند كه كروبي از اين دو نامزد انتخابات نام نبرده است).
نه تنها كروبي كه هاشمي رفسنجاني و معين، بويژه قاليباف كه بيش از همه به دليل تغيير عقيده پسر رهبر خسران ديده است، به اين تقلب آشكار اعتراض كرده اند، قرار هم شده است كه دست كم در چهار استان آراء بازشماري شود. به دستور شوراي نگهبان، يعني اعتراض به تقلب وارد دانسته شده و دستور بازشماري صادر شده است. هر چند‌ كه در بازشماري نيز بازي به روال سابق سوق داده خواهد شد، و حضرات كوشش خواهند كرد از طنابي كه تحريم ملي بر گردنشان انداخته به سلامت بگذرند. اين بازي اما هر چه بيشتر دنباله پيدا كند، ناگفته ها و ناديده ها و ناروشني هاي تازه و بيشتري را در پي خواهد داشت.
اما اينكه دوباره برخي از طرفداران حكومت از همه ي جبهه ها، تبليغ راي دادن به هاشمي رفسنجاني از ترس به اصطلاح مشت آهنين احمدي نژاد را ميكنند. و به بد تن ميدهند تا از بدتر نجات يابند، در حقيقت بازي گران زمين رژيم اند و تنها در همان حال و هوا قادر به ديدن و درك مسائل هستند و بس، در حالي كه آقاي هاشمي پرونده اش از احمدي نژاد سياه تر است. احمدي نژاد اگر قاتل و تروريست و حزب اللهي و مكتبي و گوش به فرمان است و يا بوده است، آقاي هاشمي و وزير اطلاعات او فلاحيان و مديركل وزارت آدمكشي وي، سعيد اسلامي معدوم فرماندهان قتل هايي هستند كه توسط كساني مانند احمدي نژادها انجام گرفته است. حالا از كي فرمانده قتل و كشتار بر قاتل و مجري آن مرجح شده است خدا ميداند! البته براي بازيگران زير سايه ي حكومت اسلامي و در زمين رژيم چاره و اميد ديگري نيز نميتوان متصور شد. آنها در هر صورت بايد خلخالي شان را به يمن مواضع ضد امپرياليستي مورد حمايت قرار دهند. و چشم و گوششان را به روي جنايتهاي او ببندند. آقايان! هاشمي فرمانده است در آن پرونده ي جنايات اگر احمدي نژاد فرمان بر بوده باشد!

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به انتخابات