از روزنامه شرق

  تاکيد بر ضرورت تشکيل جبهه دموکراسی خواهی     

 
 
ايلنا: مجمع ساليانه انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايى در دانشكده اقتصاد اين دانشگاه برگزار شد. در اين مراسم كه با حضور اعضاى انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايى برگزار شده بود، مراد ويسى، رضا دلبرى، پرويز ورجاوند، محمد شريف، محمد بسته نگار و على اكبر معين فر به ايراد سخن پرداختند. گفتنى است انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايى به پاس زحمات محمدشريف در دفاع از پرونده دانشجويان و فعالان سياسى لوح يادبودى به او اهدا كرد كه شريف هم آن را به ناصر زرافشان تقديم نمود.

محمد شريف در هنگام دريافت اين لوح يادبود گفت: ما برآنيم و شايسته آنيم كه از حقوق انسانى برخوردار باشيم و هرگز سكوت و سكون را تحمل نخواهيم كرد و اين سكوت بر دانشگاه ها تحميل نشده و نخواهد شد. وى گفت: كسانى كه زندان ها و تهديدها را براى دستيابى به حقوق فردى و اجتماعى تحمل كردند، هرگز نمى خواهند از نمد حكومت، كلاهى براى خود بدوزند. اين كاروان از سال ها پيش آغاز شده، مدتى هم ما را همراه خود كرده و اكنون نيز همراهان ديگرى دارد. شريف ادامه داد: من به اقتضاى شغل خود با مشكلات دانشجويان و زندانيان آشنا هستم.

• پايان رمانتيسم

در ادامه اين مراسم رضا دلبرى، عضو شوراى مركزى دفتر تحكيم وحدت نقد بنيان هاى نظرى اصلاحات و زمينه سازى براى شكل گيرى فضاى مناسب را از وظايف جنبش دانشجويى در شرايط كنونى دانست و گفت: تا زمانى كه به ايده سياسى مشخصى نرسيده ايم عمل سياسى توصيه نمى شود. دلبرى با اشاره به تأثير دوم خرداد بر نيروهاى محافظه كار گفت: نتيجه اين جريان، حركت به سمت تقدس زدايى از قدرت بود اما از سال ۷۹ به بعد عملاً به سمت افول و اضمحلال اصلاحات رفتيم تا اينكه نهايتاً حركت اصلاحى در انتخابات مجلس در اسفند ۸۲ پايان يافت. وى علت اصلى اضمحلال اصلاحات را ضعف تئوريك جنبش اصلاحات دانست و افزود: اصلاح طلبان در عرصه عملى قادر به دفاع از اصلاحات نبودند، از جامعه مدنى دم مى زدند و مى گفتند مقصود ما مدينه النبى است يا سخن از دموكراسى مى گفتند اما مى گفتند دموكراسى اسلامى مورد نظر ماست.

• وظيفه جنبش دانشجويى

محمد بسته نگار، عضو فعال جريان ملى _ مذهبى نيز در مجمع ساليانه انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايى گفت: حقوق بشر، دموكراسى و آزادى ابعاد مختلفى دارند كه بايد همه آنها را در نظر گرفت. يك بعد حقوق بشر، آزادى عقيده و بعد ديگرش ريشه كن كردن فقر است كه پرداختن به يكى و غفلت از ديگرى مفيد نخواهد بود. بايد نگاهى چند جانبه و نه تك بعدى به اين مسائل داشته باشيم و بيشترين وظيفه در اين روزها كه با غيبت مجلس اصلاحات مواجه هستيم، بر عهده جنبش دانشجويى است. وى در پايان از مصدق به عنوان كسى كه با نگاهى چند بعدى مسائل را مى ديده است نام برد و افزود: مصدق از آزادى عقيده و نابودى فقر در جامعه توام با هم سخن مى گويد و آنگاه كه هويت ملى را در مجلس مطرح مى كند، از هر دو وجه اسلاميت و ايرانيت نام مى برد.

• خاتمى و ديالكتيك قهرمان گرايى

على اكبر معين فر نيز با حضور در مجمع ساليانه انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايى گفت: موجى كه از سر ما گذشت، چيز كمى نبود. در دوم خرداد، خاتمى شعارهايش را داد و مردم به خاطر بى زارى از فساد در ادارات و... به خاتمى راى دادند تا طرف مقابل راى نياورد، خاتمى شعارى داد كه خود به آن عمل نكرد و همان سخن گاليله را گفت كه، واى به حال ملتى كه به دنبال قهرمان باشد اما وقتى مشكل پيش مى آمد، مى گفت، از من جلوتر نيفتيد، اين خود بى اهميتى به افكار ديگران و قهرمان ساختن است. معين فر با بيان اين مطلب كه آغاز حركت خودسازى در كشور ضرورى است، افزود: اين حركت نبايد از دانشجويان آغاز شود، با توجه به اينكه تا انتخابات رياست جمهورى حدود يك سالى وقت هست، احتمال اينكه اين حركت عقيم شود، زياد است.

وزير نفت دولت موقت تصريح كرد: در قانون اساسى ما تعارض وجود دارد. شما مى توانيد اصول اقتصادى قانون اساسى را بررسى كنيد و ببينيد اين اصول به دولتى بودن و اقتصاد سوسياليستى بيشتر شباهت دارد يا به خصوصى سازى يا اقتصاد ليبراليستى؟ در قانون اساسى به صراحت صنايع بزرگ و بانك ها، ملى به معناى دولتى اعلام شده اند، وزير اقتصاد اعلام مى كند به جز بانك ملى ساير بانك ها فروخته خواهند شد كه البته اسم اين را هم نمى توان خصوصى سازى گذاشت، شبه اختصاصى سازى، اختصاص دادن فرصت ها به يك قشر خاص است.

• ضرورت دموكراسى خواهى

انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايى در پايان مجمع ساليانه قطعنامه اى صادر كرد، كه در بخشى از اين قطعنامه آمده است: بدون ترديد تلاش يكصدساله ملت ايران براى استقرار حاكميت عقل جمعى نشان از تحول پذيرى و پويايى ايرانيان دارد كه داعيه دار تمدن و فرهنگ سازى در تاريخ بودند، آنگاه كه ايرانى مشاهده نمود كه منافع ملِى اش توسط پادشاهان مستبد به باد مى رود و از غافله تمدن بشريت عقب مانده است، راه حذف خودكامگى و دستيابى به دموكراسى را انتخاب نمود و در طول قرن اخير با تمام فراز و نشيب ها و درد مزمن استبدادزدگى در جدال بوده است و هرازگاهى به موفقيت هايى نايل گشته و اما افسوس كه در پس هر موفقيت، بازگشتى به عقب مشاهده شده است. در ادامه اين قطعنامه آمده است: امروز اگر بر استقرار بنيان هاى دموكراسى در جامعه توجه مى كنيم و بر آن پامى فشاريم به اين دليل است كه معتقديم كه راه برون رفت از مشكلات عديده كشور، حاكميت عقل جمعى و پرهيز از خودرايى است و ريشه تمامى مفاسد را در فرهنگ استبدادزده ايرانى مى دانيم.

در بخش ديگرى از اين قطعنامه آمده است: شكست دوم خرداد بايد به مثابه فرصتى متصور شود كه چشم انداز آينده را در آن جست وجو كنيم. تغيير آرايش نيروهاى سياسى كشور، استفاده از نيروهاى عمده اجتماعى، تقويت نهادها و انجمن هاى غيردولتى، ارتقاى سطح تئوريك از جمله عوامل مختلفى هستند كه مى توانند ما را در رسيدن به مردمسالارى بيش از پيش موفق گرداند و دموكراسى خواهى راهكارى است كه مى تواند باعث تشكيل جبهه اى شود كه مدافعان دموكراسى و حافظان منافع ملى را در خويش جاى دهد.