بازگشت به صفحه اول

 

 
 

صدها هزارتن از مردم تهران بار دیگر اعتراض خود را در سکوت اعلام کردند

پنجشنبه 28 خرداد 1388

قلم - میرحسین موسوی و صدها هزار تن از مردم تهران در ادامه اعتراضات مدنی خود به روند نادرست انتخابات ریاست‌جمهوری، عصر پنجشنبه با نشان‌های سوگواری و نمادهای سبزشان در میدان امام خمینی (ره) جمع شدند.
به گزارش خبرنگار قلم نیوز، حدود ساعت 3 بعدازظهر میدان امام خمینی (ره) تهران شاهد حضور سبزپوشان سوگواری بود که از روز گذشته و در  راهپیمایی هفت تیر تا انقلاب، قرارشان را برای حضور در میدان امام خمینی گذاشته بودند. هر چه دقایق می‌گذشت بر جمعیت انبوه حاضر افزوده می‌شد. ایستگاه امام خمینی (ره) مترو امروز جمعیتی را میزبان بود که تاکنون به خود ندیده بود. ازدحام جمعیت از همان لحظه پیاده شدن از قطار چنان بود که حرکت به کندی صورت می‌گرفت. مردم حاضر از همان لحظه پیاده شدن دست‌هایشان را با روبان‌های سبز و سیاه بالا گرفتند و هر چه زمان بیشتری در ایستگاه مترو می‌گذراندند پلاکاردهای بیشتری را بالا می‌بردند که بیشتر آنها اعتراض به تخلفات انتخابات و درخواست ابطال انتخابات بود و بسیاری دیگر از دست نوشته‌های مردم که قشرهای مختلف در آنها دیده می‌شد، مربوط به کشتار مردم و حمله به کوی دانشگاه بود.

بیرون از ایستگاه مترو، جمعیت از چنان فشردگی برخوردار بود که حرکت به سختی صورت می‌گرفت. میدان امام خمینی (ره) مملو از جمعیتی بود که در سکوت، اعتراضشان را پی می‌گیرند و در سکوت، آزادی و عدالت را خواستارند.

تعداد پلاکاردها بسیار زیاد و متنوع بود که برخی از آنها عبارتند از: «ما ملتیم نه اوباش»، «ما خس و خاشاک نیستیم»، «فقط ابطال انتخابات»، «بازشماری معنا ندارد، فقط ابطال»، «به کدامین گناه کشته شدند؟»، «ما سوگواریم»، «برادر شهیدم رایتو پس می‌گیرم»، «رای ما رو پس بدید»، «رای ما سبز بود نه سیاه»، «رای من کجاست؟»، «دلیر بی‌باک منم مالک این خاک منم»، «راه شهدای سبزمان ادامه دارد»، «می‌جنگیم، می‌میریم، ذلت نمی‌پذیریم»، «خشونت چرا؟»، «آزادی مطبوعات، ابطال انتخابات»، «سکوتم از رضایت نیست»، «راهمان را ادامه می دهیم تا ابطال انتخابات» و...

برخی از پلاکاردها سخنان شب گذشته حدادعادل را مخاطب قرار داده بود و از مسوولان رعایت عدالت و انصاف را در گفتارشان خواستار بود.

بخشی از جمعیت حدود ساعت 5 عصر به سمت میدان فردوسی و بعد انقلاب حرکت کرد و انبوهی از حاضران در میدان ماندند و بی‌هیچ حرفی فقط با سکوت خود اعتراضشان را به نمایش گذاشتند.

در میان جمعیت انبوه حاضر که اگر میلیونی خوانده شود اغراق نشده است، از هر قشری دیده می‌شد، جوان، پیر، نوجوان، زن و مرد، دانشجو، کارگر، کارمند، کاسب، استاد، معلم و خلاصه آنکه نمونه‌ای از جامعه واقعی حضور داشتند و به همه توهین‌هایی که به آنها شده از تقلب در آرایشان تا توهین به خودشان و خاشاک خوانده شدن، اعتراض کردند.

تجمع سکوت معترضان به تخلفات گسترده در انتخابات و حامیان میرحسین موسوی زمانی که حدود ساعت 6 با حضور میرحسین همراه شد، تاب تحمل سکوت نداشت و چون سوگوار بود با ذکر "الله اکبر" سکوت خود را شکست و یکصدا فریاد زد: "یا حسین میرحسین"، "موسوی موسوی حمایتت می‌کنیم"، "موسوی رای ما رو پس بگیر".

مهندس موسوی به ابراز احساسات جمعیت انبوه حاضر در میدان امام خمینی پاسخ داد و با یک بلندگوی دستی با آنها سخن گفت. بسیار کوتاه و مختصر که همان هم به دلیل امکانات ناچیز شنیده نشد و فقط ردیف نزدیک به اتومبیل او صدایش را شنیدند.

بسیاری از جمعیت حاضر در میدان که صدای میرحسین را نمی‌شنیدند، به اطرافیان خود جملاتی در ستایش شجاعت و همدلی او با مردم، می‌گفتند و حضور او را قوت قلب برای مردم که ان‌شاءالله اصلاح امور به نتیجه خواهد رسید.

حدود ساعت 7 جمعیت حاضر به تدریج در حال خالی کردن میدان بود و جمعیت زیادی به سمت میدان انقلاب حرکت کردند و دسته بزرگی از سوگواران سبز در خیابان انقلاب شکل گرفت که در سکوت اعتراض خود را اعلام کردند.

----

گزارش یک شاهد عینی از تظاهرات پنجشنبه

تظاهرات پنجشنبه

به گفته شاهدان عینی در تظاهرات پنجشنبه بخش بزرگی از شهر مملو از جمعیت شده بود

بی بی سی: مشاهدات یک شاهد عینی که در تظاهرات روز پنجشنبه معترضان به نتایج انتخابات شرکت کرده بود را در زیر می خوانید. این چهارمین روز پیاپی از تجمع بزرگ و گاه میلیونی معترضان به اعلام پیروزی محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری ایران بود.

جمعیت از دیروز هم که مردم از میدان هفت تیر تا میدان انقلاب را پر کرده بودند زیادتر بود.

وقتی پشت سفارت انگلیس پیاده شدیم که پیاده به سمت توپخانه برویم چون دیگر ماشین نمی توانست برود، جمعیت به سمت توپخانه (حالا میدان امام خمینی) در حرکت بود.

سر چهار راه استانبول که رسیدیم تعداد زیادی جیپ ارتشی دیدیم که کماندوها را به سمت بهارستان می برد. در هر جیپ شش نفر که به شدت مسلح بودن نشسته بودند. ولی بعدا در طول تظاهرات دیگر دیده نشدند.

وقتی میدان توپخانه از جمعیت پر شد، خیابان فردوسی هم بند آمد. در واقع جمعیت تمام خیابان فردوسی را پر کرده بود. در اول کار جمعیت کمی حیران بود که چه باید بکند. چون برنامه راه پیمایی نداشتند و قرار بود که در همان توپخانه بنشینند و تظاهرات نشسته بکنند ولی واقعا موج جمعیت اجازه چنین کاری را نمی داد.

ناگزیر به سمت میدان فردوسی و بعد انقلاب حرکت کردند. هیچ کس نمی توانست ببیند جمعیت از کجا تا کجا است. وقتی به خیابان انقلاب رسیدیم یعنی سر پل حافظ، در بلندی پل دیدیم که جمعیت از یک طرف به میدان انقلاب رسیده و از طرف دیگر همچنان از خیابان فردوسی سرازیر است. در واقع به نظر می رسید یک سر جمعیت میدان توپخانه بود و سر دیگر میدان انقلاب.

جمعیت در سکوت حرکت می کرد و هیچ شعاری نمی داد. در عوض سکوت خود را در پلاکاردها و دست نوشته هایی که در دست داشتند فریاد می کرد. در بعضی پلاکاردها آمده بود «ما آشوبگر نیستیم»، «سرنوشت صدام را فراموش مکن»، « کلاغ پر، جمهوری پرپر» و شعارهایی از این دست روی دست مردم بود.

یکی عکس کشتگان این روزها را سر دست گرفته بود، دیگری دست نوشته ای روی دست بلند کرده بود که بر آن نوشته بود «برادر شهیدم رأی تو پس می گیرم». بر سر دست یکی کاغذی دیده می شد که جواب محمود احمدی نژاد را می داد که معترضان روزهای نخست پس از اعلام نتایج را گرد و غبار و خس و خاشاک خوانده بود: «خار و خاشاک میلیونی »، دیگری نوشته بود « خس و خاشاک تویی، پست تر از خاک تویی/ شور منم / نور منم / عاشق رنجور منم / زور تویی / کور تویی / هاله بی نور تویی / دلیر بی باک منم / مالک این خاک منم ».

مردمی که در سکوت و در کمال آرامش به تظاهرات دست زده و رفتار گاندی وار در پیش گرفته اند از حرف های گاندی هم غافل نمانده بودند. بر سر دست یکی این سخن گاندی خوانده می شد که: « اول نادیده ات می گیرند، بعد مسخره ات می کنند، آن وقت با تو می جنگند، ولی در نهایت پیروزی با تست».

حرف های طنز آلود نیز کم نبود. مثلا این شعار که « الو الو 110 / رای منو دزدیدن »، یا مادری بچه شیرخواره اش را بغل کرده بود و بر سینه بچه این شعار را نوشته بود: « ما اوباشیم ... ! » ولی تقاضاهای اصلی بر روی پلاکاردهای دیگری دیده می شد. مانند اینکه « خواست ما ابطال انتخابات 22 خرداد » یا « باز شماری بازی است/ ابطال انتخابات ».

جالب اینکه با وجود اینکه جمعیت سازمان و رهبری نداشت و ندارد، اما راهبری در حین حرکت شکل می گرفت. چنانکه قبلا گفته بودند فردا در نماز جمعه با روبان سبز حاضر شوید اما در طول حرکت جوانها به مردم گفتند که فردا برنامه ای نداریم، شنبه ساعت 4 میدان انقلاب. در اواخر تظاهرات نیز دست نوشته هایی بر سر دست جوانها ظاهر شد که می گفت «فردا برنامه ای نداریم شنبه ساعت 4 میدان انقلاب».

به نظر می آمد که معترضان قصد ندارند کوتاه بیایند. یکی از دست نوشته ها اعلام می کرد: « حتی یک روز نیز حضور سبز متوقف نخواهد شد ».

اگرچه غالب مردمی که در این تظاهرات میلیونی ظاهر شده بودند جوان بودند اما در واقع زن و مرد و جوان و پیر نداشت. بسیاری از زنان با بچه های یکی دو ساله خود که در بغلشان بود، در تظاهرات ظاهر شده بودند. بچه های بزرگتر را سوار کالسکه کرده بودند و با خود می بردند. باز بچه های اندکی بزرگتر یعنی چهار پنج ساله در میان جمعیت بودند که هرگاه خسته می شدند بر شانه پدران و مادران خود قرار می گرفتند.

در تمام راه پلیس و آمبولانس کنار خیابان حضور داشت اما پلیس به هیچ وجه با مردم کاری نداشت و به روی مردم لبخند می زد. در پایان کار، یک جا خانمی به پلیسی گفت لااقل مردم را برسانید. پلیس گفت با چی ماشین ما که فقط 4 نفر جا دارد شما ماشاء الله میلونها هستید.

----

امروز پنجشنبه در پی دعوت مهندس از مردم جهت سوگواری شهیدان روز های اخیر, از ساعت سه بعد ازظهر گروه های مردم بطرف میدان توپخانه روانه شدند ودر ساعت چهارو نیم تمامی میدان توپخانه وخیابان فردوسی پوشیده از زنان و مردانی بود که عمدتا لباس های تیره بر تن داشتند شده بود.

پس از سخنرانی مهندس موسوی که کسی آن را نشنید و ندید و مهم حضور او بود این دریای انسانی بطرف میدان فردوسی و بسوی میدان انقلاب در سکوت کامل  به حرکت در آمد.

زن ومرد, دختر و پسر, چادری و کم حجاب, سنتی ومدرن, مذهبی و مارکسیست ,روحانی و غیر روحانی با آرامش و بدون هیچ شعاری وفقط با پلاکارد های پارچه ای وکاغذی پیام رسای خود را به جهان و در پی آن به مقامات ایران رساندند.

شعار های نوشتاری هم خود حکایتی بود:از "عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد" یا "سکوت سرشار از ناگفته هاست " گرفته تا دیگر شعار های مدنی و بدون توهین وخون خواهی نسبت به دیگران .

ترکیب جمعیت و نبود سد وفاصله بین زن و مرد , از صحنه های سینمائی بود که شور ,شادی,متانت ,زیبائی وآرایش زنان و دختران به صحنه این رودخانه ملتهب ولی آرام مردم زیبائی خاصی می داد. برای نخستین بار در عمرم شاهد بودم که روحانی در کنار دختران مدرن و کم حجاب با لبخند وخجالت گام بر می داشت وبا آنان گرم صحبت بود !

برآورد جمعیت در مقایسه با سه روز قبل که از ازادی تا انقلاب بود خیلی بیشتر بود و اگر  متراژ میدان فردوسی تا میدان انقلاب را درنظر بگیری براورد جمعیت بیش از دو میلیون نفر بود.که تمامی سطح خیابان را با گام های خود و در سکوت کامل و نظمی مدنی تحسین برانگیز این مسیر را طی می کردند.

جلوی درب دانشگاه تهران گارد و کماندو های زیادی آماده باش ایستاده بودند که تمامی این جمعیت بهنگام عبور علامت پیروزی را با دو دست به سوی آنان گرفته و با لبخند  به آنان نگاه می کردند.عکس های شهیدان را به نرده های دانشگاه آویخته و در پای آن ها شمع افروخته بودند که مکث و تعظیم این اقیانوس خاموش در مقابل آنان چشمان همگان را نم آلود و خیس می کرد.

رسانه ملی نیز برای مردم بلحاظ از کار افتادن و قطع ان ها در این روز ها نه تلویزیون ,نه موبایل و نه اس ام اس است وبلحاظ محدویت های شدید آن ها  در حال حاضر رسانه مردم ار طریق "چهره به چهره "انجام می گیرد !!همه  به هم خبر دادند که روز شنبه ساعت چهار عصر راهپیمائی از میدان انقلاب تا آزادی می باشد.خلاصه دوست خوبم عبرتی است که روزگار بس غریبی است نازنین !

.اگر زمانی وقت باشد درباره تفاوت های دو خیزش سی سال قبل و این شبه انقلاب رابرایت خواهم نوشت. تا یادمان نرود که در کجای جهان ایستاده ایم

 

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به گرد هما ئی