[بازگشت به صفحه اول]
از ايران امروز




گزارش ايسنا از اولين روز
سمينار گذار به دموكراسی
image
  • دكتر غني‌نژاد: دموكراسي حقيقي آزادي انتخاب براي اقليت غير خودي و منتقد‌هاست.
  • دكتر تاجيك: تلاش شده است كه در لانه‌اي كه براي مرغ ايجاد شده، اشتر دموكراسي را جاي دهند. گاهي تند مي‌رويم و گاهي كند. از گفتمان عبور كرده و به كوفتمان رو آورده‌ايم؛ اما دموكراسي جز با قدرت گفتماني نمي‌تواند محقق شود
  • محسن كديور: روشنفكران ديني كه دستي در سنت و [و دستی‌در] مدرنيته دارند شايسته‌ترين قشر اجتماعي هستند كه مي‌توانند فرهنگ دموكراسي را وارد فرهنگ سنتي كنند.
  • جلايی‌پور: دموكراسي حداقلي وقتي تامين مي‌شود كه علاقمندان به دموكراسي در هنگام بروز فرصت سياسي واجد اراده‌ي منسجم و جمعي براي پيگيري مولفه‌هاي دموكراسي در برابر مخالفان آن، باشند.
  • Mon 10/05/04 | 20:02

    ايسنا: اولين روز سمينار «گذار از دموكراسي» صبح و بعد از ظهر امروز از سوي انجمن‌هاي اسلامي دانشكده‌هاي حقوق و علوم سياسي و علوم اجتماعي دانشگاه تهران در محل دانشكده‌ي حقوق و علوم سياسي برگزار شد.

    سخنرانی محمدرضا تاجيك

    به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محمدرضا تاجيك - رييس مركز بررسيهاي استراتژيك رياست جمهوري - در اين سمينار گفت: انسان و جامعه ايران هيچ‌گاه در طول تاريخ به اين اندازه مستعد و سزاوار گذار به دموكراسي نبوده است.
    وي افزود: هرگز گفتمان دموكراسي به اين عمق در جامعه ايراني به يك گفتمان مسلط هم در مردم و هم در نخبگان تبديل نشده و هرگز تا اين اندازه با چالش‌هاي علمي و نظري پيرامون دموكراسي روبه‌رو نبوده است. پس مشكل كجاست كه بعد از گذشت صد سال از تجربه گذار از دموكراسي، با چالش‌هاي عملي و نظري در اين عرصه مواجهيم؟ آيا نابالغي فرهنگي يا نامتقدم‌هاي اسلامي ـ سياسي و يا ساختار استبدادي قدرت باعث شده كه نتوانيم به سمت دموكراسي برويم؟
    وي بحث گذار از دموكراسي را در سه سطح حاملان و عاملان دموكراسي، متني كه از دموكراسي تقرير كرده‌ايم و ناهمخواني متن و زمينه بررسي كرد و يادآور شد:‌ در سطح اول، بسياري از حاملان و عاملان دموكراسي در صد سال گذشته خود را وجدان آگاهي و سالار حقيقت مي‌دانستند كه حق سخن گفتن را از آن خود و هويت و مشروعيت خود را در جهان‌شمولي پيامشان مي‌دانستند. هم‌چنين بر اين باور بودند كه اسطوره‌هاي سنتي را شكسته‌اند؛ لكن در همان دم گرفتار بند بت‌هاي پندار ديگري كه خود تراشيده‌اند، بودند. درنتيجه سياسيون و روشنفكران به جاي نهادينه‌كردن دموكراسي، تلاششان را صرف كسب قدرت كرده‌اند و بسياري از آنان تقريركننده گفتمان‌هاي توتاليتر بودند كه قرائت آنها از دموكراسي قرائت محفلي بود.
    تاجيك يادآور شد: اين گروه دموكراسي را در تكثير و تكثر خود و نه در تكثر عقايد و ايده‌هاي متفاوت مي‌ديدند و در واقع عاملاني بودند كه حامل دموكراسي نبودند.
    وي درباره تحليل متن دموكراسي گفت: متني كه توسط پديدآورندگان گفتمان به وجود آمد، بي‌اشكال نبود؛ متني دموكرات در اين مرز و بوم كه اختلاطي كدر و پرابهام بود و مشخص نبود كه از كدام انديشمند غيرخودي اين متن را فرا گرفته‌اند؛ يك فرامتن ايدئولوژيك سرشار از عصبيت‌هاي تقريرشده كه اجازه نمي‌دهد فراسوي آن چيزي باشد. فراسوي آن عقب‌ماندگي و تحجر است كه اجازه قرائت متفاوت نمي‌دهد؛ متني كه نمي‌تواند با توده‌هاي مردم ارتباط برقرار كرده و راهنماي عمل اجتماعي براي آنان باشد.
    رييس مركز بررسيهاي استراتژيك رياست‌جمهوري يادآور شد: سطح سوم كه ناهمخواني زمينه و متن است و با زمينه اجتماعي ـ فرهنگي ـ، ‌هنجاري ايراني همخواني ندارد، در واقع كنسرو ايراني را تهيه كرده بودند كه به مذاق ايراني سازگاري نداشت.
    وي ادامه داد: متن ثابت است و اين زمينه است كه بايد تغيير كند و آنچه مورد ترديد است، زمينه اجتماعي، سياسي و ... است؛ اما تلاش صورت نگرفته است تا زمينه براي همگوني آماده شود.
    دكتر تاجيك افزود: تلاش شده است كه در لانه‌اي كه براي مرغ ايجاد شده، اشتر دموكراسي را جاي دهند. گاهي تند مي‌رويم و گاهي كند. از گفتمان عبور كرده و به كوفتمان رو آورده‌ايم؛ اما دموكراسي جز با قدرت گفتماني نمي‌تواند محقق شود و روي آوردن به استراتژي‌هاي غيرگفتماني و قدرت، مانع از تحقق دموكراسي در جامعه است. بايد آستانه عمق بالا داشته باشيم. ما در گذر از دموكراسي فراز و فرودهايي داشته‌ايم، غافل از اينكه بايد آهستگي و پيوستگي را رعايت كنيم. به همين دليل، پس از صد سال از گذر دموكراسي نتوانسته‌ايم فرهنگ دموكراسي را در جامعه بسط داده و حاكم كنيم.

    سخنرانی محسن كديور

    رييس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات گفت: نقش آفريني و تاثير فضاي سياسي جامعه از افراد خاص در جامعه‌اي كه دموكراسي حاكم باشد به حداقل خود مي‌رسد و خرد عمومي جامعه را به پيش خواهد برد.
    محسن كديور طي سخناني در سمينار علمي « گذار به دموكراسي » كه روز دوشنبه در محل تالار دانشكده‌ي حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، با اشاره به نقش اسلام در گذار به دموكراسي بر تحليل مباني اين گذار در تاريخ ايران و سنجش اين نكته كه اسلام در اين باره چه نقشي داشته است پرداخت و در اين راستا دو سوال به اين شرح را مطرح كرد: اول آنكه اسلام چه نقشي در گذار به دموكراسي ايران معاصر ايفا كرده است. آيا از جمله‌ي موانع بوده و يا از عوامل تسريع كننده آن. دوم اينكه اسلام در گذار به دموكراسي چه مولفه‌هايي را در تقويت آن خواهد داشت تا از عوامل گذار به دموكراسي و مردم‌سالاري حساب شود.
    اين استاد دانشگاه در پاسخ به سوال اول خود گفت: تلقي خاصي از اسلام به ويژه آنچه در چند قرن اخير به طور رسمي از اسلام شده است از جدي‌ترين موانع گذار به دموكراسي بوده است. در پاسخ به سوال دوم بايد بگويم كه ما براي تسريع در روند تاثيرگذار بر دموكراسي چاره‌اي جز تقويت تلقي دوم از اسلام نداريم.
    وي با بيان اين مطلب كه دموكراسي را امري مطلوب و شرطي لازم در اداره‌ي يك جامعه‌ي سالم و البته نه شرط كافي مي‌داند، گفت: اداره‌ي جامعه از طريق دموكراسي از آنجا كه اول به فكر ديگراني خارج از منطقه خودمان رسيده، مردود نيست. چنانچه منطق و فلسفه خاستگاهش در يونان باستان است و به اين اعتبار نه مي‌توان به آن مهر رد بزنيم و نه آنكه بدون هر گونه بررسي و نقد شيفته‌ي آن شويم.
    رييس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات، با بيان اينكه دموكراسي كم خطاترين روش اداره‌ي جامعه است، تصريح كرد: نقش آفريني و تاثير فضاي سياسي جامعه از افراد خاص در جامعه‌اي كه دموكراسي حاكم باشد به حداقل خود مي‌رسد و خرد عمومي جامعه را به پيش خواهد برد. از سويي لزوم نظارت همگاني بر همه‌ي عرصه‌ها، حق برابر همه‌ي آحاد جامعه در اين نظارت نهادينه از موارد اساسي چنين جامعه‌اي است. چنانچه كسي اين حق را نپذيرد نمي‌تواند از دموكراسي دم بزند.
    اين مدرس دانشگاه با بيان اينكه از دموكراسي مدلي حداقلي را مطرح مي‌كند نه حداكثري، اظهار داشت: در جامعه‌اي كه در حال گذار به دموكراسي است صحبت از دموكراسي حداكثري امري بي‌فايده است. لذا چهار امر برگزاري انتخابات آزاد و عادلانه در تمام سطوح، وجود دولت شفاف و پاسخگو كه عملكردش براي مردم شفاف و در برابر نهادها و دستگاه‌هاي مختلف پاسخگو باشد، رعايت حقوق مدني و سياسي همه‌ي آحاد جامعه كه در سرلوحه‌ي آن حقوق و آزادي‌هاي شهروندي مطرح است و مهم‌ترين ركن وجود جامعه‌ي مدني و دموكراتيك است، زير ساخت يك نظام دموكراتيك را تشكيل مي‌دهد.
    كديور با بيان اينكه بي‌شك ما جامعه‌اي در حال گذار به دموكراسي هستيم به گذار صد ساله‌ي ايران از زمان نهضت مشروطه اشاره كرد و گفت كه هر چند به اين موضوع نرسيده‌ايم اما اگر كسي آن را حل كند بزرگترين خدمت را به مردم و آينده كرده است.
    وي از انقلاب اسلامي ايران به عنوان دومين تحول عمده در ايران بعد از نهضت مشروطه ياد و تصريح كرد: انقلاب ايران در ايران، جهان و منطقه اين اميد را آفريد كه دموكراسي اسلامي، بومي و آسيايي را محقق خواهد كرد. هر چند در آن زمان دموكراسي در صدر شعارهاي مردم نبود و گفتمانش در آغاز انقلاب اسلامي دموكراسي محور نيز نبود، اما در كنار شعارهاي آزادي، استقلال و عدالت، مردم‌سالاري و دموكراسي، مردم سالاري مغفول نماند.
    رييس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات، در ادامه خاطرنشان كرد: اكنون ربع قرن از انقلاب اسلامي مي‌گذرد اما هم‌چنان مساله‌ي اصلي در عرصه‌ي عمومي ايران بحث گذار از دموكراسي به قوت خود باقي است، البته اگر نگوييم كه امروز تشديد شده است.
    كديور در بخشي از اين سخنان ادامه داد: معتقدم اسلام سياسي يك تلقي و برائت نيست، متاسفانه رسمي شدن يك قرائت تمام اسلام سياسي را بدنام كرده است. تا جايي كه عده‌اي بر آن شده‌اند كه به طور كلي از عرصه‌ي عمومي دين‌زدايي كنند.
    وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: گروهي از كساني كه خارج از عرصه‌ي دين به مسايل سياسي اجتماعي مي‌نگرند، برخي سكولارها هستند كه چه خارج از ايران و چه داخل از ايران مثل اقتدارطلبان مي‌خواهند بگويند اسلام با اسلام اقتدارطلب مساوي است و اسلام نوانديشي ديني اسلام نيست. اين افراد و مسلمانان اقتدارطلب يك روي سكه‌اند.
    رييس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات، روشنفكران ديني را كه دستي در سنت و مدرنيته دارند شايسته‌ترين قشر اجتماعي دانست و افزود: آنها مي‌توانند فرهنگ دموكراسي را وارد فرهنگ سنتي كنند. مصاديقي چون شوراها، دولت، پارلمان از خدماتي است كه اين نحله‌ انجام داده است.
    كديور گفت: به طور كلي اسلام تدبير عرصه‌ي عمومي را متناسب با مقتضيات به زمان و مكان به عقل جمعي مردم سپرده است. اين اسلام مسايل و اصول كلي را گفته است كه رعايت آن سلامت يك نظام سياسي را تامين مي‌كند.
    رييس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات، با اشاره به پيام انقلاب اسلامي تصريح كرد: ضوابط سنت و عقل اگر بتوانند الگويي آسيايي، شرقي، ايراني و اسلامي ارايه كنند، قطعا عواملي كه از لحاظ خارجي و داخلي به نوعي با مفاهيم ما را استحاله كرده‌اند تاثيري نخواهند داشت.

    سخنرانی غلامرضا كاشي

    غلامرضا كاشي گفت: هر چه برش دت منازعات سياسي افزوده شود و اين منازعات به سمت خشونت حركت كند، آلياژ سخن دموكراسي كمتر مي‌شود.
    به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، غلامرضا كاشي طي سخناني در سمينار علمي « گذار به دموكراسي » كه روز دوشنبه در محل تالار دانشكده‌ي حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار داشت: دموكراسي رابطه‌اي تنگاتنگ با منازعات سياسي دارد و مي‌توان منازعات سياسي را سرشت دموكراسي حساب كرد. دموكراسي نه تنها باعث كاهش منازعات نمي‌شود، بلكه دموكراسي بر منازعات سياسي مي‌افزايد و حتي دموكراسي بر منازعات نيروهاي سياسي نيز حاكم مي‌شود.
    وي ادامه داد: منازعات سياسي بر روي ارزش‌ها و منابع كم‌ياب اجتماعي و قدرت فكري و ثروت صورت مي‌گيرد و وقتي كه اين منابع كم‌ياب مي‌شود، منازعات سياسي افزايش پيدا مي‌كنند.
    كاشي با بيان اين كه «سخن دموكراسي با اصل دموكراسي متفاوت است» اظهار داشت: ارزش‌ها و اسطوره‌ها از مفاهيمي هستند كه نه تنها باعث كاهش مناظره نمي‌شوند، بلكه خود موضوع مناظره هستند.
    كاشي ادامه داد: هميشه جنبش‌هاي اجتماعي در ايران از طبقه‌ي نخبگان اجتماع شروع شده و وقتي كه اين جنبش‌ها به صورت توده‌يي درآمده‌اند، از حركت اصلي خود منحرف شده‌اند و فقط از حركت‌هاي دموكراتيك برچسبي از آن‌ها باقي مانده است.
    وي گفت: اگر دموكراسي در ايران در مسير جامعه‌ي مدني تحقق پيدا نكند، حركت به سوي دموكراسي از طريق زيرزمين‌ها در جامعه رشد مي‌كند.

    سخنرانی علي‌رضا رجايي

    علي‌رضا رجايي نيز در اين مراسم گفت: دولت‌هاي دموكراتيك بر اساس محوريت مردم ايجاد مي‌شوند. در دوران قاجار نيز حركت‌هاي دموكراتيك با محوريت مردم آغاز شد، ولي به علت مقاومت بعضي از مستبدين در برابر آن اين حركت‌ها از مسير اصلي خود منحرف شد.
    به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، رجايي افزود: روشنفكران دوران مشروطه به اين حقيقت پي برده بودند كه براي ايجاد يك حكومت ملي، بايد به گفتمان ديني نيز توجه كنند و مي‌دانستند كه بدون توجه به گفتمان ديني، نمي‌توانند موفقيتي به دست آورند.
    وي ادامه داد: بحث حاكميت و محور بودن مردم مورد تاييد تمام گروه‌هاي دموكرات است و نحله‌هاي دموكرات در مورد كم و كيف حاكميت مردم اختلاف نظر دارند. در دوران مشروطه وقتي كه قصد داشتند كشوري با محوريت دموكراسي به وجود آورند، عنصر آزادي و سنت در برابر يكديگر قرار گرفتند، گروهي مدافع سنت شدند و آزادي را زير سوال بردند و گروهي ديگر ليبرال شدند و تمام پايه‌هاي دين را زير سوال بردند، اين اختلاف نظرها يكي از عوامل اصلي سقوط مشروطه است.

    سخنرانی دكتر موسي غني‌نژاد

    غني نژاد معتقد است: دموكراسي حقيقي آزادي انتخاب براي اقليت غير خودي و منتقد‌هاست.
    به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) موسي غني‌نژاد طي سخناني در سمينار علمي «گذار به دموكراسي» كه روز دوشنبه در محل تالار دانشكده‌ي حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، افزود: كساني كه تصور مي‌كنند دموكراسي مشروعيت ناشي از اكثريت مردم است، در اشتباه هستند و اين تفكر جامعه‌ي سياسي را به انحراف مي‌كشاند. اين كه مي‌گويند خوشحاليم كه اكثريت قاطع به حزب يا شخصي راي داده‌اند، به معناي دموكراسي نيست، در واقع كسي كه حكومت مي‌كند، بايد حكومتش با راي نصف به علاوه‌ي چند درصد باشد، اگر غير از اين باشد، در خطر پوپوليسم قرار مي‌گيريم.
    وي با رد بحث خودي و غير خودي در مورد آن گفت: اين بدان معناست كه خودي‌ها اكثريت هستند و مي‌توانند هر كاري بكنند، حقوق اقليت را حذف كنند كه اين اشتباه است و معناي دموكراسي نمي‌دهد؛ اين پوپوليسم است. اين خطر، خطر فاشيسم،‌ نژاد پرستي و سركوب دگرانديشان را به همراه دارد.
    وي ابراز عقيده كرد: 99 درصد انتقادها از رد صلاحيت‌هاي گسترده اين بود كه چرا گسترده رد صلاحيت مي‌كنيد؛ و اگر اين امر مختصر بود، اشكالي نداشت. اين حرف چه معنايي دارد، اين به معناي خودي و غيرخودي و نشان دهنده‌ي تصور اشتباه و متناقض ما از دموكراسي است. كساني كه مي‌گفتند رد صلاحيت گسترده خوب نيست، زماني خود در سطح محدودتري اين كار را كرده بودند، يا مشروعيت آن را به رسميت مي‌شناختند. ملاك رژيم و سيستم دموكراتيك اين است كه راي غير خودي را به رسميت مي‌شناسد يا نه.
    اين استاد دانشگاه در ادامه اقتصاد دولتي را مانع برقراري دموكراسي به معناي حقيقي دانست و گفت: مي‌توان در شرايط خاص يك نوع پوپوليسم با اقتصاد دولتي درست كرد، البته به صورت موقتي، زيرا پوپوليسم يك مسكن كوتاه مدت براي آرام نگه داشتن مردم است.
    غني نژاد در بخش ديگري از اين سخنراني نتيجه‌ي مالكيت دولتي و سلطه‌ي ديوان‌سالاري را قيم شدن دولت بر مردم دانست و گفت: اين نقص دموكراسي است. در يك اقتصاد دولتي خواه يا ناخواه محل خادم و مخدوم عوض مي‌شود. يعني مردم در خدمت حاكمين قرار مي‌گيرند، در صورتي كه طبق هر تعريفي بايد غير از اين باشد.
    وي دموكراسي را در اراده‌ي آزاد، احزاب آزاد و آزادي انتخاب متجلي دانست و ابراز عقيده كرد: چگونه مي‌توان آزادي انتخاب داشت وقتي معيشت دست دولت است. تا وقتي اصلاحات ساختاري در اقتصاد انجام ندهيم، حركت به سمت دموكراسي حقيقي يك خيال و آرمان است و محقق نمي‌شود.
    وي ادامه داد: در سال 76 يك فرصت به دست آورديم كه متاسفانه فرصت‌سوزي شد. مي‌توانستيم به پشتوانه‌ي آرا و اعتماد مردم نسبت به دولت اصلاحات اقتصادي را با هزينه‌ي كمي انجام دهيم. اما بعد از چهار سال دوستان متوجه شدند كه اقتصاد نقش مهمي در زندگي سياسي دارد.

    سخنرانی مسعود پدرام

    پدرام گفت: راي دادن و اظهار نظر از مصداق‌هاي دموكراسي در جامعه مدني است، اما كسي كه راي مي‌دهد، بايد قبلا داوري هم كرده باشد، لذا در اين بين گفت‌وگوي افراد با يكديگر آن‌ها را ترغيب مي‌كند كه نسبت به سخنان خود داوري و قضاوت داشته باشند. دموكراسي واقعي اين گونه تحقق مي‌يابد، بنابراين صرف راي دادن در يك جامعه به معناي دموكراسي نيست.
    به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر پدرام طي سخناني در سمينار علمي « گذار به دموكراسي» كه روز دوشنبه در محل تالار دانشكده‌ي حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، به بررسي تعاريف و مفاهيمي مختلفي از دموكراسي در انديشه‌ي سياسي غرب و ايران پرداخت.
    پدرام با اشاره به پيوند دموكراسي با ليبراليسم و سرمايه‌داري، درباره آن افزود: مردم در اين مقطع از زمان غير سياسي شدند اما بعد با بحث مشاركت و حضور موثر مردم در ابعاد مختلف جامعه در جهت رشد و پيشرفت و تعالي انسان‌ها نظرياتي از دل هابرماس و يا رالز در مفاهيمي چون عدالت، بيرون آمد كه بازگشتي به دموكراسي واقعي اوليه بود.
    وي با اشاره به مفهوم اصلي دموكراسي ابراز داشت: گفت‌وگويي كه در آن دو طرف تلاش مي‌كنند حرف يكديگر را بفهمند، دموكراسي واقعي است.
    پدرام در ادامه درباره‌ي جايگاه نظري دموكراسي در ايران، مقاطع زماني نهضت مشروطه، نهضت انقلاب اسلامي و جنبش دوم خرداد را به عنوان بسترهاي دموكراسي در جامعه‌ي ايران مطرح كرد و افزود: البته ادبيات غني‌يي در اين زمينه نداريم. هم‌چنين نظريه‌پردازي‌هايي در اين زمينه تا كنون نشده است.
    پدرام با بيان اين كه در تحليل‌هاي سياسي از كليد واژه‌هايي در چارچوب‌هاي كهنه و قديمي استفاده مي‌كنيم، تصريح كرد: جامعه‌ي ما تاريخ ليبراليزم، مدرنيته و سرمايه‌داري را نگذرانده است. گفتار دموكراتيك در ايران مبني بر ليبراليزم است. وي معتقد است: اما فرد ليبرال در ايران وجود ندارد.
    وي گفت: دموكراسي پيش از آن كه در ايران تكيه بر ليبراليزم داشته باشد، بر آزادي تكيه زده است، چرا كه در ايران به لحاظ گفت‌وگو، منابع قوي‌تري در دست است.
    پدرام در پايان مهم‌ترين شاخصه‌ي سنت عرفاني را باز انديشي در جمع دانست و افزود: آنچه از احساس وحدت ميان خود و هستي و يا موجودات ديگر به وجود مي‌آيد، زمينه‌ي خوبي را براي گفت‌وگو فراهم مي‌كند. در سنت عرفاني تساهل و انعطاف، فداكاري و از خودگذشتگي كه خود و ديگران و امور جامعه را نسبي مي‌بيند و فهم هرمنوتيك از دموكراتيك وجود دارد، ما را به سمت نظريه‌ي گفت‌وگو و يا دموكراسي رهنمون مي‌سازد.

    سخنرانی دكتر صادقي

    به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر صادقي نيز طي سخناني در سمينار علمي گذار به دموكراسي با اشاره به برخي از چالش‌هاي روان‌شناختي دموكراسي، در تعريفي پارادايمي از دموكراسي و هويت جنسي به موضوعاتي چون انتخابات آزاد، حق انتخاب شدن و انتخاب كردن اشاره كرد و افزود: بسياري از جوامع هستند كه با حداقل شاخص‌هاي دموكراتيك خود را محوريت دموكراسي مي‌دانند.
    وي با اشاره به بحث‌هايي چون حقوق زنان و برابري زن و مرد در جامعه اظهارداشت: اين‌ها از لوازم ضروري دموكراسي در جامعه‌اند.
    صادقي در ادامه با اشاره به عدم تصويب كنوانسيون منع تبعيض، خاطرنشان كرد: در برخي از جوامع اسلامي اين كنوانسيون به تصويب رسيده است و نه تنها با مسايل شرعي در تضاد نبوده، بلكه مقوم آن‌ها نيز بوده است.
    وي در ادامه درباره‌ي نسبت‌سنجي دو مولفه‌ي دموكراسي و جنسيت گفت: مقوله‌ي هويت بسيار پيچيده است، هويت سازي از كودكي آغاز شده و تا جواني ادامه مي‌يابد.
    صادقي در ادامه با اشاره به جمله‌اي سيمون دوبووا،‌ ابراز عقيده كرد: مصداق‌هايي چون سياهان، شرقي‌ها، زنان،‌ عرب‌ها، ايرانيان، يهوديان در طول تاريخ و تا قبل از دموكراسي در ارتباط با ديگري شدن معنا پيدا مي‌كردند، اما امروز جداي از تمام اقليت‌هاي قومي، جنسي، در چارچوب جامعه‌ي مدني از حقوق مساوي و آزادي به طور يكسان برخوردار بودند.
    وي با تاكيد بر اين كه دموكراسي يك پروسه و فرآيند روانشناختي است، گفت: در اين پروسه انسان‌ها مي‌آموزند كه خود را در حال شدن پيدا كنند.

    سخنرانی حميدرضا جلايي‌پور

    به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حميدرضا جلايي‌پور نيز طي سخناني با عنوان « دموكراسي كي‌ مي‌آيد؟» در سمينار علمي « گذار به دموكراسي » كه روز دوشنبه در محل تالار دانشكده‌ي حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران برگزار شد، با بيان اين كه «در ميان اقشار متوسط جديد شهري ايران، جستجو براي پاسخ به سوال دموكراسي كي‌ مي‌آيد؟» افزود: در دوم خرداد 1376 ، كه اقشار متوسط جديد پيكره اصلي شهرهاي ايران را تشكيل مي‌دادند، همه اميدوار بودند كه با شروع كار دولت خاتمي، خصوصا با تشكيل مجلس ششم، جمهوري اسلامي اصلاح شده و دموكراسي بيايد. پس از انتخابات آنچناني مجلس هفتم دوباره اين سوال مطرح است كه بالاخره دموكراسي كي خواهد آمد؟
    وي در بخشي ديگر از سخنانش گفت: دموكراسي حداقلي وقتي مي‌آيد يا تامين مي‌شود كه علل موثر فعال شود و آن اين است كه علاقمندان به دموكراسي در هنگام بروز فرصت سياسي واجد اراده‌ي منسجم و جمعي براي پيگيري مولفه‌هاي دموكراسي در برابر مخالفان آن، باشند.
    وي ادامه داد: در استفاده از فرصت‌هاي سياسي هم دو عامل بيش از همه عوامل موثر است: يا مخالفان دموكراسي در حكومت دست از مخالفت خود بردارند و يا اينكه قدرت عمل و انسجام علاقمندان به دموكراسي چنان قدرتمند و موثر باشد كه مخالفان دموكراسي در حكومت مجبور به تن دادن به آن باشند.
    جلايي‌پور گفت: دموكراسي خواهي ايرانيان در اين سال‌ها به يك معنا موفق بوده زيرا در ايران علل زمينه‌اي و مذكور در قاب تقويب شده است. از طرف ديگر اين دموكراسي خواهي هنوز به يك دموكراسي حداقلي منجر نشده است. بدين معنا كه هنوز علاقمندان به دموكراسي نتوانسته‌اند اصلاحات قانوني يك دموكراسي حداقلي(كه در دستور كار مجلس ششم هم بود) به مخالفان دموكراسي بقبولانند. اگر چنين شده بود مخالفان دموكراسي نمي توانستند انتخابات مجلس هفتم را بصورت غيرمنصفانه و مهره‌چنين شده، برگزار كنند. در اين سال‌ها چندين فرصت سياسي بوجود آمد كه آخرين آن انتخابات مجلس هفتم بود و يك اراد منسجم براي استفاده از آن به نفع دموكراسي فراهم نشد. در واقع در اين انتخابات، اراده جمعي اصلاح طلبان تا مرزهاي تعيين كنندگي شكل نگرفت. چه بسا اگر تحصن بي‌نظير نمايندگان مجلس ششم، تقاضاي استعفاي دسته جمعي مسوولين اجراي انتخابات با همراهي بيشتر خاتمي تكميل مي‌شد يك قدم به دموكراسي حداقلي نزديك‌تر مي‌شديم، به اين معنا كه با حضور اصلاح‌ طلبان در مجلس امكان انجام اصلاح قانوني محتمل‌تر مي‌شد. در آينده هم ايران با فرصت‌هاي سياسي گوناگوني روبرو خواهد بود كه يكي از شناخته شده‌ترين آنها انتخابات نهمين دوره‌ي رياست جمهوري اسلامي است و عنصر تعيين كننده براي تقويت دموكراسي در اين انتخابات نيز به ميزان انسجام و قدرت علاقمندان به دموكراسي بستگي دارد.
    وي طرح نظري فوق چه فوايدي دارد؟ برابر اين طرح تاخير در تحقق يك دموكراسي حداقلي در ايران، پديده‌اي آنچنان پيچيده و غيرقابل فهم نيست و بيش از آنكه اين پديده پيچيدگي نظري داشته باشند، مشكلات عملي دارد. بدين معنا كه هنوز قدرت دموكراسي جويان از مخالفان دموكراسي بيشتر نشده است. به بيان ديگر پايگاه اصلي قدرت علاقمندان به دموكراسي در اقشار متوسط شهري است اما اين اقشار از يك انسجام تاثير گذار برخوردار نيستند. در مقابل پايگاه قدرت مخالفان دموكراسي در مصادره‌ي قدرت و سؤء استفاده از نهادهاي ديني و رسانه‌هاي ملي است. از طرفي تا تامين يك دموكراسي حداقلي( كه به اعمال اراده‌ي موثر علاقمندان به دموكراسي در فرصت‌هاي سياسي آينده بستگي دارد) هر بخشي از جامعه اعم از حكومت، محافظه كاران، اصلاح‌طلبان، اقشار مختلف جامعه قدمي در راه تقويت علل بردارند براي دموكراسي مفيد است و اين قدم‌ها در تقويت علل زمينه‌اي دموكراسي نقش دارد. ثالثا بخاطر حضور نشانه‌هاي علل زمينه‌اي جامعه‌ي ايران در شرايطي نيست كه خورشيد دموكراسي خواهي در آن براي هميشه زير ابر مخالفان دموكراسي بماند.

    به گزارش ايسنا، دومين روز اين سمينار، بعد از ظهر فردا در دانشكده‌ي علوم اجتماعي دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.

    [بازگشت به صفحه اول]