میعادگاه دروایش اصفهان شبانه توسط نیروهای امنیتی با
خاک یکسان شد
میزان نیوز:
دهها نفر
نیروهای امنیتی در
اصفهان در سحرگاه
روز چهارشنبه
30 بهمن ماه 1387 ساعاتي پس از نيمه شب به سالن
اجتماعات
دراويش نعمت اللهي سلطانعليشاهي گنابادي حمله کرده و پس از بازداشت
سرايدار و تني
چند از دراويش گنابادي حاضر در آنجا به وسیله چند دستگاه بولدوزر به
محل وارد و سالن
اجتماعات
دراويش را كه در وسعتي در حدود 2000 متر مربع بنا داشت ويران نمودند.
نيروهاي دولتي
مهاجم حدود 180 تن از نیروهای امنیتی، یگان ویژه، اماکن و شهرداری
گزارش ميشود.
مقبره درویش ناصرعلی
سالهاست محل انعقاد مجالس دراویش
سلسله نعمت
اللهی گنابادی ساکن در اصفهان بوده و این مقبره در فهرست آثار ملی
ايران
به ثبت رسیده و
در زمره میراث فرهنگی كشور می باشد
.
نهادهای امنیتی اصفهان
قبلا براي اين
اقدام هماهنگيهاي لازم با ساير ادارات بعمل آورده و اين اقدام بصورت
هماهنگ صورت
پذيرفت بطوريكه همراه با نيروي انتظامي نمايندگان ادارات آب و برق و
شهرداري و
فرماندار اصفهان نيز هنگام حمله شبانه با اكيپهاي مجهز در محل
حاضر بودند.
سوابق فعاليت اداره اطلاعات اصفهان برای تخريب حسينيه دراويش در
تخت فولاد
در
پاییز 1379 نيز عده ای از مخالفین تصوف در ارگان های اجرایی و
امنیتی تحت
عنوان حزب الله قصد داشتند که مقبره درویش ناصر علی در تخت فولاد
اصفهان
را تخریب
نمایند که با اجتماع دراویش در مقبره ،از این عمل ممانعت به عمل آمد
ولي
در ادامه
برخوردها، حسینیه دراویش گنابادی اصفهان پلمپ و شیخ سلسله دكتر مهندس
جذبی( درویش ثابتعلی) را مجبور به خروج از موطن خود اصفهان كردند.
در 23 خرداد 1380
اداره اطلاعات
اصفهان از طريق شهرداري و با فشار بر كميسيون ماده 100 اقدام به صدور
حكم تخريب تكيه
دراويش گنابادي در تخت فولاد نمود در آن زمان دراويش بين بولدوزرهاي
شهرداري كه براي تخريب تكيه دراويش به تخت فولاد آمده بودند حائل شدند
و
اجتماعاً بر
روي زمين دراز كشيدند. عدهاي از دراويش در اين رابطه دستگير و به
زندان اطلاعات اعزام شدند.
روز
جمعه 10 آبان ماه 1387، افرادی در مصلاي اصفهان با پخش اعلامیه علیه
دراویش گنابادی
تخریب مقبره
تخت فولاد اصفهان متعلق به دراويش را خواستار شدند. این اعلاميه با
تحریک و تشویق
امت حزب الله!! به حمله و هجوم به دراویش گنابادی، در سطح وسیعی
توزیع و پخش شد.
در
همان روز نشريه عبرتها نيز در مقاله مفصلي در يك اقدام
هماهنگ در
شماره 28 ويژه نامه اصفهان طي مقالاتي مفصل در باب ضرورت برخورد با
دراويش مسئله
تخريب مقبره تخت فولاد را مطرح نمود و شيوه تخريب نيز همانند تخريب
حسینیه شریعت
قم در بهمن ماه 1384 مطرح گرديد.
اداره اطلاعات اصفهان
سالهاست كه دراويش را تحت فشار قرار داده
كه وقايع زير
شمه اي از اين وقايع در شهر اصفهان است:
در
فروردين 1376
يوسف مرداني
شيخ سلسله دراويش گنابادي كه از يزد به سمت اصفهان در حركت بود
توسط ماموران
اطلاعات بازداشت شدند
كه
در پی فشارهای ناشی از
این بازداشت
مرداني و فرزندش محمود هر دو در بيمارستان دي تهران بستري مي شوند.
در
شهريور 1376
اداره اطلاعات
اصفهان يوسف مرداني از اصفهان و شهرضا اخراج مينمايد
در دي
1376 اداره
اطلاعات اصفهان مجدداً يوسف مرداني را از اصفهان اخراج ميكند.
در
فروردين 1380
(محرم 1422) نيروهاي اطلاعات و انتظامي به محل حسينيه دراويش گنابادي
يورش نموده و
صفهاي نماز آنها را به هم زدند و نمازگزاران و عزاداران حسيني را
دستگير و
بازداشت نمودند.
در 31
فروردين 1380 (برابر با 25 محرم) نيروي
انتظامي به
دستور اداره اطلاعات اقدام به جلب و بازداشت تعداد بسياري از دراويش
گنابادي و
اعزام آنها به كلانتريها و مقرهاي اطلاعات نمود.
در روز
پنجشنبه 6
ارديبهشت 1380
نيروهاي ويژه اطلاعات، انتظامي، اطلاعات نيروي انتظامي، كميته اماكن،
يگان ويژه،
پليس 110 و پليس ضدشورش با بيش از 50 دستگاه اتومبيل پاترول و مجهز به
تيربارهاي
سنگين با بستن اتوبان كاوه و مسيرهاي منتهي به حسينيه، به حسينيه
دراويش
گنابادي
(رضا)حمله برده و مراسم عزاداري آنها را برهم زده و بيش از 60 نفر از
دراويش را
بازداشت كردند.
در 10 ارديبهشت 1380
اداره اطلاعات اصفهان حاج
دكتر مهندس سيد
عليرضا جذبي از مشايخ دراويش گنابادي را بازداشت و به اتهام برگزاري
نماز جماعت و
امامت نماز جماعت در بند ويژه زنداني
نمود.
مأمورين امنیتی در 12 ارديبهشت 1380 اقدام به حمله به
منزل دكتر جذبي
نموده و ضمن ممنوع الملاقات كردن او كليه مجالس درويشي در اصفهان را
تعطيل و خواندن
نماز در جلسات دراويش را ممنوع اعلام نمودند.
در 3
شهريور 1380
براي چندمين
بار دكتر جذبي به اداره اطلاعات احضار و بازداشت شد.
در 9
ارديبهشت 1381
مأمورين به
منزل دكتر جذبي حمله كرده و نامبرده را كه در دوران نقاهت
پس از عمل
جراحي چشم بسر مي برد از اصفهان اخراج نمودند.
در 11 تير 1387 منزل
رحمت الله جوادی يكي از دراويش چرمهين اصفهان
به دليل تشكيل
مجالس درويشي در زير تيغ بولدوزرها تخریب و با خاك
يكسان شد.
بلدوزرها خانه اين معلم را پس از اينكه نیروهای انتظامی زن و فرزند او
را
از خانه بیرون
کشیدند در زیر آوار، نابود كردند. در اين ارتباط 28 تن از دراویش
احضار و
بازداشت شدند. مجید امیری، امامقلی قهرمانی، کمال راکمیار، روزعلی
امیری،
ابوالقاسم
صادقی، الله کرم صادقی، محمد جواد جوادی، یوسف لطفی، مهدی قاسمی، رضا
قاسمی، ناصر
جوادی، رسول سلیمانی، نگهدار خدابخشی، مهدی رضایی، برزو نعمتی، غلامعلی
لطفی برخی از
احضارشدگان می باشند
15مردادماه
1387 یوسف امیری از دراویش
گنابادی ساکن
چرمهین بازداشت و روانه زندان گردید . وی قبلا نیز در هنگام تخریب
منزل رحمت الله
جوادی توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده بود. رحمت الله جوادي نيز كه
منزلش در ماه
گذشته توسط نيروهاي امنيتي با بولدوزر خراب شد مجددا توسط نيروهاي
اطلاعات
بازداشت و روانه زندان گرديد. |
----
گزارشی از وضعیت کارگران لوله سازی اهواز
چهارشنبه ، 30 بهمن 1387
کارخانه لوله سازی اهواز با بیش از 2600 نفر کارگر (2000 نفرکارگر پیمانی و بیش از 600 نفر کارگر رسمی) مشغول به کار است . این واحد تولیدی که بزرگ ترین واحد تولیدی لوله در خاور میانه است تولید کننده یکی از کالاهای استراتزیک لوله نفت و گاز است که از چندی است با مشکلاتی رو به رو شده است .
در اعتراض روز دوشنبه 21 بهمن بیش از یک هزار نفر از کارگران این شرکت دست به راهپیمایی مسالمت امیزی از درب کارخانه تا استانداری خوزستان زدند . در این راهپیمایی که در نهایت نظم انجام شد کارگران خواهان پرداخت شدن حقوق معوقه شان حذف واسطه های کار و ایجاد امنیت شغلی شدند .
قابل ذکر است این اولین اعتراض کارگران نبوده و پیش از این چندین بار برای رساندن پیامشان به گوش مسئولین شرکت دست به تجمع زدند که هر بار با وعده هایی که هرگز بدان عمل نشد رو به رو شدند . زمانی که هیات دولت به خوزستان سفر کرد بیش از 600 نفر از کارگران لوله سازی دست به تجمع در مقابل درب استانداری خوزستان زده و اعتراض خودشان را برای اولین بار بیرون از کارخانه به گوش مسئولین رساندند که با حضور نمایندگان کارگران در استانداری و دیدار با جناب اقای سعیدلو معاون محترم اجرایی ریس جمهور خواسته هایشان را مطرح و دستور صریح ایشان مبنی بر نگهداشت نیروی انسانی و اقدام فوری مسولین استانی برای رفع مشکلات کارگران را در پی داشت .
با گذشت یک هفته و دریافت کردن نامه ای مبنی بر مراجعه و پی گیری نمایندگان کارگری در استانداری و اقدام انان شعله های امید در دل کارگران روشن اما بعد از مراجعه به استانداری و سپس فرمانداری برنامه و بودجه و سپس دفتر سیاسی امنیتی استانداری تمام امید ها به یاس تبدیل شد و باز، غیر از برگزاری اجتماع در درون سالن اجتماعات کارخانه و درخواست ملاقات با مدیران شرکت راهی دیگر در پیش روی کارگران نبود .
با بی اعتنایی مدیران کارخانه کارگران شرکت بار دیگر در ساعت 10 صبح روز دوشنبه 21 بهمن ماه خواستاه های خود را تکرار کردند اما چون باز گوش شنوا نیافتند در ساعت 3.30 از درب کارخانه به سوی استانداری برای بار دوم دست به راه پیمایی در بیرون از محوطه کارخانه زدند . با اجتماع بیش از 1100نفر در جلوی درب بسته استانداری و بیان خواسته هایشان و با فراخواندن نمایندگان کارگری از سوی استانداری، جلسه ای با حضور فرماندار، دو تن از مسئولین کارخانه، یکی از فرماندهان نیروی انتظامی، سه تن از نمایندگان استانداری برگزار شد . در پایان جلسه و با حضور اقای سودانی نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی و ایراد سخنرانی ایشان در میان کارگران وعده داده شد که به خواسته های انها رسیدگی خواهد شد " این در حالی است که کارگران بیش از سه ساعت را بر روی زمین سرد روبروی درب استانداری نشسته بودند " .
عباسی نماینده کارگران لوله سازی اهوا به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران گفت : سال گذشته قرار داد تمامی پرسنل را حتی بدون یک روز تاخیر به آنان ابلاغ می کردند . اما در سال جاری از تاریخ 87/1/1 تا 87/1/24 بدون قرار داد بر سر کار خود حاضر شدیم این در حالی بود که هر ساله قراردادهایمان به مدت شش ماه و یا یک ساله تمدید می شد اما در سال جاری قرار دادها به صورت ماهانه تمدید میشد . از چهار ماه پیش شیفت ها از 4 شیفت گرم به سه شیفت گرم و یک شیفت سرد و از ماه گذشته سه شیفت گرم به دو شیفت گرم و یک شیفت سرد تبدیل شده است . که این کار خود جای سوال دارد به این دلیل که اگر مسولین کارخانه اعلام کنند که به اخراج نیرو دست خواهند زد و با اعتراض ما رو برو شوند و از مسولین شخص یا اشخاصی فرستاده شوند تا موضوع را پی گیری کنند خواهند دید نیروی انسانی ناکار آمد بسیاری در کارخانه وجود دارد و این امر اخراج نیرو ها را عملا مصونیت می بخشد .
از هفته گذشته کار کارخانه را به حالت تعلیغ در اورده اند و وقتی به مدیریت مراجعه کردیم تا تاریخ راه اندازی کارخانه را جویا شویم مدیریت تاریخ بازگشت را نا معلوم اعلام نمود که این خود نیز بی سابقه و جای بسی تامل دارد .
حقوق پرسنل به صورت نامنظم پرداخت میشود و روز" 21 بهمن" تازه حقوق برج نه به ما پرداخت شد . پرداخت حقوق از سوی پیمانکار (( واسطه )) انجام میشود که مبلغ هفتصد هزار تومان بابت هر کارگر از کارخانه دریافت و زیر سیصد هزار تومان به ما پرداخت میکند . کار پیمانکار در شرکت فقط پرداخت حقوق حق بیمه مالیات و تحویل لوازم ایمنی است و اخراج، استخدام،ایاب و ذهاب و... با خود شرکت است . یعنی وقتی که یکی از پرسنل می خواهد به استخدام برود باید از مدیران اجازه بگیرد و نه از پیمانکار . پس در نتیجه واسطه ها جز دریافت حق کارگر به نفع خود کاری نمی کنند و جالب این که بدانید برخی از پیمانکاران شرکت دارای سابقه بیش از هفت سال هستند که این در نوع خود کم نظیر و یا حتی در مواردی بی نظیر است که باز هم جای بسی سوال را در این جا به جای میگذارد .
مسولین کارخانه اعلام میدارند که کارخانه تولیدی نخواهد داشت چون پروژه ای برایشان تعریف نشده است خوب اگر این را هم قبول کنیم چگونه است کارخانه ای که یکی از بزرگترین کارخانه های تولیدی در ایران است و جزو پر سود ترین آنهاست بعد از این همه سال تولید و فقط با وجود کمتر از یک سال رکود اقتصادی دچار چنین ضعف اقتصادی شده است که می خواهد بیش از 2600 نفر پرسنل خود را از کار بی کار کند؟؟؟ مسولین کارخانه می گویند که فروشی از سوی کارخانه نیست اما لوله دستمال نیست که بشود ان را تا کرد و به بیرون از کارخانه برد و در ضمن همه کارگران هم که نا بینا نیستند تا نبینند هر روزه مقدار زیادی لوله از شرکت بارگیری و به بیرون از شرکت انتقال داده می شود دلیل این نا بسامانی ها در چیست ؟ و مهمتر از همه پاسخ دهنده به این پرسش ها کیست ؟ تکلیف 2700 کارگر چیست ؟؟؟ از همه و همه بگذریم در نهایت کارخانه از آن کیست ؟؟؟
ما جز امنیت شغلی، پرداخت به موقع حقوق، برداشتن واسطه ها "شرکت های خدماتی نیروی انسانی"، منظم شدن قراردادهایمان و راه اندازی مجدد کارخانه چیزی نمی خواهیم و تلاش داریم تا از حقوق خودمان و ثروت ملی مان دفاع کنیم .
کسرا علاسوند
واحد کارگری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
----
احکام سنگین و
ضد انسانی علیه خانم دشتی و فرزندش هود یازرلو بدلیل دیدار با عزیزانشان در
قرارگاه اشرف
بنابه گزارشات رسیده، خانم نازیلا دشتی 50 ساله و فرزندش هود یازرلو دانشجوی
در بند به احکام سنگین و ضد انسانی توسط صلواتی محکوم شدند.آنها هر کدام به
3 سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت کرج محکوم شدند.
به دکتر محمد شریف وکیل خانم دشتی و فرزندش هود اطلاع داده شد که آنها هر کدام
به 3 سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت کرج محکوم شده اند . این حکم سنگین و
ضد انسانی توسط صلواتی رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب صادر شده است.این حکم سنگین
و ضد انسانی به دلیل دیدار خانم دشتی وفرزنش با خواهرشان در قرارگاه اشرف در
عراق بود که بیش از 2 دهه موفق به دیداراو نشده بود.
هود یازرلو دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه قزوین روز 4 خرداد ماه توسط پوریسف با
نام مستعار ضرغامی بصورت تلفنی به دادسرای انقلاب احضار شد که با برخوردهای
وحشیانه این فرد مواجه گردید و سپس به دستور حسن زارع دهنوی معروف به حداد
دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل گردید او بیش از 7 ماه در سلولهای
انفرادی بند 209 تحت شکنجه های جسمی و روحی و در شرایط طاقت فرسا یی قرار داده
شده بود. سپس او را به بند 7 زندان اوین منتقل کردند پس از مدت کوتاهی او را از
بند 7 به بدترین بند زندان اوین یعنی بند 8 انتقال دادند. دانشجوی در بند در
حال حاضر در سلولی قرار دارد که بیش از 18 نفر در آن زندانی هستند و چندین
برابر ظرفیت آن زندانی جای داده اند. در این سلول بخاطر وضعیت آسف بار بهداشتی
شپش در آن بیداد می کند. تعداد حمام ها و توالتهای آن جوابگوی تعداد زندانیان
نیست و وضعیت بهداشتی آن شرایط بسیار بدی دارد.
دانشجوی زندانی پس ازنزدیک به 9 ماه بلاتکلیفی با شرایط طاقت فرسا به جرم دیدن
خاله اش به 3 سال زندان وتبعید به زندان گوهردشت محکوم گردید.
خانم دشتی در جریان قتل عام های زندانیان سیاسی سال 1367 خواهر و برادر
خود را که بنام های فریبا دشتی و هود دشتی را از دست داده است. خانم نازیلا
دشتی در دهۀ 1360 در حالی که باردار بودند همراه با همسرشان دکتر هانی یازرلو
از فعالین سیاسی شناخته شده در ایران سالها در زندان بودن و حتی در آستانه
اعدام قرار داشتند.
در بدو دستگیری هود یازرلو تعداد زیادی از شخصیتهای سیاسی،حقوقی،فرهنگی و
کارگری ایران خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط این دانشجوی در بند بودند.
در حال حاضر تعداد زیادی از خانواده هایی که با عزیران خود در قرار گاه
اشرف دیدار کرده اند در زندان بسر می برند . و احکام سنگین و ضد انسانی بین 2
الی 5 سال محکوم شده اند.از جمله آنها شیرمحمد رضائی 5 سال زندان ،حمید و اصغر
بنازده هر کدام 2 سال زندان،خانم زهرا اسدپور و فرزندش فاطمه 2 سال زندان،خانم
شهلا زرین فر که اخیرا محکومیت او به پایان رسید و دهها نفر دیگر
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، صدور احکام سنگین و غیر انسانی علیه
خانم نازیلا دشتی و فرزندش هود یازرلو را که تنها بدلیل دیدن عزیزانشان در
قرارگاه اشرف در عراق بوده واز حقوق اولیه انها است را محکوم می کند . واز
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به
دستگیریها و صدور احکام سنگین علیه خانواده هایی که با عزیزانشان دیدار داشته
اند می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
30 بهمن 1387
برابر با 03 ژانویه 2009
----
بازداشت دسته جمعی یک خانواده هوادار آیت الله بروجردی
سه شنبه ، 29 بهمن 1387
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران:
یکی از هواداران آیت الله بروجردی به همراه همسر و فرزند خردسال خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل گردید.
صبح امروز مورخه 29 بهمن ماه، مامورين دادسراي ويژه روحانيت و وزارت اطلاعات، به منزل خانم زهره شريفي از هواداران آيت الله بروجردي مراجعه نمودند و وي را به همراه همسر خود به نام محمد انصاری و كودك 5 ساله ایشان به نام اميرمهدي انصاري، بازداشت نموده و تعدادی لوازم شخصي ايشان را نيز مصادره كردند. تا شامگاه امروز، هيچ اطلاعي از سرنوشت آنها به دست نيامده است.
يادآوري مي شود خانم زهره شريفي در روز 9 بهمن ماه سال جاري به همراه خانمها، زهرا عبدالله وند و مريم قاسمي در مقابل دادسراي ويژه روحانيت بازداشت شده بود كه پس از بازجويي هاي اوليه آزاد گرددیده بودند.
طي چند هفته اخير فشارها بر آيت الله بروجردي که در سلول انفرادي زندان يزد به سر می برد و همچنین هواداران ایشان افزایش نگران کننده ای یافته است.
|