محمد جواد لاریجانی: قصاص و اعدام در ایران حق است

ناصر اعتمادی

جمعه 11 نوامبر 2011

محمد جواد لاریجانی رییس ستاد حقوق بشر قوۀ قضاییه جمهوری اسلامی ایران و معاون این قوه در امور بین الملل امروز گفت که جمهوری اسلامی ایران هیچ مشکلی برای پذیرش گزارشگر ویژه حقوق بشر ندارد، اما، هدف غرب از اعزام گزارشگر ویژه به ایران تبلیغات علیه جمهوری اسلامی و متهم کردن آن به نقض حقوق بشر است.

با این حال، محمد جواد لاریجانی با نفس تعیین گزارشگر ویژه از سوی سازمان ملل برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران مخالفت کرد و گفت: تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران یک خطای بزرگ از سوی سازمان ملل بود.
محمد جواد لاریجانی در توضیح چرایی جلوگیری از سفر احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران گفت که جمهوری اسلامی ایران اساس انتخاب احمد شهید را به عنوان گزارشگرویژه حقوق بشر در ایران غیرمعقول و مشکوک می داند. او در جای دیگری از اظهاراتش غرب را متهم کرد که از خلال طرح مسألۀ حقوق بشر در ایران قصد جنگ با شریعت اسلامی را دارد.

محمد جواد لاریجانی بار دیگر تلویحاً اظهار داشت که جمهوری اسلامی نمی تواند تلقی غرب را از حقوق بشر بپذیرد و برای نمونه در حالی که قصاص و اعدام ها در ایران نقض حقوق بشر تلقی می شوند، از نظر حکومت اسلامی ایران قصاص حق مردم است. محمد جواد لاریجانی همچنین مدعی شد که سست کردن نظام اسلامی و ایجاد فضای منفی علیه ایران از جمله محورهایی است که در قالب حقوق بشر علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح می شود.
محمدجواد لاریجانی از جمله مقامات جمهوری اسلامی ایران بود که با سفر گزارشگر ویژۀ حقوق بشر، احمد شهید، به ایران مخالفت کرد.
احمد شهید گزارشگر ویژۀ شورای حقوق بشر سازمان ملل در گزارشی که تسلیم آخرین اجلاس مجمع عمومی این سازمان کرد جمهوری اسلامی ایران را متهم نمود که مخفیانه صدها زندانی را از جمله در زندان وکیل آباد مشهد اعدام کرده است. او ضمن ارائۀ گزارش مشروحی در مورد نقض آزادی بیان، حقوق زنان و شکنجۀ زندانیان در جمهوری اسلامی ایران تأکید نمود که اعدام مخفیانه 300 زندانی در زندان وکیل آباد مشهد بدون حضور وکلا یا بستگان و حتا بدون اعلام قبلی به خود قربانیان صورت گرفته است.
احمد شهید در گزارش خود تصریح کرده بود که در سال جاری میلادی نیز حکومت اسلامی ایران تاکنون ۱۴۶ زندانی را مخفیانه اعدام کرده است. در این حال، گزارشگر ویژۀ حقوق بشر سازمان ملل اضافه کرده بود که اتهام چهاردرصد از اعدام شدگان روشن نیست و هم اکنون ۱۰۰ کودک در زندان‌های ایران در انتظار اجرای احکام اعدام خود هستند.

از: ار اف ای

----

صدای دادخواهی را بشنوید و رسیدگی کنید!


نامه سرگشاده به احمد شهید: آقای احمد شهید، از شما می خواهیم صدای دادخواهی مادر ندا آقاسلطان، مادر سهراب اعرابی، مادر اشکان سهرابی، مادر مسعود هاشم زاده، مادر مصطفی کریم بیگی، مادر کیانوش آسا، همسر علی حسن پور، پدر امیر جوادی فر و ده‌ها و صدها شهید جنبش سبز را نادیده نگیرید... از شما می خواهیم صدای دادخواهی "مادران خاوران" را نادیده نگیر
ید. مادرانی که فرزندان شان در دهه ۶۰ خورشیدی به صورت فردی و جمعی در درون زندان ها و یا بیرون زندان کشته شدند.

نامه سرگشاده مادران پارک لاله و حامیان آنان در خارج از کشور
در واکنش به نخستین گزارش بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران

جناب آقای دکتر احمد شهید،
به حرمت مادران، صدای دادخواهی ما را بشنوید و به آن رسیدگی کنید!

ما "مادران پارک لاله” ایران(۱) و حامیان آنان در خارج از کشور ضمن تشکر از ارایه اولین گزارش جناب عالی، از یک سو خوشحالیم که بار دیگر از طریق نماینده بالاترین نهاد بین المللی مدافع حقوق بشر توجه اذهان عمومی به نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران جلب می شود، ولی از دیگر سو متأثریم که در این گزارش از جمع کثیر آزادی خواهان و فرزندان ایران که در زندان ها و در خیابان ها توسط عوامل رژیم به قتل رسیده اند، هیچ یاد نشده و صدای دادخواهی مادران داغدار و ستم کشیده و خانواده ها ی آنان نادیده گرفته شده است. در حالی که مسلماً این کشتارها و شکنجه ها مهم ترین و آشکارترین موارد نقض حقوق بشر در ایران بوده است. جای بسی تأسف است که برای شنیده شدن این صدای دادخواهی هم چنان راه درازی در پیش داریم.

آقای احمد شهید، پس از انتخاب شما به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران، نوری از امید در دل تعداد بی شماری از مادران ایران مانند: مادران و خانواده های کشته شدگان، اعدام شدگان، مفقودین، مجروحین، شکنجه شدگان و زندانیان سیاسی–عقیدتی تابیدن گرفت. در تمامی طول حکومت جمهوری اسلامی، از اعدام های فردی و گروهی دهه ۱۳۶۰ گرفته تا قربانیان حوادث ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ تا قتل های زنجیره ای و قربانیان اعتراض مدنی سال ۱۳۸۸، همه به این امید بودند که سرانجام با تأخیری طولانی صدای دادخواهی شان در سطح جهان شنیده خواهد شد و با این امید، گزارش های متعدد فردی و گروهی برای رسیدگی به کشتارها و هم چنین نجات جان خود و فرزندان شان از طرق مختلف برای شما ارسال نمودند. ولی دریغ و درد که انعکاسی از آن ها را در نخستین گزارش شما نیافتند. البته می دانیم که گزارش مقطعی شما تنها طول مدت کوتاه و معینی از تاریخ حکومت جمهوری اسلامی را در بر می گیرد که همان نیز ده ها کتاب نانوشته است که بر قلب های دردمند بسیاری خانواده ها داغ شده است، اما چگونه می توان در مقابل این همه بی عدالتی و جنایت آشکار چشم ها را بست و سکوت کرد؟!

آقای احمد شهید، از شما می خواهیم صدای دادخواهی مادر ندا آقاسلطان، مادر سهراب اعرابی، مادر اشکان سهرابی، مادر مسعود هاشم زاده، مادر مصطفی کریم بیگی، مادر کیانوش آسا، همسر علی حسن پور، پدر امیر جوادی فر و ده‌ها و صدها شهید جنبش سبز را نادیده نگیرید. چگونه می توانید در مقابل صدای دادخواهی خانم فهیمی (مادر سهراب اعرابی، از کشته شدگان اعتراض مدنی سال ۱۳۸۸) سکوت کنید در حالی که وی بیش از دو سال است از مجامع بین المللی حقوق بشر می خواهد تا مرجعی قانونی علت و چگونگی خون ریخته شده فرزندش را پاسخ گو باشد و اینک در گزارش جناب عالی هیچ انعکاسی از آن نیست.(۲)

از شما تقاضا داریم صدای دادخواهی خانم اکرم نقابی(۳)، مادر سعید زینالی را نادیده نگیرید. فرزند دانشجوی او را در تیرماه ۱۳۷۸ مقابل چشمان خانواده در خانه بازداشت کردند و در این ۱۲ سال نه تنها هیچ خبر دقیقی از وضعیت کشته یا زنده بودن فرزندشان به آنها داده نشده است، بلکه خانم نقابی و دخترش را ماه ها به زندان انداختند. این مادر و دختر با وضعیتی بلاتکلیف و با کفالت آزاد شدند، ولی هر روز آنها را مورد اذیت و آزار و تهدید قرار می دهند.

از شما می خواهیم صدای دادخواهی "مادران خاوران" را نادیده نگیرید. مادرانی که فرزندان شان در دهه ۶۰ خورشیدی به صورت فردی و جمعی در درون زندان ها و یا بیرون زندان کشته شدند. چگونه می توانید کشتارهای دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ را نادیده بگیرید، در حالی که تمامی زندانی ها حکم زندان داشتند و حتی برخی، دوره زندان شان به پایان رسیده بود و پس از پایان جنگ ایران و عراق، با تشکیل دادگاه های چند دقیقه ای و چند سوال و جواب عقیدتی، آنها را به مرگ محکوم کردند و به وحشیانه ترین شکل ممکن کشتند و به صورت جمعی در کانال هایی در گورستان خاوران دفن کردند. مادران خاوران و خانواده های آنها در این سال ها نه تنها هیچ پاسخی مبنی بر علت و چگونگی کشته شدن فرزندان شان دریافت نکرده اند، بلکه آنان و دیگر اعضای خانواده را تحت فشارهای روزافزون قرار داده اند. "مادر بهکیش" این سمبل مقاومت، یکی از هزاران نمونه از مادران خاوران است که نه تنها ۵ فرزند و دامادش را در دهه ی ۶۰ به دلیل فعالیت های سیاسی کشتند، اینک دختر دیگرش (منصوره بهکیش) (۴) را تنها به جرم دادخواهی ممنوع الخروج کردند، از کار بیکار نمودند و بارها در خاوران، بهشت زهرا و در خیابان بازداشت کردند که در آخرین دستگیری، یک ماه در زندان بود و پس از یک ماه با وضعیتی نامعلوم و با کفالت آزاد شد.

از شما می خواهیم صدای مادران و زنانی که برای حمایت از مادران و خانواده های جان باختگان به خیابان ها و پارک لاله آمدند را نیز بشنوید. زنانی که برخی حتی مادر نیستند، ولی حاضر شده اند زندان را به جان بخرند تا صدای دادخواهی مادران شنیده شود. هم اکنون نیز دو تن از این زنان آزادی خواه به نام های لیلا سیف اللهی و ژیلا کرم زاده مکوندی(۵) پس از ماه ها زندان، به دو سال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلقی محکوم شده اند.

جناب آقای احمد شهید

باور بفرمایید نقض حقوق بشر توسط حکومت جمهوری اسلامی بسیار گسترده تر از آن است که شما در اولین گزارش مختصر خود به آنها اشاره کرده اید. بسیاری از ملیت ها و اقلیت ها قومی، زیر شدیدترین فشارها هستند؛ بسیاری از زندانیان کارگر، معلم و دانشجو، فقط به جرم دفاع از حقوق صنفی شان در زندان به سر می برند؛ بسیاری از زنان و مردان دگراندیش و گمنام، به جرم داشتن عقیده ای دیگر تحت شدیدترین فشارها قرار دارند؛ بسیاری از اقلیت های جنسی، به چوبه های دار سپرده می شوند و بسیاری محکومین به اعدام و زندانیانی که در اسف بار ترین شرایط غیر انسانی دوران محکومیت شان را می گذرانند، همچنان چشم انتظارند تا صدای دادخواهی آنها نیز شنیده شود.

کاملاً قابل پیش بینی بود که این بار نیز حکومت جمهوری اسلامی ایران، تمامی ترفندهای خود را بلکه شدید تر از پیش به کار خواهد گرفت تا از ورود هیات شما به ایران و بررسی شواهد جنایات خود از نزدیک، ممانعت به عمل آورد. به همین روی ضمن تشکر از تلاش شما برای کشف حقیقت وضعیت حقوق بشر در ایران، از جناب عالی مصرانه تقاضا داریم به قیمت ورود به ایران و مذاکره با مقام های دولتی، کشتارهای جمعی و فردی صورت گرفته در طول حکومت جمهوری اسلامی را نادیده نگیرید و رسیدگی به دادخواهی خانواده های قربانیان را در الویت بررسی های خود قرار دهید. ما مادران و خانواده ها و آسیب دیدگان که در طول حکومت جمهوری اسلامی خود شاهد جنایت های بی شماری بوده و هستیم، می خواهیم که عاملان این کشتارها و جنایت ها در دادگاه های بین المللی مورد پیگرد قانونی قرار گیرند. همچنین مردم ایران از سازمان ملل، این بالاترین نهاد بین المللی حقوق بشری انتظار دارند که بدون اغماض به تعهدات خود مبنی بر افشای نقض آشکار حقوق بشر در ایران بپردازد و فشار از بالا را در برنامه های خود قرار دهد. از این روی مطمئناً گزارش کامل و مستند هیات شما در فراهم آوردن این زمینه حائز اهمیت بسیار ویژه ای خواهد بود.

به همین منظور، مادران پارک لاله ایران بیش از دو سال است که در اعتراض به نقض حقوق بشر تلاش می کنند، تا صدای مادران داغدار و ستم کشیده ایران در سرتاسر دنیا شنیده شود. در طی این مدت تعدادی از آنان بارها دستگیر و ماه ها در سلول های انفرادی زندان اوین و زندان های موقت بازداشت بوده و با کفالت یا وثیقه آزاد شده اند و هم اکنون نیز منتظر تشکیل دادگاه هستتد. بسیاری از آنان بارها احضار و مورد بازخواست و تهدید قرار گرفته اند و تعدادی نیز مجبور به ترک کشور شدند. مادران پارک لاله همواره تاکید کرده اند که با هدف دادخواهی خواسته های خود را پیگیری می کنند و برای اثبات این مدعا بار دیگر در روز شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۰ با جسارت تمام در پارک لاله تهران جمع شدند تا نشان دهند که بر عهد خود پای بندند و هم چنین اعتراض خود را به گزارش ناقص جناب عالی نشان دهند. آنها در این حرکت اعتراضی پرسشی را مطرح کردند " حقوق کشته شدگان و مادران در سی و سه سال حکومت جمهوری اسلامی در کجای گزارش آقای شهید قرار دارد؟" مادران انتظار دارند که در گزارش بعدی، موارد آشکار نقض حقوق بشر بدون هیچ گونه اغماضی ذکر گردد و برای افشای این حقایق، آمادگی کامل خود را اعلام می کنند.

به پیوست، تعدادی از نامه های مادران و خانواده های قربانیان حکومت جمهوری اسلامی را خدمت شما ارسال می کنیم و به مرور پیوست های آتی را نیز دریافت خواهید نمود. از شما تقاضا داریم به حرمت مادران، صدای دادخواهی مردم ایران را بشنوید و به سراسر دنبا منعکس کنید. پرونده تمامی این جنایات تا زمانی که پاسخی شایسته به این دادخواهی ها داده نشود هم چنان باز خواهد بود و هرگز شامل مرور زمان نخواهد شد.

ضمن تشکر از تلاش های شما و ابراز علاقه برای دیدار با خانواده های قربانیان و مادران عزادار ایران، به این وسیله از جناب عالی تقاضا داریم تا زمانی را برای ملاقات با خانواده ها و حامیان آنها تعیین بفرمایید تا حضوری صدای دادخواهی آسیب دیدگان را به شما برسانیم. لازم به ذکر است، بسیاری از این خانواده ها به خاطر پیشگیری از تهدیدهای احتمالی و ایمنی خود، از شما درخواست کرده اند که نامه های اعتراضی شان محرمانه بماند.

مادران پارک لاله (مادران عزادار ایران) و حامیان آنان در خارج از کشور
۲۰ آبان ۱۳۹۰

پانوشت:

۱- مادران پارک لاله ( مادران عزادار ایران) :ما جمعی از مادران و خانواده های جان باختگان و آسیب دیده گان در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی هستیم که با هدف دادخواهی خواسته های زیر را پیگیرانه دنبال می کنیم:۱- خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. ۲- خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. ۳- خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم. ما مادران پارک لاله، اعدام های فردی و دسته جمعی در زندان ها؛ کشتارها و ترور های قومی، ملیتی، دینی، سیاسی، عقیدتی در خیابان ها؛ حمله به خانه ها، خوابگاه ها و محل های کار؛ ربودن، زندانی کردن و آسیب رساندن افراد برای کشتن اندیشه انسانی؛ شکنجه، اعتراف گیری، تجاوزو در نهایت سنگسار و قصاص را جنایت می دانیم و برای جلوگیری از تکرار جنایت و برای بهروزی انسان ها مبارزه می کنیم. ما مادران برای ایجاد محیطی امن، انسانی و به دور از جنگ و خون ریزی و تبعیض و تحقیر تلاش می کنیم و به همین دلیل با انتقام گیری و حذف فیزیکی مخالفیم، ولی معتقدیم برای جلوگیری از تکرار جنایت، لازم و ضروری است تمامی عوامل حکومتی که در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی مستقیم یا غیرمستقیم مرتکب هر نوع جنایتی شده اند، در دادگاهی عادلانه، علنی و مردمی محاکمه شوند و پاسخ گوی اعمال ضد بشری خود باشند و مجازاتی متناسب با جرم شان به همراه بازآموزی اندیشه های انسانی برای شان در نظر گرفته شود. ما مادران، از تمامی افرادی که در طی این سال ها از قربانیان یا شاهدان بر جنایات بوده اند، می خواهیم که برای دادخواهی با ما هم صدا و همراه شوند، همچنین ما که خود از قربانیان خشونت و تبعیض بر زنان بوده و هستیم، از تمامی فعالیت های مخالف خشونت، برابری خواهانه و رفع تبعیض حمایت می کنیم و تمامی انسان های خشونت دیده را نیز به هم صدایی با خود فرا می خوانیم.

۲- مصاحبه با پروین فهیمی، 22 اکتبر در واکنش به نخستین گزارش گزارشگر ویژه حقوق بشر

۳- اکرم نقابی: مادر سعید زینالی است. پسر وی دانشجوی کامپیوتر دانشگاه تهران بود که در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در منزل بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد. از آن تاریخ خانواده به تمامی ارگان های مرتبط دولتی مراجعه ولی هیچ پاسخی مبنی بر زنده یا کشته شدن وی دریافت نکرده اند. او سه بار دستگیر شد و در آخرین بازداشت حدود دو ماه زندان بود و دادگاه او ۹ آبان ۱۳۹۰ برگزار شد.

۴- منصوره بهکیش: یک خواهر، همسر خواهر و چهار برادرش را در دهه ۶۰ کشتند. ۲ تن از برادران او در اعدام های گروهی سال ۱۳۶۷ اعدام شدند. او بارها احضار و توسط بازجویان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازخواست و تهدید و چندین بار نیز دستگیر شده است. در آخرین بازداشت حدود یک ماه زندان بود و با کفالت آزاد شد و برای دومین بار قرار است دادگاه او در روز ۴ دی ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با ریاست قاضی صلواتی تشکیل شود.

۵- لیلا سیف اللهی و ژیلا کرم زاده مکوندی، از حامیان مادران عزادار که در سال ۱۳۸۸ چندین بار دستگیر و در آخرین بازداشت ۳۴ روز زندان بودند و با کفالت آزاد شدند و در ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ حکم ۴ سال زندان دادگاه بدوی به آنان ابلاغ شد. در نیمه آبان طی حکمی از ضامن های آنان خواسته شد تا ظرف ۲۰ روز نامبردگان را به زندان اوین معرفی کنند، در غیر اینصورت مبلغ به ضمانت گذاشته شده به اجرا گذاشته خواهد شد. این احضاریه در حالی صادر شده که هنوز حکم تجدید نظر دادگاه به آنها ابلاغ نشده بود. پس از پیگیری وكلای آنان، مشخص شد كه ژیلا كرم‌زاده مکوندی و لیلا سیف اللهی در دادگاه تجدیدنظر به ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال حبس تعلیقی به مدت ۵ سال محكوم شده‌اند.

رونوشت: جناب آقای دکتر عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر
http://www.mpliran.com/2011/11/1.html

از: ايران امروز

----

ضرب و جرح و اذیت و آزار زندانیان بی دفاع در بند 1 زندان گوهردشت کرج

 

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" نیروهای گارد ویژه زندان به بند 1 زندان گوهردشت کرج یورش بردند و زندانیان بی دفاع را مورد اذیت و آزار و وسایل شخصی آنها را تخریب و یا با خود بردند.

روز پنجشنبه 19 آبان ماه گارد ویژه زندان به زندانیان بند 1 زندان گوهردشت کرج در طی چند ساعت 2 بار  یورش بردند.یورش دوم آنها حوالی ساعت 00:30 نیمه شب بود گارد ویژه زندان ،زندانیان  بی دفاع را را با اذیت و آزار و توهین و تحقیر به حسنینه سالن منتقل کردند.سپس گارد ویژه به سلولهای زندانیان یورش بردند و تمامی وسایل شخصی آنها را به عمد پخش و تخریب کردند.آنها بعضی از وسایل شخصی زندانیان مانند کار دستی و دست نوشته های زندانیان را با خود بردند.

دراین حملات وحشیانه و غیر انسانی بیش از 30 مامور گارد ویژه زندان شرکت داشتند.فرماندهی گارد ویژه را فردی بنام آقایی به عهده داشت.این فرد از شکنجه گران معروف زندان گوهردشت کرج می باشد.

حملات فوق با حضور و زیر نظر یکی از جنایتکاران علیه بشریت بنام  فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان  صورت گرفت . فرجی نژاد یکی از شکنجه گران زندان گوهردشت کرج می باشد که تا به حال بطور مستقیم و غیر مستقیم در قتل و نقض عضو تعدادی از زندانیان شرکت داشته است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورشهای وحشیانه و غیر انسانی علیه زندانیان و مورد ضرب و جرح و اذیت وآزار قرار دادن  آآنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای دیکتاتور ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

21 آبان 1390 برابر با 12 آبان 2011

----

سعید ساعدی، روزنامه نگار به سه سال حبس محکوم شد

جمعه 20 آبان 1390 

خبرگزاری هرانا: سعید ساعدی، روزنامه نگار و فعال مدنی اهل سنندج از سوی دادگاه انقلاب این شهر به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از شهر سنندج، سعید ساعدی که وکالت وی را دکتر نعمت احمدی به عهده داشت از سوی شعبهٔ دوم دادگاه انقلاب سنندج به اتهامات اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی به ۲ سال و تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان تعزیری محکوم شده است.

وی به همراه ۲۶ نفر از جمله فعالان مدنی و ادبای سنندج و تنی چند از خانوادهٔ حبیب لطیفی که به اعدام محکوم شده و اکنون در زندان سنندج بسر می‌برد در پنجم دی ماه ۱۳۸۹ دستگیر شده و پس از ۷۴ روز بازداشت انفرادی در اطلاعات سنندج با قرار وثیقه آزاد شد.

نامبرده در سالهای گذشته مدیر و سر دبیر چند موسسه غیر دولتی و روزنامه بوده که در زمان دستگیری سردبیر ماهنامهٔ رووبار و سخنگوی جبههٔ آشتی کردستان را عهده دار بوده است.

----

تشديد فشار‌ها بر یک خانواده بهایی اهل سمنان

 

جمعه 20 آبان 1390 

خبرگزاری هرانا: در طی ماه‌های اخیر فشار بر یک خانواده بهایی ساکن سمنان افزایش چشمگیری یافته است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، «انیسا فنائیان» شهروند بهایی ساکن سمنان طی روزهای سه شنبه ۱۷ و چهارشنبه ۱۸ آبان ماه سال جاری پس از احضار و معرفی خود به اداره اطلاعات شهر مزبور ساعت‌ها مورد بازجویی قرار گرفته است.

قابل ذکر است منزل نامبرده تاکنون چندین بار مورد تفتیش ماموران امنیتی قرار گرفته است.

یادآوری می‌شود، همسر نامبرده به نام سیامک ایقانی بیش از یک سال است که در حال سپری کردن محکومیت سه ساله در زندان سمنان است و این در حالی است که محل کسب وی در تابستان گذشته به دستور اداره اطلاعات پلمپ شده است.

از سوی دیگر صهبا رضوانی (فنائیان) مادر انیسا هم اکنون در حال گذراندان دوران محکومیت سه ساله خود بصورت تبعید در زندان اوین است.

هم چنین محل کسب (فروشگاه لوازم بهداشتی) برادر انیسا بنام فرهاد فنائیان در ماه پیش به دستور اداره اطلاعات پلمپ شده و تا کنون هیچ پاسخ روشنی در مورد دلیل این اقدام به وی اعلام نشده است.

همه این موارد در حالی صورت می‌گیرد که تا کنون اتومبیل و پنجره منزل مسکونی پدر انیسا به نام نظام الدین فنائیان توسط عواملی نا‌شناس مورد تهاجم و سنگ اندازی واقع شده است.

----

محمد یوسف علیخانی، دانشجوی کارشناسی ارشد از حق تحصیل محروم شد

 

جمعه 20 آبان 1390 

خبرگزاری هرانا: محمد یوسف علیخانی، برادر جواد علیخانی دانشجوی زندانی محبوس در زندان اوین بر اساس درخواست وزارت اطلاعات از حق تحصیل در دانشگاه آزاد تهران مرکز محروم شد.

----

مادر مجید دری: بچه من مریض است، حداقل چند روزی به او مرخصی بدهید

۱۳۹۰/۰۸/۲۱
فرین عاصمی
مجید دُری، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی ۲۹ ماه است بدون مرخصی در زندان به‌سر می‌برد.

خانواده مجید دری تاکنون بارها برای مرخصی و انتقال او به تهران درخواست داده‌اند اما این پی‌گیری‌ها به نتیجه نرسیده‌است.

مجید دُری روز ۱۸ تیرماه سال ۸۸ در منزل خواهرش در قزوین بازداشت شد. این دانشجوی محروم از تحصیل به اتهام «محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و برهم زدن نظم عمومی» در دی ماه همان سال به ده سال زندان محکوم شد که ۵ سال آن را باید در تبعید در زندان بهبهان بگذراند.

مُنَوَّر هاشمی، مادر مجید دُری درباره آخرین وضعیت پسرش با رادیو فردا گفت‌وگو کرده‌است. ابتدا از او پرسیدیم آیا در مدت بازداشت پسرش، با او دیدار داشته؟
منور هاشمی: قبلاً که اوین بود هفته‌ای یک‌بار برای ۲۰ دقیقه به ملاقاتش می‌رفتیم. ولی از وقتی از ۱۶ ماه پیش او را به زندان بهبهان تبعید کرده‌اند، ماهی یک‌بار، یا ۴۵ روز یا گاهی هم شده که دو ماهی یک‌بار و کمترینش هم به فاصله یک ماه، به ملاقاتش رفته‌ایم.
مجید از ۱۸ تیر ۱۳۸۸ و بعد از انتخابات تا به حال زندان است.

از زمانی که پسرتان بازداشت شده‌است تاکنون به مرخصی آمده‌است؟

نه خیر. مرخصی نیامده‌است اصلا. خیلی هم کوشش و فعالیت کردیم، این طرف و آن طرف رفتیم، نامه بردیم و حتی به دادستانی رفتیم و خود دادستان هم پارسال و هم امسال در حضور چندین نفر دیگر به ما قول داد و حتی برگه‌ای هم نوشت برای مرخصی‌اش.

منتها بعد از مدتی که می‌رفتیم و می‌آمدیم به ما گفتند که پرونده‌اش پیدا نمی‌شود و مدتی بعد از آن هم گفتند که پرونده‌اش برای استعلام رفته و هنوز نیامده‌است.

الان هم من کماکان و هفته‌ای یک‌روز پی‌گیر آن هستم. می‌روم و سر می‌زنم، ولی باز هم می‌گویند که هیچ خبری نیست.

وقتی درخواست مرخصی می‌دهید چه جوابی به شما می‌دهند؟ و دلیل اینکه تا به حال به مجید مرخصی نداده‌اند چیست؟

قبلا که اصلا هیچ جوابی نداشتند که بدهند. می‌گفتند نامه نوشته‌است. یا خودتان با رسانه‌ها مصاحبه کرده‌اید. ولی الان مدتی است از قبل از ماه رمضان که به دادستانی مراجعه کردم و خود دادستان هم آنجا حضور داشت و برای دادن مرخصی نامه نوشت، اتفاقا دو بار هم این اتفاق افتاد و ۲۰ تا ۳۰ نفر هم حضور داشتند و شاهد بودند. و به من در این دیدارها قول داد که تا ده روز دیگر به مجید مرخصی می‌دهند.

اما الان پنج یا شش ماه از این ماجرا می‌گذرد و مرخصی به او نداده‌اند. بعد از آن خیلی برای انتقالی‌اش فعالیت کردیم که آن هم نتیجه نداد. در این مدت ۲۸ ماه که چیزی قریب به ۸۰۰ و اندی روز است،  به او یک روز هم مرخصی نداده‌اند. از سوی دیگر هم، تلاش ما برای انتقالی او از زندان بهبهان به تهران به نتیجه نرسیده‌است.

درخواست اعاده دادرسی کردیم، حکم دیوان عالی کشور شکسته شد، ولی بعد از یازده ماه دوندگی و پی‌گیری این ماجرا باز هم دادگاه تجدید نظر پنج سال تبعیدش را تایید کرد.

خانم هاشمی از وضعیت جسمی مجید برایمان بگویید. آخرین باری که پسرتان را دیدید وضعیت جسمی‌اش چطور بود؟

آخرین بار که ۲۲ روز پیش بود که ما برای ملاقاتش رفتیم، روحیه‌اش خیلی عالی و خوب است، منتها از نظر جسمانی خیلی ضعیف است و هم بیماری میگرن و هم کم‌خونی دارد. به تازگی هم ما شنیده‌ایم که ناراحتی قلبی هم پیدا کرده‌است. به ما نگفته بود ولی ما تازه شنیده‌ایم که ناراحتی قلبی هم دارد. یک کورک چربی هم در چشمش رشد کرده و ما خیلی هم نگران آن هستیم.
مشکلات جسمی زیادی دارد منتها روحیه‌اش خیلی خوب است.

در زندان بهبهان آیا برای مداوای این بیماری‌ها اقدام هم شده‌است؟

بله. هر وقت که سرگیجه می‌گیرد، حالش بد می‌شود و نمی‌تواند از سر جایش بلند بشود یا مدتی قبل که سرماخوردگی خیلی شدید داشت، در درمانگاه زندان به این مشکلاتش رسیدگی می‌کنند. آمپول می‌زنند و دارو به او می‌دهند.

ولی این تنها توان آنهاست. در حد امکاناتی که دارند به او کمک می‌کنند. منتها امکاناتشان زیاد نیست. ما چند وقت پیش در نامه‌هایی که با خودمان برده بودیم نامه‌ای بردیم و در آن متذکر شدیم که مجید بیمار است.

حتی من خودم به آقای دادستان گفتم که بچه من مریض است، حداقل چند روزی به او مرخصی بدهید ما او را ببریم دکتر. خوبش کنیم و باز هم بیاوریم و به شما تحویل بدهیم. ولی تا امروز این درخواست‌ها بی‌نتیجه بوده‌است و نتوانسته‌ایم مرخصی برایش بگیریم.

خانم هاشمی، اقدام بعدی شما برای اینکه بتوانید برای پسرتان از زندان مرخصی بگیرید چه خواهد بود؟

والله باید منتظر بمانیم، چون به تمام جاهایی که باید می‌رفتیم تا به حال سر زده‌ایم و پی‌گیری کرده‌ایم. از دادگستری بگیرید تا دادستانی و دادگاه تجدید نظر گرفته تا هر جایی که شما فکرش را بکنید و به ما توصیه شده، ما رفته‌ایم.

از حالا به بعد باید منتظر بنشینیم و ببینیم می‌خواهند چه‌کار کنند؟ تا الان هر جا که رفته‌ایم نتیجه‌ای نگرفته‌ایم.

از: راديو فردا

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به همبستگی 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران