محاکمۀ زندانی سیاسی ارژنگ داودی بر مبنای محاربه توسط صلواتی معروف به قاضی مرگ

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی ارژنگ داودی جهت محاکمه به شعبۀ 15 دادگاه انقلاب فراخوانده شد و قرار است که توسط صلواتی معروف به قاضی مرگ بر مبنای اتهام سنگین محاربه مورد محاکمه قرار گیرد.

روز دوشنبه  26 دی ماه زندانی سیاسی ارژنگ داودی جهت محاکمۀ چندین باره به شعبۀ 15 دادگاه انقلاب برده شد. او قرار است توسط صلواتی معروف به قاضی مرگ بر مبنای اتهام سنگین محاربه مورد محاکمه قرار گیرد.آقای داودی پیش از این 15 آبان ماه به این شعبه برده شده بود ولی دادگاه او به تعویق افتاد.

زندانی سیاسی ارژنگ داودی هنگامی که در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین شکنجه گاه وزارت اطلاعات بسر می برد با پرونده سازی بازجویان وزارت اطلاعات او را به شعبۀ 3 دادسرای انقلاب مستقر در زندان اوین منتقل کردند و توسط فردی بنام ناصری بازپرس این شعبه تفهیم اتهام شد. یکی از اتهامات که توسط ناصری به وی تفهیم شد:« محاربه از طریق عضویت و هواداری و تلاش موثر در پیشبرد اهداف سازمان مجاهدین خلق می باشد» ناصری گفت: به این دلیل بنابه مادۀ 186  به محاربه متهم هستید ناصری در ادامۀ تهدیداتش علیه زندانی سیاسی ارژنگ داودی گفت :در صورت محکوم شدن 4 حکم پیش بینی شده است. این احکام عبارتند از: 1- قتل با طناب 2- بریدن دست و پا 3- سنگسار 4 – نفی بلد

زندانی سیاسی ارژنگ داودی برای چندمین بار که آخرین مورد آن در تاریخ 14 مردادماه بود به سلولهای انفرادی بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات برده و 78 روز در آنجا نگهداری شد که 38 روز آن را در اعتصاب غذا و در سلول انفرادی با شرایط غیر انسانی بسر برد.بازجویان وزارت اطلاعات او را مورد شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی قرار دادند که در اثر این شکنجه ها پرده گوش وی پاره شد و دچار خونریزی و عفونت گردید  و همچنین کتف سمت راست او دچار آسیب دیدگی شدید گردید اما بازجویان (شکنجه گران ) وزارت اطلاعات از انتقال او به مراکز درمانی خوداری کردند او همچنان از ناراحتی کتف سمت راستش در رنج می باشد.

لازم به یادآوری است که زندانی سیاسی ارژنگ داودی در سال 1382 دستگیر و پس از مدتها نگهداری در شکنجه گاه 209 زندان اوین به بند عمومی منتقل شد اما پس از مدتی او را به زندان گوهردشت کرج تبعید و از آنجا به زندان بندرعباس تبعید کردند و پس از گذراندن چندین ماه زندان در آنجا مجددا به زندان گوهردشت کرج بازگردانده شد.او که به 15 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شده بود پس از مدتی به وی اعلام کرده اند که حکم وی به 20 سال و 8 ماه افزایش یافته است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، انتقال به سلولهای انفرادی ،مورد بازجویی و شکنجه قرار دادن و پرونده سازی علیه زندانی که سالها در زندان بسر می برد و محاکمه او به اتهام محاربه  را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد به ایران جهت بازدید از زندانها و ملاقات با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها برای تهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به سازمان ملل متحد می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

26 دی 1390 برابر با 16 ژانویه 2012

----

دستکم هشتاد نفر از کارگران شرکت ماشین سازی تبریز اخراج شده اند

 

دوشنبه 26 دی 1390

خبرگزاری هرانا: طی روزهای اخیر مسئولین کارخانه ماشین سازی تبریز اقدام به تعدیل و اخراج نیروهای کاری خود کرده و دستکم ۸۰ نفر از کارخانه مذکور اخراج شدند. 

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، مسئولین این کارخانه۲۰ تن از کارگران ریخته گری را اخراج نمودند و دست کم ۶۰ تن دیگر نیز از قسمت های دیگر کارخانه احراج شدند. 

هم چنین بر اساس این گزارش نزدیم به سه ماه حقوق کارگران و پرسنل ماشین سازی تبریز با تعویق همراه بوده است و کارگران احتمال می دهند روند اخراج کارگران این کارخانه در روز های آینده ادامه دار باشد.

----

عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت جواد علیخانی

سه شنبه 27 دی 1390

خبرگزاری هرانا: جواد علیخانی فعال دانشجویی زندانی در بند ۳۵۰ که در حال گذراندن سومین سال محکومیت خود است، به بیماری آنفولانزا و عفونت ریوی مبتلا شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تهران، این فعال دانشجویی زندانی دانشگاه چمران اهواز که در مهرماه سال ۸۶ بازداشت شده و اکنون بدون حتی یک روز مرخصی در حال تحمل دوران زندان است، به دلیل تراکم زندانی بویژه در طبقه پایین بند ۳۵۰ که امکان ایجاد و انتقال بیماریهایی چون آنفولانزا را به شدت افزایش داده است، به آنفولانزا مبتلا و در حال حاضر از عفونت ریوی شدید نیز رنج میبرد.

مسئولین بهداری به دلیل عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت این زندانی موجب طولانی شدن مدت تحمل این بیماری در وی شده اند.

مادر جواد علیخانی که نگران حال فرزندش میباشد در این زمینه گفت که آیا واقعا این انتظار زیادی از آقای دادستان است که بعد از ۳ سال چند روزی به فرزندم مرخصی دهد تا خودم بتوانم به درمان و رسیدگی به فرزندم بپردازم؟!

گفتنی است دادستان تهران از اعطای مرخصی به این فعال دانشجویی خودداری نموده و حتی به مدت یکسال از اعطای ملاقات حضوری نیز ممانعت به عمل می آورد.

----

خانواده ابراهیم لطف الهی: معاون دادگاه انقلاب: من کشتم هر کار می خواهید بکنید

 

فرشته قاضی

دوشنبه ۲۶ دى ۱۳۹۰

خانواده ابراهیم لطف الهی، دانشجوی کردی که 4 سال پیش در زندان سنندج جان باخت در مصاحبه با "روز" خواهان پی گیری پرونده شکایت شان شده و از مجامع بین المللی و احمد شهید خواستند تا برگزاری دادگاه و دادرسی عادلانه، قضیه قتل این دانشجو را پی گیری کنند.

ابراهیم لطف الهی، دانشجوی دانشگاه پیام نور سنندج بود که 16 دی ماه 86 مقابل دانشگاه بازداشت شده و 8 روز بعد در بازداشتگاه این شهر جان باخت.

مریم لطف الهی، خواهر ابراهیم لطف الهی همزمان با چهارمین سالروز جان باختن برادرش به "روز" می گوید که برادرش در زندان شهید شده و نه تنها به شکایت آنها برای روشن شدن چگونگی جان باختن او توجهی نشد بلکه خانواده او نیز مورد تهدید قرار گرفتند تا دست از پی گیری شکایت شان بردارند.

همزمان صالح نیکبخت، وکیل خانواده لطف الهی از مختومه شدن پرونده در دستگاه قضایی خبر داده و به "روز" میگوید: گفتند که آقای لطف الهی خودکشی کرده و ما اعتراض کرده و خواهان نبش قبر شدیم اما موافقت نکردند و اعتراض ها به نتیجه نرسید.

آقای نیکبخت می افزاید: دادگاه، قرار بازپرس مبنی بر خودکشی را تایید کرد و اعلام کرد که قتلی واقع نشده ما اعتراض کردیم و گفتیم با توجه به اینکه در نظریه پزشکی قانونی به آثار ضربه و خونریزی در بینی اشاره شده مجددا خواهان رسیدگی هستیم و تقاضای نبش قبر را داریم اما متاسفانه نه بازپرس و نه دادستان سنندج موافقت نکردند و گفتند نظریه پزشکی قانونی قبلا صادر شده و نبش قبر، وجاهت شرعی ندارد. گفتند که در حمام زندان و با زیر پیراهنش خود را با دوش دار زده و خودکشی کرده. در حالیکه ما معتقد بودیم باید مساله روشن شود و خانواده نیز اطمینان خاطر پیدا کنند که مساله دقیقا چه بوده اما متاسفانه موافقت نشد.

وکیل خانواده لطف الهی سپس با اشاره به دفن مخفیانه این دانشجوی کرد می گوید: نه دفن مخفیانه که خانواده حضور نداشت و نه عدم موافقت با نبش قبر وجاهت قانونی نداشت و متاسفانه اما پرونده را مختومه کردند.

مصاحبه "روز" با مریم لطف الهی، خواهر ابراهیم لطف الهی را در ذیل بخوانید.

خانم لطف الهی 4 سال از جان باختن برادر شما می گذرد. نتیجه شکایت شما چه شد و بالاخره چه پاسخی به پی گیری های شما دادند؟

پرونده را مختومه کردند و گفتند خودکشی کرده. برادرم شهید شد اما گفتند خودکشی کرده پرونده را مختومه کردند و بستند و به دادگاه که میرویم هیچ جوابی به ما نمیدهند. وکیل مان هم خیلی پی گیری کرد و اما دیگر گفت که پرونده که مختومه شده پی گیری ها نتیجه ای ندارد و به جایی نمی رسد.

بعد از مختومه شدن پرونده دیگر پی گیری نکردید؟

رفتیم دادگاه انقلاب نشستیم و گفتیم جواب میخواهیم اما آقای امیری معاون دادگاه انقلاب سنندج گفت که من کشته ام چه کار می توانید بکنید بروید هر کاری میخواهید بکنید. پدرم گفت پس چرا می گویید خودکشی کرده؟ جوابی نداد و ما را بیرون کرد. اما ما کوتاه نیامدیم همچنان می رویم و جواب میخواهیم اما هیچ جوابی نمیدهند و تهدیدمان میکنند دیگر اعضای خانواده را تهدید می کنند و میخواهند که دست از پی گیری برداریم. رهبر که به کردستان امد نامه نوشتیم به قوه قضائیه، نمایندگان مجلس و هر کسی که می توناستیم نامه نوشتیم اما هیچ جوابی نگرفتیم و لی دست از پی گیری برنداشته ایم.

بااین اوصاف چه میخواهید بکنید؟ بر پی گیری اصرار دارید اما هیچ جوابی به شما نمیدهند.

ما میخواهیم پی گیری شود روشن شود که چه کسی، چرا و چگونه برادر مرا شهید کرده. اما اینجا امکانش نیست اینجا همه درها را بسته اند و هیچ حوابی نمیدهند حتی سال گذشته دانشجویانی که سر مزار برادرم رفته بودند را بازداشت کردند. اما مگر ما می توانیم سکوت کنیم؟ برادر عزیزم را از دست داده ام و از مجامع بین المللی از نهادهای حقوق بشری و هر کسی که می تواند میخواهم که کمک کنند پی گیری کنند تا حقیقت روشن شود. از آقای احمد شهید یخواهم که مساله برادرم را پی گیری کند آخر ما که چیز زیادی نمیخواهیم یک دادگاه عادلانه و یک دادرسی عادلانه میخواهیم. میخواهیم دادگاه عادلانه برگزار شود و روشن شود که برادرم چه بلایی سرش آمده. امیدمان فقط به سازمان های حقوق بشری است.

ممکن است برگردیم به 4 سال پیش؟ اصلا چه شد برادر شما بازداشت شد آیا فعالیت خاصی داشت؟

برادر من هیچ فعالیت خاصی نداشت او دانشجوی حقوق بود میخواست وکیل شود. یکباره او را جلوی دانشگاه و وقتی که میخواسته سر امتحان برود بازداشت کرده اند به زور اور ا برده اند موقع بازداشت کتکش زده اند. حتی به ما نگفتند اصلا چرا او را بازداشت کرده اند. به ما زنگ زدند و گفتند در زندان سنندج است رفتیم ملاقات و او را دیدیم. ملاقات کابینی بود حالش خیلی خوب بود سرحال بود می گفت من بیگناه هستم و کاری نکرده ام و زود آزاد می شوم.

از او نپرسیدید که به چه اتهامی بازداشت شده؟

نه حرفی نزد فقط می گفت بی گناه است و زود ازاد می شوم هیچ چیز خاصی نگفت. اصلا قبل از بازداشت هم حرفی نمی زد که بدانیم ایا مشکل خاصی دارد یا نه.

ولی آنطور که در خبرها خواندم گویا برای بازداشت او چند بار به درب منزلتان آمده بودند.

نه برای ابراهیم نبود. برای برادر بزرگترم بود که یکسال هم زندان بود. مشکل سیاسی هم نداشت و به خاطر ماهواره بازداشت شده بود. ابراهیم را اصلا نمیدانیم چرا بازداشت کردند.

و بعد چه اتفاقی افتاد؟

8 روز بعد از بازداشت بود که زنگ زدند و گفتند در زندان خودکشی کرده گفتند برای دفن بروید قبرستان بهشت محمدی سنندج. رفتیم اما خودشان دفن کرده بودند روی قبر هم بتون ریخته بودند. ما اصلا جنازه برادرم را ندیدیم و الان هم مطمئن نیستیم قبری که به ما نشان دادند قبر برادرمان باشد آیا در آن قبر برادرم خوابیده؟ نمیدانیم مطمئن نیستیم. درخواست نبش قبر هم که کردیم قبول نکردند. اما چاره ای هم نداریم دیگر این قبر را نشان دادند و گفتند اینجاست. ما هم با شک و شبهه میرویم و برمیگردیم. اما می پرسیم همیشه که اگر خودکشی کرده بود چرا اینطوری مخفیانه دفن کردند و نگذاشتند خودمان دفن کنیم؟ چرا نگذاشتند نبش قبر شود جنازه را ببینیم؟ چرا پرونده را مختومه کردند و نگذاشتند دادگاهی عادلانه برگزار شود؟ چرا اصلا قبر را بتون ریختند؟ حتی در دادگاه وکیل ما را تهدید کردند.

خانم لطف الهی این 4 سال چگونه گذشت بر شما و خانواده تان؟ حرفی است از این 4 سال که نگفته باشدی و بخواهید مطرح کنید؟

خیلی تلخ گذشت خیلی سخت و نه به قبر اطمینان داریم که برادرم باشد نه داغ دلمان ارام می شود ما فقط دادرسی عادلانه میخواهیم همین. برادر من هم تنها کسی نیست که در زندان کشته شده مگر خانم زهرا بنی یعقوب نبود؟ مگر زهرا کاظمی نبود؟ خیلی ها بودند که پی گیری خانواده هایشان هم نتیجه نداشته و جوابی نداده اند به ما هم جواب نمیدهند اما ما پی گیری میکنیم و از همه میخواهیم پی گیری کنند برادر من شهید شده و ما دیگر از تهدید ها هم نمی ترسیم و تا اخر ایستاده ایم تا دادرسی عادلانه صورت گیرد.

و امسال آیا مراسمی برگزار میکنید؟

رفتیم سر مزار مردم هم می آیند گل میگذارند و میروند. پنج شنبه هم باز سر مزار خواهیم رفت و مراسم آنطوری نداریم.

از: روز

----

بازداشت يک فعال دانشجويی و دو دانشجو در تهران و مريوان

۱۳۹۰/۱۰/۲۶

آرش صادقی، فعال دانشجويی، روز يکشنبه در تهران توسط ماموران امنيتی بازداشت شد.

به گزارش سايت دانشجو نيوز، آقای صادقی هنگام بازداشت از سوی ماموران امنيتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از ناحيه سر زخمی شده است.

اين فعال دانشجويی بعد از ١٨ماه زندان در آذر ماه امسال از زندان آزاد شده بود.

بر اساس اين گزارش، دليل بازداشت و محل نگهداری وی مشخص نيست .

به گزارش دانشجو نيوز، ژيار سلامتيان و دانا لنج آبادی، دو دانشجوی کرد دانشگاه پيام نور مريوان هم ، پس از احضار به ستاد خبری وزارت اطلاعات اين شهر بازداشت شده اند. دليل بازداشت اين دو دانشجو نيز اعلام نشده است.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به همبستگی 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران