پاينده ايران                                                                    اي آفريدگار پاك

                                                                                                 ترا مي پرستم و از تو ياري مي جويم

 

گزارش ويژه

آئين بزرگداشت سالروز درگذشت مصدق بزرگ

به دعوت هيأت امناي قلعه احمد آباد

 

        هم ميهنان ! بار ديگر حماسه پرشكوه زنان و مردان ملت گرا و رهروان مصدق بزرگ به بويه  تجد يد پيمان با اين خرد بيدار ، در ، تبعيدگاه و آرامگاه اجباري و ابدي او ، نمايان گشت .

        درست در ساعت ده بامداد ، انبوه مشتاقان كه در ميان آنان حضور جوانان و دانشجويان دختر و پسر چشمگير بود در كنار رهبران و هموندان حزب ها و سازمان هاي ملت گراي پيرو مصدق بزرگ به چشم مي خورد .

در ابتدا پس از قرائت قران مجيد و پخش نوار صداي مصدق بزرگ ، آقاي دكتر محمود مصدق طي بياتاتي ، مراتب سپاس و قدرداني خود را  از حاضران اعلام نمود . سپس آقاي حسين سكاكي از مبارزان نهضت ملي  ومجري برنامه ، از آقاي مهندس حسين شاه اويسي عضوي شوراي مركزي حزب ملت ايران ايران دعوت نمود تا نخستين سخنران اين آئين باشند  .

آقاي مهندس شاه اويسي  سخنان مبسوطي ايراد  نمود كه باره ها با استقبال پر شور حاضران روبرو گرديد  . ايشان در فرازهايي از سخنان خود  چنين گفت :

        زنان و مردان شرافتمند  ! در سرزميني كه مردمانش تاريخ مي خوانند ، خرد سالان همانند سالخوردگان مجربند و در سرزميني كه مردمانش تاريخ نمي خوانند ، سالخوردگانش همانند خرد سالان مي اند يشند پس بخوانيم و از تاريخ پند گيريم تا ناچار از تكرار آن  نشويم

امروز بر مزار بزرگمردي گرد آمده ايم كه او را ماحصل مبارزات آزاديخواهانه نسل هاي گذشته مي دانيم . بر او درود كه از دره هاي تاريك فراموش شده تاريخ سر برآورد و جامعه ي  فرو خفته را به آزادگي برانگيخت تا فرزندانش با چشمان باز مراقب خانه كهنسال خود باشند . اين آموزگار خردمند كه بود ؟ كه 69 سال را بي وقفه در پيكار با استعمار و استبداد و ارتجاع گذراند . او مي گفت : “ اجنبي ، اجنبي است ، شمال و جنوب فرق نمي كند ” . گوهر

وجودش در كوره خيزش مشروطيت گداخته و حكومتش نماد راستين مردمسالاري واقعي بود

و بر كوتاه كردن دست سرآمدان فرا قانوني براي پيشبرد جامعه پافشار بود . قدرت واقعي را در تنها و تنها منبعث از ملت مي دانست . و لازمه داشتن حياتي مردمي را در داشتن پيشينه ي پاك سياسي و ايثار و شجاعت اخلاقي مي دانست ، نه جنجال هاي تبليغاتي . مصدق نشان داد كه هيچكس مرا نخواهد كه در آن سود خود نجويد .

مهندس شاه اويسي در بخش ديگري از سخنانش گفت :

سروران گرانسنگ ! ملت گرائي ايران از هيچ اسطوره و نمادي توانمندتر از مصدق برخوردار نيست  . اين مرد قانون در مدت بيست و هفت ماه حكومت خود ، هر سه روز با  توطئه هايي مانند ، قتل ، آدم ربايي ، تحريك و تنش هاي رواني  و اغتشاش پي در پي روبرو بود ، ولي هرگز از بنياد فكري خود دور نشد و به بهانه  شرايط تند اجتماع از دايره قانون  تجاوز نكرد ،   باري چو فسانه مي شوي اي بخرد       افسانه نيك  شو نه افسانه بد      

مصدق به بريدن دست بيگانه از صنعت نفت اكتفا نكرد بلكه شيلات ، تلفن ، جنگل ها رانيز ملي كرد و افزون بر آنها ، تغيير قانون كار ، ايجاد بيمه هاي اجتماعي كارگران ، تقليل سهم مالكانه به سود كشاورزان ، قانون ماليات بردرآمد ، افزايش بودجه آموزشي ، تعديل اجاره بها ، احداث راه ها ، اصلاح نهاد دادگستري ، اصلاح قانون مطبوعات و پيش بيني قانون انتخابات كه در آن به زنان حق رأي مي داد ، همه و همه در بيست و هفت ماه حكومت  در راستاي سود و صلاح ملت و بهزيستي همگاني بود  .

سياست خارجي اش گرد محوري قرار داشت كه از آن زير نام موازنه منفي سخن گفته مي شود . 

مهندس شاه اويسي در بخش ديگري از سخنان خود گفت : مصدق به تاريخ ، جهان و انساني ديگر را نماياند و ما در خود ، با خويشتني ديگر آشنا شديم و دريافتيم ، در آب گل آلود سياست نمي توان ماهي  “ توسعه ”  صيد كرد . لازمه توسعه ، آزادي است و امنيت ، در پي كودتاي بيست و هشت مرداد سه قدرت جهان آن روز بهمراه استبداد طلبان داخلي ، در لحظه ، لحظه اين توطئه ، نقشي يگانه داشتند . اين ميهن پرست ايراني در بيداد گاه بدستور بيگانه به سه سال زندان محكوم گرديد ، پس از آن تا پايان عمر پرافتخارش در تبعيد بسر برد . 

آنگاه مهندس شاه اويسي چنين ادامه داد :

سروران گرانقدر ، ايرانيان! سرگذشت ميهنمان ايران شوربخت ، داستان دشمني ها و توطئه هاي بي امان و پي گير است با اين همه برغم سرخوردگي هاي بويه دموكراسي را همچنان در سر داريم و در اين راه نبايد در انتظار كمك هاي اجنبي و بيگانه باشيم و نه نيروي

ملي را ناچيز به پنداريم ، ما دست هايمان چندان تهي نيست ، بدور از هرگونه خشونت با

همبستگي همگاني و غيرت ملي و مديريتي بر اساس خرد جمعي و داشتن استراتژي پيش بيني شده ي روشن ، بايد وجوه اشتراكمان را شناسائي و بر آنها با مداراي فرهنگي و سياسي پاي فشرد واز برخورد آراء بهره گيريم . بايد به ايران انديشيد كه زمانه سخت حساس است . گذار از اين دوران پر خطر بار ديگر همبستگي همگاني را به گونه ي ضرورتي تاريخي جلوي روي ايرانيان قرار داده است . پاينده ايران .

سخنان مهندس شاه اويسي با احساسات پرشور حاضران پايان گرفت . سپس  آقاي مهندس محمود زنديان از مبارزان ملت گرا چكامه اي از شاعر پر آوازه ميهن شفيعي كدكني با احساس تمام خواندند كه مورد توجه همگان قرار گرفت .

آقاي سكاكي از آقاي عليرضا رجايي دعوت نمود تا سخنان خود را آغاز نمايد و ايشان طي بخش هايي چنين گفتند :

        مصدق يك پروژه اجتماعي و اخلاقي است به جهت اجتماعي هدف اساسي او همان اهداف مشروطيت بود . كه تثبيت حق قانونگزاري مردم از طريق تشكيل پارلمان و انتخابات آزاد و دوم تشكيل دولت مشروطه و مقيد و غير مطلقه ، دو نيرو با اين پروژه مقابله كردند :        

1- دربار و سلطنت . 2 دستگاه ايدئولوژيك سنتي روحانيت . كه عليرغم حمايت مقطعي از وجه ضد استعماري ، با او مقابله كردند . تا آنجا كه به بحث عقب راندن دربار و حاميان احتمالي آن مربوط مي شد ، مصدق موفق شد ولي او دريافت تا زماني كه شالوده اقتصاد ملي در اختيار ملت قرار نگيرد آن توفيق ها هم موقتي است . مصدق در حوزه اخلاقي نيز مشي ويژه خود را داشت و بر آزادي ، مقابله با فساد و تن ندادن به اجبار و زور ، پافشار بود  .

        اين آئين پرشكوه ميهني با سخنان شاعر ملي آقاي اديب برومند و خواندن سرود

اي ايران اي مرز پر گهر

توسط حاضران بويژه دانشجوان و جوانان در ساعت 13 خاتمه يافت .

شخصيت هاي كه در اين مراسم حضور داشتند مي توان از : آقايان مهندس عزت الله سحابي ،

خسرو سيف ، دكتر ابراهيم يزدي ، دكتر محمد ملكي ، دكتر بهروز برومند ، مهندس صباغيان ، حسين شاه حسيني ، سرهنگ بازنشسته توكلي نيشابوري  وشماري از شخصيت هاي سياسي و فرهنگي  نام برد .

 

دبيرخانه حزب ملت ايران

تهران 14 اسفند 1382خورشيدي