پاينده ايران                                                                  اي افريدگار پاك

                                                                   ترا پرستش مي كنم و از تو ياري مي جويم

 

18 تير سالروزی ديگر

 

دانشجويان ژرف انديش, فرزندان ايران زمين

 

          در شرايطي به آستانه ي پنجمين سالگرد رويداد تاريخي 18 تير گام مي نهيم كه سرزمين مان از درون و برون از سوي دشمنان آگاه و نا آگاه ديرين داخلي و خارجي بعلت انفعال و چندگانگي دستگاه ديپلماسي, در بزنگاه تاريخي قرار گرفته كه چشم به مرزهاي كشورمان دوخته اند (از شمال, جنوب, شرق و غرب) و از درون نيز هيچ نسيم اميدبخش آزادي, مردمسالاري و عدالت اجتماعي نمي وزد, و اميدي به بهبود شرايط اجتماعي, اقتصادي و فرهنگي جامعه نيست و از هيجدهم تير ماه 1378 ايران روز به روز به واپس گرايي بيشترروي نموده است و دانشجويان, نخبگان سياسي و روزنامه نگاران مبارز دربندند و روزنامه هايشان هم چنان در "توقيف موقت" !! و آنچه نشر مي يابد جز روي آوردن به خود سانسوري راهي براي بقا ندارد, كاستي ها و محروميت محرومان افزون تر, تنگدستي بيشتر, كوچ نخبگان و جوانان روز افزون و تباهي اخلاقي گسترده . در زمانه اي اين چنين, به دور از آرمانهاي ميهني و ملت گرايانه, از يكسوي نخبگان و جوانان ژرف نگر سركوب و به بند كشيده مي شوند و از سوي ديگر دست چپاول گران درازتر و عوامفريبي جايگاهي والا يافته است .

هم ميهنان ! در چنين فضايي اگر عاشقان ميهن و ملت, جوانان پرشور, زنان و مردان دلير از آزادي, عدالت و مردمسالاري سخن گويند, آيا بايد سر از زندان و غل و زنجير درآورند ؟

اصلي است روشن كه انسان ها, برغم تمامي مشكلات راه رهايي را خواهند يافت چرا كه ملت بويه ي مردمسالاري دارد, تاريخ ديرينه سال ملت, گواه اين نكته است كه : "خواست هاي تاريخي ملتي را شايد بتوان به تاخير انداخت,اما نمي توان براي هميشه مانع تحقق آن شد ".

هم ميهنان ! 18 تير ماه سالروز پاسخي است به اين دردها و كاستي ها و ناملايمات, پيش از آنكه ندانم كاري كاربدستان ميهن را به سقوط, تجزيه و نابودي بكشاند, آيا از تاريخ نبايد آموخت؟ ميهن مان روزگاراني سخت را پشت سر نهاده و تجربه ها اندوخته, از ظلم اسكندر و بي داد تازيان, از كشتار مغولان و تجاوز دزدان بازگشته دريايي, از تازيانه خودكامگان وابسته, كداميك به سر منزل مقصود رسيدند و نام نيك از خود بجاي گذاردند ؟ مستبدان يا ملت ؟

از 16 آذر 1332, يكم بهمن 1340, 18 تير 1378 بيآموزيم كه كاربرد زور در رويارويي با خواسته هاي به حق ملتي متمدن ابزاري كارا نيست .

اگر به دور از شعارهاي تهي از شعور, اندكي به اين گذشته انديشه مي شد در مي يافتيم كه چه مزيت هاي گرانبهايي كه از دست نداديم ؟

پنج سال پيش در 18 تير ماه همرزم خسرو سيف دبير حزب و بلند پايگان حزبي همرزمان بهرام نمازي, فرزين مخبر, مهران مير عبدالباقي و شماري ديگر از هموندان و هواداران به بهانه هاي واهي روانه زندان شدند, ما همچنان اعلام مي داريم كه تنها راه برون رفت از بن بست, باز پس دادن تمامي حقوق ملت به ملت است و بس, نه بگير و به بند و غل و زنجير وزندان .

حزب ملت ايران ! راه رهبران شهيد خود داريوش و پروانه فروهر رهروان راستين مصدق بزرگ كه مي گفتند : " اميد آنكه همه ايرانيان به دور از هرگونه نفاق افكني دست در دست هم با هر انديشه سياسي براي رسيدن به مردمسالاري كوشش كنند ". را ادامه مي دهند .

دانشجويان عزيز, فرزندان دلير ميهن !

ما در حزب ملت ايران بر اين باوريم تنها راه برون رفت از بن بست كنوني كه كشور را در آستانه سقوط كشانده است, پيكار خستگي ناپذير تمامي ملت را مي طلبد, آنهم بدون روي آوردن به كردارهاي خشونت آميز بلكه با تشكل هاي سازمان يافته و آگاهانه تا از بدل شدن ميهن مان به همچون لبناني و بالكاني ديگر جلوگيري شود . كه آن هم تنها با همبستگي ملي در راستاي استقرار آزادي و مردمسالاري دست خواهد داد .

هم ميهنان! رويداد 18 تير 78 خشم فروخورده مردمي بود كه تمام راههاي قانوني و منطقي را بـر او براي ابـراز عقيده بسته اند, مـردمـي كه از تبعيض, بيداد, حـق كشي و بي عـدالتي به جـان آمده اند . آنكه تاريخ نمي خواند مجبور به تكرار آن است .

با درود به روان پاك عزت ابراهيم نژاد يگانه شهيد اعلام شده ي اين روز تاريخي و سلام بر تمامي جوانان, دانشجويان, زنان و مرداني كه به بند كشيده شدند و يا هنوز هم به گناه واهي در اسارت به سر مي برند .  

پيروز باد ملت

پرتوان باد جنبش دانشجويي

برقرار باد همبستگي ملي براي آزادي و مردمسالاري

آزادي زندانيان سياسي خواست ملت ايران

 

 

                                                                                    دبيرخانه حزب ملت ايران

تهران 18 تيرماه 1383 خورشيدي