پاينده ايران                                    ای آفريدگار پاک

                                                  تو را پرستش می کنم و از تو ياری می جويم

 

 

گستاخی بی شرمانه به دستور ارباب

عليه تماميت ارضی ايران

 

هم ميهنان، جوانان دلير! يک بار ديگر وزيرک های دست نشانده ی کشورهای استعمار ساخته ی عرب، بی چشم و رو که نفت و پول از ما   می گيرند و خوش رقصی در صحنه بيگانگان می کنند، انسان را به ياد     هرزه گان هرجايی می اندازد.

" تفو بر تو ای چرخ گردون تفو"

هم ميهنان! در نشست اخير جده وزيرک های مزدور اغلب کشورهای عرب اين پرورش دهندگان تروريسم جهاني، به ايران عنوان مجعول و ساختگی ارباب فرموده ی اشغالگر داده اند و به خاک ميهن مان تعرض و به تماميت ارضی مان چشم دوخته ه اند وبا ژاژخايی مدعی اند که اگر برکرسی قدرت نشستگان ايران در حل مساله ی حاکميت جزيره های هميشه ايرانی درخليج هميشه فارس با آنها همکاری نکنند، موضوع را به دادگاه بين المللی لاهه ارجاع می دهند، چه تهديدي!؟  ملت بزرگ ايران خاطره ی اين دادگاه را به رهبری مصدق بزرگ از ياد نبرده که چگونه پوزه امپرياليسم زمان را به خاک ماليد چه رسد به مزدوران دست سومشان.

جوانان برومند، زنان و مردان دلير! شورای به اصطلاح همکاری خليج فارس که بهتر است صحنه گردانان ديپلماسی جمهوری اسلامی بالاخره به اين باور برسند که شورای همکاری ضد ايرانی است، به شيوه ای تکراری  هر گاه قافيه بر آنها تنگ آيد، ساز ضد ايرانی کوک می کنند و چه کسالت آور، ناساز و بی شرمانه، با بی توجهی به موازين ديپلماتيک.     تره هاشان موجی از خشم و نفرت عليه اين دشمنان قسم خورده ی ديرينه ملت، با اندوه بسيار هر چه هشدار داده می شود باز هم ديپلماسی ننگين ما و مديريت آن اين متجاوزان را برادران خود می خوانند! چه وقت از تاريخ درس خواهند گرفت و تا کی بايد جای دوست و دشمن را عوضی را بگيرند؟ چگونه و با چه زبانی بگوييم: درجويبار حقيری که به مردابی می ريزد هيچ صيادی مرواريدی صيد نکرده است. به خود آييد که کشورمان، ميهن مان،    جوانان مان، فرهنگ مان و هست و نيست مان در سايه بی درايتي،       عدم بهره گيری از انديشه های ملي، نداشتن مديريت انديشمند و سالم در معرض نا بودی است.

کدام ايرانی بايد تحمل کند و دم برنياورد که باديه نشينانی که پنجاه سال نيست که سابقه ی شهرنشينی برايشان نوشته اند، مدعی سرزمين     اهورايی مان شده اند، جز در اثر ندانم کاری و ديپلماسی انفعالی و واکنشی وزارت خارجه جمهوری اسلامی دليلی ديگر می توان بر گستاخی اين بيابانگردان يافت؟ تا چند بايد به دريوزگی اين مزدوران دل بست و از   کيسه ی ملت به آنان خوراند؟ درود بر داريوش فروهر و همرزمانش در حزب ملت ايران که به هنگام جداسازی بحرين از مام ميهن بانگ اعتراض بر آوردند و دستگاه استبداد وابسته به زندان محکوم شان کرد.

هم ميهنان! انتشار چنين بيانيه ای عليه ايران بيش از هر چيز حسن همجواری چنين کشورهايی با ايران را به زير سوال می برد. به ويژه اميرک های کناره خليج فارس بدانند! چه بخواهند و چه نخواهند، هر کسی بر اين سرزمين حکومت کند، ملت ايران بزرگترين قدرت منطقه بوده، هست و خواهد بود و پاسخ تحريکات ارضی خود را يکپارچه و منسجم خواهد داد؛ پافشارانه می خواهيم : اعلام شود دستگاه عريض و طويل ديپلماسی جمهوری اسلامی در اين رابطه چه پاسخی و چه اقدام شايسته ای به عمل آورده است؟

ملت ايران ضمن بزرگداشت حقوق ملتها و قوانين بين المللی با مشت های گره کرده بر دهان متعفن شيوخ دست نشانده و متجاوز و ياوه سرا خواهند کوفت، شيوخی که نبايد فراموش کنند سرزمين شان در سايه خروج سرمايه از کشور ما آباد شده است.

ملت ايران به ياری جوانان ميهن پرستش هر چشم دوخته شده به خاک سرزمين خود را کور خواهد کرد. چه عده ای عرب زده را خوش آيد، چه خوش نيايد. حماسه پرشکوه دفاع ميهنی در مقابل بعثيان متجاوز را فراموش نکنند.

حزب ملت ايران با صدای رسا اعلام می دارد حق حاکميت ايران بر تمام سرزمين مان به ويژه جزيره های هميشه ايرانی آن چنان بديهی است که نيازی به ارائه ی مدرک و استدلال نيست و کوردلانی که سعی دارند با استدلال های ساختگی و بهانه جويی های دستوری حق ملت قهرمان ما را زير سوال ببرند

باد می کارند که توفانش آنها را خواهد برد.

 

  

پيروز باد ملت

 برقرار باد همبستگی همگانی برای استقرار مردم سالاری

 پرتوان باد بازوان مدافعان راستين ايران زمين

  

                                                                 دبيرخانه حزب ملت ايران

 

تهران؛ 23 خرداد ماه 1383 خورشيدی