پاينده ايران    

               ای آفريدگار پاك

ترا می پرستم و از تو ياری می جويم  

 
 

 

كناره جويی از انتخابات

غم اين خفته ی چند، خواب در چشم نرم، می شكند

   هم ميهنان !

بار ديگر برای به روی صحنه آوردن فيلمنامه ی انتخابات، بدنبال صحنه گردانان،   جهت ايفای نقش دستوری به هر در و برزنی با تبليغات بی حد و اندازه روان شده اند. زمان انتخابات اعلام شده برای مجلس هفتم به زودی فرا می رسد، اين در حالی است كه ميهن مان بيش از هر زمان به شدت بحرانی و شرايط درونی و بيرونی حاكم بر جامعه كه دست آورد عملكردهای هيأت حاكمه درازای ساليان گذشته است. سياهه ای از نا كار آمدی را به نمايش می گذارد و اصولاً به چه رأی بد هيم؟ كدام برنامه ی بلند مدت و ميان مدت كدام سرمنزل مقصود ؟ به گرانی مهار گسيخته، به رواج بی بند باری، به سقوط ارزش های اخلاقی، به سقوط ارزش های علمی، به فرار مغزها از ميهن ، به گرانی درمان و نبود دارو، به نبود آزادی گفتار، به نداشتن استراتژی ملی در ميدان ديپلما سی كه يكروز برای صداميان جا نی فرش قرمز می گسترانيم و روز ديگر جنايتكارش می ناميم ؟ به بگير و به بند، به صا حبان انديشه در بند، به جوانان بجای پشت ميز مدرسه پشت ميله های زندان، به ناكار آمدان به سر كارهای بزرگ، به سكوت در برابر تجزيه طلبان، به سكوت در برابر گروهی متحجر سنگواره، به ندانم كاری كار بد ستان، به از دست دادن فرصتها در اثر عدم مديريت، به جايگزينی شعار بجای شعور در پندار و رفتار، به فقر مادی و معنوی روز افزون ملت، به فرار فرزندان از خانه، به از دست رفتن مزيت های ملی و حاكميت ملی در شمال و جنوب سرزمين مان ؟ به راستی به چه چيزی بايد رفت و رأی داد ؟ آيا در چنين شرايطی اميدی برای پای صندوق رأی رفتن می ما ند ؟ آنهم از يكسوی با عده ای ناكار آمد كه بارها آزموده شده اند با شعار های تكراری ميان تهی و خالی از محتوا و هرگونه بستر سازی برای رفع اين معضلات برشمرده شده  واز ديگر سوی آيا با وجود شورای نگهبان و دخالتهای خلاف قا نون در امر انتخابات، اجازه گزينش نمايندگان واقعی مردم امكان پذير است ؟ ( آزموده را آزمودن خطا ست ). گر چه اگر نمايندگان واقعی هم در مجلسی اينگونه سا خته شده كه عملاً كارا نيست، قادر نخواهند بود كاری و خدمتی از پيش برند. چرا كه در صورت هرگونه اظهار نظر نا سازوار با مراكز قدرت، مؤاخذه و به بند كشيده می شوند. در چنين شرايطی امكان هيچگونه تغييری وجود نخواهد داشت. گويی گذشت   دورانی كه ميزان رأی ملت بود. بهر رو اكنون ديگر حقوقی برای ملت نما نده است.

حزب ملت ايران، همچنا نكه از سال 1374 تا كنون بارها اعلام كرده است باز هم به پيروی از رهبران شهيد خود  داريوش و پروانه فروهر  اعلام می دارد : تا زما نيكه مردم امكان گزينش نمايندگان راستين خود را بدور از هرگونه دخالت نهادهای انتصابی نداشته با شند، مشاركت مردم، شعاری بی درون مايه بيش نيست و شركت در اينگونه انتخابات ها، تنها و تنها مشروعيت بخشيدن به عملكرد كسا نی است كه ميهن مان را با بن بست روبرو كرده اند و مسئوليت تمامی اين ندانم كاری ها را عهده دارند.  

حزب ملت ايران، تنها راه برون رفت از بن بست كنونی را نه نمايش شركت در انتخابات، بلكه انجام يك همه پرسی ملی را به گونه اسا سی ترين رهيا فت تلقی می كند كه در آن پيش شرط های زير از پيش نياز هايی است كه لازمه هر گزينش ملی است. تا يكبار ديگر اين گفته ی مصدق بزرگ “ كه مجلس آنجاست كه مردم همه آنجايند ” در فضای اين سرزمين خدايی طنين انداز شود و به راستی يكبار ديگر

“  ميزان رأی ملت  ” مصداق بيابد.

ــ پديد آوردن فضای سيا سی باز.

ــ از راه پاس داشتن آزادی گفتار و نوشتار. گردهمايی و جلوگيری از تجاوز گروه های فشار به هر عنوان.

ــ آزاد گذاردن همه حزب ها و جمعيت   های دگر انديش مستقل، اتحاديه ها و انجمن ها و كا نون ها و نهادها هر گروه اجتما عی.

ــ اجازه نشر به همه روزنامه ها و و كتابها بركنار از سا نسور.

ــ دادن تأمين های لازم به انبوه ايرانيا نی كه ناگزير به كشورهای بيگا نه كوچ كرده اند برای بازگشت به ميهن

ــ آزادی همه زندانيان سيا سی و و در يك جمله زنده داشت همه حقوق ملت در 24 اصل از همين قا نون اسا سی پر نقص.

حزب ملت ايران، بر اين باور است، بی ترديد كليد گشودن بن بست های زندگی ملی در دست مردم است. آنهم از راه دخالت كامل در سرنوشت خويش و در اين زمينه بايد با بهره گيری از شيوه های شناخته شده در جهان ملت ها، بدور از هرگونه خشونت و دسيسه های بيگا نه ساخته راه را بر انحصارگران و خودكامگان سد كرد.

حزب ملت ايران، همگان را به خطرناك بودن وضع كشور با توجه به رويداد هايی كه در گرداگرد آن می گذرد، هشدار می دهد و از آنان می خواهد هم صدا برای برقراری مردمسالاری يكدل شوند و سازمانهای وظيفه دارند، بدور از هرگونه فرقه گرايی با كنار گذاردن پيشداوری های نا درست زمينه ی زنده داشت همبستگی همگانی را فراهم آورند.

باشد تاريخ از نسل ما بگونه ای زنان و مردانی كه با همه توان برای نگهداشت استقلال و رسيدن به آزادی و عدالت همگا نی  از راه برقراری مردمسالاری كوشيد ند، ياد كند.

 

 

 

 دبيرخانه حزب ملت ايران

 تهران ـ بيستم ديماه 1382 خورشيدي

 

 

 

درود بر داريوش و پروانه فروهر  ره گشايان مردمسالاري

 

برقرار باد همبستگی تمامی نيروهای استقلال طلب و آزاديخواه

 

هم ميهن سرنوشت خود را خود برگزين

 

انتخابات انتصابی ! نه،     همه پرسی آري