مهندس عباس امیر انتظام از سوی مرکز بین المللی حقوق بشر در ایران، نامزد دریافت جایزه حقوق بشر شد

خانم‌ها و آقایان

برای من جای بسی‌ خوشوقتی است که از سوی مرکز بین المللی حقوق بشر در ایران ، نامزد دریافت جایزه حقوق بشر شده‌ام و بیش از هر چیز از کلیه دست اندر کاران بخاطر فراهم اورد این اجتماع سپاسگزارم.

همواره در تلاش بوده ام که بتوانم برای هم میهنانم و جامعه بشری مفید باشم و با وجود سخت‌ترین فشارها که در طول این ۳ دهه گذشته متحمل شده‌ام لحظه‌ای از این تفکر فاصله نگرفتم و در هر زمان و امکان مناسب سعی‌ کرده‌ام مشکلات و مخاطرتی که کشور عزیزمان ایران را تهدید می‌کند با هم میهنانم در میان بگذارم و راه حل‌های مناسب را به آنها پیشنهاد دهم.

در این راستا طرح‌ها و مقالات : رفراندوم چرا و چگونه ؟، پیش به سوی آزادی، اصل میثاق ملی‌ ایرانیان برای شکل دهی‌ حکومت دمکراتیک، گام به گام به سوی اجرای میثاق ملی‌ و گام به گام به سوی کنگره ملی‌ ایرانیان را برای خروج از بحران به هم میهنانم پیشنهاد داده ام.

مردم کشورمان که بیش از ۱۰۰ سال است که در راه استقرار دمکراسی، ایجاد امنیت و آرامش در سرزمین عزیزمان تلاش می‌کنن نه تنها به اهداف خود دست نیافته اند بلکه یکی‌ از بحرانی‌ترین دوران‌های خود را می‌گذرانند.

من همانطور که قبلان پیشنهاد کرده‌ام ، همچنان تاکید می‌کنم رفراندومی با نظارت سازمان ملل متحد برگزار شود که به وسیله آن ملت ایران بتواند آزادانه سیستم مردمی مورد نظر خود را انتخاب کند ، تا از هرگونه بحران خشونت بار آتی جلوگیری شود .

هموطنان من به حمایت معنوی همه کشورهای جهان و سازمان ملل متحد، احتیاج دارند. تامین استقلال، آزادی و امنیت اجتماعی در ایران باعث ایجاد و ضامن صلح و آرامش در منطقه حساس غرب آسیا خواهد شد. هموطنان من سالیان درازیست که در انتظار چنین فرصتی هستند و تا کنون از هیچگونه تلاش ایثار گونه دریغ نداشته و در آینده هم نخواهند داشت.

با تقدیم احترام
عباس امیر انتظام

توسط -

سایت ملیون ایران در تاریخ

3 دیدگاه

  1. ایران گلوبال
    نشریه خبری سیاسی الکترونیک
    Iran Global (iranian futurist online magazine)
    دوشنبه, نوامبر ۵, ۲۰۱۲ – ۰۶:۰۳
    شیر که بیر میشود،روباه هم میاید وبا….اش بازی میکند.

    سونه ایرانی
    با خرج سرمایه عظیم نفتی و ملی ،این دقلکاران توانسته اند که سیاست خارجی کشورهای دیکروهمجنین بسیار افراد سیاسی داخلی وخارجی رابه مهار خود در اورده وبیشابیش بر تداوم سلطه خویش بیافزایند.
    حکومت قرون وسطیی ایران با کمک مدرنترین ابزار وتکنیک کنترل ,وراهنمایی مشاوران امنیتی-رسانه ای جنان جوی را میخواهند بنمایند که هر جه هست ونیست همین است وانتخاب دیکری
    بجز اقلام موجود در این بساط نمیباشد.
    انکاری زمان انقلاب ۵٧و دوران نادانی میباشد که ملت ازادیخواه ونااکاه رادر اقتدای مخلصانه به امام،
    با فریاد وافوری،وافوریه بی اختیاربه استقبال شیر بیدار ایران زمین شاهبور بختیار بفرستند
    و این مرغ طوفان را که نجیبانه بر ساحل طوفان زده ایران نشسته بود تنها بکزارند.
    شرم بر ما باد.
    ضربالمثلی است مازندرانی که نشان از عنصر رک کویی،ساده کویی وازاد منشی دارد.
    روزکار غریبی است. درامتداد تلاشهای اصلاح طلبان حکومتی ،جندی است که شیخ خندان،
    ودوستش تلاشهای خود ،در جهت بیشروی اصلاحات را،بازی در معرکه انتخابات میبینند.
    این دو شیخ یکی خندان و دیکری نکران،همجنان، دور بر این جنازه مرده جمهوری اسلامی میزنند،واصلاحات را که با تلاشهای فراوان وهزینه دادن بس سنکین وخونین مردم نتوانستند
    از طریق مجرای طبیعی و اورال به حلقوم این جنازه بنمایند.
    سعی بر شیاف ان از مجرای انال نموده اند.
    ولی اینبار ،این عمل بس زشت و کریه میباشد که خود از انجام ان شرم دارند.
    کویا بایداری به عهد(جمهوری اسلامی نه فکر کنید مردم)انجام کار را ، بس از رایزنیهای متمادی انها با رجال!!!!!!بس واجب نموده است.
    حالا این دو شیخ دست به دامان اصحاب کهف شده اند ،که این کار را به ان دو بزرکواران اقایان موسوی و کروبی واکذار نمایند. دو نفری که در بیخبری مطلق از حوادث روز و جامعه
    میباشند.
    و شاید با سناریو سازی وکمک برادران امنیتی بتوان انان را راضی به اینکار نمود.
    عجیب است ،ایا این دوشیخ مردم را اینجنین نادان میدانند که مثل اهالی زیر منبری میتوان با
    بلغور کردن کلمات عربی کونه و بی معنی انان را به صحرای کربلا برد.
    ایا این یک توهین وقیحانه به شعور مردم نمی باشد؟
    فکر کنم که بر همکان روشن باشد که احترام مردم به این دو بزرکوار به خاطر ایستادکی انان،
    بر عهد با مردم میباشد. وکر نه همه میدانیم که ایندو بزرکوار قربانی سیستمی می باشند که خود در ساختن ان شریک میباشند.
    دیدار نزدیک بنده با اقای موسوی زمانی بود که ایشان در سمت نخست وزیر محبوب امام برای
    سخنرانی به استادیوم ساری امده بودند.
    بنده به همراه دوستان در جند قدمی تریبون ایشان نشسته بودیم.
    هوا کرم بود و نشستن در افتاب مستقیم رنج اور. ما که مرتب و به صف جون اسیران صدر اسلام به عنوان توابین به این نمایش اورده شده بودیم. جون مرغان ماشینی تاب نشستن در هوای ازاد را نداشتیم و بیتابی میکردیم.
    ایشان هم صحبت از کرامات انسانی واسلامی وجنک واقتصاد ومقاومت مینمودند.
    و من هم شیفته برواز ازاد برندکان در اسمان استادیوم بودم.
    منصفانه بکویم ،که ایشان را از جنس دیکر قدرت مداران حاکم نمیدیدم،ایشان و کادر همکارانشان همجون استاندار وقت مازندران از نسل جوانان باک وتحصیل کرده ای بودند
    که مخلصانه کار میکردند. ولی افسوس که با داشتن هوش و اخلاص وتحصیلات علمی شیفته
    حاله نور خمینی شدند و در عمل فقط کارکزار حکومت برای جرخاندن جامعه در زمان جنک شدند ,همزمانی که خمینی و دوستان مشغول قبضه کردن قدرت بودند.
    مشکل این نمیباشد که شیری در بیشه نیست.
    مشکل این است که این حکومت مکاران،از بدو تولد خویش هیج کاری را به بشتیبانی از تعقیه وتنقیه در سلطه کری بر ایران زشت و بد نمیدانستند.
    با خرج سرمایه عظیم نفتی و ملی ،این دقلکاران توانسته اند که سیاست خارجی کشورهای دیکروهمجنین بسیار افراد سیاسی داخلی وخارجی رابه مهار خود در اورده وبیشابیش بر تداوم سلطه خویش بیافزایند.
    حکومت قرون وسطیی ایران با کمک مدرنترین ابزار وتکنیک کنترل ,وراهنمایی مشاوران امنیتی-رسانه ای جنان جوی را میخواهند بنمایند که هر جه هست ونیست همین است وانتخاب دیکری
    بجز اقلام موجود در این بساط نمیباشد.
    انکاری زمان انقلاب ۵٧و دوران نادانی میباشد که ملت ازادیخواه ونااکاه رادر اقتدای مخلصانه به امام،
    با فریاد وافوری،وافوریه بی اختیاربه استقبال شیر بیدار ایران زمین شاهبور بختیار بفرستند
    و این مرغ طوفان را که نجیبانه بر ساحل طوفان زده ایران نشسته بود تنها بکزارند.
    شرم بر ما باد.
    به قول اموزشهای ذرتشت:هر زمانی را سوشیانی میباشد وبا بینایی وخرد است ،که میشود
    به یاری وبه ورزی دنیا در امد.
    اری،اری ،اکر از همهمه و جنجال روباهان خود را فارغ نماییم وجشم خرد خویش بکشاییم،
    شیرزنان وشیر مردان ایران راخواهیم دید که در انتظار یاران به نجات کاشانه خود نشسته اند.
    در اخر:
    بیشکش میکنم درودم را به شیر بیر بیشه،که همجنان خردمندانه و صبورانه و بای در زنجیر با
    لبخندی امیدوارانه ،روشنی نزدیک فردای ایران را می بیند.
    امیر انتظام ،
    همانکه خطر را دیدو خواست در ان شب کذایی با کرفتن بیلی جلوی فاضل ابراه ولایت را به باغ ایران بکیرد،ولی دریغ از کمکی وهمتی،،،،،،،
    شیخ مکار تصمیم مهم را به رایزنی با امام هدایت کرد،واز فردا سلطه اغاز شد.
    همه از راست و جب و میانه در کیر توهمات ایدولوزی خود بودندو شیفته موضع ضد امبریالیستی امام خمینی،،که حاصلش این شده که میدانیم.
    شیر بیشه را با غل و زنجیر به زندان بردند.
    Svenne irani
    برگرفته از:

    ایمیل رسیده
    بخش:

  2. این شخص فقط درنوشته اش نگفته زنده باد حکومت دیکتاتوری رضاخانی وآریامهری وزنده باد امپریالیسم جهانی به رهبری آمریکای طرفدارحقوق بشر افغانستانی وعراقی

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل