وضعیت کارخانههای ورشکسته و میزان مساعدت دولت به واحدهای تولیدی بررسی شد
قفل رکود بر درهای کارخانهها و واحدهای تولیدی شاید تا قبل از نزدیک شدن به هیات یک خانواده از هم پاشیده دل هیچکدام از مسئولان کشور را نلرزاند.
فاطمه گنجکریمی
قانون– قفل رکود بر درهای کارخانهها و واحدهای تولیدی شاید تا قبل از نزدیک شدن به هیات یک خانواده از هم پاشیده دل هیچکدام از مسئولان کشور را نلرزاند. با نگاهی به زندگی کارگران اخراج شده از کارخانهها به دلیل از حرکت افتادن چرخ تولید میتوان عمق فاجعه را به خوبی درک کرد. نشستن پای درد دل کارگران بیکار شده و تولیدکنندگان ورشکسته حال و هوای این روزهای تولید کشورمان را به وضوح نشان میدهد. امروز دیگر کارد به استخوان رسیده و پای تولید کشور حسابی لنگ میزند. کالاهایی که با دسترنج فراوان جوانان این سرزمین به بازار راه پیدا میکند در مقابل واردات و کالاهای قاچاق موجود در بازار تو سری میخورد و به حاشیه میرود. به یاد میآورم فردی را که برای انجام تحقیق خود از کشور چین به ایران آمده بود و قسم میخورد که کالای غیرایرانی مصرف نمیکند. زمانی که دلیل این کار را از او پرسیدم گفت تازمانی که در این خاک زندگی میکنم و نفس می کشم مسئولم و وظیفه دارم که محصولات این کشور را مصرف کنم. او میگفت کالاهای ساخت کشورم در ایران به وفور یافت میشود اما من اکنون از سرمایه و امکانات ایران برای زندگی استفاده میکنم و برای من استفاده از کالاهای تولید سایر کشورها به نوعی خیانت به این کشور محسوب میشود. این برایم تلنگری بود تا بیشتر به عمق داستان پی ببرم و این سوال در ذهنم جرقه زد که چگونه ما ایرانیان که در این کشور زندگی میکنیم هیچ گاه چنین تصوری نداشتهایم؟
کارخانهها روی ریل تعطیلی
یکی از ثمرات بد رکود، تعطیل شدن معروفترین برندهای اقتصادی کشور است که نامشان با زندگی همه ایرانیان عجین شده است. آمارهای غیررسمی نشان میدهد تعطیل شدن این برندها به بیکار شدن حدود یک میلیون نفر طی چهار سال گذشته انجامیده است. هر روز شاهد تعطیلی یک کارخانه هستیم و گویا انگار داستان تعطیلی برندهای قدیمی و پرسابقه در اقتصاد ایران تمامی ندارد. در چند سال اخیر شاهد تعطیلی بیش از ۳۰ برند و کارخانه بودهایم؛ کارخانههای معروف و قدیمی که سالهاست تولید میکنند به دلیل رکود و ورادات بی رویه این روزها ورشکسته شده اند و نتوانستند بازپرداخت هزینهها و تسهیلات بانکی را سر موعد ارائه دهند. ارج، داروگر، آزمایش، پارس الکتریک، پلیاکریل اصفهان، کاشی ایرانا، ماشینسازی تبریز، ایستک، دوچرخهسازی ایساک، قند ورامین، روغننباتیقو، چیتسازی ری و ایران چوب تنها بخشی از کارخانههای مهم کشور است که طی چند سال گذشته کرکره خود را پایین کشیدند.
درد دل کارگران
داروگر ورشکسته شده است و اگرپای درد و دل کارگران این کارخانه بنشینید به خرید کالای ایرانی ایمان میآورید. در گذشته حدود ۳هزار نفر کارگر در این کارخانه کار می کردند اما اکنون این تعداد به ۳۰۰ نفر رسیده است. یکی از کارکنان این کارخانه میگوید به بهانههای مختلف ما را اخراج کردند. به طور مثال به من گفتند که بی انضباطی کردی در حالی که این تنها بهانه است. خودشان هم میدانند که بهانه تراشی کردند. کارگر دیگری با ۲۶سال سابقه کار از اخراج شدن گلایه دارد و با ناراحتی می گوید: بعد از ۲۶سال فعالیت، بیمه بیکاری به درد من نمیخورد، ۲سال است که من را تعدیل کردند. با هزار بدبختی و اسیری حقوقم را تا اردیبهشت ۹۵ پرداخت کردند اما از اردیبهشت ۹۵ تا کنون حقوق نگرفته ام و هر روز اسیر کارخانه و اداره کار هستم. به بهانههای مختلف از این کارخانه به کارخانه دیگر میروم اما همه جا رکود است و رونقی دیده نمیشود.
وضعیت نابسامان حمایت از تولید داخلی
شرایط نابسامانی که روحانی دولت را از احمدینژاد تحویل گرفت بر کسی پوشیده نیست و با توجه به مشکلات گسترده دولت یازدهم در حمایت از تولید کارنامه خوبی نداشت و به نظر میرسد این مساله به دولت دوازدهم نیز کشیده شود. گفتنی است که روحانی در شرایطی توانست در ۲۴ خرداد ۹۲ و با رای ۵۱ درصد از شرکت کنندگان در انتخابات، رییس دولت دوازدهم شود که وعده گشایش اقتصاد ایران را در ۱۰۰ روز داده بود و امیدوار بود که با توفیق در مذاکرات هستهای وضعیت معیشتی مردم را بهبود ببخشد. اما به دلیل مشکلات ساختاری نه تنها در این چهار سال وضعیت معیشتی مردم بهتر نشد، بلکه چنان رکودی دامنگیر اقتصاد ایران شد که به اعتقاد فعالان اقتصادی نمونه آن در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بیسابقه بوده است. هر چند نمیتوان گناه تعطیلی کارخانهها را به گردن دولت روحانی انداخت زیرا طبق تحقیقات کلید تعطیلی تعدادی از این کارخانهها در دولت احمدینژاد خورده شده بود و از بد روزگار و به دلیل مشکلات موجود پرونده این کارخانهها در دوره روحانی بسته شد. کارخانه قدیمی ارج یکی از اینهاست، کارخانه ای که فعالیت خود را از سال ۱۳۱۶ آغاز کرده و با هشتاد سال سابقه قدیمیترین کارخانه تولید لوازم خانگی در کشور به شمار میرود. این کارخانه به دلیل مشکلات شدید اقتصادی و بدهی زیاد، در خرداد ماه امسال توسط دستگاه قضایی پلمپ شد و با به فروش گذاشتن دستگاههای خود رسما فعالیت خود را تعطیل کرد. پس از آن کارخانه آزمایش بود. دی سال گذشته بود که عباس هاشمی مدیرکل دفتر صنایع فلزی و لوازم خانگی وزارت صنعت، رسما خبر تعطیلی این کارخانه را تایید کرد و گفت که ماشین آلات این کارخانه از تهران به مرودشت منتقل شده و رکود اقتصادی کارکنان آن را از ۱۴۰۰ نفر به ۱۶۰ نفر رسانده است. اما انتشار خبر تعطیلی پارس الکتریک هم مردم و فعالان اقتصادی را غافلگیر کرد. این شرکت که متعلق به شستاست و از شرکتهای زیرمجموعه دولت هم به حساب میآید در سالهای اخیر حدود ۳۰۰ تن از کارگران خود را اخراج و تقریبا کلیه فعالیتهای خود را متوقف کرده است. از سوی دیگر شرکت قدیمی تاژ هم که در حوزه تولید مواد شوینده فعال بود تصمیم گرفت به دلیل رکود اقتصادی امتیاز خود را به شرکت هنکل آلمان واگذار کند.
تعطیلی کارخانههای تولید سیمان
اما وضعیت سیمان کشور نیز به هیچ وجه مناسب نیست و رکود در بخشهای مختلف کشور به خصوص در صنعت ساختمان شرایط سختی برای تولیدکنندگان سیمان به وجود آورده است. کارخانه سیمان ایلام یکی از کارخانههایی است که به علت رکود و عدم فروش در خرداد ماه امسال تعطیل شد و کارگران آن بیکار شدند. علاوه بر آن نیز کارگران شرکت چینی حمید هم در ماههای اخیر بعد از تعدیل نیرو در این کارخانه و عدم پرداخت مطالبات با مشکلات زیادی روبهرو هستند. البته اینها تنها بخش کوچکی از وضعیت نابسامان تولید و تعطیلی کارخانههاست.
واردات، تولید را نابود کرد!
اکنون یکی از اصلی ترین دلایل رکود در کشور و ورشکستگی تولیدکنندگان، واردات بی رویه است. واردات کالاهایی که مانند آن درکشور به وفور یافت میشود و به تولیدات داخلی حتی اجازه حضور در بازار را نمیدهند. در برخی مواقع حتی به موضوعات عجیبی برمیخوریم؛ طی سالهای گذشته شاهد بازاری سرشار از کالاها و اجناس داخلی با برندهای خارجی بودیم که این موضوع نشان میدهد حتی اعتماد کالای ایرانی میان مصرف کنندگان از دست رفته و از سوی دیگر تولیدکنندگان نیز امیدی به فروش تولیدات خود ندارند به همین خاطر برند خارجی را بر روی آن هک میکنند. به این ترتیب، میبینیم که کمر تولید کننده داخلی زیر بار سیل واردات خم شده است.
تسهیلات مبهم برای صنعتگران بی نام و نشان
مساله مهمی که واحدهای تولیدی را به اینجا رسانده است، به عدم حمایت دولت به واحدهای تولیدی بازمیگردد. اگرچه بارها وعده کمک و ارائه تسهیلات به واحدهای صنفی داده شده اما متاسفانه نتیجه این اقدامات مشاهده نمیشود و همچنان واحدهای از عدم حمایت مسئولان سخن میگویند. از یک سو دولت تاکید دارد که تسهیلات به واحدهای تولیدی ارائه شده و از سوی دیگر تولیدکنندگان از این تسهیلات اظهار بیاطلاعی میکنند. این در حالی است که کمک دولت و دادن تسهیلات به تولیدکنندگان میتواند واحدهای تولیدی را سرپا کند. این مقررات سخت و تسهیلات با سود فراوان موجب از بین رفتن توان تولیدکننده و نابودی تولید شده است. به طوریکه یکی از قدیمیترین کارخانههای مواد غذایی در خوزستان به علت بدهی بانکی (از نوع دیرکرد) مجبور به تعطیلی شده و بانک این کارخانه را توقیف کرده است. از طرفی صاحب یکی از کارخانههای مهم ایران هم که ۱۳۰ میلیون بدهی بانکی داشته میگوید این بدهی به دلیل دیرکرد پس از دو سال به ۳۷۰ میلیون تومان تبدیل شده است.
حال تولید ملی خراب است
سید محمد بیاتیان نماینده سابق مجلس شورای اسلامی درباره ارائه تسهیلات دولت به بخش تولید در کشور به «قانون» میگوید: تا آنجا که اطلاع دارم هیچ کدام از تسهیلاتی که قرار بود دولت به واحدها تولیدی که دچار مشکل هستند تزریق کند، به سر منزل مقصود نرسیده و تخصیص پیدا نکرده است. بسیاری از این واحدها تولیدی از قبل بدهی داشتند و مطابق با قوانین بانکی مجاز به گرفتن تسهیلات جدید نبودند و این موضوع باعث شد که در ورطه ورشکستگی بیفتند. از طرفی اگر دولت به واحدها کمک کرده بود دیگر لزومی نداشت که وزیر صنعت به آذرآب اراک برود، با کارگران صحبت کند و حتی با خودش پول ببرد و در میان کارگران تقسیم کند. من معتقدم که دولت در حمایت از تولید موفق عمل نکرده است. مشکلات رکود که از گذشته وجود داشت با مشکلات نقدینگی و اعتباری همراه شد و این وضعیت فعلی را ایجاد کرد که همچنان به همین صورت باقی مانده است.
کلید حل مشکل
او در ادامه اضافه میکند: از سوی دیگر واردات به راحتی به کشور سرازیر میشود و حمایتی از تولید صورت نمیگیرد. چرخه زمین خوردن واحدهای تولیدی اکنون کامل شده است و ما طی سالهای گذشته شاهد رونق تولید نبودهایم. با این وجود، کلید اصلی حل این مساله، کاهش هزینههای است که دولت به اسم هدفمندی یارانهها به جیب مردم میریزد.در حال حاضر که دولت به دور دوم ریاست جمهوری راه پیدا کرده و از مردم رای گرفته است باید آن مصلحت تولید را بخواهد و به سود فضایی تولیدی و کشور گام بردارد. بامثالی میتوان این بحث را تصریح کرد؛ وضعیت مقاومت دولت در برابر حذف یارانهها همچون کودکی است که از آمپول میترسد. اگر کودکی بیماراست و از آمپول میترسد ما باید گریههای او را تحمل کنیم تا به سلامتی و بهبودی دست یابد. توجه داشته باشیم که هدفمندسازی یارانهها را باید به شکل واقعی این طرح اجرایی کنیم یعنی به افرادی که واقعا نیازمند هستند چندبرابر یارانه بدهیم و مابقی آن را به بخش تولید تزریق کنیم. همچنین باید قوانینی که به بخش تولید اجازه نفس کشیدن نمیدهد، از میان برداشته شود تا بتوانند اعتبارات و تسهیلات جدیدی از بانکها بگیرند. از طرفی تسهیلات ارزان قیمت را در اختیارشان قرار بدهیم.اینها راه حلهایی است که به واحدهای تولیدی یاری میرساند و جان تازه ای به آنها میبخشد.
ارج و آزمایش در اغما
بیاتیان درباره وضعیت فعلی دو کارخانه ارج و آزمایش توضیح میدهد: طبق آخرین اطلاعاتی که دارم این کارخانهها همچنان تعطیل هستند، زیرا هنوز نتوانستند روی پای خودشان بایستند. دلیل آن، این است که دولت با وجود قولی که به آنها داده بود نتوانست به وعدههایش عمل کند. اکنون شاید کارگران این دو کارخانه حقوق میگیرند تا صدایی از آنها بلند نشود اما واقعیت این است که این واحدها به تولید نرسیدند و این موضوع را به راحتی میتوانید در بازار ببینید. چه ارج و آزمایش و چه واحدهای دیگر حالا نیازمند نسخه شفابخشی هستند که امیدواریم هر چه زودتر داروهای این نسخه تامین و به تولید تزریق شود. چند روز پیش نوبخت در مجلس جلسه داشت و اعلام کرد در بودجههای سنواتی، هزینههای جاری را کمتر افزایش دهید. در حال حاضر بیش از ۹۰ درصد از اعتبارات و بودجه صادرات به بخش حقوق و دستمزد تزریق میشود. این اتفاق، همچون بیماری وحشتناکی گریبان نظام اقتصادی ایران را گرفته است. در این زمینه باید چارهاندیشی شود و فرمولهای جدیدی که در دنیا اجرایی شده است، مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال باید بحث خصوصیسازی، حمایت از تولید و صادرات، قانونمندی واردات را جدی بگیریم تا بتوانیم در حوزه تولید و صادرات موفق باشیم.
درحالی وضعیت صنعت و تولید کشور چندان رضایت بخش نبوده و طی ۲ سال اخیر بسیاری از واحدهای تولیدی از پای درآمدند که وزیر سابق صنعت در آخرین نشست خبری خود گفته بود که هیچ رکودی در تولید دیده نمیشود و مقصر تعطیلی کارخانهها و واحدهای تولیدی دولت پیشین است. اما اکنون دومینوی تعطیلی کارخانه های مطرح و بزرگ کشور زنگ خطر را برای مسئولان و فعالان حوزه صنعت به صدا درآورده است و مشخص نیست که دولت دوازدهم در دوره ۴ ساله خود چقدر نسبت به این موضوع حساسیت نشان دهد و بتواند باز هم چرخ تولید کارخانهها را همچون گذشته به حرکت درآورد؟
از: قانون