ضیاء مصباح: به چه دلیل

چهارشنبه, 20ام دی, 1396
اندازه قلم متن

در یادداشتی خواندم که نویسنده ای محقق و شناخته شده در این روزها مخلصانه توام با نگرانی، با کمال فروتنی و وقار پرسیده چرا…. ؟

به چه دلیل یا دلایلی متولیان امور- که در تغییر شرایط بنفع جامعه از هر لحاظ میتوانند نقش آفرینی کنند و اثری مثبت به جای بگذارند وضمنا در حفظ و تامین منافع دنیوی نا پایدار خود با تکیه بر شایستگی ها و تجاربی که دارند بکوشند، نمی خواهند باگوشی شنوا مشکلات متفاوت ایرانیان را درک و علاج نمایند…

 واینهمه اعتراض را بشکلی دیگر تعبیر میکنند که عامی ترین افراد هم دربین اکثریت مردم ناراضی و نگران از رعایت عدالت که بگفته حضرت علی « هر چیز در جای خود شایسته است »….. حتی در اقصی نقاط کشورشان – به چگونگی ها وقوف کافی دارند…

در این رابطه باید گفت : منصوبین نظام و حواشی آنها با کثرتی ( با منظور داشتن خانوادهای هم فکرشان که در این وضعیت آنان نیز یکدستی لازم را با نفوذ وسایل ارتباط جمعی از دست داده اند ) حدود ۱ میلیون نفر اما متشکل و سازمان یافته، طی ۴ دهه اخیر که بصور گوناگون از این ممر یا سفره بطور مستمر برخوردار و متنعم بوده اند در انکار حقایق البته در پاره ای موارد آگاهانه می کوشند.

بعبارت بهتر و بدون شک دارندگان امتیازات زیر :

 شغل، اخذ مدرک تحصیلی دانشگاهی، درآمد، نفوذ، رانتها، امکانات اشتغال فرزندان و اطرافیان، ماموریتها و سفر های مکرر خارجی، حضور در هیات های مدیره شرکتها، ازدواج های درونی، خودی شمرده شدن، مورد اعتمادسیستم قرار داشتن، وجود امکانات رفاهی در مناطق مختلف کشور و بهره برداری مجانی یا با کمترین هزینه، بودن اطرافیانی مطیع و گوش بفرمان، استفاده از اتومبیل مجانی، تسهیلات بسیار متنوع در تمامی موارد، برخورداری از اعتبارات بانکی، دور بودن از هر گونه دغدغه و نگرانی به دلایلی که بطور نمونه آمد و آسایش و آرامش را با معیارهای آنان همراه میاورد ودهها امتیاز دیگر که عارف و عامی میدانند…..

این سلطه گران نه چندان کم هوش، در قامت متولیان امور و مدیران لشکری و کشوری رانتی که اکثریت فاقد شرایط احراز مشاغل منصوب میباشند و تجربه کافی را هنوز در مسیر حفظ منافع ملی با همه حضور در مسیولیت ها بدون پاسخگویی نتوانسته اند با مفهوم اصولی کسب نمایند،

از سوی دیگر با مسلح بودن به زر، سیم، اسلحه، نفوذ و تریبون که آقای روحانی بشکلی به ان اشارت داشت و خود از این قافله است و این خاصیت، وابستگی و احتیاط را توامان در این روزها نشان داد….. با عدم اعتقاد به اولین و اصولی ترین موازین دینی که متظاهر به آنند – باوری به ضرورت تغییر بنفع اکثریت که در شرایط عادی هیچکدام بر مبنای شایستگی ها نمیتوانند در مقام ومنصب خود بمانند، نداشته، به دلیل اتکاء به منافع شخصی و گروهی که بنیادشان بران استوار است – امکان همراهی یا درک مردم را ندارند، نمیتوانند و نباید داشته باشند.

با این تشریح طبیعی است که کتمان حقیقت کرده شب را روز، خدمت را خیانت وجنبش را شورش اعلام نمایند و بر این ایده غلط و تقویت کننده روالی که منافع آنان را فراهم ساخته و تامین می نماید با تمام وجود پافشاری نموده -مخالفین را حتی از دم تیغ بگذرانند.

با این وضع و شرایط تصور نمیرود اعتراضات معقول و آرام، حتی نوشته ها وبیانات روشن کننده دلسوختگان میهنمان در پوشش ملیون که نگران از هم پاشیدن یکپارچگی وطن هستند راه بجایی ببرد.

 در ضمن این استدلال که رفرم و تغییر تدریجی با حفظ اموال عمومی و سر مایه های مادی که با حد اکثر هزینه رشدی نسبی و ظاهری داشته ایم، بنظر نگارنده در این وضعیت «که حتی اقای خاتمی بنفع نظام موضع گیری اشکاری داشت و اعتباری نسبی را از کف داد » کاربردی که قبل از تظاهرات تصور آن میرفت نخواهد داشت.

 این جاست که سیاست مداران داخلی نیز متاسفانه پذیرای دگر گونه گی با هر هزینه ای شده و با امیدواری عنوان مینمایند : جامعه متحول تحصیل کرده و جوان میهنمان با داشتن اطلاعات لازم سیاسی و بین المللی با همه مشکلات، خطرات، موانع و با دسترسی به ارتباطات بین المللی معقول، راه کاری مناسب را با رعایت تمامی اصول اجتماعی _ فرهنگی آنهم در ایران با تاریخ و تمدنی ۵ هزار ساله و پیشینه ای شگرف که طی ۴ دهه اخیر با همه تبلیغات نه تنها تضعیف نشد بلکه خوشبختانه تقویت گردید و…..اتخاذ خواهد نمود که این جبر زمانه است و برتحقق آن خللی وارد نمیشود.

مگر انکه با همه آزمون و خطاهای مکرر بطول ۴۰سال با همه فراز و نشیبها بازهم به امید دگرگونی لازم با کمترین تخریب و پرداخت هزینه مادی و معنوی باشیم که آرزو بر جوانان عیب نیست…..


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.