هادی خرسندی: فوران ملت

چهارشنبه, 9ام خرداد, 1397
اندازه قلم متن


از‭ ‬چشم‭ ‬شما‭ ‬برق‭ ‬پران‭ ‬آمده‭ ‬ملت
با‭ ‬او‭ ‬مستیزید‭ ‬بجان‭ ‬آمده‭ ‬ملت

این‭ ‬خشم فروخفته‌ی آن‭ ‬خلق‭ ‬صبور‭ ‬است
از ‬فرط‭ ‬جنایت‭ ‬به‭ ‬فغان‭ ‬آمده‭ ‬ملت

از کوچۀ بن بست فراموشی و ظلمت
روشن به خیابان جهان آمده ملت

بی‭. ‬بی‭. ‬سی‭ ‬و‭ ‬وی‭. ‬او‭. ‬ایِ‭ ‬دلسوز‭ ‬ببینند‭ ‬
بی‭ ‬چشم‭ ‬مدد‭ ‬از‭ ‬دگران‭ ‬آمده‭ ‬ملت

در‭ ‬فکر‭ ‬چراغان‭ ‬شبِ‭ ‬عیدِ‭ ‬رهائی
جارو‭ ‬به‭ ‬کف‭ ‬و‭ ‬خانه‭ ‬تکان‭ ‬آمده‭ ‬ملت

تا‭ ‬محو‭ ‬شود‭ ‬لانه‭ ‬ی‭ ‬تاریک‭ ‬شغالان
خورشیدنما، شیرنشان آمده ملت

با عرم رهانیدن این گربۀ غمگین
از چنبر آن هار سگان آمده ملت

بر‭ ‬دوش‭ ‬زن‭ ‬و‭ ‬مرد‭ ‬نه‭ ‬این‭ ‬بیرق‭ ‬جنگ‭ ‬است
با‭ ‬سفره‭ ‬ی‭ ‬خالی‭ ‬پی‭ ‬نان‭ ‬آمده‭ ‬ملت

انگاربه تنگ آمده از صبر *دماوند
یکباره خودش در فوران آمده ملت

ای‭ ‬مهدی‭ ‬موعود‭ ‬بمان‭ ‬در‭ ‬ته‭ ‬چاه‭ ‬ات
خود‭ ‬صاحب‭ ‬این‭ ‬عصر‭ ‬و‭ ‬زمان‭ ‬آمده‭ ‬ملت

————————-
دماوند* اشاره به قصیدۀ معروف محمد تقی بهار
از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.