ضیاء مصباح : پشت پرده مقایسه

پنجشنبه, 25ام مرداد, 1397
اندازه قلم متن

آیا مصدق با حزب الله لبنان ارتباط داشت؟ آیا مصدق قدرت موشکی داشت؟ آیا مصدق برنامه هسته ای مشکوک داشت؟ آیا مصدق مرگ بر آمریکا میگفت؟

آیا مصدق خواهان نابودی اسرائیل بو د آیا مصدق بدنبال صدور انقلاب بود؟ آیا مصدق کرواتی نبود؟

آیا مصدق در سوریه و یمن و لبنان و عراق حضور داشت؟ آیا مصدق به قول غربی ها دشمن حقوق بشر بود؟

اگر مجموعه اتهاماتی که آمریکا ۴۰ سال است به ایران میزند و سالهاست به بهانه همین اتهامات واهی بدنبال فشار به مردم ایران، تحریم و تغییر حکومت ایران است را کنار هم بگذارید و آنرا با دوران مصدق مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که
دکتر مصدق هیچ کدام از اتهاماتی که اکنون آمریکا به جمهوری اسلامی ایران میزند را نداشت، او شخصی فرهیخته، حقوقدان، روشنفکر و تحصیلکرده فرانسه و سوئیس بود اما چون مصدق به دنبال استقلال ایران و گرفتن حق مردم کشورش بود توسط سازمان سیا با کودتایی شرم آور سرنگون شد.

این یادداشت که بصورت انبوه این روزها منتشرشده نیت خاص نویسنده «مامور به اقدام به مقایسه ای مع الفارغ » را نشان میدهد که از قضا پرداختن به این موضوع آنهم همزمان با ۶۵ مین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد مناسب بنظر میرسد:
باپرهیز از ورود به حاشیه ها ورعایت تقدم و تاخر نکته ها، نمونه سئوالاتی که با خواندن مطلب بذهن متبادر میشود چنین است:

-کدامین فرد از متولیان ریز و درشت نظام کنونی، صداقت و عملکردی شفاف مشابه دولت دکتر مصدق از خود نشان داده اند؟

– آیا همراهی ملت آنچنانکه در آن دوران شهره آفاق بود مگر به ندرت و آنهم صرفا و تا حدودی دردولت میر حسین طی ۴دهه اخیر مشاهده شده است؟؟

– آیا شادروان دکتر مصدق بدون در آمد نفت و با فروش اوراق قرضه کشور را در دوران سخت آنروزگار و با تدبیر اداره ننمود و اگر مقایسه ای حتی بدون هدف صورت پذیرد منصفانه است؟؟

-آیا کوچکترین سوء استفاده از قدرت و امکانات در دوران نخست وزیری این رهبر آزاده و بنیان گذار جنبش عدم تعهد وجود داشت؟

-آیا برگزاری یا مراجعه علنی به آراء عمومی وانتخاباتی آزادتر از دوران زمامداری مصدق در تاریخ معاصر وطنمان سراغ دارید؟

-آیا کابینه ای متخصص و منزه و پاکیزه دست تر از دولت ملی پیشوای ایرانیان در دوران معاصر وجود داشته است؟

-آیا توانمندی مبارزه مصدق با دولت انگلیس و پیروزی اورا در دادگاه لاهه میتوان مورد مقایسه با جهل حاکم بر کشورمان بعد از آن تاریخ مقایسه نمود؟

این اشاره بی مناسبت نیست که: روشنفکر ترین چهره جماعت یعنی جناب ظریف که بشدت در گیر حکومت موازی شده معترض به دخالتهای مختلف بوده و در خلوت براصلاح تاکید مکرر دارد، تا چند صباحی بیشتر در مسند و در پوشش مستمریون بمانند تا از این ستون به آن ستون را با روز مره گی مجدد بیازمایند.

-ایا صرفه جوئی و رعایت بیت المال را در هییچ مقطع وزمانه ای مشابه آن دوران سراغ دارید ؟و فساد گسترده بی مانند نظام را نادیده انگاشتن شرط قلم فرسائیست؟

و دهها نکته دیگر که هر انسان آزاده و منصفی بخود اجازه نمیدهد چنین مقایسه ای مطرح شود، تا آنجا که وانفسای موجود، بیقین حاصل عملکرد حکومت فاقد حداقل درایت، تدبیر، بنیان اخلاق براندازبطول ۴ دهه اخیر، بگواه عارف و عامی میباشد و شناخته میشود، که کوس رسوائی آن اوفتاره وخواجه حافظ از آن بی خبر مانده ودزدی، دروغ، جهل و خیانت از سرو کول آن بالا میرود.

آیا وجدانهای غافل و مغرض با اینهمه وسایل سریع افشا کننده و در بودن نسل جوان میلیونی تحصیل کرده، می پذیرد شرایط را با آن روزگار یکی دانست و عملکرد آمریکا و انگلیس با دولت ملی مستقر در سالهای منتهی به ۳۲ ۱۳را با این روز گار یکی دانست و با حداقل انصاف آیا این تشبیه برآمده از استیصال نیست؟

ماموریت نویسنده متن کوتاه و پر محتوائی که آمد، نیز از جمله حیله گری های نظام رو به افول است که « الغریق یتثبث بکل حشیش » و بیقین با این شگردها آب توبه ای بر ناپاکان مستولی بر مام میهنمان نتوان ریخت.

-از همه اینها گذشته با گستاخی تمام مقایسه ای مبنی بر «مگر مصدق چنین می کرد » که مورد حمله بلوک غرب قرار داشت، یعنی حمایت از حزب اله، موشک پرانی ها،سردادن ابزاری مرگ بر این وآن،تعین عمر دولت اسرائیل، صدور انقلاب، دخالت در یمن -سوریه – لبنان – بحرین و دیگر بلاد مسلمین، دشمن پنداری و دهها هنر دیگر این جماعت پیشرو در بی اعتقادی به توسعه و پیشرفت کشور و دمیدن بر احساسات عوام و… را بعنوان هنر جماعت تریبون در دست نظام برشمرد
و آنرا با مبارزات دولت ملی که احترام به حقوق جامعه، آزادی انتخابات و احزاب و مطبوعات، قانون مندی، غیر وابستگی، استقلال واقعی و رفاه و آسایش ملت بود و با کابینه ای منسجم، متخصص و پاکدست در این مسیر میکوشید همتراز دانست.
به نویسنده باید گفت در این دوران با اینهمه وسایل ارزیابی و افشاء کننده خدمتها و خیانتها –آیا این تشبیه وهمترازی میتواند امتیازی بشمار رود و آیا در توجیه نا توانی ها ی حکومت اسلامی که ملک و ملت را دچار نگرانی و چکنم ساخته و ارزشها و اخلاق را نابود کرده نباید اندکی درتصور ات خود تجدید نظر کرد؟

در پی ساخت وپرداخت مشابهت هائی از این قبیل بودن عرض خود بردن است و سعی در القاءاتی به اینگونه آنهم با دریافت حق الکشف، جسارتی نا بخشودنی محسوب میشود و مصداق « فاعتبرو یا اولی الابصار » که ذات نا یافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش؟

۲۵ مرداد ۹۷ / ضیاء مصباح


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.