حبیب حسینی‌فرد: چند نکته در باره درگیری‌های تازه در ونزوئلا

• نامه‌ای که وزارت خارجه برزیل دیروز در گرماگرم درگیری‌ها در کاراکاس از گویدا منتشر کرد، ناظر بر این نکته بود که بخشی از ارتش به او پیوسته‌اند و در تظاهرات بزرگ امروز، چهارشنبه این همبستگی به نمایش درخواهد آمد. ظاهرا اقدامی که برای آزادسازی لوپز، رهبر حزب گویدا که در بازداشت خانگی به سر می‌برد، به جریان افتاد ماجرا را تسریع کرد و همان دیروز «عملیات آزادی وارد مرحله نهایی شد».
پمپئو هم در جریان درگیری‌ها گفت که ژنرال‌های ارتش ونزوئلا در تماس با آمریکا گفته‌اند که آماده‌اند اگر قیامی دربگیرد فورا به مخالفان بپیوندند.
وضعیتی که عملا در عرصه میدانی پیش رفت، اظهارات گویدا و پمپئو را تایید نکرد. این که روز چهارشنبه آن طور که گویدا خواسته است حرکت وسیعی به سود او شروع شود سوال بزرگ امروز باقی خواهد ماند.

• عدم موفقیت احتمالی اپوزیسیون در به میدان‌کشاندن نیروی چشمگیری که بتواند عرض اندامی جدی را در برابر دولت مادرو به نمایش بگذارد، احتمالا این دولت در متهم‌سازی گوایدو به «تلاش عملی برای کودتای» دیروز و تشدید فشار و محدودکردن حوزه فعالیت او مصمم‌تر خواهد کرد و تلاش‌ گروه‌های چندگانه میانجیگر برای دستیابی به یک راه‌حل سیاسی در جهت مهار و حل بحران را با دشواری بیشتری مواجه خواهد ساخت. در چنین صورتی واکنش آمریکا هم سوال بزرگی خواهد بود. با توجه به سرمایه‌گذاری و پشتیبانی تمام قد آمریکا از گوایدو شکست اقدامات او و به خصوص محدودشدنش در گستره سیاسی ونزوئلا ضربه‌ای به اعتبار واشنیگتن به سود رقبایی مانند روسیه و چین هم خواهد بود. گرچه بولتون دیروز گفت که همه گزینه‌ها روی میز هستند، ولی انجام هر گونه اقدام نظامی در حمایت از گوایدو لزوما در منطقه مورد استقبال نیست و عاری از ریسک هم نیست.

• به دلیل همین ریسک‌آمیزبودن اقدام نظامی در واشینگتن بحث‌های مختلفی در باره شکل‌دادن به یک گزینه نظامی در جریان است. هم بحث تشکیل ارتشی از جیره‌بگیران با سازماندهی شرکت‌هایی مانند بلاک‌واتر و با اتکا به درآمدهای نفتی بلوکه‌شده ونزوئلا مطرح است، هم به جریان‌انداختن یک کاروان امدادی به سوی ونزوئلا که نیرویی نظامی مرکب از کشورهای مختلف عضو سازمان کشورهای آمریکایی آن را حمایت و همراهی کند و هم مطرح‌کردن این بحث که ونزوئلا از یکی از «گروه‌های مسلح تروریستی» همچنان فعال در کلمبیا حمایت می‌کند و دولت کلمبیا با معرفی دولت مادرو به عنوان «دولتی حامی تروریسم» خود وارد عمل شود و از آمریکا هم کمک بخواهد. هر سه این گزینه‌ها هم تا کنون مشمول اجماع لازم نشده‌اند و ظاهرا برگ تحریم‌های گسترده همچنان قوی‌ترین برگ در دست کاخ سفید است.

• هر دو طرف درگیر در بحران ونزوئلا در تبلیغ رسانه‌ای و جوسازی در چسباندن طرف مقابل به قدرت‌های خارجی و تاکید بر این که صرفا مجری اوامر خارجی هستند کم نگذاشته‌اند. پمپئو می‌گوید که مادرو آماده خروج از کشور بود و صرفا با خواست روسیه در ونزوئلا ماند و دولت مادرو هم در سیمای گوایدو عروسک خیمه‌شب‌بازی واشینگتن می‌بیند که همه اقداماتش را با دستور آبراهامز و بولتون و پمپئو انجام می‌دهد.

• در میان دولت‌های حامی مادرو ایران و نیکاراگوئه که خود نیز درگیر بحران داخلی یا خارجی‌اند، بر خلاف مثلا کوبا و ترکیه و بولیوی مجموعا آرام‌تر واکنش نشان دادند و به جای صحبت‌کردن از کودتا عمدتا موضع خود را بر فراخواندن طرفین به دستیابی به یک راه حل سیاسی متمرکز کردند. این که ضعف اطلاعات یا درایت سیاسی باعث چنین موضع‌گیری معتدل‌تری به خصوص از سوی تهران شده هم در نوع خود سوال غیرمهمی نیست. چین و روسیه هم ظاهرا به صورت عملی درگیر ماجرا هستند و لازم ندیده‌اند که به صورت علنی زیاد مانور بدهند و صرفا به اتهامات آمریکا واکنش نشان داده‌اند.

• رویدادهای دیروز همچنان نشان داد که اپوزیسیون در تشدید شکاف جدی در ارتش و نیروهای امنیتی و انتظامی و شبه‌نظامیاان حامی حکومت مادرو یا جلب حمایت گسترده از درون جامعه، به خصوص از میان اقشار بی‌تفاوت یا اقشاری که همچنان پایگاه عمده این حکومت را تشکیل می‌دهند با مشکل روبروست و توازن قوا لزوما به سود انتقال سریع قدرت به اپوزیسیون نیست و تحریم‌ها و فشارهای خارجی و شورش‌های کوچک هم شاید در این راستا تاثیر قاطع را نداشته باشند. این که ۲۵ نظامی شورشی دیروز نهایتا مجبور به پناهندگی به سفارت برزیل شده‌اند و لوپز نیز به سفارت اسپانیا پناه برده لزوما نشانه‌ای از موفقیت اقدام دیروز نیست. ضمن این که دولت مادرو هم در گستره بین‌المللی بی‌حامی نیست و اگر آمریکا قمار بزرگی را در موفقیت اپوزیسیون شروع کرده است، چین و روسیه و کوبا و … منافع و مصالح اقتصادی، ژئوپلتیک و ژتواکونومیکی در ونزوئلا دارند که از قمار بزرگ بر سر ماندن حکومت مادرو تا اطلاع ثانوی تن نمی‌زنند. به عبارتی بحران ونزوئلا شاید نهایتا در یک توافق جامع داخلی و خارجی و عدم حذف کامل هیچ‌کدام از طرف‌ها رقم بخورد.

• برای دولت ترامپ که سه پرونده مهم در سیاست خارجی دارد، یعنی کره شمالی، ایران و ونزوئلا مهم است که تا رسیدن به انتخابات سال ۲۰۲۰ دستکم یکی یا دوتای آنها را به سرانجام برساند، کاری که تا همین‌جا هم روندها نشان داده است که آسان نخواهد بود.

علاوه بر تمایل دولت ترامپ به استقرار دولتی دوست در کاراکاس که در سیاست‌های نفتی بزرگترین دارنده ذخایر نفتی جهان با واشینگتن و شرکت‌های نفتی آمریکا و نه با چین و روسیه هماهنگ باشد، علاوه بر تلاش برای عقب‌راندن حضور متفاوت رقبایی همچون روسیه و چین در منطقه آمریکای جنوبی، که به لحاظ تاریخی و سنتی و به خصوص در دولت ترامپ حوزه نفوذ انحصاری آمریکا تلقی شده است و دولت چاوز و مادرو به ایجاد شرایط مساعد برای حضور و جولان این رقبا در منطقه متهم‌اند، علاوه بر تلاش برای پایان‌دادن به یک بحران انسانی در ونزوئلا که فساد و ناکارایی دولت در هدایت یک اقتصاد نفتی از یک سو و تشدید بی‌سابقه تحریم‌های آمریکا از سوی دیگر به آن ابعادی داده است که برای امنیت منطقه هم می‌تواند مشکل ایجاد کند (تشدید سیل مهاجرت) و تداوم و توجیه تحریم‌ها هم در دردرازمدت شاید آسان نباشد، این هم هست که، رایی هم که ترامپ در برخی ایالات آمریکا از مهاجران آمریکایی جنوبی و کوبا و ونزوئلا به آن چشم‌ دوخته هم به همان اندازه رای و کمکی که برخی محافل و مجامع درون آمریکا در حمایت از سیاست این دولت در رابطه با جمهوری اسلامی دارند نیز حائز اهمیت است.

همه این‌ها شتاب‌گرفتن کار اپوزیسیون و انتقال سریع قدرت در ونزوئلا را برای واشینگتن مبرم می‌کنند، ولی آیا در عمل روندها به سود این عزم و قصد پیش خواهد رفت، سوالی است که پاسخ آن آسان نیست.

از: ایران وایر

توسط -

سایت ملیون ایران در تاریخ

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل