نجف دریابندری، مترجم و نویسنده ایرانی که با سبک و نثر ویژهاش در ترجمه شناخته میشد، در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
آقای دریابندری از مشهورترین و معتبرترین مترجمان ادبیات جهان بود که ترجمه آثاری از نویسندگانی مانند ارنست همینگوی، مارک تواین، ویلیام فاکنر و کازوئو ایشیگورو را در کارنامهاش دارد.
او مجموعهای از آثار غیرداستانی را هم ترجمه کرده که آثار فلاسفهای همچون برتراند راسل و آیزایا برلین در میان آنها به چشم میخورد.
بسیاری از کسانی که با آثار ادبی و فلسفی نجف دریابندری آشنایی ندارند، او را با کتاب دیگری میشناسند که با سی بار تجدید چاپ نام او را از کتابخانهها به فضای خانهها و آشپزخانهها آورد.
“کتاب مستطاب آشپزی“، کار مشترک نجف دریابندری و همسرش فهیمه راستکار، با سبکی متفاوت از کتابهای مشابه و نثری طناز و بازیگوش به یکی از محبوبترین کتابهای آشپزی ایران تبدیل شد.
آقای دریابندری که از سالها پیش به دلیل بیماری خانهنشین شده بود، روز ۱۴ اردیبهشت در تهران درگذشت.
خوشخوان و سختگیر
نثر روان و خوشخوان و سبک منحصر به فردش به ویژه در ترجمه، او را به یکی از محبوبترین و خواندنیترین مترجمان ایرانی تبدیل کرد.
دقت نظر و وسواس او در تالیف و ترجمه آثارش و سختگیری در ویرایش و ارائه کتابها، زبانزد جامعه ادبی و ناشران کتابهایش بود و همین ویژگی داستانهای تلخ و شیرین زیادی از او به جا گذاشت.
قریحه طنز آمیخته به صراحتی که به گفته دوستان و همکارانش از ویژگیهای نجف دریابندری بود، در نوشتار و ترجمه او هم چه به صورت عیان و چه در میان سطور، جایگاه خاصی دارد.
یکی از مشهورترین آثار طنز او ترجمه کتاب “چنین کنند بزرگان” ویل کاپی بود که نثرش به قدری روان و طنزش به حدی اصیل بود که بسیاری گمان میکردند ترجمهای در کار نبوده و خودش کتاب را نوشته است.
وداع با اسلحه در آبادان
دیدم یک آدمی داستانی را ترجمه کرده ولی گشته و یک زبانی پیدا کرده و این زبان را دستکاری کرده و ساخته است. این برای من خیلی درس مهمی بود و فکر کردم در ترجمه باید همین کار را کرد.
نجف دریابندری سال ۱۳۰۸ در آبادان در جنوب ایران زاده شد و به گفته خودش زبان انگلیسی را همان جا و در سینماهایی که فیلمها را به زبان اصلی برای کارمندان انگلیسی شرکت نفت نمایش میداد و معاشرت با انگلیسیها آموخت.
وداع با اسلحه همینگوی اولین کتابی بود که نجف دریابندری در سن ۲۳ سالگی ترجمه کرد.
او سالها پیش در گفتوگویی با سیروس علینژاد، روزنامهنگار و نویسنده، که در بیبیسی فارسی منتشر شد گفت: “وداع با اسلحه را در سال ۱۳۳۱ ترجمه کردم. دیگر به شرکت نفت رفته بودم و در اداره انتشارات کار میکردم. یادم هست که این کتاب را از آقای (ابراهیم) گلستان گرفتم و بعداً هم پس ندادم. چون که بعداً مرا دستگیر کردند و دیگر نمیدانم چه شد.”
نجف دریابندری بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اتهام عضویت در حزب توده به زندان افتاد و به روایتی تا پای اعدام رفت اما در نهایت به حبس محکوم شد. هر چند رابطه او با حزب توده پایدار نماند و زندانی شدنش بیش از آن که تاثیر سیاسی داشته باشد، آینده کاری و ادبی او را رقم زد.
او درباره تجربه خواندن کتاب دن کیشوت با ترجمه محمد قاضی میگوید: “دیدم یک آدمی داستانی را ترجمه کرده ولی گشته و یک زبانی پیدا کرده و این زبان را دستکاری کرده و ساخته است. این برای من خیلی درس مهمی بود و فکر کردم در ترجمه باید همین کار را کرد. یعنی برای هر کاری آدم باید بگردد و زبان آن را پیدا کند.”
به اذعان خوانندگان و منتقدان ادبی نجف دریابندری هرگز این درس را فراموش نکرد و همین ویژگی بود که ترجمههای او را منحصر به فرد میکرد.
ترجمه “بازمانده روز” ایشیگورو و لحن و زبانی که او در ترجمه ادبیات فاخر انگلیسی به کار گرفته یکی از برجستهترین نمونههای روش یگانه او در ترجمه است.
از: بی بی سی