مردم سیستان و بلوچستان؛ آنها که جای نان گلوله نصیبشان شد

گفت مردمی که نان می‌خواستند گلوله نصیبشان شد. این تعبیر دردناک روشنگر نتیجه اعتراض به فقر و تنگنای معیشتی در محروم‌ترین استان ایران است-عکس از ایلنا

وقتی به آمار فروش سوخت توسط سوخت‌بران به نسبت آمار قاچاق سوخت در مرز توسط تانکرها توجه می‌کنیم، می‌بینیم که به جای بستن آن مسیر، طرح رزاق برای سد کردن راه سوخت‌بران طراحی می‌شود

داریوش معمار روزنامه‌نگار

از روزهای نخست اسفندماه ۱۳۹۹ و آغاز اعتراض مردم در سیستان و بلوچستان، در پی کشته‌شدن سوخت‌بران با شلیک مستقیم نیروهای مسلح، مقام‌های عالی دولتی و مسئولین نظامی و امنیتی این استان، به مردم خشمگین برچسب ضدانقلاب، اغتشاش‌گر و ضد نظام زدند و رسانه‌های منتشرکننده اخبار این وقایع را معاند معرفی کردند. 

اگرچه استفاده از این برچسب‌ها برای معترضان و منتشرکنندگان اخبار سرکوب مردم، طی یک دهه گذشته دیگر نه جدید است و نه غیرمنتظره، اما سوال این است که چرا نظام جمهوری اسلامی ایران که پیروزی‌اش با شعار حمایت از مستضعفان بود، به‌خصوص از آبان‌ماه ۱۳۹۶ به این‌سو، چنین خشونت‌بار و بدون توجه به ریشه اعتراض‌های اقشار مستضعف و آسیب‌پذیر جامعه، آنها را سرکوب می‌کند؟! 

طی چند ماه گذشته شلیک مستقیم به کولبران در کردستان، قتل سوخت‌بران در سیستان و بلوچستان و سرکوب بازنشستگان و کارگران، در کنار شلاق‌زدن اقشار ضعیف و کم درآمدی که تنها معترض به بی‌عدالتی هستند، ظاهراً بخشی از برنامه‌ریزی علنی و بی‌مهابای امنیتی در کشور، برای سرکوب هر اعتراضی از سوی مستضعفان به فقر و فلاکت موجود است. 

همچنین وقتی رئیس قوه قضائیه می‌گوید: «بیش از ۹۰ درصد پرونده‌های مهم در این قوه تعیین تکلیف شده‌اند»، با نگاهی به اجرای سریع حکم اعدام تعداد زیادی از مخالفان و متهمان امنیتی و عقیدتی در سال گذشته، همین‌طور صدور و اجرای احکام زندان مخالفان سیاسی و معترضان کارگری، در کنار نیمه‌کاره ماندن نمایش برخورد با مفسدان اقتصادی، روشن می‌شود مماشات با غارت و دزدی عوامل صاحب قدرت و نفوذ در ایران، در کنار ایجاد رعب و وحشت با افزایش فشار امنیتی و سرکوب در جامعه، تنها آورده تلاش دستگاه قضا برای اجرای عدالت بوده است. «عدالتی که نتیجه‌اش برای مستضعفان رنج مضاعف است.» 

معترضان سیستان و بلوچستان اغتشاش‌گر نبودند

روز گذشته نماینده سیستان و بلوچستان در شورای‌عالی استان‌ها، با شرح مسائلی که باعث شده در این استان جوانان به شغل‌هایی مانند سوخت‌بری روی بیاورند گفت: « مردم منطقه برای امرارمعاش و ازروی ناچاری و بیکاری دست به سوخت‌بَری می‌زنند و اگر زمینه‌های اشتغال‌زایی آن‌ها در بخش‌هایی نظیر صیادی فراهم شود هرگز به‌سوی شغلی که جانشان را تهدید می‌کند، نخواهند رفت.» 

«شه بخش گرگیج» با اشاره به واقعیت تکان‌دهنده فقر و فلاکت فراگیر در سیستان و بلوچستان تشریح کرد: «با توجه به اینکه ۲۵ درصد از کل جمعیت این استان زیرپوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند و بیش از ۸۰ درصد جمعیت آن جزء دو دهک آخر جامعه می‌باشند چگونه می‌توان انتظار داشت که سوخت‌بری مردمی که راه دیگری برای امرارمعاش ندارند، متوقف شود.» 

نگاهی به آمارهای دیگر معیشتی و درمانی در سیستان و بلوچستان از جمله برخورداری تنها ۲۶ درصد از بازنشستگان از مزایای بازنشستگی و حداقل حقوق و بیمه درمانی در حالی که این میانگین در سایر نقاط کشور ۶۷ درصد است، روشن می‌کند که مشکل اصلی نه سوخت‌بران، بلکه حکومتی است که پس از ۴۲ سال با وجودی که رهبر آن از ابتدای انقلاب کاملاً با مسائل و محرومیت‌های این خطه آشنا بوده، نه‌تنها ثروت ملی را به‌صورت عادلانه مصروف توسعه این بخش محروم کشور نکرده است که با انتشار اخبار هرروزه هزاران میلیارد اختلاس و مخارج توسعه‌طلبی‌های منطقه‌ای، باعث عمیق‌تر شدن زخم پیکر بیمار و رنجور سیستان و بلوچستان شده است. 

حال این مسائل را اگر در کنار مختصر فرصت‌های اشتغال در این استان و سوءاستفاده از سوی حکومت بگذاریم دیگر همه چیز مشخص و روشن می‌شود. برای مثال در شرایطی که کشتی‌های ترال چینی در سواحل ایران در دریای عمان مشغول ماهی‌گیری هستند، مجوز صید برای صیادان چابهاری صادر نمی‌شود و آنها به‌ناچار باید با قایق‌های خود سوخت‌بری کنند. این سوخت‌بری دیگر قاچاق نیست، هدایت هدفمند مردم به سمت کاری است که آخرین راه چاره برای معیشت است. آیا در وضعیتی که هیچ زیر ساختی برای توسعه اشتغال در این استان وجود ندارد، انتظار می‌رود جوانان بیکار این استان از حداقل فرصت‌های اشتغال، حتی اگر سوخت‌بری باشد، بهره نبرند!

تلاش برای سرکوب سیستان و بلوچستان چگونه شکست خورد

نگاهی به تصاویر زندگی مردم محروم سیستان و بلوچستان، گاه این تردید را برای بیننده ایجاد می‌کند که آیا واقعاً اینجا بخشی از کشوری است که بزرگ‌ترین منابع نفت و گاز جهان و بیشترین میزان ذخائر معدنی جهان و متنوع‌ترین زیست محیط خاورمیانه را دارد؟! 

با در نظر گرفتن اینکه فقیرترین استان کشور، به دلیل نبود اشتغال، درگیر مشکل سوخت‌بری شده است، می‌توان ادعا کرد حوادث سراوان روشن کرده مردم در این استان، از ترس از دست‌دادن تنها مسیر معیشت اعتراض کردند و سیستم سنتی سرکوب در ایران، تلاش کرد با خاموش‌کردن مسیر اطلاع‌رسانی و جعل اخبار توسط رسانه‌های داخلی، سرپوشی براین وضع بگذارد. اگر چه پس از حوادث آبان‌ماه سال ۹۸ فعالان اجتماعی و مدنی در کشور با درک درست و اطلاع‌رسانی به‌موقع، تلاش کردند مسیر برنامه‌ریزی برای سرکوب‌های مشابه را متوقف کنند. 

ضمن آنکه با گذشت چند هفته از حوادث سراوان روشن شده که فشارها بر علمای اهل‌سنت این استان و بزرگان قبایل و فعالان رسانه‌ای برای عدم اطلاع‌رسانی و انتشار اخبار کشته‌شدگان شدید بوده و هم‌زمان تلاش برای یک‌سره کردن اجرای طرح «رزاق» با شلیک گلوله طرح‌ریزی شده بود. 

اما به‌هرحال تلاش برای سرکوب اعتراض‌های سیستان و بلوچستان به نفع اجرای طرح رزاق و بستن مسیر سوخت‌بران، حداقل تا امروز شکست خورده و راه تحقق این برنامه بسته شد. 

ساماندهی سوخت‌بری یا سازمان‌دهی به نفع قاچاقچیان بزرگ سوخت

بسیاری اعتقاد دارند در پشت‌ صحنه تیراندازی به سوخت‌بران، برنامه‌ای جهت انحصار توزیع سوخت و تسهیل کار قاچاقچیان سازمان‌یافته و گروه‌هایی که با حمایت مافیای رسمی اقدام به قاچاق سوخت می‌کنند، وجود دارد. این موضوع چندان غیرقابل‌باور هم نیست. وقتی به آمار فروش سوخت در سیستان و بلوچستان توسط سوخت‌بران به نسبت آمار قاچاق سوخت در مرز توسط تانکرها توجه می‌کنیم، می‌بینیم که به جای بستن آن مسیر، طرح رزاق برای بستن مسیر سوخت‌بران طراحی و اجرا می‌شود. 

از سوی دیگر رسانه‌های دولتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، به طور هماهنگ، سوخت‌بران را قاچاقچی معرفی می‌کنند و روزنامه‌نگاران منتشرکننده اخبار شلیک به سوخت‌بران را ضدانقلاب می‌نامند. در حالی که پیش از حوادث سراوان، نگاهی به وقایع یک‌ماهه روشن می‌کند که با مطرح‌شدن طرح رزاق برای محدودکردن فعالیت سوخت‌بران و با مشخص‌شدن رانت و فساد موجود در این طرح، ابتدا این نیروهای امنیتی بودند که به گفته منابع آگاه، تلاش کردند تمام مسیرهای تردد سوخت‌بران را، محدود کنند. 

در قضایای سراوان این حاکمیت بود که بدون توجه به شرایط و با وجود تلاش بزرگان محلی، اقدام به شلیک مستقیم به روی مردم کرد و سپس به‌جای معرفی عوامل این جنایت، آن را نخست کتمان کرده و در آخر مبدل به فرصتی برای قدرت‌نمایی و گسترش کنترل امنیتی در این مناطق کرد.

از: ایندیپندنت

توسط -

سایت ملیون ایران در تاریخ

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل