م. سحر: با خدمتگزاران و خادمان سی و پنج سالهء استبداد دینی

خبری دیدم که در باره انتخاب فلان یا بهمان کارگزار حکومتی به ریاست دانشگاه سخن می گفت.

خواستم یادداشت کوتاهی ذیل خبر بگذارم، دیدم آنچه می خواهم بگویم قصه ای ست پر آب و چشم و طرح آن از حوصله چنان یادداشتی فرا تر خواهد بود .

هنگامی که از تایپ کردن دست کشیدم دیدم حرفهایی زده شدند که دیگر جایشان ذیل آن خبر نبود .

ازین رو آن سخن ها را به این صفحه منتقل می کنم با ذکر این نکته که: این یادداشت خطاب به همدستان نظام بیدادگرخمینیستی ست در هرجبهه و جناحی که بوده اند یا هستند. ضمنا بگویم از لحظهء آغاز تا پایان این یادداشت از یاد آن جوانی که پای چوبه اعدام مادرش را می طلبید و در میان جمع تماشاگران وحشی از جلادان حکومت اسلام خمینیستی کتک می خورد غافل نبودم.

……………………………………….

فعلا که دور ، دور شما و گردش ایام به کام شماست .

ببُرید ، بدوزید بخورید بچاپید بکشید و ریاست ورزید. میراث امامتان است و سور عزای ملت ایران .

بر سرنوشت یک ملت قدیم مسلط شده اید فقط به این اعتبار که از زیر عبای یک پیمان شکن دروغزن و اهریمن خو بیرون آمده بوده اید و به این اعتبار که ریش دارید یا لچک و چادر دارید و مؤمنید و مقلد مراجع شیعه اید و خمس و زکاتتان را داده اید ، و به این اعتبار که به مسجد می رفته اید و صوت کشیدهء ولالضالین تان را خوب به لهجه عرب تلفظ می کرده اید.

باری، ایران با چنین معیارهایی و به چنین اعتباری به چنگ شما افتاده است و تنها فضیلت شما و بهانهء شما برای سروری بر دیگران همین هاست .

جز اینها نه از ایرانیت بویی برده اید نه ازوطن پرستی و نه از انسانیت.

وقتی حکومت شما حکومت قاتلان و جنایتکاران و غارتگران است؛ عنوان های دهن پرکن دکتر و استاد و روشنفکر دینی و نوآور دینی و رئیس کل و وزیز وکیل و مدیر و سردار و امثالهم شما را نجات نخواهد داد و شما را در تاریخ ایران روسفید نخواهد کرد.

شما ها لایق اداره این مملکت نیستید و هرگز نبوده اید ، شما حق حاکمیت را از ملت ایران ربوده اید و حکومت شما غاصبانه است و حکمی که رانده اید به یمن وقاحت رانده اید و به یمن بیداد و جور . بدل به جلاد ان ملت ایران شدید. حکومت شما حکومت دار و شکنجه و عذاب و زور و فریب و نیرنگ است .

اگر انسانیت داشتید اینهمه بیداد و تباهی و ظلم سی و پنجساله به نام دین را بر مردم ایران یعنی بر هم وطنانتان بر نمی تافتید.

شما کشور ما را به انحطاط و زوال سوق داده اید در همهء عرصه ها به ویژه ـ برخلاف دعوی هایی که داشته اید و دارید ـ در عرصه اخلاق و فرهنگ و معنویت!

انسانیت نداشتید ، ازینرو به مهره ها و به ابزار حاکمیت یک مشت جاهل عهد دقیانوسی و قوانین بخت النصری شان بدل شدید و مملکت را به شراکت میان خود و اوباش و ملاها تقسیم کردید و نام آنرا حکومت خودی ها نهادید .

خودی هایی که به ضرب دشنه و شلاق و باریختن خون ایرانیان بر کشور مسلط شدند و زدند و کشتند و سوختند و چپاول کردند و بردندو خوردند و نرفتند (برخلاف مغول ها) .

این حقایق از چشم تاریخ مخفی نخواهد ماند.

هیچ مقامی در میان حاکمان و کارگزاران حکومت سی و پنج ساله نیست که بتواند ذره ای احترام انسان ایرانی را برانگیزد.

خرقه همه شما مستوجب آتش هاست، زیرا به انسان و به ایران خیانت کرده اید.

پای دارها کف زده اید و باشکنجه گران و دوستاقبانان معاشر و همکار بوده اید با تجاوزگران همراه بوده اید و با آنان بر سر یک سفرهء خونین نشسته بوده اید . محال است که بحشودهء تاریخ و بخشودهء ملت ایران شوید.

این چند صباح البته دور شماست بتازید باز هم بتازید.

به عنوان یک ایرانی به همه شما لعنت می فرستم زیرا کشورم و آرمان های آزادی خواهی ملت ایران را پایمال جهل و تعصب و قشریت دینی کردید .

به نام اجرای عدالت آمدید اما پست ترین بی عدالتی ها و رذیلانه ترین دنائت ها و تباهکاری ها را در تاریخ به نام خود ثبت کردید : زیان کسان از پی سود خویش جستید و دین اندر آوردید پیش !

ازین رو دینی که عرضه کردید معادل دنائت بود و معادل بیداد و ظلم و اعدام و شکنجه و غارت بود . آری این بود دینی که به مردم ایران و جهان و به تاریخ عرضه کردید.

اینگونه هست و نیست ملت ایران را به ملاهای قسی القلب و هیچ ندان و بی وطن سپردید و هیچ کوششی برای نجات مردم و کودکان و نسل های آیندهء این کشور نکردید.
بی افتخارترین و آلوده دست و دامن ترین کارگزاران حاکمیت های بیدادگر و مستبد تمام تاریخ ایران قطعا شما هستید.

خداتان و پیغمبرتان و قدیسان و اولیاء و معصومینتان هم شما را نجات نخواهند داد ، زیرا آنان را تبدیل به سکه و اسکناس کردید و داغ و درفش و تیزاب از آنان ساختید و آنان را به سند مال و مستغلات وبه قباله و حواله و چک و برات فردی و خانوادگی خودتان بدل کردید و شیره یک ملت را کشیدید و چنان تبری به ریشهء ایرانیان زدید که عرب مهاجم و اسکندر مقدونی و اشرار مغول و گورکانی نزده بودند .

ننگ ابدی بر شما و رهبران شما باد!

م.سحر
۲۷/۲/۲۰۱۴

2 دیدگاه

  1. سخن هیچ به گزاف نگفته اید بلکه از مسیر عدالت در کلام و عفت قلم نیز دور نشده اید. قلم شما همیشه یادآور تمام ارزش های واقعی و انسانی برای ما مردم نسیان زده این دوران بوده و بازگوی مصائب بیشمار برآمده از این حکومت فاسد و جائر هست .
    قدردان انسانیت ،صراحت و قدرت کلام و قلم شما هستم .

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل