دکتر مهرداد درویش پور: پیامی در کار نبود پاسخ رد به شرکت در کنگره جنبش سکولار دمکراسی بود

davishpour-mehrdad

پیش تر دوست گرامی آقای نوری علا دعوت نامه ای فرستادند و درخواست کردند که در کنگره جنبش سکولار دمکراسی شرکت و سخنرانی کنم. من هم به پاس لطف شان پاسخی دادم و دلایل عدم شرکت خود را به ایشان توضیح دادم. در جایی هم آن را منتشر نکردم. سپس متوجه شدم پاسخ من به عنوان “پیام به کنگره” در سایت جنبش سکولار دمکراسی درج شده است. از طریق دوستی خواستار اصلاح تیتر آن شدم. خبری نشد. دوستان دیگری پرسیدند آیا پیامی فرستاده ام؟ گفتم پیامی درکار نبود. پاسخ ساده و محترمانه رد دعوت شان بود. با این همه جدیدا دیدم جناب نوری علا در سایت گویا پاسخ منفی من، بنی صدر و مهمنش به شرکت در کنگره اشان را در کنار پیام های حامیان این کنگره به عنوان پپام به شرکت کنندگان در کنگره معرفی کرده اند.

تا آن جا که به من بر می گردد در همان ۲۴ یونی طی نامه ای نوشتم “جناب نوری علا گرامی با درودهای صمیمانه. ضمن سپاس از دعوت تان برای شرکت درگنگره شما، پاسخ خود را همراه با این ای میل ارسال می کنم. همان طور که در نامه آمده است، از حضور در کنگره شما و یا هر نوع حمایت رسمی از آن معذورم”.

با این همه رونوشت این نامه را نیز برای مسئولان و همراهان جمهوری خواه دمکرات و لائیک نیز ارسال می کنم تا در صورت لزوم خود پاسخی جداگانه به شما دهند.

با مهر مهرداد درویش پور

بهر رو بخشی از آن پاسخ به دعوت نامه را برای اطلاع دیگر دوستان به نقل ازسایت شان عینا درج می کنم:

از بابت دعوت تان به شرکت در دومین کنگره سکولاردمکرات های ایران صمیمانه سپاسگزارم. عروج دوبارهء بنیادگرایی اسلامی در منطقه و سازمان های تروریستی که بخشی از آن ها دست بنیادگرایان اسلامی حاکم بر ایران را نیز در ترور و وحشت از پشت بسته اند، بیش از هر زمان دیگر نشانگر این واقعیت است که ایران و منطقه بدون حکومتی سکولار شانسی برای دمکراسی، صلح و امنیت پایدار نخواهد یافت. به این واقعیت تلخ می بایست پراکندگی و ضعف نیروهای لائیک و سکولار طرفدار دمکراسی در ایران و منطقه که مانع از اثر گذاری درخور آنها در روند تحولات است را اضافه کرد. به عنوان یک جمهوری خواه پرو پا قرص طرفدار جدایی دین و دولت و استقرار دمکراسی، بی شک از هر گامی در راستای برآمد نیروهای سکولار و دمکرات استقبال می کنم و بر آنم در این گونه همکاری ها باید از تمایلات ماکسیمالیستی و تندروانه که تنها به انزوا و فعالیت فرقه ای نیروهای سکولار و دمکرات منجر می شود، به طور جدی پرهیز کرد. هم از این رو بیش از هر زمان دیگری به این نتیجه رسیده ام که دامنهء همکاری ها باید همهء کسانی را که با بنیادگرایی اسلامی و میلیتاریسم در منطقه مخالفند در بر گیرد و با تساهل بیشتری به همکاری ها برخورد کرد.

با این همه برآنم بسیاری از کنگره ها، کنفرانس ها و اتحادهایی که در خارج شکل گرفته اند، به رغم نیت خیر مبتکران آن با طرح پروژه های خیالی و وهم آلود خود، شوربختانه کمترین اثری در دگرگونی اوضاع در ایران نداشته اند. از آن بدتر، پاره ای از آن ها یا به دلیل ترکیب نه چندان خوشنام برخی از برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در آن و یا اهداف و سبک کار کنفرانس ها و یا وابستگی شان به قدرت های خارجی، بیش از آن که گره گشا باشند، نومیدی و اعتمادزدایی از برگزارکنندگان و شرکت کنندگان در آن را در بر داشته است. از این رو امید من این است که این گونه گردهمایی ها که نفس برپایی آن ها نیز مفید است و از جمله گردهمایی شما – در ادامهء کار خود توجه بیشتری به این حساسیت ها نشان داده ، گام های سنجیده و حساب شده تری بردارند تا نتیجه آن پرثمر تر شوند.

تا آن جا که به من بر می گردد، بیش از ده سال است که انرژی خود را به گردهمایی و اتحاد نیروهای جمهوری خواه، دمکرات و سکولار اختصاص داده ام تا بتوان بدیل سومی را در حیات سیاسی ایران ارائه کرد. اکنون اما بیشتر مایلم به تأمل نظری در بارهء دشواری های این پروژه بپردازم تا به فعالیت های بی وفقه عملی در پیشبرد آن که احتمالاً توسط دیگر دوستان همچنان دنبال می گردد.

در مورد کنفرانس ها و گردهمایی هایی که به قصد پروژهای دیگری شکل گرفته اند، و من به آن دعوت شده ام، پرسش کلیدی که همواره با آن روبرو بوده ام، این است که آیا نتیجه این مشارکت مثبت است یا نه؟ از یک سو سخت به اصل دیالوگ باورمندم و از سوی دیگر تردیدم در مثبت بودن حضور در این گونه گردهمایی ها باعث شده است که تمایلی چندانی به شرکت در بسیاری از آنها از خود نشان ندهم و یا در نهایت به رغم تمایل اولیه ام از آن صرف نظر کنم. مایل هم نیستم هر عدم شرکتی به معنای مرزبندی با این و آن و یا نفی این و آن پروژه تلقی شود.

از این رو ضمن آرزوی موفقیت برای شما و کنگره تان، پوزش مرا بابت عدم شرکتم در این کنگره بپذیرید. نه راه های دیالوگ به حضور در این کنگره ها و کنفرانس ها خلاصه می شود و نه عدم شرکت در هر کنگره و کنفرانسی الزاما به معنای نفی و ستیز با آن است..

با درودهای صمیمانه
مهرداد درویش پور
Mehrdad Darvishpour

از: فیس بوک

2 دیدگاه

  1. همایون مهمنش: برگزار کنندگان نشست یا تفاوت بین “عدم توانائی” با “عدم تمایل به شرکت” و تفاوت “پیام” با “نامه مودبانه برای رد شرکت” را نمیدانند و یا میدانند و …، که در هر حال باعث تاسف است.

  2. مهرداد درویش پور:
    جناب مه منش گرامی. با یکی از نزدیکان جناب بنی صدر هم صحبتی داشتم که آیشان نیز از این که پاسخ عدم شرکت آقای بنی صدر را پیام به کنگره خوانده اند، متاسف بودند. بهرو تا آن جا که به من بر می گیرد از گردهمایی پاریس که به ابتکار آقای باقر زاده برگزار شد تا کنون در هیچ یک از کنفرانس هایی از این دست که عموما با ترکیب و خط مشی کم و بیش مشابه برگزار شده است، شرکت نکرده ام. اما این اولین باری بود که دیدم جواب رد به شرکت در یک کنفرانسی پیام به کنگره آن کنفرانس تلقی شده است! من متحدان سیاسی خود را مدتها است روشن ساخته ام. جریان های یکسره جمهوری خواه و جمهوری خواهانی از طیف چپ های دمکرات، جبهه ملی، دین باوران سکولار و نیروهای اتنیکی تحت ستم. با بدیل سازی در خارج از کشور هم مخالفم. با حمله نظامی به ایران هم مخالفم و نزدیکی به اسرائیل و یا نئوکانها راهم به قصد تغییر نظام ایران صحیح نمی دانم. در هیچ کنفرانسی هم که به قصد متحد کردن سلطنت طلبان و جمهوری خواهان تشکیل شده است، شرکت نکرده ام. این مواضع در پاسخ من به عدم شرکت در کنفرانس این دوستان نیز به صراحت آمده است. حالا چرا باید دوستان این پاسخ نه به شرکت در کنفرانس را پیام بخوانند، خود نشانه نشانه ها است که خب به قصد خودداری از دامن زدن به جو تشنج در اپوزیسیون از پرداخت به آن می گذریم.

پاسخ دادن به - لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل