نژادپرستی در ایران

شنبه, 29ام فروردین, 1394
اندازه قلم متن

naser fakouhi

دکتر ناصر فکوهی استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در مقاله ای با عنوان “هرزه‌گویان و نژادپرستان” در روزنامه شرق نوشت:

شاید گروهی از ما فکر می‌کردیم کابوس عوام‌فریبی و عوام‌گرایی، خاص تندروترین سیاست‌پیشگان بود که کلمات غیرمتعارف آنها در سطح ملی و بین‌المللی به واژگان و مفاهیم رایج تبدیل شد و از این راه تا امروز میلیاردها دلار هزینه مالی و هزاران ساعت هزینه زمانی بر دوش مردم و بودجه کشور گذاشته‌اند. شاید فکرمان این بود با رفتن آنها این ماجراها نیز تمام شده؛ شاید خیال می‌کردیم این دشنام‌ها با این آدم‌ها آغاز می‌شود و با همان‌ها هم پایان می‌یابد؛ شاید تصور می‌کردیم مردم و تحصیل‌کردگان ما باید از این‌گونه رفتارها و الفاظ و اندیشه‌های نامناسب و استفاده از توهین و فحاشی به یکدیگر و دیگران، به‌مثابه ابزار فکری، مصونیت داشته باشند… اما همه این تصورات با اتفاقاتی که این‌روزها درحال تکرار است، نادرستی خود را نشان می‌دهند.

وقتی مأموران یک رژیم استبدادی رفتارهایی وحشیانه انجام می‌دهند و بدون شک باید به شدیدترین شکل ممکن محکوم و با روش‌های قانونی و حقوق بین‌المللی و بر اساس منافع ملی ما، پیگیری شوند؛ وقتی مسابقات فوتبالی برگزار می‌شود و تیم‌هایی مقابل هم قرار می‌گیرند و شعارهایی نژادپرستانه سرداده می‌شوند که در شأن هیچ مردم متمدنی نیست؛ وقتی برخی از مهاجران فقرزده و به‌انحراف‌کشیده‌شده، دست به این یا آن خلاف و جنایت می‌زنند و…، ظاهرا همه ما – به‌خصوص آنها که ادعای «مدرنیته» و «روشنفکری» دارند- باید بدانیم که جنایت و اعمال زشت و حرکات خلاف‌عرف، خاص این یا آن مردم و فرهنگ نیست.

بنابراین وقتی خلافی به وسیله فردی خارجی یا مأموران کشوری دیگر اتفاق بیفتد، دلیل آن نیست که عقل را رها و تن به شعارهایی چون «سوسمارخور»، «ملخ‌خوار» و… بدهیم و فراموش کنیم که جرم چندنفر را نباید به پای میلیون‌ها نفر نوشت.

نتیجه آنکه باید بدانیم دامن‌زدن به آتش نژادپرستی می‌تواند در نهایت شعله نفرت را به خودمان برگرداند. به‌کارگیری این واژه‌ها، بیش از آنکه به جنایت‌کاران ضربه زند، کسانی را که به زبان می‌آورندشان به سقوط می‌کشاند. تجربه قرن بیستم نشان داده که واژه‌های نژادپرستانه سرانجام به جنگ‌هایی کشیده شده‌اند که میلیون‌ها قربانی برجای گذاشته‌اند.

این در حالی است که کشور ما در طول هزاران سال، صدها زبان، قومیت، فرهنگ و سبک زندگی متفاوت را در خود جای داده؛ پهنه‌ای که یکی از بزرگ‌ترین افتخاراتش در جهان آن است که همواره توانسته این تکثر فرهنگی را در یکپارچگی اخلاقی و رفتاری و سازگاری همه با هم مدیریت کند.

از این‌رو باید بسیار تأسف خورد کسانی که اغلب خودنمایی‌های «مدرن» هم دارند، در رأس حرکات نژادپرستانه‌ای قرار گرفته‌اند و از «ملت» و «فرهنگ»ی خیالی دفاع می‌کنند که به ادعای آنها باید سایر فرهنگ‌ها را تحقیر کند و آنها را «عقب‌افتاده»، «سوسمارخور» و… بنامد تا خود را بالا بکشد. این در حالی است که فرهنگ ایرانی نیازی به چنین مدافعان بی‌فرهنگی ندارد.

متأسفانه فروپاشی‌های اخلاقی شرایطی را فراهم آورده که گروهی از آدم‌ها در«جنگل وحشی» اس‌ام‌اس، فیس‌بوک، وبلاگ، سایت‌ها و به‌خصوص «کامنت»‌های آنها، عقده‌های سرکوب‌شده خود را با زشت‌ترین کلمات بیرون بریزند.

امروز توهین مستقیم با نام‌بردن بی‌پرده و مستقیم از شخصیت‌های حقیقی و حقوقی به رسمی رایج در این «جنگل» تبدیل شده و گردانندگان این پهنه‌ها هم برای بالابردن مخاطبان خود بیشتر به این بازی دامن می‌زنند و ظاهرا هیچ دستگاهی نیز بنای دخالت در این دعوای بین وحوش را ندارد.

از آن بدتر، پهنه خیابان‌ها و ورزشگاه‌های ما، بدل به جایگاهی برای این افراد شده تا بدون هیچ واهمه‌ای از مجازات‌شدن، هرچه مایلند بر زبان بیاورند و آبروی فرهنگ ما را به بازی بگیرند. وقتی وقاحت، بی‌ادبی و توهین‌های مستقیم به افراد و قومیت‌ها و فرهنگ‌ها نامش می‌شود «صراحت لهجه» و «قاطعیت برخورد»، باید در انتظار فجایعی بزرگ‌تر بود!

از: عصر ایران


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.