قرار است چه گیر شما بیاید؟

هیچکدام وعده هایی که فدرالیستهای فعلی و تجزیه طلبان فردا به مردم هر منطقه میدهند، مقرون به حقیقت نیست. فریب خوردن آسانترین کار است، کافیست به نمونهٔ انقلاب نگاه کنید. فرصت خلاصی از نظام اسلامی به آسانی به دست نخواهد آمد

سیاست خارجی لائیک؟

این پرسش که حکومت فعلی مدعی سیاست خارجی اسلامی است و آیا می توانیم در مقابل آن از سیاست خارجی لائیک صحبت کنیم، هر از چندگاهی در مباحث درون سازمانی ما مطرح می گردد و به هر حال شایستهٔ پاسخ است. خواهیم دید که پاسخ ساده است و روشن

خوش آمدید

تحول عقاید خود خانم هدایت و بیش از آن، اقبال به نامهٔ اخیر ایشان، مایهٔ امیدواری است. می خواهم این جا از مطالبی که خانم هدایت در نامه اش مطرح نموده، طرح وسیع تری ارائه بدهم تا دورنمای مسئله روشن تر شود و ببینیم به این ترتیب به کجا می توانیم برسیم

معرفی یک کتاب مهم

کتاب که بسیار پر مطلب است، در جمع بسیار موجز و فشرده نوشته شده، بیش از صد و چهل و شش صفحه نیست و یک مقدمه و سه قسمت دارد که بخش مربوط به افشارطوس مفصل ترین آنهاست ولی ـ بر خلاف انتظار ـ از بابت تاریخی پرده در ترین نیست. خواهیم دید چرا

ملت یا طبقه؟

دوست ما فقط سیاست خارجی را ملی می شمرد و سیاست داخلی را طبقاتی محسوب می کند. این خود نخستین قدم برای فاصله گرفتن از بینش کلاسیک مارکسیستی است که تقسیمات طبقاتی را جهانی می شمرد و برتر از ملیت

چطور شد که بدعادت شدیم

میخواهم به این نکته بپردازم که مصدق چگونه ما را بد عادت کرد و در چه زمینه هایی. چون ارثی که برای ما گذاشت این بود که به هر چیز و هر کسی قانع نشویم. او نوعی زیاده خواهی سیاسی در ملت ایران ایجاد کرد که کماکان سر جای خودش هست. حد نصاب هایی تعیین کرد که هنوز معتبر است و کسی از آنها فراتر نرفته. محض اطلاع جوانان، دانه دانه از نظرشان بگذرانیم

سیاست ستیزی

سیاست ستیزی که سه نوع و طبقه اش را برای شما شمردم، بدترین کار و ممکن است بدترین خیانتی است که بشود به این مردم کرد. کنار گذاشتن سیاست یعنی صرف نظر کردن از تغییر نظام سیاسی ایران و البته رضایت به ادامۀ وضع موجود. متأسفانه فعالان زیادند و بلندگو هم کم ندارند

قرینۀ باطل

هر از چندی که تنشی راجع به لائیسیته در فرانسه پیدا می شود، عده ای که طیفشان از حزب اللهی تا اصلاح طلب گسترده است و حتی می شود گفت که بیشتر ازگروه اخیر هستند، به میدان میایند تا با یک قرینه سازی باطل، از این وضعیت بهره برداری کنند. یکی می گوید همه جا آسمان همین رنگ است و دیگری منع استفاده از حجاب در مدارس و تحمیلش به همگان را در دو سوی طاقچۀ سیاست قرار می دهد و با یکسان شمردن این دو، اسلام رقیق شدۀ خود را که نه به درد دنیا می خورد و نه آخرت، میانه روی معقول قلمداد کنند

که فراجناحی است؟

حتی اگر هم دنبال رهبری باشیم که بالاتر از جناح ها قرار بگیرد، باید قاعدتاً دنبال کسی برویم که در فکر نجات ایران باشد ولی در عین حال حواسمان هم باشد که این آدم دنبال چه نظام سیاسی است، این عنصری نیست که بتوان نادیده گرفت

حرام سیاسی؟

این اصطلاح «حرام سیاسی» که خامنه ای اخیراً ضرب کرده است، مایۀ اعجاب عده ای شده و واکنشهایی برانگیخته. میگویند این دیگر چه جور بدعتی است و اتکایش به کجاست؟

رضا پهلوی

بعد از ده ها حرکت نمایشی و بی عاقبت که هیچگاه هم پایان نخواهد گرفت، این بار داستان وکالت در میان آمد که از همان ابتدا به افتضاح کشید، یعنی نتیجه ای داد که دستگاه شاهزاده خود را ملزم به تبری جستن از آن دید و حتی کوشید به حساب خرابکاری عوامل جمهوری اسلامی بگذاردش

فترت بود یا نبود؟

باز اخیراً و برای چندمین بار بحث این که آیا شاه حق داشت مصدق را عزل کند یا نه و این که بیست و هشت مرداد را می توان کودتا محسوب کرد یا خیر، مطرح گشته است

وطن پرستی مضاعف

آن هایی که چهل سال پیش در مقابل این حکومت قد برافراشتند و سپس در مقابله با دشمن خارجی نیز جانبازی کردند، حریف داخلی و خارجی را درست تشخیص دادند و در مقابل هر دو واکنش در خور نشان دادند. یادشان زنده!

تواب سازی نرم

مدتیست که شاهد نوعی تواب سازی نرم و به دور از خشونت هستیم که بهره ورانش پهلوی طلبان هستند و طعمۀ اصلیش چپگرایان انقلابی سابق. هر دو نکته در خور توجه است

تتمۀ سلطنت

پهلوی، چه این و آن بخواهند و چه نه، شاهزاده ای ایرانی است و وارث تاج و تختی که سابقۀ چندین قرنه دارد. تکیه کردنش به خارجی، هرچند در امتداد پدر و پدربزرگ است، پذیرفتنی نیست و در شأن مقامی نیست که طالب صعود بدان است

از تولید به مصرف

شلوغی های اخیر ایران فرصتی برای ابراز وجود همۀ گروه های سیاسی که مترصد خودنمایی به طفیل اعتراضات مردمی هستند فراهم آورده است و روشن است که رضا پهلوی هم از قافله عقب نمانده است

الاکلنگ روحانیان

راه حل درست ختم تداخل است و برقراری حکومتی لائیک. از اسلام به اسلام پناه بردن و از روحانیت به روحانیت، راه غلطی است که بار ها در قالب اسلام نو و کهنه یا راستین و غیر راستین آزموده شده

چه کسی از محمد مصدق میترسد؟

میراثی که می توان در دو کلمۀ استقلال و آزادی خلاصه اش کرد و هنوز هم خواست اصلی مردم ایران است. روشن است هر کس که با این دو سر عناد دارد، حتی اگر خود را به زبان خواستار این دو و وفادار بدان ها وانمود سازد، باید به ترتیبی مصدق را از میدان بیرون براند

رسیدی که رسید

اسباب قدرت در خارج و داخل یکی نیست. در خارج، آنچه مهم است و مرجع نهایی، زور است، حال چه در قوای نظامی تمرکز بیابد و چه در دیپلماسی باز بتابد. این زور نه حاجت به اثبات دارد و نه توجیه

دستاورد ما

شنیدن مکرر این ایراد که «اپوزیسیون چه کرده» مرا بر آن داشت این یاداشت مختصر را بنویسم تا اقلاً معلوم کنم که ما، یعنی سازمان ایران لیبرال، در راه مبارزه چه کرده ایم ـ گزارش بقیه هم به گردن خودشان

پهلوی طلبی نوین

طرفداری اینها از پهلوی ها تصویری است و عاطفی نه تاریخی و ایدئولوژیک. اطلاعات تاریخی شان بسیار کم است و از بابت ایدئولوژیک هم که می دانیم دست حکومت پهلوی، مثل همۀ حکومت های اتوریتر، خالی بوده است و چیزی نداشته که برای علاقمندان به ارث بگذارد. مانده تصاویر پرشماری که دائم تکثیر می شود

بارِ کِه را به مقصد می برید؟

اگر مردم معترض از ابتدای کار هویت سیاسی خود را درست روشن نکنند، هر فداکاری که بکنند فقط به آب به آسیاب آنهایی خواهد ریخت که در دل حرکت، زیر چشم مردم ولی در عین حال، پنهان از چشم مردم، کمین کرده اند تا به رغم مردم، قدرت را از همین مردم بربایند

دمکراسی که رفت چه میرود

از کجا می توان فهمید که مردم برای دمکراسی پخته شده اند و بر اساس چه معیاری؟ که قرار است داوری کند؟ داور چگونه تعیین می شود؟ پایان بحران چطور؟ آن را هم که از اول نمی توان معین کرد. استبداد می تواند به بهانۀ حل بحران روی کار بیاید، ولی داور پایان بحران حکام هستند، نه مردم. به همین ترتیب است که تعلیق موقت دمکراسی تبدیل به حذف دائم آن می شود

گردنه گیری انتخاباتی

استفاده از خشونت در حق مردم را باید به رژیم واگذاشت که حتماً هم بهتر از ما از عهده اش بر می آید و با این رفتارش، خواه ناخواه همه را کیش می کند طرف ما

آشی که برایمان پخته اند

همه شاهدند که مضمون «ما حالا نمی توانیم دمکراسی داشته باشیم» چندیست که از چند سو موضوع ترویج است. هم مروجان و هم مشوقان برای همه شناخته شده هستند: پهلوی طلبان، مجاهدین و اقمار دور و نزدیکشان و در نهایت حزب کمونیست کارگری که مثلث فعال هستند و تابع آمریکا و مجری سیاستهای اسرائیل

گفتگو با پیام ایرانی

مردم با رژیمی طرفند که نه فقط به خواسته های آنان به نهایت بی توجه است، خود را مطلقاً در قبال آنها مسئول نمیداند، بلکه حتی در جهت خلاف پسند فرهنگی آنها سیر می نماید

فصل دلمردگی

این روزها با هر کس ـ بخصوص از بین فعالان سیاسی ـ صحبت می کنید، از دلزدگی و بی انگیزگی می نالد. نشانه هایش را هم در همه جا شاهدید: کم شدن شمار مطالب جدی و تحلیل های جاندار و بخصوص از صحنه حذف شدن خوشبینی و نوشته هایی که از آنها بوی اعتقاد به پیروزی بیاید

طوق لعنت

امسال تبلیغات پهلوی چی ها متمرکز شده بر کودتای سوم اسفند و ابعاد وسیعی پیدا کرده است که روشن است بر اساس برنامه ریزی چند ماه انجام گرفته. امکانات تبلیغاتی این گروه که هیچ تناسبی با استطاعت سیاسی آن ندارد، در خدمت بمبارانی قرار گرفته که شاهدیم

خروج از نسخه موبایل