نامه سرگشاده به کنگره ملی موقت

با پذیرفتن برپایی کنگره ملی موقت؛ این نخستین و درست ترین گام برای شروع یک روند دموکراتیک، هر ایرانی می تواند به خودی خود و با اراده و رأی مستقل خود از زندان حکومت اسلامی رهایی یابد و در راه حاکمیت ملی گام بر دارد

کشتن مردم به هر بهانه ای  درنده خویی است!

کشتن هم میهنان ما جنگ با ایران و ایرانی است. ما باید کشتار مردمان بی گناه را متوقف کنیم. تا کی باید کشته بدهیم؟

سخنی چند با هواخواهان شاه و شیخ

حکومت های دیکتاتوری با امکانات زیاد و با نیروهای مادی و معنوی کشور و با آموزش و تبلیغات نادرست، همزمان با شکنجه و زندانی کردن و کشتن دلسوزترین و فداکارترین مردمان کشور، راه را بر ترقی و پیشرفت می بندند

آزادی گرفتنی است!

هر ایرانی باید خود را از ایران و ایران را از آن خود بداند. ایران ملک مشاع ( سرمایه و دارایی جدایی ناپذیر) همه ی ایرانیان، خانه ی ما و دار و ندار همه ی ما است. ما همه از کودک، پیر، زن و مرد باید همیشه و در هر جا به ایران و رهایی آن از زیر یوغ استعمارگران بیندیشیم

هیولای شکنجه گری که چنگ و دندان نشان می دهد

جانورانی خونخوارتر و درنده خو تر از آن هیولا هنوز در زندان ها سرگرم شکنجه و کشتار مردمان میهن ما هستند. آن ها چشم ناصر کاخساز ها، گوش شکرالله پاک نژادها را می درند و خون آن ها را بر زمین می ریزند و یا می آشامند

غوغای جهانی نرگس محمدی و بانوان ایرانی

بانو نرگس محمدی فعال حقوق بشر و خبرنگاری  است که از سال ۱۳۷۰ تا کنون بارها بازداشت و زندانی شده است. کوس رسوایی حکومت آخوندها و ستم بر این بانوی مبارز به گوش همه ی جهانیان رسیده است تا جایی که کمیته ی نوبل صلح جایزه ی امسال را به بانو نرگس محمدی داد

باید کاری کرد، باز گو کردن مصیبت ها بس است!

هنگام آن رسیده است که نمایندگان جبهه ملی ایران با همکاری و همراهی ۲۰ تشکل صنفی و مدنی داخل ایران که منشور مطالبات حداقلی را امضاء کرده اند، همراه با دیگر سازمان ها و انجمن ها در درون کشور و با پشتیبانی ایرانیان خارج از کشور، کنگره ملی ایران را سازمان دهی کنند

از هر طرف که شود کشته سود اسلام است!

در روزگار ما، در دوران حکومت آخوندی خمینی و خامنه ای از آغاز تا کنون، اسلام با مردمان کشور ما، با همه ی هم میهنان ما؛ با مسلمان ها( چه سنی، شیعه یا بهایی و … )، با یهودی ها، زرتشتی ها، مسیحی ها و… با همه و همه، مانند دشمن رفتار کرده است

از شاه سلطان حسین تا سرجوخه های سیاسی

دروغ در دستگاه های حکومتی ایران نهادینه شده است و مردمان ما هم به دروغ خو کرده اند. در نزدیک به یک صد و بیست سال گذشته که انجمن ها و حزب های سیاسی در ایران پدید آمده اند، همیشه از سوی دست نشاندگان بیگانگان حزب و انجمن در ایران قدغن بوده است

دموکراسی، حزب، قانون

دموکراسی به آن دستگاه یا سامانه ی سیاسی می گویند که قدرت فرمانروایی یا حاکمیت یعنی حق رأی همگانی و برابر در آن سامانه، از آن همه ی شهروندان باشد

چاره چیست؟ راه عبور از بحران کدام است؟

همانگونه که ابوالقاسم لاهوتی نزدیک به یک سد و پنجاه سال پیش گفته است:«چاره ی رنجبران، وحدت و تشکیلات است».

در باره ی حزب، جبهه و کنگره ملی

امروزه در کشورهای آزاد که در آن ها آزادی اندیشه و بیان و آزادی حزب هست، حزب ها با رأی گیری و انتخابات آزاد به نمایندگی از سوی هموندان خود و مردمان سراسر کشور قدرت سیاسی و اداره ی کشور را به دست می گیرند

پرنده ی فلزی و انقلاب در ایران

هیچ یک از بزرگان و اندیشمندان ایران با خمینی مردم فریب و دجال همسو و همراه نبودند. دکتر مصطفی رحیمی دانشمند فرهیخته ی دوران ما با دلیری بی مانند در مقاله ای در چندین ستون در روزنامه ی کیهان نوشت؛ “چرا با جمهوری اسلامی مخالفم”، شوربختانه “صدایی بر نیامد از سری زیرا همه ناگاه سنگ و سرد گردیدند.”

شستشوی مغزی ابزار فریب توده‌ها

کسانی که از راه شستشوی مغزی به اسلام و قران کورکورانه باور پیدا کرده‌اند در راه این باور بمب به خود می‌بندند و ده‌ها انسان بی‌گناه را در جا می‌کشند تا به بهشتی که به آن‌ها وعده داده شده است بروند

در ایران انقلاب همچنان به پیش می رود

به باور ما همه ی ایرانیان، همه ی گروه ها و سازمان های سیاسی، باید برای حق رأی، حقوق برابر شهروندی، ناوابستگی به بیگانگان، دموکراسی و آزادی سیاسی و اجتماعی تا سرنگونی جمهوری اسلامی، دوشادوش و دست در دست هم، مبارزه و تلاش خود را دنبال کنند

برگی غم انگیز از تاریخ ایران

روز پنجم اسفند که نام روز و نام ماه یکی است اسپندارمذگان نام دارد. این روز در فرهنگ ما ایرانیان روز بزرگ داشت زن و زمین؛ مادر  همه ی ایرانیان است

چرا انقلاب ها در ایران پیروز نشده اند؟

ما ایرانیان برای رسیدن به آزادی و دموکراسی  پس از چندین انقلاب ناکام و دادن هزاران کشته در راه آزادی، ناگزیریم پاسخ این پرسش را بیابیم

چرا کنگره ملی؟ و چگونه؟

«جبهه ملی ایران در مرداد ماه ۹۷ یعنی چهار سال قبل به حکومت هشدار داد و نقشه راه جهت برون رفت از بحران‌های عمیق موجود در جامعه را در برداشتن سه گام معرفی نمود.

گام اول آزاد نمودن زندانیان سیاسی در سراسر کشور.

دوم برقرار نمودن و احترام گذاشتن به تمام آزادی‌های اولیه و اساسی ملت ایران مانند آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی رسانه‌ها و آزادی انتخابات.

و در گام سوم انجام یک انتخابات سالم و عادلانه برای تاسیس یک مجلس موسسان که نظم و ساختار آینده کشور، در آن ترسیم گردد.»

 امروز چه باید بکنیم؟

همه ی ما باید نام کسانی که سیاسی هستند، کسانی که ملی هستند و در راه آزادی ایران جانفشانی کرده و می کنند را در یک فهرست بنویسیم و به آن ها رأی بدهیم

منوچهر تقوی بیات: نامه سرگشاده به ملت ایران و به حامد اسماعیلیون

آقای حامد اسماعیلیون در پایان می‌نویسد: «یادمان نرود دشمن اصلی جای دیگری‌ست و اگر وظیفه‌ای باشد آن وظیفه به زانو در آوردن حکومت جهل و تاریکی‌ست»

به یاد پرویز رجایی که در سی‌ام تیر کشته شد

روز سی‌ام تیر ۱۳۳۱ که به گمانم یک روز دوشنبه بود، از صبح من با علی رجایی در خیابان خیام روبروی سیدنصرالدین کنار آب انبار روی یک سکوی سنگی نشسته بودیم و مردم را تماشا می‌کردیم

قران و دین؛ دام بندگی و اسارت ما ایرانیان است

در روزگار ما استعمارگران به کمک آخوندها  و مردمان نادان هر روز به ترفندی ما را با این خرافات می فریبند و همواره مردمان میهن ما را از آگاهی و پیشرفت باز می دارند

سوسیال دموکراسی و لائیسیته؛ راهی به آزادی و آسایش مردم

رفاه و آسایش، به طور کلی یعنی همه ی کمک های اجتماعی و سیاسی مانند رایانه و کمک هزینه های دیگر، امنیت و بی گزندی شهروندان از زن و مرد و کودک را در بر می گیرد. همه باید با برنامه ریزی های درست همگانی و کشوری بتوانند یک زندگی بی دغدغه و شاد و آزاد داشته باشند

منوچهر تقوی بیات: راه‌های مبارزه با حکومت اسلامی دست نشانده و دیکتاتور کدامند؟

برای گشودن هر گره سختی راه هایی هست که همه‌ی آن راه‌ها را همگان می‌دانند. خرد همگان است که راه گشاست. بدون یاری خرد همگانی کارهای دشوار بزرگ آسان نخواهد شد

منوچهر تقوی بیات: حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران (همسازی ملی جمهوری خواهان) چیست و چرا؟

حزب نهادی همگانی است که برپایه ی اندیشه ی فلسفی، سیاسی و اجتماعی برای اداره ی کشور، با همکاری و تلاش هم اندیشان، ساخته می شود. حزب همه ی شهروندان هم اندیش را که باور فلسفی و اجتماعی همانندی دارند، از هر تیره و تبار و قوم و آئین به هم پیوند می دهد و برای آنان آسایش و آرامش در زندگانی اجتماعی فراهم می کند

منوچهر تقوی بیات: حزب چیست؟

بیش از شصت و چندسال است برای رهایی میهنم از چنگال بیگانگان و بیگانه پرستان، آشکارا و پنهان، تلاش می‌کنم. همیشه کوشیده‌ام اگر در آزمون‌هایم درک و دریافت تازه‌ای پیدا می‌کنم با همگنانم در میان بگذارم چون همه چیز را همگان دانند. در این اندیشه بودم که درباره‌ی حزب، حزبی شدن (تحزب) و سیاست اگر… ادامه خواندن منوچهر تقوی بیات: حزب چیست؟

پس اپوزیسیون کجاست؟

کسی که در فرهنگ سیاسی و اجتماعی دیکتاتوری کشورش چندین نسل از حزب گریزان بوده و آموزش و پرورش سیاسی نداشته است، چگونه می تواند، اپوزیسیون را بفهمد؟ چگونه می تواند در اپوزیسیون بگنجد؟

خامنه‌ای آدمخوار از ضحاک خونخوارتر است

اگر ضحاک روزانه تنها دو مغز از جوانان ما را خوراک مارها می‌کرد، سید علی خامنه‌ای از تبار ضحاک تا کنون هزاران هزار مغز جوانان ایرانی را بر سنگ فرش خیابان‌ها پاشیده است

دستگیرشد، زندانی شد، کشته شد!

در قانون اساسی قوای سه گانه یعنی قوه ی قانون گذاری، قوه ی قضایی، قوه ی اجرایی، از هم جدا است. در چنین حالتی سخن گفتن از خدمات و دخالت های شاه در امور کشور، یاوه و بی اساس است. کسی که شاه یا ولی فقیه را مسئول اداره کردن کشور می داند، چه خوب چه بد! دستگاه قانون گذاری، دستگاه اجرایی ( نخست وزیر و هئیت وزیران) و دستگاه قضایی مستقل را ندیده می گیرد و هیچکاره می داند

خروج از نسخه موبایل