تهیه شده توسط تلویزیون اینترنتی رنگین کمان, بنیاد آزادی اندیشه و بیان ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۹
برچسب: امیرحسین لادن
گفتگوی اسفندیار خلف و منوچهر تقوی بیات با نسرین شکری، بهروز بیات، امیرحسین لادن و فرهنگ قاسمی در باره همسازی ملی جمهوری خواهان سوسیال دموکرات و لائیک ایران – بخش سوم
تهیه شده توسط تلویزیون اینترنتی رنگین کمان بنیاد آزادی اندیشه و بیان
۲۰ آبان ماه ۱۳۹۹ پاریس
پشتیبانان رضا پهلوی: خونت را میخورم الاغ…!
باید اقرار کنم که “تنها” این کم دانانِ یک بُعدی را مقصر نمیدانم. زیرا همان روشی را دنبال میکنند که از بتهای اعظمشان: رضا شاه و محمدرضا شاه آموخته اند
خطاب به شاه الهی، حزب الهی و دیگر بت پرستان؛ وطن خواهی به گفتار است، یا کردار، یا هر دو؟
مردم مان نیز تنها برای اندک زمانی، بوی آزادی به مشامشان رسیده، و عدالت را لمس کردهاند. قائم مقام، امیرکبیر و مصدق، سه شخصیتِ میهن پرست، پیشرو و خدمتگذار مردم بودند که جمعاً کمتر از هفت سال، فرصتِ خدمتگذاری به مردم و میهن را داشتند
پاسخ به پیام رضا پهلوی؛ آیا این پیام با دیگر پیامهای سالهای گذشته، تفاوتی دارد؟
چنانچه به سخنانتان در مورد اتحاد و همبستگی باور دارید، چنانچه نجات ایران برایتان ارزش و اهمیت دارد، باید اتحاد و اتفاق را از پشتیبانان خودتان آغاز کنید
قوانین و نهادهایِ۱۴۰۰ سال پیش، پاسخگویِ زندگی امروز نیستند
قوانین و نهادهای اجتماعی، باید همراه و منطبق با پیشرفت دانش و شعور انسان، و همگام و همزمان با اکتشافات و اختراعات باشند. رویدادها و نوآوریها، دید و باور انسان را تحت تأثیر قرار میدهند؛ خواستهای مردم و نیازهای جامعه را دگرگون میکنند؛ و انتظاراتِ جدیدی را رقم میزنند
ایران، سرزمین عجایب
اکنون، در پاسخ به پرسشِ گربه، هم میدانیم کجا میخواهیم برویم، و هم راه مان را پیدا کردهایم. پاسخ در برپائیِ جمهوری دموکراتیک و لائیک ایران است. جمهوری، یعنی نه به سلطنت؛ دموکراتیک، یعنی آری به انتخاب، لائیک، یعنی نه به فقاهت و دخالت مذهب، و ایران، یعنی همه چیز باید در چارچوب فرهنگ و یکپارچگی ملت و تمامیت ارضی کشور باشد
قرارداد، پیمان و شرط
قرارداد و پیمان، در صورتی مناسب و مفید و عادلانه هستند، که کاملاً دو طرفه باشند، یعنی هر دو طرفِ قرارداد، در حدّی برابر و متعادل بهره مند شوند (سر کسی کلاه نرود). این امر، در صورتی امکان پذیر است که یک طرفِ قرارداد، از روی نیازمندی و احتیاج و اجبار قرارداد نبندد
امیرحسین لادن: این پدر و پسر، نقش بزرگی در نابودی خودشان ساختههای میهن مان و فاجعه رژیم فقاهتی داشتهاند
چهل و شش سال پیش، زمانی که شاه در جایگاهِ خدایگان ارتش قرار داشت، فرماندهی بی چون و چرای ساواک و نیروهای امنیتی و انتظامی بود، و از پشتیبانی کامل آمریکا هم برخوردار؛ بهای نفت نیز هم چهار شد. شاه، با در دست داشتنِ تمام اهرمهای قدرت و ثروت کشور، در اوجِ قدرتِ حکومتش بود.… ادامه خواندن امیرحسین لادن: این پدر و پسر، نقش بزرگی در نابودی خودشان ساختههای میهن مان و فاجعه رژیم فقاهتی داشتهاند
امیرحسین لادن: رومینا را پدرش نکُشت!
فاجعهی رومینا، تنها قتل یک نوجوان ۱۳-۱۴ ساله نیست، در هم پاشی چند خانوادهی درگیر ماجرا نیز نیست، بل که لکه ننگی است شرم آور، بر دامن جامعهای با فرهنگ فرسوده یِ سنتیِ “مردسالار”!؟ جامعهای که نیمی از ساکنانش، خود را قیم و بزرگترِ نیمهی دیگر، میداند
آقای خامنهای شرم کنید!
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در جمع نمایندگان دانشجویان، از کسانی که در اوایل انقلاب “بر روی هم میهن خودشان اسلحه کشیدند” انتقاد کرد و علت آن را “ضعف مبانی معرفتی” عنوان کرد
شاه و خمینی چگونه به عرش رسیدند؟
راهِ نخست اینستکه، دست از فرافکنی برداریم. یعنی بجای مقصر دانستنِ دیگران، نقش خودمان را در کمبودهای مان ببینیم، و مسئولیت مان را در پیدایش ماجراها، بپذیریم. برای مثال: شاه، از روز اول، خودش را سرچشمهی قدرت تصور نمیکرد، و از ابتدا شاهنشاه آریامهر، خدایگان نبود!
ما ایرانیان لالائی بلدیم ولی خوابمان نمیبره!
باید جای تقلید اندیشیدن، جای دعا تلاش و کوشش، جای قناعت فکر کردن به آرزویهای بزرگ، جای قسمت اراده برای رفتن و رسیدن و جای استخاره تصمیم عقلانی گرفتن را پیشهی خود سازیم. در ضمنی که برای رسیدن به رُشد اجتماعی و سیاسی در کارها، دقت بیشتری داشته باشیم، بدون پی بردن به کُنه مطالب، اظهار عقیده نکنیم و دست به اقدام نزنیم
سرعت شناورهای ما سه برابر آمریکاست”، رجزخوانی، توهم یا دروغ؟
سر عقل بیآئید، تغییر سیاست بدهید. منتظر مردم نشوید که شماها را مانند “موش مرده” بیرون بیاندازند
رهائی مردم و نجات ایران چگونه امکان پذیر است
ایران، متعلق به تک تک ایرانیان میباشد. ملت ایران صاحبان اصلی این آب و خاک هستند. مسئولیتِ رهائی مردم، با شهروندان ایرانی است: ایرانیان آگاه، آزادیخواه، و از خودگذشته
اعلام “جهاد عمومی” گام بعدی رژیم، توبه و التماس است!
جنبش مردمیِ “در رأی گیری شرکت نکنید”، رژیم را به وحشت انداخته است. امروز، علی خامنه ای از ناعلاجی، شرکت در رأی گیری را، وظیفه ی شرعی و “جهاد عمومَی” اعلام کرده است
نه به رأی گیری، آری به انتخابات، ما حق رأی داریم، نه حق انتخاب
حقّ انتخاب، از حقوق طبیعی و شهروندی است، نباید و نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. حق انتخاب، تنها در رابطه با رأی دادن نیست؛ در رابطه با حیثیت و ارزش انسان، و در رابطه با زندگی انسانی داشتن است. باید برای یکبار هم که شده، تکلیف خودمان را با رژیم غاصب مشخص کنیم
حرف حساب مردم چیست؟ «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر!»
ما طی دو قرن گذشته، پیوسته مجبور بودهایم در سه جبهه مبارزه و مقابله کنیم: مبارزه با دشمنان خارجی،؛ و با دشمنان داخلی یعنی شاه و شیخ؛ و مقابله با “کم دانی” و خرافاتِ تودهی مردم
آیا حرکت اعتراضی آبان سرنگونی نظام را نوید میدهد؟
خردگرائی و ارزش و احترام انسان حکم میکند که بهترین برنامهی جایگزینی: یک حکومت مردمسالار ایرانی، یعنی جمهوری دمکراتیک و لائیک ایران، میباشد.
جمهوری یعنی تنها خواست مردم، پایه و اساس قانونمندی دولت است؛ نه از سوی خدا و نه از طرف بیگانگان؛
اپوزیسیون، حکومت و مردم، سه مشکل، سه راهِ نجات!
“همه با هم”، یک استدلالِ نادرست و حتی یک سفسطه است که عدهای را بخود مشغول ساخته. برخی مدعی هستند که “همه با هم” با همراهی و همگرائی یکیست!؟ برخی از خودمحورانِ جاه طلب به ویژه آنهائی که مبتلا به جنون مطرح بودن هستند، از این پدیده، حربه مانند برای سرکوب دگراندیشان بهره برداری میکنند
آیا شورای مدیریت گذار، با “توهمِ” چترِ فراگیر، از هولِ حلیم افتاد تو دیگ؟!
سومین پروژهی آلترنانیوسازی پس از ملی شدن صنعت نفت در ایران، آغاز گردید. انگلیس که با ملی شدن صنعت نفت، دستش از چپاول وقیحانهی ثروت ملی ایران کوتاه شده بود، با دسیسه و نیرنگ، صرف میلیون دلار پول وارد میدان مبارزه شد. برای مقابله با نهضت ملی کردن نفت، همکاری شاه و دربار بشدت مهم، مورد نیاز، و اساسی بود
بیگانگان تنها بدنبال منافع خودشان هستند، نفوذ و قدرتِ اختاپوسی به نام “اِی پَک”
باید بیآموزیم که بیگانگان، تنها بدنبال منافع خودشان میباشند. باید بیآموزیم که عوامل بیگانه و وابسته (شلبی ها) در ضمنی که میتوانند باعث تعویض مهرهها شوند، ولی نتیجه سرسپردگی، درماندگی مردم و سروری بیگانگان است. تأمین حقوق ملت در برپائی یک حکومت مستقل و ملی است
برای ایجاد همبستگی میان نیروهای دمکراتیک اپوزیسیون
پدیده ی “همه با هم”، از دو حالت خارج نیست: یا با خوش خیالی و خوش باوری، خودمان را گول میزنیم؛ و یا “دور از جون شما” جاه طلبی و جنون مطرح بودن، آنقدر بر ما غلبه کرده که توانائی تشخیص صدف از خذف را نداریم!؟
جعل حقایق و تحریف تاریخ؛ شاه و حزب رستاخیز، انقلاب…
پشتیبانان رژیم شاهنشاهی بطور کلی و خانوادهی پهلوی بطور ویژه، تمام واقعیات تاریخی دوران پهلوی را که نمایانگر وابستگی و خودکامگی، و شکست و ناکامیشان بوده، تحریف میکنند و باژگون به نمایش میگذارند: کودتای انگلیسی ۱۲۹۹ و پیدایش رضاخان، لایحهی ننگینِ الحاقی قرارداد نفت، تعهدنامه سه مادهای انگلیس برای به سلطنت گماردن محمدرضا، کودتای ۲۸ مرداد، حزب رستاخیز، و انقلاب مردمی ۱۳۵۷
عدمِ موفقیتِ مخالفان رژیم؛ آیا راه نجاتی وجود دارد؟
میرسیم به شخصیتهای خودشیفته و جاه طلب، غدههای سرطانی که شخصِ مبتلا را چنان آلوده و ضعیف و آسیب پذیر کرده که نه تنها هر گونه تلاش و سرمایه گذاری بی نتیجه خواهد بود، بل که وجود و حضورِ آنان باعثِ گسترش بی اعتمادیِ و سوء ظن، و رواجِ تفرقه و پراکندگی است
جنگِ احتمالی و نقش مردم
جز عدهای گمراه و مزدور، هیچکس در این توهم نیست که حملهی نظامی، مشکلات کشور را حل میکند؛ و ارمغانش دموکراسی و شکوفائی خواهد بود! جنگ یعنی نابودی، مرگ، نا امنی؛ بی خامانی و آوارگیِ مردم، و ضعف و آسیب پذیریِ کشور!
کنفرانس ورشو و چلبی هایِ امیدوار ایرانی!؟
نیاز به چلبی هایِ ایرانی و رهبران وابسته و قهرمانان ساختگی نداریم. بلکه رهائی مردممان و نجات میهنمان، در بر پائیِ یک حکومت مردمسالار است. یکِ جمهوریِ دموکراتیک ایرانی