در واقع رهبر و رئیس دولت جمهوری اسلامی از نوع رهبران پوپولست مذهبی و ارتجاعیاند که خوشبختانه اکثریت غالب مردم ایران راه خود را از آنها جدا کردهاند و نه تنها اعتمادی به سخنان انها ندارند، بلکه مورد تمسخر قرار میدهند
برچسب: حمید آقایی
حمید آقایی: مقاومت مدنی مردم ایران، شانسها و تهدیدها
مقاومت مدنی مردم ایران با ورود به این فاز جدید شانسها و امکاناتی را در اختیار دارد که اگر بخوبی مورد استفاده قرار نگیرند مجبور است مجددا دورهای از افول و یا حتی بازگشت به راهکارهای پیشین را تجربه کن
«از خود گذشتگی» خاتمی، یعنی تن دادن به وضع موجود
«از خود گذشتگی» یعنی به وضع موجود تن دهید، زیرا «آلترناتیوی برای جمهوری اسلامی وجود ندارد»!
اعتماد به رهبران سیاسی از نان شب واجبتر است!
مهمترین معیارها برای ارزیابی زندگی سیاسی این افراد، شفافیت در استفاده از حمایتهای مالی و سیاسی غیر ایرانی، ثابت قدمی در راهبردها و راهکارها، پایبندی عملی به سیاستهای خشونت پرهیز و مسالمتآمیز، در عمل ایمان به کار جمعی و دمکراتیک و مرزبندی مشخص و عملی با ایدئولوژیهای سیاسی و در نهایت پایبندی عملی به استقلال، تمامیت ارضی ایران و حاکمیت ملی میباشند
راهبردهای سیاسی و بحران جنگ
اگر باور داشته باشیم که پدیده شوم جنگ و کشتار، قبل از اینکه یک موضوع سیاسی و یا استراتژیک باشد، موضوعی است اخلاقی، زیرا در آتش آن این انسان و ارزشهای انسانی، آزادیهای فردی و حق انتخاب نوع زندگی، جامعه مدنی و حق مسلم برخورداری از یک زندگی سالم و شرفتمندانهاند که نابود میشوند، قطعا و بدون تردید و لکنت زبان باید با این صف و قشون کشیها مخالفت نمود و خواهان آغاز سریع مذاکرات بدون قید و شرط شد
آسیب شناسی شکافهای مزمن بین نیروهای سیاسی و مردم
واکنش نیروها و جریانات سیاسی به اقدام اخیر دولت آمریکا در رابطه با قرار دادن سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی و سپس اعلام موضع آنها در برابر ورود نیروهای شبه نظامی خارجی به داخل مرزهای ایران، برای کمک به سیل زدگان خوزستانی، تجارب و موضوعهای بسیار مفید و درس آموزی در اختیار فعالین سیاسی که در پی چاره اندیشی برای شرایط امروز ایران هستند، قرار میدهند
شاهزادهای که میخواهد افلاطون باشد
پروژه و اهداف ققنوس نشان میدهند که نوع نظام سیاسی برای آینده ایران مورد بحث بنیانگذاران این پروژه نیست. موکول کردن بحث و تحقیق در مورد نوع نظام سیاسی به آینده پس از جمهوری اسلامی یک برخورد کاملا پوپولیستی است؛ که گویی مردم خوب میدانند که چه نظام سیاسی را در مورد مقتضی انتخاب کنند. در حالی که تجربه بارها خلاف آن را ثابت کرده است
خردمندی و سازماندهی خرد جمعی
در رابطه با شرایط امروز ایران نیز پیام این اندیشمندان بسیار آشکار و صریح است: که با خردمندی و بهدور از خشم و احساس میتوان خرد جمعی را سازماندهی کرد، بدون اینکه در پی حذف یکدیگر و یا حاکمیت یک ایسم و یا گرایش خاص سیاسی باشیم
ناسیونالیسم دامی برای وطندوستان
نمونه بارز یک نیروی ملی اما غیر ایدئولوژیک جبهه ملی است که به گواه تاریخ، رهبری و اعضای اصلی آن تفکرات و عقاید ایدئولوژیک، از نوع مذهبی و یا ناسیونالیستی، نداشتند و به معنای امروزی افرادی سکولار-دمکرات بودند؛ به عبارت دیگر یک جریان میانی مانند سوسیال دمکراتها، دمکرات مسیحیها و لیبرال دمکراتهای اروپایی و بی تردید غیر قابل مقایسه با جبهه ملی (Front National) در فرانسه
سیاستمداران حرفهای جمهوری اسلامی، نمادهای ابتذال شر!
اخلاق و فرهنگی که دروغ و حیلهگری را تحت عنوان دروغهای مصلحتی و کلاههای شرعی مجاز میدانند. نمونه آخر از این دروغهای به اصطلاح مصلحت آمیز سوگند حسن روحانی بود که بدون ذرهای لکنت زبان گفت که ما در کشور بحران نداریم و سپس دروغهای بزرگتر عطاالله مهاجرانی در توجیه سخنان ریاست جمهور اسلامی در مصاحبه با بیبیسی
مذاکره و تفاهم زیر سایه اسلام فقاهتی!
اگر هم قرار است از طریق بیانیه از حکومت جمهوری اسلامی و بویژه رهبری آن درخواستی صورت گیرد باید دست روی ریشه اصلی همه این تنشها و دشمنتراشی گذاشته شود و از حکومت جمهوری اسلامی خواست که از همین امروز شعارهای مرگ…. را تعطیل کند، مانع از آتش زدن پرچمهای آمریکا و اسراُییل گردد و مهمتر از هر چیز علی خامنهای دست از دشمنیهای هیستریک خود با امریکا و اسراُییل بردارد
در ضرورت اتحاد مردم ایران
تهدید اصلی در شرایط بسیار بحرانی و غیر قابل پیشبینی در خود فرورفتن و بیرون کشیدن گلیم خود از سیل عظیمی است که آینده این مرز و بوم و ملت و تاریخ ایران را در معرض خطر جدی قرار داده است. ضرورت اتحاد و همبستگی که بیش از هر زمان دیگری احساس میشود، قبل هر چیز متوجه مردم و بخشهای طبقات و اقوام ساکن این سرزمین مادری است
در ضرورت وجود یک اتحاد و جبهه سیاسی بر مبنای حداقلها
نگارنده بر این نظر است که در چنین شرایطی و بویژه بهعلت دوری و پراکندگی نظری و جغرافیایی و با توجه به اینکه بهجز معدود گروههای سیاسی مانند مجاهدین خلق و یا سلطنتطلبان حامی رضا پهلوی اکثر گروهها و شخصیتهای اپوزیسیون آینده تحولات ایران را غیر قابل پیش بینی میدانند و طرح مشخصی بهجز تاکید بر اصول کلی آزادیخواهی و حقوق بشر و عدالت ندارند
وحدت ملی در عین تنوع فرهنگی و زبانی
جنبش دی ماه ۹۶ بر خلاف جنبش سبز که رهبران آن اصلاح طلبان بودند و سقف حداکثری آنها بازگشت به دوران طلایی خمینی بود، یک جنبش فراگیر ملی و کاملا ایرانی است که ضمن تنوع شعارهای آن، نه تنها ندای جداییطلبی از آن برنخاست، بلکه حتی همه استانهای ترک، لر و کردنشین ایران زمین را در بر گرفت، و هیچ قومی و اقلیت مذهبی ساکن ایران خود را نسبت به آن بیگانه نیافت
اصلاحطلبان، از کوزه همان برون تراود که در اوست!
مشکل جریان اصلاحطلبی و بازماندگان سلسلهای که سید جمال الدین اسدآبادی آغازگر آن بود این است که شیپور را همواره از دهانه گشاد آن زده و میزنند؛ در افکار و دیدگاههای خود محافظهکار و میانهرو هستند، هم سنت و دین را میخواهند و هم مدرنیته و فلسفه مدرن را، و بدتر از آن در عمل سیاسی گاه دچار تندرویهای نابجا (مانند ترور ناصرالدین شاه و یا اعدامها روزهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ترورهایی که نیروهای مذهبی مانند فرقان و مجاهدین در سالهای اول انقلاب دامن زدند و یا تسخیر سفارت امریکا) میشوند
جنبش اعتراضی مردم و هویتهای سیاسی زود هنگام!
اگرچه از جنبش اعتراضی مردم ایران در هفتههای اخیر تحلیلهای مختلفی صورت گرفته و از زوایای گوناگونی به آن پرداخته شده است، اما اکثر تحلیلگران، حتی مخالفین این جنبش اعتراضی که عمدتا از اصلاحطلبان شناخته شده بودند، براین واقعیت اذعان داشتند که این جنبش ماهیتا با جنبشهای اعتراضی پیشین مانند جنبش عمدتا دانشجویی سال ۱۳۷۸ و ده سال پس از آن جنبش سبز ۸۸ متفاوت است
بیماری مزمن اسکیزوفرنی در نظام جمهوری اسلامی
بیماری اسکیزوفرنی را در محمود احمدینژاد نیز که در دامن رهبر خود بزرگ شده است، میتوان بهخوبی مشاهده کرد. البته بیماری توهمهای مالیخولیایی و غرقه شدن در خیالات آن اندازه در وی وخیم گردیده که او حتی گوی سبقت را از پدر ایدئولوژیک خود ربوده است
ملتی که نشان داد میتواند دوباره متولد شود
اگرچه زلزله کرمانشاه خرابیهای بسیاری بر جا گذاشت و صدها قربانی گرفت، اما با همیاری و همبستگی نهادهای مختلف مردمی و حمایتهای گسترده مردم از زلزله زدگان پدیدهای امیدوارکننده از زیر تلهای خاک و آوار سر بر آورد و خود را نمایان ساخت که شاید برای بسیاری از ما و حتی مردمی که خود در متن کمک و همیاری بودند، جدید و تحسین برانگیز بود
بربریت بینالمللی و بردگی ملی
بخش بزرگی از جامعه ایران، بویژه جوانان طبقه متوسط کشورمان گریزان و عاصی از حکومت شیعه و ولایت مطلقه فقیه به آرامگاه کورش و پاسارگاد پناه می آورند و در جستجوی منابع تاریخی و فرهنگی به یغما رفته توسط جمهوری اسلامی هستند
از تبعیض نژادی تا تبعیض فرهنگی
وقایع میانمار و قتل و کشتار مسلمانان منطقه روهینگیا را نمیتوان نوعی از تصفیه نژادی نامید. تبعیضی که امروزه در حق اقلیتهای مذهبی در ایران روا میگردد نیز، مسلما قابل توجیه و تحلیل بر مبنای نظریه تبعیض نژادی نمیباشد
کالبد شکافی تنفیذ ریاست جمهوری حسن روحانی از منظر قانون اساسی
این نظام شرایط حتی حداقلی استفاده برابر از امکانات و شانس را برای اقلیت ها و زنان که بطور تاریخی از این حقوق برخور دار نبوده اند، فراهم نمی کند و کوچکترین نقشی در حمایت از آزادی های اجتماعی و مدنی و حمایت از حقوق شهروندی بازی نمی نماید، نقش و وظایفی که در قانون اساسی بر آنها تاکید جدی و صریح نمی شوند
جامعه مدنی، تحولخواهی و نقش دولت
بجای طرف صحبت قرار دادن روحانی که مردم را در صحنه نگاه دارد، باید از تقویت جامعه مدنی ایران و نهاد ها و اتحادیه های مختلف حمایت نمود و به جای دل مشغولی برای روحانی و دولت او دل مشغول این نهاد ها بود و به اشکال مختلف مالی، رسانه ای و بین المللی از آنها حمایت کرد
در جستجوی معنای زندگی در جهان بی معنا
انسان امروز برای مشارکت در یک جامعه، دیگر نیازی به داستان و داستان سرایان ندارد. انسان امروز نیازمند قوانین و مقرراتی است که ضامن حقوق فردی و آزادی های او باشند
بستن دفتر انقلاب اسلامی: نیاز به یک ادبیات سیاسی نوین
اید به این واقعیت باور کرد که انقلاب اسلامی سالهاست که مرده است و نه باید در عزای آن نشست و نه در پی نجات آن برخاست. مردم و بویژه نسلهای جوان پس از انقلاب اسلامی که بخش اعظم جامعه ایران را تشکیل می دهند هیچ احساس تعلقی به این انقلاب ندارند و طبیعتا زبان و ادبیات آنهایی که هنوز جامه این انقلاب را بر تن دارند و یا در پی نجات آن هستند را نمی فهمند
حمید آقایی: دروغ بزرگ انقلاب اسلامی: قدرت سیاسی از لوله تفنگ خارج می شود
مائو، رهبر انقلاب چین در کتاب معروف خود می نویسد، که “قدرت سیاسی از لوله تفنگ خارج می شود”. در جای دیگری از همین کتاب اشاره می کند که “انقلاب مهمانی شام نیست”. او چون همه حقیقت مطلق را در انقلاب خلق چین می دید، در واقع به زبان دیگر می گفت که انقلاب از… ادامه خواندن حمید آقایی: دروغ بزرگ انقلاب اسلامی: قدرت سیاسی از لوله تفنگ خارج می شود
چرا نمی توان به ادیان احترام گذاشت؟
این تفاوت اساسی بین فرد دیندار و مقوله دین این سوال و معما را پیشِ رو می گذارد که آیا ما اصولا می توانیم اخلاقیات و ارزشهای اخلاقی را در مورد یک پدیده و موجود غیر انسانی نیز بکار ببریم؟ برای مثال، اگر گفته می شود که باید به ادیان احترام گذاشت، چرا بر مبنای همین منطق، نمی توان برای یک پدیده غیر انسانیِ دیگر، مانند حیوانات و یا اشیاء نیز احترام قائل شد؟
پست-حقیقت و واقعیت تنبلی فکری
سایت رسمی دیکشنری اکسفورد ترکیب واره پست-حقیقت (post-truth) را بعنوان واژه سال ۲۰۱۶ برگزید. در همین سایت آمده است که پس از بحث ها و تحقیقات فراوان سرانجام این ترکیب واره بعنوان واژه سال انتخاب شده است. ترکیب واره ای که نماد و بیان این واقعیت است که امروزه افکار عمومی بجای تاثیر پذیری از داده های واقعی و قابل اتکا، از احساسات و عقاید شخصی تاثیر می پذیرند
هویت سیال ایرانیان در گهواره ایران زمین
هویت ایرانی همان آهنگ خاصی است که ایرانیان با تطابق خود با شرایط جدید پس از ورود بیگانگان به کشورشان، همواره نواختهاند و به واسطه آن توانستهاند تعادل خود را حفظ کنند. هویت ایرانی، نحوه سازگاری ایرانی با شرایط جدید است، نحوه نواختن آهنگ زندگی و حفظ روحیه خود. این هویت را نه صرفاً مذهب شیعه و یا اصولاً اسلام، و نه صرفاً تاریخ باستان این کشور، نه زبان فارسی و نه نژاد آریایی رقم میزنند
من میترسم، پس وجود دارم
آنقدر در دهههای اخیر و حتی از دو دهه پیش از انقلاب اسلامی بر طبل ترس از دست دادن هویت اسلامی-شیعی خود در برابر موج جهانی شدن کوبیده شده است و آن اندازه ترس و نگرانی از دشمنان موهوم در گوش مردم خوانده شده است، که شوربختانه دیگر نمیتوان از روحیه مثبت و جستجوگر برای یافتن آلترناتیوهای جدید صحبت به میان آورد. ترسهایی که به جای تحرک و انگیزه بخشی، به دلیل موهوم بودن، خود جزیی از هویت بسیاری از ما ایرانیان شدهاند
آنکه به نام مردم سخن میگوید، دروغگو است
با توجه به وجود غیرقابل انکار اختلافات و شکافهای طبقاتی – فرهنگی و گرایشهای مختلف مذهبی و قومی در جامعه ایران، هرگز نمیتوان از یک مردم و حتی یک ملت واحد صحبت به میان آورد. به این اعتبار هر سیاستمدار، یا بهاصطلاح روشنفکر و یا رهبری که ادعای نمایندگی و سخنگویی مردم را، بهعنوان یک کل تجزیهناپذیر، بنماید، قطعاً دروغ میگوید و غیرقابل اعتماد است