خفقان قدسی، رضا فرمند
برچسب: رضا فرمند
رضا فرمند: رامین و سهندهای جاناش (برای رامین پوراندرجانی)
رامین! تو با سهندهای جانات
پشتِ سوگندِ پزشکیات ماندی
و قدرت کودن، دروغهایش را خورد
رضا فرمند: شما در ایران تمام شدهاید
شما روی دست ایران ماندهاید
شما روی دست آسایش ماندهاید
شما روی دست آزادی
شما روی دست زندگی ماندهاند
رضا فرمند: زن
به پیشواز روز جهانی زن
رضا فرمند: نگاهی به جهانبینی شاملو
شاملو هم در جوانی چون بسیاری از روشناندیشان ایرانی زمانش شیفتهی آرمانهای سوسیالیستی شد. این شیفتگی را در پارهای از شعرهای قطعنامه چون « قصیده برایِ انسان ماهِ بهمن» و «سرود بزرگ» به روشنی میتوان دید؛ در این شعرها، شاعر با لحنی حماسی از شورش تودهها در گوشه و کنار جهان پشتیبانی میکند
رضا فرمند: هواپیمای اوکراینی
خفقان هراسیده
با جان شیرین آنهمه انسان
با خیالی آسوده، قمار میکند
تا شاید شاید شاید در جنگ پروپاگاندا
دستی بالاتر داشته باشد
رضا فرمند: من خستهام از بردن تابوت
من خستهام از بُردن تابوت
من خستهام از دیدن طنابهای حلقه شده،
مغزهای داغان شده
و چهرههای شکستهی مادران و پدرانی
که واژهای نمییابند
تا خون فرزنداناشان را در دلهاشان ببندند
رضا فرمند: مدالهای صواب
این دین را چگونه ساختهاند
که بزرگترین میداناش، میدان اعدام است
و نمایشگاهای کوچک در آن
برای پایکوبی و آواز زن نیست
رضا فرمند: گنبدها، پشت ایران را خم کردهاند
این جامهی عتیق آراسته به خوشنویسی آیهها
که شما جلیقهی رستگاریاش میخوانید
همیشه به ایران تنگ بوده است
رضا فرمند: معنای کشتن و معنای آب خوردن
شما معنای راستین واژهها را تهی میکنید
و آنها را در کارگاهِ ایماناتان
با هرچه خواستید پُر میکنید
چنانچه معنای کشتن را،
با معنای آب خوردن
و معنای شکنجه را،
با معنای نگاه کردن
رضا فرمند: پرستاران ماه ایران
از کمین سکوت شما بود که کرونا
بر ششهای پزشگان شورید
از کمین دروغ شما بود که کرونا
پرستاران ماه ایران را پرپر کرد
رضا فرمند: به پاس گرامیداشت روزجهانی یادبودِ هولوکاست
هولوکاست،
یعنی مرگ میاندیشید؛ کینه میاندیشد؛
و هنوز میتوان در کورههای کوراندیشی
زیباترین معناها، معنای انسان را سوخت