گزارش

روز دوشنبه ششم آبانماه، مراسم باشكوهي بمنظور بزرگداشت پنجاه و سوّمين سالروز بنيانگذاري جبهه ملّي ايران از سوي سازمان پيشگامان آزادي ملّت ايران (سپاما) در اهواز با حضور جمع پرشماري از اعضا و هواداران جبهه ملّي، نمايندگان احزاب و تشكّلها و چهرههاي شاخص سياسي و فرهنگي استان خوزستان با سخنراني دكتر مجيد الهامي (مورّخ، استاد دانشگاه و از فعّالان پرسابقه ملّي در خوزستان) و سخنراني و پيام تلفني دكتر پرويز ورجاوند و استاد اديب برومند برگزار گرديد.
در اين مراسم، پس از پخش ترانه "جوانهاي پاك ايران" از خواننده محبوب "ژاكلين"، آقاي احمد عبدالحسينيان قائم مقام دبيرمسئول سپاما جلسه را چنين آغاز كردند:
"بنام خدا و با درود به روان تابناك پيشواي بزرگ نهضت ملّي ايران، جاويد نام دكتر محمّد مصدّق.
پيش از هرچيز بر خود لازم ميدانم از كلّيه ميهمانان عزيزي كه بر ما منّت نهاده و با حضور خود در مراسم بزرگداشت پنجاه و سوّمين سالروز بنيانگذاري جبهه ملّي ايران مجلس ما را مزيّن فرمودهاند، سپاسگذاري كنم.
در ابتداي سخنانم بمناسبت مراسم، چند جملهاي از مطالبي را كه همفرياد رامين ناصح مسئول سازمانهاي جبهه ملّي در خوزستان در مصاحبهاي كه نشريه روابط حزبي اخيراً با ايشان انجام داده است، نقل ميكنم:
"تشكيل جبهه ملّي در آبانماه ۱۳۲۸ رستاخيز عظيم ملّت ايران در طول تاريخ معاصر بود كه در طي بيش از نيم قرن فعّاليتش حساب خود را به ملّت ايران پس داده است. شما ببينيد دولت ملّي دكتر مصدّق كه ۲۷ ماه بيشتر حكومت نداشت، چه كار كرد كه بزرگترين ابرقدرتهاي جهان، آمريكا و انگليس با تاييد شوروي دست در دست هم دادند تا آنرا سرنگون كنند! جبهه ملّي در رژيم سابق بيش از هزار نفر زنداني و دهها و شايد صدها شهيد داشت. هنوز جهانيان فرياد خروشان ملّت ايران را در ۳۰ تير ۱۳۳۱ كه از كران تا به كران اين سرزمين اهورايي فرياد "يا مرگ يا مصدّق" سرميدادند، از ياد نبردهاند. به گفته درست استاد اديب برومند: "جبهه ملّي يعني ايران!" و به تعبير ديگر به سروده زيباي استاد بادكوبهاي:
وطن يعني بهارستان، مصدّق حضور بيريا چون صبح صادق
گواه هر آنچه كه گفتم، خون سرخ دكتر حسين فاطمي نخستين شهيد نامدار جبهه ملّي ايران و داريوش و پروانه فروهر آخرين آنها تا به امروز است."
در اين مراسم، ابتدا گوش جام ميسپاريم به پيام و سخنان جناب آقاي دكتر پرويز ورجاوند، وزير فرهنگ و هنر دولت ملّي شادروان مهندس بازرگان، عضو هيئت رهبري و سخنگوي جبهه ملّي ايران كه از انديشمندان نامي كشور و از شخصيتهاي مطرح بين المللي بشمار ميروند. و پس از آن، در خدمت استاد فرزانه جناب آقاي دكتر مجيد الهامي هستيم كه ضمن بيان نكاتي چند پيرامون تاريخ و مواضع جبهه ملّي ايران پاسخگوي پرسشهاي حاضران نيز خواهند بود..."
سپس دكتر پرويز ورجاوند كه بدليل محدوديتهاي بسيار كه براي سپاما وجود دارد، بناچار از طريق تلفن با حاضرين جلسه سخن ميگفتند، طي سخناني چنين بيان داشتند:
"بنام خداوند جان و خرد، با درود فراوان به همه شما بانوان، آقايان و هم انديشاني كه در يك چنين روزي در آن سرزمين مردپرور و شيرزن پرور خوزستان گرد هم آمدهايد تا مراسم بزرگداشت پنجاه و سوّمين سال بنيانگذاري كهنترين سازمان سياسي نقش آفرين دوران معاصر ايران يعني جبهه ملّي را برپا بداريد. من به سهم خودم به همه شمايي كه توفيق ديدارتان را از نزديك ندارم، اين نشست پرشكوه را شادباش ميگويم و براي همه شما عزيزان آيندهاي شاد و سرافراز را آرزومندم. به باور من، نشست امروز شما از اهمّيتي بسيار بالا و والا برخوردار است. زيرا در شرايطي كه ميهنمان بحرانيترين روزهاي تاريخ خودش را در طي دوران چند دهه اخير ميگذراند، برپايي ياد و خاطره شكل گيري جريان تاريخي عمدهاي چون جبهه ملّي كه نقش سرنوشت سازي در تاريخ اين سرزمين بر عهده داشته است، آن هم در سرزميني چون خوزستان از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. بويژه كه اين برنامه و اين مراسم به همّت نيروهاي جوان و برومندي سازماندهي شده است كه هميشه براي ملّت ايران نقطه اميد بودهاند و اين توانايي كه اينها از خود نشان دادهاند و اين همّتي كه بخرج دادهاند، و اينكه بيمحابا در برابر همه شرايط نابساماني كه ميتواند موجبات نارضايتي اين عزيزان را فراهم كند، دست به چنين اقدام پرارزشي زدهاند، همه و همه حكايت از اين دارد كه ما ملّتي هستيم زنده، پويا كه نسل جوان بعنوان قدرت حركت و پويايي و آفرينش اين ملّت، هيچگاه رسالت و نقش خويش را از ياد نميبرد. در سرزمين خوزستان، براي نجات اين سرزمين چه خونهاي زيادي كه در همين يك دهه گذشته بر زمين نريخت. ولي فرزندان اين سرزمين نشان دادند كه قهرمانانه ميايستند و از وجب به وجب خاك اين سرزمين دفاع خواهند كرد تا استقلال سرزمينشان، تا بزرگي و سرفرازي ملّتشان در دنيا پايدار بماند. از اينروست كه بايد گفت اين همّت والا، اين كوشش نيروهاي جوان كه با نشاطي بسيار و با شور و احساسي فزون از حد در جريان برپايي يك چنين بزرگداشتي تلاش كردهاند، ستودني است. و به ملّت ايران اين پيام را ميدهد كه اين ملّت نخواهد مرد و در آينده نزديك ميتواند آزادي و سرفرازي و سرزندگي هميشگي را به جامعه خودش بازگرداند.
سرزمين خوزستان به اعتبار گذشته تاريخش، به اعتبار يادمانهايي كه در جاي جاي سرزمين خوزستان وجود دارد، حكايت از اين دارد كه واقعاً ميشود آنرا بعنوان قلب تپنده ايران بشمار آورد. اين سرزمين از كهنترين روزگاراني كه تاريخ بشر در آن ثبت و ضبط شده است، و حتّي پيش از تاريخ، نشانههايي را در دل خودش نهان داشته كه بخش ناچيزي از آن تابحال شناسايي شده و همه حكايت از اين دارد كه اين سرزمين، سرزميني بوده است تمدّن ساز، سرزميني بوده است كه در نهايت عظمت براي نخستين بار بزرگترين امپراطوري را يعني امپراطوري عيلاميها را در اين سرزمين برپا داشته و امپراطورياي كه در مجاورتش امپراطوريهاي ديگري بوجود آمدند كه از نقطه نظر اعتبار انسان واره بودنش تفاوتهاي بسياري دارد. يعني در برابر آن كساني كه كوشيدند زماني كه توانستند گروههايي چون آشوريان به اين سرزمين بتازند و بر اين سرزمين براي مدّتي مسلّط شوند، افتخارشان بر اين بود كه نغمه موسيقي را در اين سرزمين خاموش كردند، چهارپايان را از بين بردند، همه انسانها را قتل عام كردند و... كه بعيد است در قبال هيچ سرزميني چنين سخني در تاريخ ثبت شده باشد، ولي با يك فاصله كوتاه بار ديگر مردمي در همين سرزمين بپاميخيزند و ميتوانند يكي از شكوهمندترين و تواناترين امپراطوريهاي جهان يعني امپراطوري هخامنشي را بنيانگذاري كنند.
من هميشه آرزويم اينست كه ملّت ايران و بويژه نسل جوان يك آشنايي ژرف با تاريخ خودش پيدا كند، تاريخ خودش را يك بازنگري آگاهانه داشته باشد و به اهميت اين حركتهايي كه اين ملّـت در طول اين تاريخ چند هزار ساله داشته، بيشتر و بيشتر و بهتر و بهتر پي ببرد. اين مهم است كه ملّتي پس از آنكه با يورشهاي سهمگيني مواجه ميشود، هيچگاه دست و دلش نلرزد و بار ديگر دست به زانو بگيرد، برخيزد و باز بكوشد و بسازد و آبادان كند. اين حركتي است كه در سراسر ايران زمين بزرگ شما شاهدش بودهايد.
جايگاههايي در ايران زمين هستند كه افتخارات ويژهاي را براي همه ايرانيان در سراسر اين نياخاك اهورايي از خود به يادگار گذاردهاند. كه سرزمين خوزستان يكي از اين سرزمينهاي برومندي است كه نقش آفرين بوده است در طول تاريخ ايران. من بدليل نبود زمان، از اين گذشته پرشكوه سرزمين خوزستان سريع ميگذرم و مسئله را بمناسبت اين بزرگداشت به روزگار ميرسانم كه اين مردم توانستند با آن شور و هيجان در زماني كه چهره سترگي در تاريخ معاصر ايران بنام دكتر مصدّق ظهور پيدا كرد و با توانمندي و هوشمندي جبهه ملّي را بنيانگذاري كرد و توانست به كمك و به ياري اين جريان توانا، بزرگترين حماسه تاريخ معاصر ايران را خلق كند. همه آن كساني كه تصوّر ميكنند كه نهضت ملّي ايران با شكست مواجه شد در جريان كودتاي ۲۸ مرداد، بايد بدانند كه با واقعيت برخورد درستي ندارند. نهضت ملّي ايران با كوچكترين شكستي مواجه نشد، بلكه براي يك دوران معيّني دچار توقّف شد. ولي آنچه كه در آن دوران كوتاه صورت گرفت در اين سرزمين، يك پديده شگرفي بود كه نه تنها براي ملّت ايران ارزشمند بود، كه براي جهان شرق از اعتبار والايي برخوردار بود. يعني حركت ضدّ استعماري ملّت ايران در مقابل بزرگترين قدرت استعماري آنروز جهان و كار سترگ ملّت ايران در ملّي كردن صنعت نفت و به زانو درآوردن استعمار انگلستان، بيرون راندن انگلستان، ترك رابطه كردن با انگلستان، و سرانجام اين احساس را در مشرق زمين بوجود آوردن كه ملّتهاي ديگر ميتوانند بپاخيزند و ميتوانند اعتبار خودشان را بار ديگر بدست بياورند و بار ديگر ميتوانند شانه از زير سلطه سلطه گران خالي كنند.
شما همه حركتهايي را كه در شبه قارّه هند، در مصر و در سراسر مشرق زمين با آنها برخورد ميكنيد، همه اينها بدنبال رويداد نهضت ملّي ايران و ملّي شدن صنعت نفت به رهبري جبهه ملّي ايران و به پيشوايي دكتر مصدّق صورت گرفت و اين بنظر من براي اينكه بتوان شناسنامه درخشاني با زرّين ترين صفحات براي جبهه ملّي ايران و براي تاريخ معاصر ايران به ثبت تاريخ رساند، شايد همين يك حركت كافي است. ولي نكته مهم عبارت از اينست كه نه تنها جبهه ملّي در آن زمان توانست قدرت استعماري انگلستان را به زانو دربياورد، كه همزمان توفيق آنرا پيدا كرد كه دولت سلطه گري را كه متّكي به بيگانه بود، او را به زانو دربياورد و سرانجام اراده ملّت را بتواند جايگزين تصميم گيري يك فرد و يك گروهها و جريانهاي خاصّي كه در هرم قدرت قرار داشتند، نمايد. پديدهاي كه در طول تاريخ هميشه مورد نظر ملّت ايران بوده. يعني ملّت ايران هميشه براي دستيابي به استقرار حاكميت ملّي يعني تعيين سرنوشت بدست ملّت، يعني اينكه يك ملّتي خود بتواند براي دستيابي به آن چيزي كه در مسير شكوفايي زندگي او هست تلاش كند، برنامه ريزي كند، سياستگذاري كند.
اين مسئله بسيار مهم است كه شما ميبينيد در مشرق زمين ما يكبار در دوران مشروطيت توانستيم بنيانگذار اين حركت ملّي در تاريخ مشرق زمين باشيم كه حكومت را از آن ملّت بدانيم و قدرت را از كساني كه ميخواهند بصورت فردي حاكميت سلطه را بر جامعه مستقر كنند، بگيريم و اين تداوم پيدا ميكند و سرانجام در نهضت ملّي ايران به شكوفاترين شكل خودش تجلّي پيدا ميكند و اين بيدليل نيست كه شما شاهديد كه قدرتهاي بزرگ جهاني دست بدست هم ميدهند، از قدرتي نظير اتّحاد شوروي ماركسيست كمونيست تا آمريكا و تا انگلستان براي اينكه اين حركت را به زانو دربياورند. چرا كه اگر آن حركت توفيق اين را پيدا ميكرد كه بتواند در همان شكل خودش روي پا بماند و تداوم پيدا كند، سراسر مشرق زمين وارد مرحله عجيبي ميشد كه ديگر اين تلاطمهايي را كه شما بعدها شاهدش هستيد، كمتر ميديد. يك ايران پرقدرت در مركز اين منطقه با توجّه به شرايط استراتژيكش ايراني خواهد بود كه ميتواند در مقابل بسياري از معادلات جهاني، بصورت منطقي و نه بصورت شعارگونه نقش آفريني كند. ايراني كه ميتواند موجبات بيداري بسياري از ملّتها را فراهم كند و ايراني بود كه ميتوانست موجبات جريانهايي را فراهم كند كه سرانجام در روند حركتهاي تاريخي شما شاهدش ميشويد بصورت فروپاشي اتّحاد شوروي و رها گشتن ملّتهاي زير ستم آن امپراطوري سرخ كه دست كمي از استعمار انگلستان و آمريكا نداشت. بنابراين در آن زمان حركت ملّي شدن صنعت نفت و نقش آفريني جبهه ملّي در دورانهاي رودررويي با استعمار بيگانه از يكسو و در هم شكستن قدرت يك حكومت سلطه گر داخلي و بازگرداندن قدرت حكومت بدست مردم، يك حركت استثنايي در جهان آنروز بود و اين حركت است كه همچنان شما شاهديد دنياي بعد از آنروز دنبال ميكند. يعني بدنبال كودتاي ۲۸ مرداد كه جبهه ملّي توفيق ميكند كه نهضت مقاومت ملّي را بنيانگذاري كند و بعد از چند سال بار ديگر ميتواند جبهه ملّي دوّم را بنيانگذاري كند و آن رودرروييهاي شديد را بوجود بياورد با حاكميت رژيم گذشته كه سرانجام تمام آن تلاشها و كوششها و تداوم آن در مراحل بعدي منجر به اين شد كه سرانجام رويدادي چون ۱۳۵۷ بوجود بيايد كه در متن اين رويداد آن چيزي كه خواست ملّت بود، استقرار حاكميت ملّي در ايران بود.
و هم امروز شما شاهديد كه بعد از ۲۰ و چند سال همچنان ملّت ايران و نيروهاي جوان در راه دستيابي به اين پديده مهم يعني استقرار حاكميت ملّي در ايران و اينكه همه چيز از اراده ملّت ناشي بشود و هيچ فرد و هيچ ارگاني نتواند به تنهايي نمايندگي كند، مگر اينكه منتخب ملّت باشد، اين پديده همچنان در متن جامعه ايران، در قلب تك تك ايرانيان زنده است و تمامي فشارها و شرايط خفقاني كه كوشيدهاند بر اين ملّت حاكم بگردانند، تا به امروز به توفيق نرسيده است و ما همچنان شاهد حضور گسترده مردم در صحنه مبارزاتي هستيم كه براي استقرار آزادي، مردمسالاري و استقرار حاكميت ملّي در اين سرزمين ميكوشند.
من براي اينكه بيش از اين وقت شما عزيزان را نگيرم و فرصت را براي سروران ارجمندي كه در آنجا حضور دارند و سخن خواهند گفت فراهم بياورم، سخنم را با آرزوي پيروزي هرچه سريعتر براي همه باشندگان اين سرزمين بپايان ميبرم و اميدوارم كه در آينده نزديك همه مردم اين سرزمين دست در دست هم سرود شادمانه نشاط و سرزندگي آزادي و سربلندي و سرفرازي ملّت ايران را سربدهند و به اعتبار موقعيت استراتژيك ايران روزگاري فرا برسد كه ما بتوانيم بار ديگر در حوزه فرهنگ گسترده ايراني در سراسر منطقه آسياي مركزي، قفقاز و افغانستان، يك اتّحاديه گستردهاي را بوجود بياوريم كه چنين اتّحاديهاي قادر بر اين باشد تا بتواند با توانمندي هر چه بيشتر شكوفايي و سرزندگي را در تمام زمينهها به اين جامعه گسترده ۳۰۰ ميليوني بازگرداند.
به اميد آنروز و با درود ديگر به همه شما عزيزان و شركت كنندگان در اين نشست. درود بر شما و پاينده باد ايران."
پس از سخنان دكتر ورجاوند، دكتر مجيد الهامي به بيان مطالبي پيرامون تاريخ جبهه ملّي ايران پرداختند. ايشان طي سخنان خود بيان داشتند:
"در تاريخ شكل گيري جبهه ملّي همانطور كه در نشستهاي قبلي هم گفته شد، از نظر تاريخي شكّي نيست كه يك نهضت اثرگذار و مفيدي براي تاريخ سياسي معاصرمان بوده و تا به همين الان هم تاثير گذار و موثّر بوده است. اساساً شكل گيري جبهه ملّي در جهت يك امر مهمّي انجام شد كه آن، اعتراض به نحوه اداره انتخابات و اعتراض به نظام درباري بود كه ميخواسته به سياق ۲۸ سال گذشته خودش كه حاكم بوده، نمايندهها را با دست خود به مجلس بفرستد كه اگر اسم آنها را نماينده بگذاريم، در جهت مطامع استعماري و استبدادي عمل كنند. تشكيل جبهه ملّي اعتراض نشست گونهاي بوده به دربار كه حدود ۲۰ نفر با هم رفتند و در دربار تحصّن كردند و خواهان اصلاج قانون انتخابات در جهت حاكميت مردم بودند، نه در جهت حاكميت استبداد سلطنتي در ايران. بدينصورت جبهه ملّي شكل ميگيرد و اعتراضش هم به منصه ظهور ميرسد و با تمام ترفندهايي كه دربار و شريك استعماريش بوجود ميآورد، نيروهاي بالقوّهاي در مجلس راه پيدا ميكنند. و اين رهبريت يك شخص فرهيخته (دكتر مصدّق) اين جبهه را نميگذارد كه متلاشي شود، آنرا سازماندهي ميكند و در مجلس در جهت منافع ملّي آنرا به حركت درميآورد كه از جمله مسائلي كه بوده، همين ملّي شدن نفت است كه بشهادت تاريخ و در مقالهاي كه آوردهايم (نشريه فرياد آزادي، شماره ۲۸) واضع اين مسئله هم دكتر فاطمي بوده است. جبهه ملّي در نهضت ملّي شدن نفت عملكرد بسيار درخشاني داشته در جهت اوّلاً آگاهي مردم، رشد اجتماعي مردم و مقابله با تفكّرات انحرافي و استعماري. منظور از تفكّرات انحرافي، نميگوييم كمونيسم انحرافي بود، ولي آنچه كه در ايران شكل گرفت خصوصاً بعد از جنگ جهاني دوّم و آن تلاشهايي كه شوروي در جهت منافع استعماري خودش ميكرد براي مقابله با ديگر قدرتهاي جهاني، حزبي كه در ايران شكل گرفت به اسم حزب كمونيست تا همان توده، در جهت منافع شوروي بوده نه منافع ملّت ايران. واضح بگويم وقتي حزب توده اعلام ميكند همانطور كه انگلستان نفت جنوب را ميبرد، نفت شمال را هم به روسيه بدهيم (!)، ايشان منافع ملّي برايش مهم نيست. پس اين حزب يك حزب ملّي و مردمي نيست. ولي چيزي بوده كه آن موقع به جبر جهاني عالمگير شده بود و قويترين حزب ما هم در طول تاريخ همين حزب كمونيستي بود كه از نظر سازماندهي تا به امروز كسي رقيبش نبوده، الاّ يك سازمان كه آن هم به سرنوشت مختوم گرفتار شد كه همان سازمان مجاهدين باشد.
بنابراين جبهه ملّي در مقابل اين حركت حزب كمونيست توده ايران يك اثر بزرگي در جامعه ايران گذاشت كه آن مردم ملّي و آزاديخواه را در مقابله با مطامع استعمار جهاني شكل داد و سازماندهي و هدايت كرد.
البته جبهه ملّي با تمام اثرات خوبي كه داشت، نقاط ضعفي هم داشت كه اين نقاط ضعف ميتواند اگر شناخته شود، براي آينده جبهه و براي آينده خود ما مهم باشد و اين جبهه را فراگيرتر و مردميتر كند. يكي اينكه جبهه ملّي كمتر توانسته با اقشار پايين جامعه ارتباط برقرار كند. در حدّ نخبه گرايي بسيار عالي عمل ميكند، در دانشگاهها، در مجامع تحصيلكرده شناخته شده است و هوادار دارد، ولي در مراحل پايين اجتماع كمي ضعف دارد و همينطور تا حدودي در ارتباط با جوانان.
شما نگاه كنيد، جبهه ملّي در طول چندين سال گذشته شايد در اهواز نمايندهاي به آنصورت نداشته، ولي الان به اهتمام جوانان ميتواند اين نمايندگي را بدست بياورد و اين جوانان بايد اين را هدايت بجايي كنند كه بتواند پايگاه براي آن بوجود بياورد و اين براي جبهه ملّي بايد ميمون و فرخنده باشد كه جواناني به آن گرايش پيدا ميكنند. اگر جبهه ملّي بتواند ارتباطش را با جوانان بيشتر برقرار كند، حتماً پايگاه اجتماعي مهمّي براي خود ميتواند بدست بياورد...
امروز جبهه ملّي ايران بايد بتواند ارتباط گستردهاي با قشرهاي پايين اجتماع برقرار كند. جامعه ايران يك جامعه تودهاي پوپوليستي است، يعني جامعه نخبه نيست. امروز مطالبات مردم اثرگذار بر نخبگان است. در سال ۵۷ اين حركت سريع مردم است كه نخبگان را بطرف خودش ميكشد، نه بالعكس. پس امروز جبهه ملّي اگر بتواند با قشر پايين جامعه ارتباط برقرار كند، ميتواند آينده خودش را سر و سامان بدهد و در تحوّلات سياسي آينده ايران موثّر باشد. اصولاً انتقاد من نه به جبهه ملّي بلكه به روشنفكري ايران است. جريان روشنفكري ايران از روز اوّل توان ارتباط برقرار كردن با مردم را نداشته، خودش را در يك قاب شيشهاي بزرگي در بالا نگهداشته و بدون اينكه جامعه خود را بشناسد، تز داده. به علّت عدم ارتباط بين روشنفكران و نخبگان ايران با عامّه مردم، هميشه قدرتهاي استبدادي توانستهاند فاصله بياندازند بين اين دو گروه و به مطامع خود دست پيدا كنند.
ما بايد ببينيم مطالبات مردم چيست و بر اساس آن مطالبات برنامه ريزي كنيم و البته اين را شكل بدهيم، نه اينكه خودمان دنباله رو مطالبات عامّه باشيم. مطالبات را سازماندهي كنيم و سعي كنيم مردم را به جهت سياستهاي درست هدايت كنيم..."
دكتر الهامي در بخش ديگري از سخنان خود اظهار نمودند:
"در اينجا ميخواهم يادماني هم از دكتر فاطمي كنم. دكتر حسين فاطمي شخصيت شناخته شده و واقعاً تاثير گذار جبهه ملّي و نهضت نفت بوده است. دكتر فاطمي به شهادت تاريخ، كسي بود كه موتور محرّك جبهه ملّي و حتّي شخص مرحوم مصدّق بوده. يعني در كنار يك پيرمرد ۷۲ سالهاي مثل مصدّق، صدر در صد وجود جوان ۴۰ سالهاي مثل دكتر فاطمي توانسته آنرا هدايت كند در جهت آن شعارهاي مردمي و منافع ملّي و اين نقش بسيار بيبديلي به دكتر فاطمي داده كه آنرا بعنوان يك ايدئولوگ آزاديخواه به ما بشناساند و اين افتخاري براي جبهه ملّي است كه دكتر فاطمي يكي از اعضاي مهمّ اين جريان بوده است."
در بخش ديگري از مراسم، استاد عبدالعلي اديب برومند رئيس شوراي مركزي و هيئت رهبري جبهه ملّي ايران پيام خود را از طريق تلفن خطاب به حاضران اعلام داشتند:
"گردانندگان محترم سازمان پيشگامان آزادي. از اينكه شما جوانان غيور و وطنخواه به حكم عواطف ملّي و احساسات آزاديخواهانه، پنجاه و سه سالگي بنيادگذاري جبهه ملّي ايران را به پيشوايي دكتر محمّد مصدّق جشن گرفتهايد، از سوي همه اعضاي شوراي مركزي و شوراي رهبري جبهه ملّي از شما تشكّر و به شما درود ميفرستم و اميدوارم به ياري خدا و شما جوانان غيرتمند و ايراندوست، ما همه در مسير هدفهاي جبهه ملّي كه استقرار حكومت قانون است و تامين آزادي ملّت، توفيق حاصل كنيم. خداوند شما را نگهبان و نگهدار باد."
در ادامه جلسه دكتر الهامي به پرسشهاي حاضران پاسخ گفتند. و در پايان مراسم، حاضران از كتابخانه بزرگ سازمان پيشگامان آزادي ملّت ايران ديدار بعمل آوردند.