STANDPOINT           

            By: Kourosh Zaïm

Iraq Election: A choice between bad and worse

Ayatollah Sistani's call for popular elections in Iraq triggered a great deal of comments as to whether Iraq is ready for such feat. The opposing U.S. and the Governing Council state that security at the polls cannot be guaranteed, rights of 4 million Iraqi exiles would be ignored. The Sunni and Kurdish populations worry about their diminishing roles. 

 

I think Mr. Sistani's call was clever and timely. It can achieve three objectives. A direct election is more acceptable to the people than the two-step electoral-college system, agreed on by Iraq's Viceroy Mr. Bremer and the governing Council on November 15. A 15-member transitional governing committee will run the country until the general in 2005. According to this plan, a 15-member transitional national assembly will run the country until the general elections in 2005. Five members will be selected by the Governing Council and 10 elected by an electoral college, which itself will be elected through local and provincial elections. The UN is been given no role. Mr. Sistani says the assembly be elected by direct vote to give it more legitimacy. People may not accept a partly selected by government, and serious problems and even violence may ensue.

 

Secondly, Ayatollah Sistani threw the ball in the UN court by allowing it to make the final decision on whether the plan is workable on security considerations. By this, he's going over the Americans' head and is dragging the UN into the Iraqi politics, diluting American influence. This is what the Iraqis, EU and the UN always wanted anyway. So he is killing two birds with one stone.  

 

Poll security, which some Governing Council members and the Americans are arguing, can't be less important. How can they secure the polls in the electoral-college elections, but not in popular election? The Shiite areas covering 60% of population will be safe. In Kurdish north, too, the security can be achieved. So, the only area for the GC to worry about is the Sunni triangle, as against the entire nation for the electoral elections.

 

The interesting thing is that back in May, US Marine and civil affairs units stationed in Najaf, arranged for polling stations and voter registration in the city for local elections, and the candidates campaigned for votes. Things were progressing without problem when Mr. Bremer cancelled it in the last minute due Coalition Provisional Authority's policy of banning elections. This election could've been an excellent test case.

 

Thirdly, the future constitution and the future of that constitution is at stake. The assembly will be writing a constitution and arrange for general elections in 2005. This constitution will determine the degree of stability and national unity Iraq will experience in the years to come. A constitution written by a popularly elected assembly will have more chance of approval, if a referendum is held for its ratification. Such constitution must insure one-man one-vote and a balanced representation of population.

 

I think the call for popular elections, even if it had not been proposed by the most popular religious leader in Iraq, should not go unheeded. Shiite majority, who's always been repressed by minority groups, represent the same force that kicked the British out of Iraq in 1920, and nearly took Baghdad and overthrew Saddam Hussein in 1991, before Americans betrayed them in favor of Saddam, thus the ensuing mass slaughters.

 

Finally, it's time for the Iraqis to start thinking less along the religious and ethnic lines and more as a unified nation. The process, which this election will be the start of, will be difficult, painful and time-healing. It may even bring instability and violence for the decade to come, but it is inevitable if Iraq is to transform into a nation rather than a forced gathering of independent ethnicities. Remember Yugoslavia! 

Iran Daily, issue 1912, page 2, Jan. 25, 2004

 

 

انتخابات عراق (ترجمه فارسي)

از: کورش زعيم

 

درخواست آيت الله سيستانی برای انتخابات عمومی در عراق، اظهارنظر های زيادی درباره اينکه آيا عراق آمادگی چنين کاری را دارد يا نه، برانگيخته است. امريکا و شورای حکومتی عراق که با اين پيشنهاد مخالف هستند می گويند امنيت در حوزه های رای گيری را نمی توان تامين کرد و اينکه حقوق چهار ميليون عراقی تبعيدی که حضور نخواهند داشت پايمال می شود. جمعيت های سنی و کرد عراق هم نگران کاهش نقش خود در آينده عراق هستند.

بعقيده من، درخواست آيت الله سيستانی زيرکانه و بهنگام بود. اين پيشنهاد ميتواند سه هدف را بدست بياورد. نخست اينکه يک انتخابات مستقيم برای مردم عراق پذيرفتنی تر خواهد بود تا يک برنامه دو مرحله ای سيستم الکترال که موضوع موفقت شورای حکومتی و آقای برمر، حاکم عراق، در 15 سپتامبر بود. بنا بر آن نقشه، يک شورای ملی انتقالی 15 نفره کشوررا اداره خواهد کرد تا انتخابات عمومی در سال 2005. پنج عضواين شورا توسط شورای حکومتی کنونی انتصاب ميشوند و10 نفرديگر توسط کميته های الکترال محلی برگزيده خواهند شد. اين کميته های الکترال خود بوسيله انتخابات محلی تعيين خواهند شد. در اين موافقتنامه هيچ نقشی برای سازمان ملل پيش بينی نشده است.

آيت الله سيستانی ميگويد يک شورای برگزيده با رای مستقيم مردم مشروعيت بيشتری خواهد داشت. مردم دولتی را که توسط يک نيروی اشغال کننده برگزيده شده نخواهند پذيرفت و مسايل زيادی بوجود خواهد آمد که خشونت نيز در آن غير محتمل نخواهد بود.

دوم اينکه، آيت الله سيستاني، باواگذاری تصميم گيری نهايی اينکه آيا امکان برگذاری انتخابات مستقيم درعراق وجود دارد يا نه به آقای کوفی عنان،  توپ را بزمين سازمان ملل انداخت. به اين ترتيب، او سازمان ملل را به ميدان سياست عراق کشانيد تا نفوذ امريکاييان را رقيق کند. اين چيزی است که عراقی ها، سازمان ملل و اتحاديه اروپا هميشه خواستار آن بوده اند. بنابراين، او با يک سنگ دو گنجشگ را می زند.

امنيت مراکز رای گيري، که اعضای شورای حکومتی درباره آن بحث می کنند، اهميت کمی دارد. اگرچنين ناامنی وجود دارد، چگونه امنيت انتخابات الکترال را خواهند توانست تامين کنند، وليامنيت انتخابات عمومی را نخواهند توانست؟ بخش شيعه عراق که 60% جمعيت را تشکيل می دهد، امن خواهد بود. امنيت شمال هم که شامل جمعيت کرد است، تامين است. بنابراين، فقط مثلث سنی می ماند که امريکاييان بايد نگران تامين امنيت آن باشند.

جالب توجه است که در ارديبهشت ماه گذشته، واحد نيروی دريايی امريکا که مستقر در نجف است با کمک واحد خدمات اجتماعی آنجا، برای يک انتخابات عمومی برنامه ريزی کرد. مراکزرای گيری تعيين شد، رای دهندگان نام نويسی کردند وحتی نامزدهای انتخاباتی به مبارزه انتخاباتی پرداختند. ولي، درآخرين لحظه، آقای برمر انتخابات را لغو کرد. اين انتخابات ميتوانست آزمايش خوبی برای انتخابات عمومی پيشنهادی باشد.

سوم اينکه، قانون اساسی آينده، و آينده اين قانون اساسي، مطرح است. اين قانون اساسي، درجه ثبات و همبستگی ملی عراق را در سالهای آينده رقم خواهد زد. يک قانون اساسی که توسط يک شورای برگزيده شده مردم نوشته شده باشد، بخت بيشتری برای تاييد همگان، در صورت برگزاری يک همه پرسی برای تاييد آن، را  خواهد داشت.

سرانجام، اکنون زمان آن فرارسيده که عراقی ها بجای انديشيدن درراستای هويتهای قومی و مذهبي، بيشتر در راستای يک ملت واحد بياندشند. اين فرايند، که با اين انتخابات آغاز خواهد شد، دشوار و رنج آور خواهد بود. شايد هم بی ثباتی و خشونت را در طی دهه آينده به همراه داشته باشد، ولی اين امر اجتناب ناپذير است اگر عراق بايستی که بجای يک اجتماع قوميت های مستقل، به يک ملت تبديل شود. يوگوسلاوی را به ياد بياوريد!

     

روزنامه ايران ديلي، شماره 1912، ص 2، 05/11/82