|
|
|||
پا به پای آب بازی های مردم، پای کوبیدن
آمنه کرمی مدرسه فمینیستی: «آب بازی» گروهی از مردم در پارک آب و آتش تهران، باعث واکنش تند مقامات امنیتی و دستگیری تعدادی از جوانان که در مراسم شاد «آب پاشی» شرکت کرده بودند و وادار نمودن شان به اعترافات تلویزیونی در برنامه خبر 30: 20 شد. فرمانده امنیت تهران بزرگ در این برنامه از برخورد شدید با مراسم آب بازی جوانان گفت و اعلام نمود که با دستگاه قضایی کشور هماهنگی های لازم برای سرکوب این نوع گردهمایی ها، صورت گرفته است. رفتار خشن و تحقیرکننده با مراسم آب پاشی و جلوگیری از فضاهای شاد و آب بازی جوانها، یک بار دیگر یادآوری کرد که هیچ حرکت مستقل جوانان، که از سیستم ارزشگذاری رسمی مستقل باشد مورد قبول دولت ایران نیست حتی اگر این حرکت مستقل از دولت، فی المثل آب بازی در یک پارک باشد. برخی از خانمهای دولتی که در سالهای گذشته، دستگیری و به زندان فرستادن فعالین جنبش زنان را توجیه می کردند و جمع آوری یک میلیون امضا (امضاهایی که قرار بود تحویل مجلس شورای اسلامی گردد) را حرکت سیاسی و هدایت شده از غرب و آمریکا می دانستند و لذا مستحق سرکوب، حالا می بینند که حتی قضیه ساده ای مثل «آب بازی» هم از طرف دولت، تحمل نمی شود و با این حرکت تفریحی هم برخورد امنیتی می شود و کار را به اعترافات تلویزیونی هم می کشند.
ولی اگر که از این مراسم آب بازی مثلا مراسمی که شاید صدها برابر هنجارشکنی اش بیشتر از آب بازی باشد اما در داخل خود سیستم باشد از نظر آقایان مجاز است حتی در صدا و سیما تبلیغ اش هم می کنند. مثال بارزش سرودهایی است که ریتم های خیلی شاد دارد ـ از نوع ریتم های موسیقی شاد پاکستان ـ که در خیلی از مناسک مذهبی ما، توسط مداحان اجرا می شود و کسی هم متعرض شان نیست.
گر زنان نبودند، «آب بازی» مردان لابد به «یک فریضه دینی» تبدیل می شد!
سئوال مهمی که دیشب برای بینندگان برنامه خبر 20:30 مطرح شد اینجاست که چرا در این قضیه آب بازی، اختلاط زنان و مردان است که بیش از هر چیز از جانب مسئولین امنیت بر تقبیح آن تاکید می شود؟ یکی از اعتراف کنندگان می گوید: «خیلی صمیمانه بود، بیش از حد صمیمانه» و انگار همین اختلاط راحت و غیرجنسیتی و صمیمی بین دختران و پسران جوان بوده که مسئولین را حسابی آزار داده است. اگر زنان و دختران در پارک آب و آتش می نشستند و فقط نگاه می کردند که پسران با هم آب بازی کنند حتما نه تنها این کارشان جرم محسوب نمی شد بلکه شاید از این حرکت برای تبلیغات انتخاباتی مجلس شورای اسلامی هم استفاده می کردند و جزو فرائض میهنی و ملی و دینی هم محسوبش می کردند. ولی مشکل آن بود که زنان هم، در آن نبرد آب بازی حضور و فاعلیت داشتند و همین موضوع بوده که دست و پای مسئولان را به لرزه درآورده است. در این تهران که هر کاری مردان بکنند اگر فقط مؤنثی در کنارشان نباشد حتما مشکلی ندارد ولی هر جا جنس مؤنث که حق و حقوق اش نصف است قدم بگذارد انگار آسمان به زمین می رسد و همه ارکان مملکت از جمله ارزش های مقدس آقایان به لرزه می افتد. یادش بخیر یک زمانی کسانی می گفتند که مگر مشکل مملکت ما چند تار موی جوانان است، احتمال دارد در انتخابات بعدی یک کسانی باید بیایند و بگویند مگر مشکل مملکت ما «آب بازی» است؟ و البته همه مشکلات مملکت هم با همین فرامین نیروهای انتظامی تهران بزرگ، حل می شود، مگر یادتان رفته است که مشکل حجاب و تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها و بازنشستگی اساتید به همین فرامین حل شد؟! پس احتمال هم دارد از فردا مجلس بیاید طرحی چندفوریتی در مورد نحوه آب بازی مجاز و غیرمجاز به رای بگذارد و به شهرداری ها هم ابلاغ نماید که تمام فواره های پارک ها را مثل اراذل و اوباش جمع آوری کند چون باعث تحریک کردن جوانان به آب بازی و خلق یک فضای شاد و صمیمی می شوند.
اگر قضیه یک کمی به درازا بکشد و زنان مایل باشند حضورشان را در این قضیه ادامه دهند، دست تقدیر می آید وسط که معلوم هم نیست که چه بازیها رقم خواهد زد چون ممکن است که رئیس کارخانه آب معدنی پلور یا دماوند که تولیدکننده بطری های آب هستند بازداشت شوند که برای فروش بطری های آب شان با دشمنان یعنی کشورهای غربی همدست شده اند! احتمال دارد که روش طبی «آب درمانی» هم جزو خاک ریزهای دشمن قلمداد شود و فرمان حذف آن صادر شود. شاید هم هر زنی که بطری آبی در تابستان به دست دارد به عنوان هنجارشکن تحت تعقیب قرار بگیرد چون این بار دیگر توطئه کشورهای غربی نه از روسری و لباس هر زن که از طریق بطری های آب و لوله کشی آب هر خانه، نفوذ کرده است! پس مواظب باشید!
|
||||
|