آقای بازیگر از ماشین فولكس اش كه جای آن به قول خودش در حیاط
خالی است، یاد كرد و گفت: «آنرا فروختهام. اما بعد از اینكه بحث
موزه مطرح شد، برای خرید به دنبالش بودند.» مقابل درب ورودی
خانه به همراه استاد وارد بنای خانه كه 200 متر است، میشویم. با
سه اتاق خواب و سالنی بزرگ، كتابها و عكسها و انبوه لوح و
تندیسهایی كه تنها بخشی از افتخارات آقای بازیگر در آن جای
گرفتهاند كه خودش آنها را یك خروار از جوایزی كه هدیه گرفته است،
میداند. عزتالله انتظامی گفت: «اینها بخشی از جوایز دوران
بازیگریام است و بخشی از جوایز را به خصوص خارجیها را به موزه
سینما دادهام.»
تندیس جشن گزارش فیلم، حافظ، تئاتر، جشنواره فیلم پلیس، معلولین،
بیروت، نشان مهرآیین، انجمن منتقدان، تئاتر ماه، سیما و دو سیمرغ
بلورین فجر در دورههای 20 و 23 از جمله جوایزی هستند كه به چشم
میخورد و قرآن نفیسی با یادداشتی از سید محمد خاتمی كه در زمان ریاست
جمهوریاش به انتظامی هدیه داده است در كنار آنها دیده میشود.
در كتابخانه بزرگ كنار سالن كتابهای ارزشمندی چشمنوازی میكند كه این
آثار مكتوب میتواند گنجینه ارزشمندی برای علاقه مندان باشد. «خاطرات
جنگ جهانی دوم»، «شاهنامه»، «دیوان حافظ»، «گنجینه سخن»، «كمال هنر»،
«تاریخ هنر»، «تاریخ اجتماعی ایران»، «فرهنگ جهانگیری»، «فرهنگ فارسی
عامیانه»، دوره 25جلدی «تاریخ تمدن»، دوره 50 جلدی «لغت نامه دهخدا» و
«تاریخ طبری» كه به قول انتظامی آنهایی كه امروز چاپ میشود دیگر مانند
گذشته نیست. در كنار كتابها سینمایی «تاریخ سینمای ایران»، «هیچكاك»،
«راهنمای فیلم» «دانشنامه سینمایی»، «دانشنامه بازیگران»و كاتالوگهای
جشنواره فیلم فجر تنها بخش كوچكی از این كتابها هستند.
در كنار سالن، خرس بزرگ عروسكی كه بر روی مبل نشانده شده است، جلب توجه
میكند. البته قبلاً آن را در فیلم مستند زندگی عزت الله انتظامی هم
دیده بودیم. انتظامی درباره این عروسك یادآور شد: «وقتی با فیلم «روسری
آبی» برای حضور در جشنوارهای به ژاپن رفته بودم برای خرید به اتفاق
رخشان بنیاعتماد به بازار رفتیم كه این خرس را پشت ویترین مغازه دیدم
كه مرا نگاه میكرد و به بنی اعتماد گفتم این خرس را خیلی دوست دارم و
برای تنهایی بسیار خوب است.»
وی ادامه داد: «شب در هتل مهمانی گرفته بودند و عباس كیارستمی از من
خواست در آن حضور داشته باشم و این خرس را كه نامش را «ساتو» (منتقد
بزرگ ژاپن) گذاشتهام به من هدیه دادند. در واقع بدون اینكه بنی
اعتماد چیزی به آنها بگوید برایم گرفته بودند. از همان موقع با «ساتو»
حرف میزدم و در فرودگاه تهران هم آن را بغل كردم و آوردم كه همه
میخندیدند.» این بازیگر گفت: «هر موقع كه سفر میرفتم آن را پشت
پرده میگذاشتم و میگفتم «ساتو» مواظب باش كسی داخل نیاید. بعد كه بر
میگشتم تشكر میكردم و گاهی هم كه كسی خانه نبود جلویش نقشهایم را
تمرین میكردم و نظرش را میپرسیدم.»
انتظامی «ساتو» را متعلق به این خانه دانست و ادامه داد:«در خانه جدیدم
درختی دارم كه موزه سینما به من هدیه داده و گفتند حرف زدن با آن برای
درخت خوب است، من هم با آن صحبت میكنم. در واقع این با خود حرف زدنها
در سنهای بالا زیاد است، خصوصاً ما كه بازیگر هم هستیم.»
كتابها و قاب عكسهای زیادی از استاد در كنار سالن روی هم بسته بندی
شده كه قرار است در این خانه بماند. انتظامی از میان آنها به تابلویی
كه از یونسكو گرفته اشاره كرد و گفت: «این تابلو را بسیار دوست
دارم و عاشق آن هستم و نثر بسیار قشنگی دارد.»
تابلویی كه در میان انبوه وسایل تنها جمله «با شما نقشها برایمان نقش
نبودند» به چشم میخورد. «ناصرالدین شاه آكتور سینما» هم تنها فیلمی از
انتظامی است كه عكسش روی دیوار دیده میشد. اتاق كار عزت الله انتظامی
كه در واقع اتاق خواب او هم بوده در كنار در ورودی خانه واقع شده است.
اتاقی كه میز كار و تخت آقای بازیگر در آن هست. انتظامی یادآور شد:
«همین جا كارهایم را انجام میدادم و میخوابیدم. زمانی كه سناریو یا
نمایشنامهایی دستم بود عادت به حفظ كردن نداشتم بارها آن را میخواندم
و یادداشت میكردم و برای نقش بیوگرافی مینوشتم و با خواندن مستمر همه
چیز نقش را پیدا میكردم. وی ادامه داد:بعد از دو ماه هنگامی كه روی
تخت میخوابیدم، دیالوگهای خودم و حتی شخصیتهای مقابلم را پشت سر هم
از حفظ میگفتم.»
آقای بازیگر خاطرنشان كرد: «صبحها بلند میشدم با ماشین «فولكسی» كه
داشتم پسر كوچكم را به مكتب «نوبخت»، رامین را به هنرستان موسیقی و
مجید را به تالار وحدت میرساندم و خودم هم به اداره تئاتر میرفتم. در
سالهای اخیر هم ساعت 8-9 شب میخوابم و هر روز ساعت 5 صبح بیدار
میشوم و ساعت 7 و نیم از خانه خارج میشوم. شنبه، سه شنبه و چهارشنبه
به موزه سینما می روم، یكشنبه خانه هنرمندان و دوشنبهها به خانه
تئاتر و پنجشنبه و جمعه را خانه هستم.»
انتظامی با اشاره به خانهاش كه قرار است به موزه تبدیل شود، ادامه
داد: «آقای مسجد جامعی پیشنهاد داد بعد از اینكه این خانه به موزه
تبدیل شد به اینجا بیایم و در این اتاق به عنوان دفتری برای كارهای
فرهنگی حضور داشته باشم. حتی هر 15 روز میتوان علاقمندان و دانشجویان
سینما را اینجا جمع كرد و آنها را راهنمایی كرد، لازم هم نیست مانند
كلاسهایی كه امروز هم زیاد شده است، پولی پرداخت كنند.»
آقای بازیگر ما را به اتاق دیگری راهنمایی میكند كه به قول خودش در
آنجا كتابهای دوران ابتداییاش را در كتابخانهای جمعآوری كرده است.
انتظامی گفت: «این كتابها را از دوران ابتدایی جمع كردم و بخشی هم
شامل سری كامل «كتاب كوچك» و«كلك» به موزه سینما اهدا كردم.»
در میان این آثار كتابی از پرویز دوایی با نام «ایستگاه آبشار» به
چشم میخورد كه این نویسنده آن را به استاد هدیه داده است و او هم
چهار ماه بعد پس از پایان مطالعه در زیر یادداشت دوایی نوشته است:
«درگیری دانشجویان و عشقهای پاك سنین نوجوانی بسیار قشنگ و پر
احساس نوشته شده و از نویسنده و دانشمند بزرگ سینمای ما همین هم
توقع میرفت». «سمك عیار»، «مرگ كثیف»،«اسناد موسیقی،تئاتر و
سینما در ایران»، «بامداد خمار» و سری مجله فرهنگی هنری «بخارا»
از جمله كتابهای این كتابخانه هستند. اتاق دیگر این خانه به همسر
انتظامی كه از او به عنوان همراه همیشگی زندگیاش یاد میكند،
اختصاص داشته است.
حیاط كوچكی هم در پشت خانه قرار دارد كه انتظامی درباره آنجا توضیح
داد: «پشت دیوار این حیاط، كوچه است و میتوان در گذاشت تا از دو طرف
رفت و آمد باشد و حتی میتوان خانه كناری را هم كه خالی است خریداری
كرد تا برای كارهای فرهنگی به این مجموعه اضافه شود. من در این خانه
خاطرات زیادی دارم و دوست ندارم از بین برود. میتوانم اینجا را متری
سه میلیون بفروشم و یا اگر پنج طبقه ساخته شود پنج واحد 150-160 متری
به من میدهند. اما دوست ندارم این اتفاق بی افتد. وی ادامه داد:
بچههایم هم احتیاجی ندارند و این خانه و وسایلش با موزه شدن ماندگار
خواهد شد و در نبودم میتواند یادگاری باشد.»
آقای بازیگر به ایسنا گفت: «شهرداری اینجا را دیده و تنها مانده كه
قیمتگذاری كنند و فكری به حال وسایلش شود. بهروز غریبپور قرار است
فضای داخل را طراحی كند و حتی گفتند اگر ستونها را محكم كنند
میتوانند طبقهای در بالا اضافه كنند تا به گالری و سالنی برای تئاتر
و سینما تبدیل شود. انتظامی با اشاره به خانه موزههای شهید مطهری و
شریعتی یادآور شد: من این خانهها را دیدهام. اما اینجا با توجه به
وسایل و عكسهای زیاد و قدیمی كه موجود است، میتواند بسیار غنی باشد.
چیزهایی در اینجا است كه در هیچ كجا نیست، مانند بروشورهایی از هنرهای
دراماتیك كه به تاریخچه این هنرها میپردازد و بسیار ارزشمند است. ضمن
اینكه خیلیها این كار من را پسندیدند.»
آقای بازیگر معتقد است: «برای اولین بار است كه در هنر و سینما چنین
اتفاقی میافتد و خانه، شخصی كه در هنر فعال بوده تبدیل به موزه
میشود.»
عزتالله انتظامی این دیدار سه ساعته را با جملاتی درباره فعالیت
بازیگریاش و روز ملی سینما به پایان رساند و به ایسنا گفت: «فعلاً
شرایط، مناسب كاركردن نیست و كارهایی كه پیشنهاد میشود باب میلم
نیست.من میدانم مردم چه میخواهند اما آنچه آنها میخواهند، دست من
نمیرسد تا برایشان بازی كنم و اگر وضعیت به همین شكل باشد ترجیح
میدهم دو سال دو سال بیكار بمانم.»
وی در بخش دیگری از سخنان پایانیاش گفت: «ما همه داریم به هم دروغ
میگوییم و مثل قدیم همدیگر را دوست نداریم و متاسفانه میخواهیم
یكدیگر را از بین ببریم.»
انتظامی همچنین برای ایسنا نوشت:«خوشحال هستم كه در تمام مدت 40 سال كه
با خانوادهام اینجا زندگی میكردم فقط به كارهای فرهنگی و هنری (سینما
و تئاتر) پرداختهام. آرزو داشتم برای موزه شخصی و فعالیتهای هنری
اختصاص پیدا كند. به امید خدا انشا اله».
باید منتظر ماند تا ببینیم چه وقت درب خانه شماره 28 كوچه شهید
احمدی قیطریه به عنوان خانه موزه عزت الله انتظامی به روی مردم و
علاقمندان آقای بازیگر سینمای ایران باز میشود.
از: ايسنا
|