مصاحبه با حسن شریعتمداری

در کنار نظام متجاسر ایران قرار نمی گیریم

امین ریاحی

بخش دوم این گفت و گو در ذیل می آید.

پرسش و پاسخ در این بخش حول سلاح هسته ای جمهوری اسلامی، حرکت های دموکراسی خواهانه مردم ایران، جنگ و واکنش نیروهای دموکراسی خواه می گردد.در بخش اول گفت و گو با آقای حسن شریعتمداری از او درباره مفاهیم استقلال، استعمار، امپریالیسم و جهانی شدن پرسیدم. آقای شریعتمداری معتقد است «روابط بین کشورها و بین موسسات بزرگ مالی معنای نوینی یافته است» و «جهانی شدن منافع کشورهای بزرگ و کوچک را به یکدیگر پیوند داده است». ایشان «نگاه امپراتورمآبانه» را عامل رقیب پنداشتن قدرت های بزرگ جهانی و بیگانه ستیزی ایرانی ها می دانند و معتقدند ما باید ضمن استفاده از جنبه های مثبت این غرور ملی «منافع ملی خود را در پرتو همکاری با غرب و کشورهای همسایه و هم قاره خود تعریف کنیم». چراغ آزادی: به اعتقاد شما کم هزینه ترین راه عملی که خطر جمهوری اسلامی هسته ای را دفع کرده و در عین حال فرایند دموکراتیزیشن ایران را پیش ببرد چیست؟

حسن شریعتمداری: اصولا روند دموکراتیزیشن ایران و بیگانه ستیزی این حکومت با یکدیگر در تضاد قرار دارند به طوری که هر چه دموکراسی در ایران پیش رود خصومت با خارجی کم تر می شود. نمونه بارز این واقعیت دوران خاتمی است که به مجرد این که کمی آزادی های سیاسی در کشور پدیدار شد سیاست خارجی ایران هم گفت و گو و تعامل با قدرت های بزرگ را در دستور کار خود قرار داد و این سیاست تا حد قابل قبولی هم نتیجه بخش بود و ایران را مقدار زیادی از انزوای بین المللی خارج کرد.

امروز هم وضع به همان گونه است اگر جامعه مدنی ما این نظام را تحت فشار قرار دهد و یک انتخابات آزاد بر فراز قانون اساسی یا رفراندوم در ایران صورت بگیرد این نظام توانی برای تولید سلاح هسته ای نخواهد داشت و دلیلی برای آن نخواهد یافت. برای این که خاصیت اصلی سلاح هسته ای این است که نظام را قادر به سرکوب دموکراتیزیشن داخلی می کند و نیروهای بین المللی را به دلیل ترسی که از سلاح اتمی جمهوری اسلامی دارند از حمایت حرکت های دموکراتیک در ایران باز می دارد. همچنین خاصیت دیگر سلاح اتمی قدرت نمایی در خارج مملکت است و این قدرت نمایی باعث می شود که روحیه ناسیونالیستی ایرانی تحریک شده و مردم ایران از خطاهای دولت بیشتر چشم پوشی کنند و بر گرد حکومت جمع شوند. جمهوری اسلامی به این دو دلیل سلاح اتمی را می خواهد، بنابراین هر کدام از این دلایل محقق نشود یعنی یا جامعه جهانی حکومت را مجبور کند که از سلاح اتمی چشم بپوشد یا روند دموکراتیزیشن به قدری پیش رود که این حکومت دیگر نتواند این حرکت را سرکوب کند سلاح اتمی برای رژیم اولویت درجه اول نخواهد بود و همچنین نخواهد توانست از سلاح اتمی در جهت سرکوب مردم در داخل و قلدرمنشی در روابط بین الملل استفاده کند.

چراغ آزادی: شما از پیش روی دموکراسی در ایران به عنوان مانعی در برابر دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای سخن می گویید این در حالی است که جمهوری اسلامی به سختی در برابر حرکت های دموکراتیک مقاومت می کند و بسیاری نسبت به آینده ایران در کوتاه مدت یا میان مدت ناامیدند و فکر می کنند در همین بازه زمانی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای دست می یابد. شما در این رابطه چه فکری می کنید؟ روند دموکراتیزیشن مد نظر شما چگونه باید پیش رود؟

حسن شریعتمداری: اولا فکر می کنم دسترسی جمهوری اسلامی به بمب چنان که تبلیغ می کند یا تبلیغ می کنند نزدیک نیست، به این دلیل که این حکومت هنوز قادر نیست تسلیحات خود را از خرابکاری و تهاجم حفظ کند و قدرت هایی که مخالف دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای هستند با عملیات خرابکارانه چه از طریق اینترنت و چه از طریق عواملی در داخل این روند را به تاخیر انداخته و موفق هم بوده اند و تحریم های بین المللی نیز به شدت پیشرفت این پروژه ها را کند و ناکارآمد کرده است. ثانیا تغییر نظام یا تغییر رفتار نظام نسبت به جامعه مدنی در درجه اول وظیفه ما مردم ایران است. این که ما ناامید شویم و چشم امید به دخالت خارجی بدوزیم صحیح نیست. هیچ نشانه ای از دخالت خارجی برای پیش برد دموکراسی در ایران وجود ندارد، آن ها همواره گفته اند که ما تغییر رفتار نظام را در رابطه با نظم بین المللی می خواهیم و از حقوق بشر تنها تا جایی دفاع کرده اند که افکار عمومی کشورهایشان به آن ها فشار می آورد. ما باید روی پای خود بایستیم و روی امکانات خود حساب کنیم و البته در کنار این کار باید نیروهای دموکراسی خواه از امکانات بین المللی به هر اندازه که شفاف و سالم عرضه می شود استفاده کنند، مانند استفاده از اینترنت و سازمان های غیر دولتی یا کمک گرفتن از سازمان های حقوق بشری و بین المللی برای تحت فشار قرار دادن این نظام. ولی در نهایت این مردم ایران هستند که تصمیم خواهند گرفت که زندگی ذلت بار و مرگ تدریجی را تحت لوای نظام دیکتاتوری ترجیح می دهند یا این که ریسک می کنند و به میدان می آیند و یک انتخابات آزاد بر فراز نظام را به این رژیم تحمیل می کنند.

با وجود این که پس از انتخابات ۸۸ افرادی که به خیابان ها آمدند منحصر به شهرهای بزرگ بودند و تعدادشان هم در یک مقیاس ملی خیلی زیاد نبود و سرکوب هم شدند آثار میان مدت و دراز مدت این حضور اختلافات اساسی در این نظام پدید آورد که امروز رقابت بین جناح هایی که در نظام باقی مانده اند را به حد تخریب یکدیگر و ریزش درونی غیرقابل کنترل رسانده است. اگر مردم بیشتر همت کنند و بیشتر فشار آورند مسلما این نظام نخواهد توانست دوام آورد. ما باید این را در نظر داشته باشیم که درست است که مردم ما زندگانی را بیشتر قدر می نهند و مثل مردم سوریه یا لیبی حاضر نیستند که تک تک کشته شوند و باز هم به میدان بیایند ولی نظام های سیاسی ما هم در طول تاریخ هیچ کدام نظام لیبی یا بشار اسد و صدام حسین نبوده اند که تا پایان بایستند. چهار شاه آخر ما در خارج از مملکت فوت کردند و دفن شدند، بر این اساس می توان گمانه زنی کرد که هم چنان که آقای خمینی در لحظه آخر جام زهر نوشید آقای خامنه ای هم در انتها جام زهر می نوشد. حکومت های ما مانند رژیم های بشار اسد و معمر قذافی آن درجه از استفامت را در برابر فشار جامعه مدنی و جامعه بین المللی ندارند و تجربه نشان می دهد که تسلیم خواهند شد.آخآ

چراغ آزادی: در صورتی که جمهوری اسلامی در آستانه رسیدن به بمب هسته ای باشد و دنیای آزاد تصمیم به حمله به این حکومت را بگیرد شما به عنوان یک شهروند ایرانی جهان چه نقشی را برعهده می گیرید؟

حسن شریعتمداری: اولا به سوالات فرضی نمی توان جواب دقیق داد، پاسخ شما بسته به این است که کی و چگونه حمله صورت گیرد و چه کسی و تحت چه شرائطی آغازگر حمله باشد. این که کشوری مانند اسرائیل ماجراجویی کند و بخواهد به ایران حمله کند واضح است که مخالفت هر ایرانی را به دنبال دارد چرا که دولت کنونی اسرائیل از هیچ کدام از قوانین و مقررات بین المللی تبعیت نمی کند و خود عامل مهمی در تشنج های موجود در خاورمیانه است. من امیدوارم که ما مجبور به انتخابی دردناک بین وبا و طاعون یعنی تجویز حمله به کشور عزیزمان  و یا ایستادن در کنار آقای خامنه ای نشویم که انتخاب بسیار مشکلی است. زیرا در صورتی که جمهوری اسلامی به قدری خیره سری و ماجراجوئی کند که سازمان ملل متحد تنها راه حفظ صلح بین المللی را پس از طی کلیه مراحل قانونی و اخطارهای لازم حمله به این نظام بداند، آن هم حمله متوازنی که هدفش این باشد که این خطر را دفع کند نه این که همه ایران را از بین ببرد، تصمیم گیری برای هر ایرانی دلسوز و وطن خواهی بسیار مشکل می‌شود. ما علاوه بر وظائف  شهروندی وظیفه ای جهانی نیز در راه حفظ صلح جهانی داریم و نباید هیچ بهانه ای ما را در کنار نظام متجاسری قرار دهد که هیچ یک از پیشنهادهای سازمان ملل را قبول نمی کند و با وجود خودداری جهان از حمله به ایران هر روز سران و سردارانش دنیا را به جنگ و مقابله تهدید می کنند. ما همه در چنین وضعیت فرضی و دشواری باید فکر کنیم که آیا قبول مرجعیت و مشروعیت یک نهاد بین المللی که در آینده هم نهاد مشروع و قدرتمندی خواهد بود و حکومت آتی مجبور به تعامل با آن و پذیرش مرجعیت و مشروعیت آن است برای ما اساسی است یا در کنار آقای خامنه ای و جنگ طلبان نظام ایستادن. ما یک صدای سوم هستیم. صدائی که ضد جنگ است و صلح می خواهد. ما نباید اجازه دهیم که این نظام ما را به سوی جنگی ناخواسته بکشاند. جنگی که مطابق با اراده و منافع ملت نیست. ولی در غرش توپها و تانک ها صلح طلبی معنای دیگری خواهد داشت که فقط در شرائط ویژه آن زمان مشخص می‌شود و از قبل قابل پبش بینی نیست ولی بطور قطع هر معنائی بیابد معنای آن دشمنی با صلح جهانی و ایستادن در کنار جنگ طبان جمهوری اسلامی نخواهد بود.

چراغ آزادی: با این فرض که جمهوری اسلامی به بمب دست یابد و جامعه جهانی هم واکنش نظامی نشان ندهد، صحنه سیاسی داخل ایران را چگونه می بینید؟

حسن شریعتمداری: حتی دسترسی به بمب از طرف جمهوری اسلامی، ایران را به کره شمالی تبدیل نخواهد کرد. ما یک جامعه مدنی پویا هستیم و چنان سطحی از فرهنگ داریم که اطاعتی را که در مذاهب کنفوسیوسی بین اتباع و حکومت معمول است برای ما غیرقابل پذیرش می سازد. بنابراین حتی دسترسی به بمب در داخل کشور ما را زیاد تحت فشار نخواهد گذاشت، امکان زیادتر شدن فشارها به جنبش سیاسی و مدنی خیلی بیش از امروز وجود ندارد. آنچه که مهم است این است که دسترسی به بمب کشور ما را با خطرات بین المللی بسیار بزرگی مواجه خواهد کرد. منطقه خاورمیانه را به زرادخانه هسته ای تبدیل خواهد کرد چرا که دیگران هم همین بمب هسته ای را خواهند خواست و دسترسی رهبران خاورمیانه که اغلب رهبران ماجراجویی هستند به بمب هسته ای خطر بزرگی را برای صلح جهانی و صلح منطقه در پی خواهد داشت و صلح جهانی را به خطر می اندازد. این چیزی است که هیچ انسانی آن را روا نمی دارد چرا که ممکن است به جنگ جهانی دیگری منجر شود.

 

 

 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به متفرقه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران