بازگشت به صفحه اول

 
 
 

 نهضت مقاومت ملی ايران

بنيانگذار دکتر شاپور بختيار

National Movement of the Iranian Resistance

NAMIR

founded by Chapour Bachtiar

 

بيانيه نهضت مقاومت ملی ايران

بمناسبت چهاردهمين سالگرد ترور دکترعبدالرحمن برومند

 

چهارده سال پيش، روز پنجشنبه 29 فروردين 1370 ، دکتر عبد الرحمن  برومند رئُيس هياُت اجرائُيه نهضت مقاومت ملی ايران بدست فرستادگان مزدور و جنايتکار مسُولين  رژيم جمهوری اسلامی  بقتل رسيد. در طول اين مدت از صفات و شخصيت بر جسته سياسی و اجتماعی برومند بار ها ياد آوری شده و عنصر پاک تفکر آزاديخواهی و منش انسان دوستی وی مورد تجليل قرار گرفته است. صفاتی که عناصرش در مقابل عناصرو ماهيت کسانی قرار دارد که در آنروز در مقام مسوُليت های بالای نظام جمهوری اسلامی قرار داشتند و امروز نيز،  هر چند با تفاوتهايی در جايگاه خويش زمام امور دستگاه فقاهتی را در دست دارند.

مقايسه تفکر و راهی که برومند رفت و آنچه را که گفت و کرد با افکار و راه و آنچه را که اينان ميگويند و ميکنند نشانه بارزی است بر اينکه چرا ستاد فرماندهی جنايت پيشه قتل های زنجيره ای مخالفين سياسی حکام آنروز و کنونی راهی جز کشتن برومند نيافت.

از دکتر برومند يار صميمی  و پا بپای بختيار بزرگ و رهرو دلباخته به مصدق هر چه به نيکويی ياد آوريم کم گفته ايم، اينست که کافيست بدين مناسبت به چند نکته اشاره  کنيم و بدين منظور مخاطب ما ملت شريف ايران و تاريخچه ارزنده مبارزاتش عليه  ديکتا توری هاست.

بعلاوه و بخصوص  روی سخن ما  با نسل جوان عزيزی است که با الهام از گنجينه آرمان های سياسی نهضت ملی اير ان به رهبری مصدق و شناسا يی و ارزيابی دقيق و روشن از وقايع بهمن 57 و دريافت آوای هشدار بختيار در آن ايام طوفانی و آشوب، در جستجوی  وسيله رسيدن به مقصود است.

گفتنی است که با گذشتن  بيش از  يکربع قرن از حاکميت استبداد دينی در ايران، تقلاهای مبلغين  وتار يخ نويسان دستگاه فقاهتی بمنظور تحريف نهضت ملی نه تنها به نتيجه مطلوب آنها نرسيده ، بلکه همانطور که انتظار ميرفت اثر معکوس نهاد در وجدان آگاه ملت بزرگ ايران جايی برای حاکميت شريعت، و لايت و فقاهت  نماند.  در مقابل مشعل ابدی بالای بام احمد آباد خانه هر ايرانی ملی گرا را روشن  نگهداشت و فرياد هشدار بختيار بالا خره بگوش دل نشست و جدايی ديانت از حاکميت شعار و خواست عمومی شد.

امروز يک اکثريت عظيم از نيروهای سياسی ملی جامعه و بالا خص نسل جوان آن بضرورت جدايی ديانت از حاکميت بعنوان يکی از اصول ضروری رسيدن به حاکميت ملی و دموکراسی در ايران پی برده  است و آنرا ميطلبد. اصلی که در حکومت های دموکراتيک درکنار اصل تفکيک قوای سه گانه تبديل به امری بديهی شده است. امری که معماران تنگ نظر جمهوری اسلامی بدان توجه نداشتند  و در حال حاضر که بشريت هر روز شاهد فروپاشی – يکی پس از ديگری-  نظام های ديکتاتوری است بازرهروان آنها با سر سختی و بی تو جهی به خواست ملت، که از ما هيت تفکر آنان سر چشمه ميگيرد ،  تقلا ميکنند که به بهای دچار کردن مملکت با خطرات جدی بيشتر به عمر اين نظام مخالف و مغاير با آزادی و حفظ و احترام به حقوق بشر ادامه بدهند.

از ميان بلا يا و مصائبی که دستگاه فقاهتی در طول 26 سال عمر خيانت بار خود بر ملت و مملکت وارد آورده وجديد ترين انها يعنی تهديد به گسترش تکنولوژی استفاده از انرژی اتمی به ساخت تسليحات هسته ای با ا دعای استقلال طلبی و بر خور داری از حق مساوی با سايرين، بازی ماجراجويانه ای  و خطرناکی است  که سر دمداران اين دستگاه در پيش گرفته اند.

اختلاف فاحش ميان احتياجات مملکت و تعيين اولويت ها يعنی ضرورت بکار بر دن سر مايه مملکت بمنظور مبارزه با بيکاری که ارقام سرسام آور آن از طرف رژيم انتشار مي يابد و يا ترميم اوضاع فلاکتبار آموزشی - بعنوان دو نمونه -  و بباد دادن سر مايه ملی بمنظور تاُمين مخارج هنگفت تسليحات اتمی از يکطرف و تفاوت ميان تقلاهای ديپلما سی مخفيانه برای سازش با سياست های طرفدار خشونت خارجی بمنظور ادامه حکومت بر ايران ،احتمال خطر ارجاع  مسآُله ايران به شورای امنيت سازمان ملل متحد و تحريم اقتصادی  که نمونه عراق و قربانی شدن 500 هزار کودک در مدت 12 سال تحر يم اقتصادی را در خاطره ها زنده ميکند، حمله نظامی اسرائيُل – نيو يورک تايمز 14 آوريل 2005‏‏ ابرازات آريل شارون -  يا حمله نظامی  آمر يکا به ايران را تشديد نموده وشانس به نتيجه رسيدن  ديپلماسی معقول  برای حل مساُ له را به حد اقل رسانده است.

سياست رژيم  جمهوری اسلامی در مورد چگونگی بکار گرفتن انرژی اتمی بازی جاهلانه ای با آتش است که دودش هرچه باشد بچشم ملت خواهد رفت،  آتشی که خاکسترش در کنار ويرانه هايی که دستگاه  استبداد دينی در مملکت بوجود آورده  باقیِ خواهد ماند.

 اينست که ملت ايران  با آگاهی فريب ادعا های دروغين  و تبليغات مزورانه  سردمداران  رژيم را  نمی خورد و صلح  دائمی در منطقه  وايجاد روابط حسنه بر پايه حفظ منافع متقابل با دنيای آزاد را می طلبد.

 دکتر بختيار  در آخر ين سخنرانی علنی خود که در مراسم بزرگداشت برومند روز شنبه 6 ارديبهشت 1370 ايراد کرد، گفت:

"  ما بار ها گفته ايم و نوشته ايم که همسايگان ما با يد اطمينان حاصل کنند که ايران نه ژاندارم خليج فارس خواهد شد ونه تحمل ژاندارم خارجی را خواهد کرد. ..... با يد برغم اختلافات در جزئُيات  وسليقه ها بی توجه به طرح قلدران خارجی  ومزدوران داخلی آنها برای استقرار  يک رژيم ملی گرا و دموکراتيک در کشورمان تلاش کنيم. با يد امروز بيش از هميشه ، توجه داشته باشيم  که افسانه آخوند های معتدل يعنی افرادی که هم خود را پيرو مکتب خمينی ميدانند وهم خود را به سياست خارجی  ضد خمينی فروخته اند ، برای فريب ما ساخته و پرداخته شده است و  قابل اعتماد نيست. با يد ايمان داشته باشيم که فقط رژيم دموکراسی برای ما راه حل منطبق با منافع کشورمان است . ... تجليل عمومی و همصدايی  که از برومند شده و ميشود پاسخ فدا کاری و از خود گذشتگی تحسين آفرينی است که او برای فروزان نگاه داشتن شعله مقاومت ومبارزه از خود نشان داد، برو مند در راه عظمت ايران مرد و مطمئُن بود که ايران هرکز نخواهد مرد". 

                                                        ايران هرگز نخواهد مرد

هياُ ت اجرايُيه نهضت مقاومت ملی ايران

                                                      27 فروردين 1384 برابر با 16 آوريل 2005

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه