بازگشت به صفحه اول

از شرق

 
 
 

خاطرات حسين شاه حسينى از فعاليت هاى زنده ياد آيت الله آقا سيد رضا زنجانى
اصحاب شب  هاى دوشنبه

پروين بختيار نژاد
159003.jpg
مرحوم آيت الله آقا سيد رضا زنجانى از روحانيون عالى مقام و روشنفكر شيعه بود كه عمر طولانى خود را در راه مبارزه عليه استبداد و استعمار صرف كرد. براى آشنايى با فعاليت هاى آن مرحوم مصاحبه اى انجام داده ايم با آقاى حسين شاه حسينى كه از ياران نزديك آن مرحوم در طول سال هاى سخت مبارزه بوده است.
•••
• در آغاز گفت وگو، بگوئيد چه زمانى با آيت الله زنجانى آشنا شديد؟
من قبل از اينكه با آيت الله زنجانى آشنا شوم از طريق پدرم با آيت الله كاشانى آشنا شدم و او را مبارز ملى و مذهبى مى دانستم. در آن موقع ايشان هيات علمى تهران را به همراه آيت الله زنجانى و آيت الله رضوى قمى تشكيل دادند. در آن موقع اكثريت روحانيت بر اين عقيده بودند كه در سياست دخالت نكنند. ولى اين افراد عناصر صاحب نظر در امور سياسى بودند و جامعه اصناف و بازرگانان نيز به حمايت از دكتر مصدق مبادرت و همكارى با هيات علمى تهران نمودند. البته ورود آنها در حوزه سياست با اين پيش شرط بود كه در امور سياسى نظارت مى كنيم، نه مداخله در امور اجرايى آن. آنها در مورد كابينه ساعد، رزم آرا و هژير بر اين عقيده بودند كه در ايران آزادى وجود ندارد، نظر مساعدى به اعضاى كابينه آنها نداشتند و مجلس را يك مجلس دولتى مى دانستند و معتقد بودند كه در انتخابات، مردم بايد شركت كنند، صاحب نظر باشند و هيات علمى تهران، اعلاميه هايى در جهت حمايت از مصدق نوشتند. مصدق هم ميتينگ هاى خود را در مسجد شاه مى گذاشت و كاشانى نيز در اعلاميه هاى خود، مردم را تشويق به شركت در اين ميتينگ ها مى كرد. همين طور نماز هاى سياسى به رهبرى خود كاشانى در جواديه تهران برگزار مى شد كه وجه سياسى آن نمازها قوى تر از جنبه مذهبى آن بود. فعاليت هيات علمى آنقدر چشمگير بود كه بقايى، مكى و حائرى زاده نيز كه جناح اقليت مجلس پانزدهم شوراى ملى بودند و نقش اساسى در ملى شدن صنعت نفت داشتند، كه البته اين كار موكول به دوره شانزدهم شد مايل به همكارى با آن هيات علمى بودند.
اين همكارى ها همين طور ادامه داشت تا جايى كه حزب زحمتكشان ملت ايران، حزب پان ايرانيست ها و جمعيت خداپرستان سوسياليست به رهبرى محمد نخشب كه داراى انديشه نوگرايانه مذهبى بود، رسماً همكارى خود را با آنها آغاز كردند. پيروزى در انتخابات شانزدهم مجلس شوراى ملى در آغاز با ابطال انتخابات آغاز شد و سپس وكلاى واقعى به مجلس رفتند و دكتر محمد مصدق نيز به عنوان نخست وزير انتخاب شد. هنگام انتخاب نمايندگان مجلس شوراى ملى، بسيارى از روحانيون در انتخابات شركت كردند و كانديداى نمايندگى شدند و روحانيت رسماً وارد صحنه سياسى كشور شدند و در بين طبقه روشنفكر و تحصيلكرده نيز تمايل به همكارى با روحانيت ايجاد شد و اين فضا را همان هيات علمى تهران ايجاد كرده بود. در اين شرايط دو جريان شكل گرفت: جريان اول، روحانيت و اصناف و بازرگانان. جريان دوم، تحصيلكردگان و روشنفكران. پس از حضور مصدق در دادگاه لاهه، اختلافاتى بين كاشانى و مصدق رخ داد، هيات علمى تهران جلسات متعددى براى رفع كدورت بين كاشانى و مصدق برگزار كردند و تا حدودى هم موثر بود. اما اطرافيان آيت الله كاشانى اختلافات را دامن مى زدند.
•لطفاً از دلايل اختلافات بين كاشانى و مصدق بگوئيد؟
آيت الله كاشانى بر اين نظر بود كه دكتر مصدق از افرادى كه در جريان ملى شدن صنعت نفت فعال بودند، بايد بيشتر استفاده مى كرد. كاشانى معتقد بود كه وزارت اوقاف بايد زير نظر روحانيون باشد ولى مصدق بر اين عقيده بود كه اوقاف بايد زير نظر دولت باشد ولى روحانيون مى توانند بر آن نظارت كنند. توصيه هاى كاشانى روزبه روز زيادتر مى شد كه بيشتر آن توصيه ها از نظر مصدق قابل اجرا نبود. اينها باعث شد كه مصدق به اين نظرات اعتماد نداشته باشد. در ضمن كاشانى بر اين نظر بود كه مصدق به هنگام سفر به دادگاه لاهه بايد از بين روحانيون نيز هياتى را به همراه خود مى برد. عده اى كه به حاكميت نزديك شده بودند و كاشانى را به عنوان رئيس مجلس انتخاب كردند، هيات علمى تهران در ديدارى با آيت الله كاشانى به او پيشنهاد كردند: همان طور كه شما در دوره هاى قبل انتخاب مى شديد، ولى به مجلس نمى رفتيد، اين بار هم وارد مجلس نشويد و اجازه دهيد نماينده مصدق، دكتر عبدالله خان معظمى رياست مجلس را به عهده گيرد. ولى فرزندان وى ممانعت كردند و او را تشويق به حضور در جايگاه رياست مجلس شورا مى كردند. آيت الله زنجانى، رضوى قمى و حائرى از اين زمان به بعد با حفظ احترام كاشانى، از مصدق و نهضت ملى ايران حمايت كردند و از كاشانى جدا شدند.
• پس از اين جدايى، آيت الله زنجانى فعاليت هاى خود را چطور ادامه داد؟
آيت الله زنجانى پس از ۲۸ مرداد، اصحاب شب هاى دوشنبه را در تهران در منزل آقاميرزا رضوى قمى در پاچنار به راه انداخت. در اين شرايط روحانيون نوانديشى مثل گلزاده غفورى و آيت الله مطهرى وارد ميدان شدند. پس از ۲۸ مرداد، آيت الله زنجانى اعلاميه اى به طرفدارى از مصدق داد و فرداى آن روز نيز راهى زندان شده كه در زندان مكاتباتى با دكتر فاطمى كه در سلول كنارى وى بود، برقرار كرد.

159075.jpg

• پس از ۲۸ مرداد، آيت الله زنجانى چه فعاليت هايى داشت؟
آيت الله زنجانى پس از كودتا، چندين نوبت از جمله ۵/۲ ماه، ۵ ماه و ۹ ماه را در زندان گذراند و سپس به زنجان تبعيد شد. من به همراه داريوش فروهر به دفعات به ديدن ايشان رفتيم، وى هم از نظر مالى و هم از نظر فكرى در نهضت نوپاى مقاومت ملى موثر بود. زنجانى قرآنى را كه از پوست چرمى بود به مصدق هديه كرد و براى مصدق چنين نوشت: «من اين قرآن را به دكتر محمد مصدق رهبر تمام مردم و مخلوقى كه مورد ظلم و تعدى قرار گرفته اند، مى دهم كه از مفاهيم آن در اين راه استفاده نمايند.» نامه هاى زنجانى به وسيله خود من به دست مصدق مى رسيد. من به دهات مجاور احمدآباد مى رفتم و يك باغچه كه به باغ انگورى معروف بود، در كنار قلعه احمدآباد بود كه مصدق مجاز بود در آن باغچه قدم زند، به آن باغ مى رفتم، دو بار نامه را به ايشان دادم و پاسخ نامه ها را براى آيت الله زنجانى مى آوردم. پس از ۲۸ مرداد تشكيلات نهضت مقاومت ملى توسط زنجانى به راه افتاد. براى دكتر فاطمى از طرف ايشان وكيل گرفته شد. وكلاى دكتر مصدق نطق هاى خود را در منزل زنجانى مى نوشتند و هزينه آنها از طرف ايشان تامين شد. كمك به خانواده زندانيان سياسى يكى ديگر از فعاليت هاى او بود. نشريه مخفى «راه مصدق» توسط ايشان منتشر شد. سرپرستى پسر و خانواده دكتر فاطمى را به عهده گرفت. به هر ترتيب زنجانى به مشورت با مردم و اهميت نظرات و مطالبات آنها به شدت معتقد بود.
• در دهه ۵۰ جرياناتى در ايران شكل گرفت، تشكيل سازمان هاى چريكى، ظهور شريعتى و مطهرى در عرصه فرهنگى، سياسى و تولد جريانات ديگر سياسى. ايشان چه نظرى راجع به اين جريانات و افراد داشتند؟
آيت الله زنجانى كاملاً شريعتى و فعاليت هاى او را در حسينيه ارشاد تائيد مى كرد و شيوه اى را كه مرحوم شريعتى پيش گرفته بود، قبول داشت. در آن زمان آقاى شيخ حسين لنكرانى در تهران برنامه اى درست كرده بود، تحت عنوان «ولايتى ها». آنها عليه مرحوم شريعتى موضع گيرى مى كردند و بعضى مواقع جلوى حسينيه ارشاد هم مسائلى پيش مى آمد. من به همراه برخى دوستان مهمانى تشكيل داديم كه آقا شيخ باقر نهاوندى، شيخ قاسم اسلامى، حاج سيدرضا زنجانى، حاج سيدابوالفضل زنجانى و مرحوم طالقانى به آن مهمانى آمدند. در آن مهمانى آقاى شيخ حسين لنكرانى به آيت الله زنجانى گفت: اين جوان موضوعاتى را مطرح كرده و من مستنداتى دارم كه او تحريك شده از طرف وهابى ها است. در جواب او هم آقا سيدرضا زنجانى و مرحوم طالقانى گفتند: ما با آثار و نوشته هاى آقاى شريعتى آشنايى داريم. عده اى شما را تحت تاثير قرار دادند. در آن جلسه آقاى زنجانى نظرات آقاى لنكرانى را تعديل كردند، چرا كه او معتقد بود كه ايشان تحت تاثير و با هزينه وهابى ها اين كتاب ها را نوشته و اين سخنرانى ها را انجام داده است.
•آيا آقاى زنجانى با آيت الله طالقانى هم ارتباط داشتند؟
ارتباط داشتند. البته وجاهت آيت الله زنجانى در حوزه هاى علميه خيلى بيشتر از مرحوم طالقانى بود، ولى طالقانى هم در عرصه سياسى بيشتر از ايشان مطرح بود. نكته ديگرى كه الان به يادم آمد، اين است كه عده اى مى گفتند نماز خواندن شريعتى مثل وهابى ها است. آقاى على بابايى پيش من آمد و گفت كه كارى كنيم. ما با اطلاع آيت الله زنجانى آمديم يك تعداد زيادى از خانم هايى را كه از گردانندگان جلسات مذهبى بودند، دعوت كرديم كه از آن تعداد زياد حدود ۳۰ نفر دعوت ما را قبول كردند و به مهمانى ما آمدند. باز در آن مهمانى آيت الله زنجانى، آقا شيخ على اصغر مرواريد، مرحوم محمدتقى شريعتى و خود مرحوم شريعتى را هم دعوت كرديم، ناهارى داديم، بعد از ناهار برنامه نماز را برپا كرديم و آن خانم ها به چشم خود وضو گرفتن و نماز خواندن شريعتى و پدرش را ديدند و به آنجا رسيدند كه شنيده هاى آنان دروغى بيش نبوده است. خلاصه آنكه هم آيت الله زنجانى هم برادرش ابوالفضل زنجانى و هم آن بخش تحصيلكرده حوزه علميه قم كه ما با آنها ارتباط داشتيم، بر اين عقيده بودند كه مطالب و نظرات شريعتى، مطالبى تحقيقى، استخوان دار و واقعى است. مورد ديگرى كه الان به خاطرم آمد، اين است كه عده اى نزد آيت الله زنجانى رفته و گفته بودند كه با كلاه شاپو كه نمى شود، تفسير قرآن گفت. زيرا پدر مرحوم شريعتى زمانى كه تهران بودند، جلسات تفسير قرآن داشتند كه آيت الله زنجانى به آنها گفت: آقا همه جور مى شود تفسير قرآن گفت. اگر شما ديديد زنى هم تفسير قرآن مى گويد، به تفسير مراجعه كنيد، نه به فرد آن. همان طور كه گفتم زنجانى يك مذهبى معتقد و روشنفكر بود. باز نكته ديگرى كه شايد براى شما هم جالب باشد، آنكه بعد از ۲۸ مرداد تنها كسى كه حاضر شد با سران حزب توده وارد مذاكره و گفت و گو شود، آيت الله زنجانى بود. در آن موقع توده اى ها ابراز تمايل كردند كه با رهبرى نهضت مقاومت ملى مى خواهيم گفت و گو كنيم، در آن موقع هيچ كس حاضر به چنين كارى نشد، فقط زنجانى به دليل اعتقادش به  گفت و گو حاضر به اين كار شد.
•در نشريه راه مصدق چه كسانى قلم مى زدند؟
آيت الله زنجانى برخى وزراى دولت مصدق و عبدالله خان  معظمى كه هم مى نوشت و هم كارهاى چاپ را انجام مى داد و خود من هم مطالب آماده را به دست عبدالله خان معظمى مى رساندم و سه روز بعد نشريات آماده را تحويل مى گرفتم و به دست آيت الله زنجانى مى رساندم.
•اين نشريه تا چه سالى چاپ شد؟
مكتب مصدق هشت شماره به چاپ رسيد و راه مصدق ۱۲ شماره منتشر شد. بعد چاپخانه لو رفت، من بازداشت شدم، پس از من فرد ديگرى هم بازداشت شد و چاپ نشريات متوقف شد. تا اينكه نهضت آزادى تشكيل شد، احزاب و سازمان هاى ديگر تشكيل شدند، از آن سال نشريات و كتب آن احزاب و سازمان ها منتشر شد.
•آيت الله زنجانى در مقطع انقلاب هم در قيد حيات بودند، نظرشان در مورد انقلاب چه بود؟
ايشان كاملاً در جريان همه تغيير و تحولات بودند، برخى از رهبران انقلاب هم در ارتباط با آيت الله زنجانى بودند. روزى كه قرار بود مرحوم امام خمينى وارد ايران شوند، آقايان بهشتى و مطهرى صبح زود نزد آيت الله زنجانى آمدند و به همراه حاج  سيدابوالفضل زنجانى به استقبال امام خمينى رفتند.
•بعد از انقلاب ايشان تمايل به كارهاى اجرايى داشتند؟
خير، ايشان هميشه بر اين عقيده بودند كه ما مى توانيم ناظران خوبى باشيم، نه مجريان خوب. بعدها هم خيلى متاثر از اين مورد بود كه دخالت برخى آقايان در امور به اسلام لطمه زده است و مرتباً هم در اين مورد تذكر مى داد. ملاقاتى با افراد روحانى داشت و تذكر مى داد كه اينقدر در امور مداخله نكنيد، ولى تذكرات ايشان موثر واقع نشد. در اين سال ها ايشان به شدت بيمار شدند و يك روز صبح زود كه من هم در منزل آيت الله زنجانى بودم، حاج  احمدآقا خمينى به همراه آقاى خلخالى براى عيادت از طرف آيت الله خمينى به منزل آيت  الله زنجانى آمدند. وقتى وارد شدند ايشان خواب بودند و ملحفه را بر روى صورت خود كشيده بودند. وقتى آنها وارد شدند، در جواب سلام و احوالپرسى آنها گفت: آمدى جانم به قربانت ولى حالا چرا؟ دوباره ملحفه را به صورت خود كشيد و به خواب رفت

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به نهضت ملی