|
|
|||
پيشنهاد رفراندم عباس اميرانتظام
پايه کار برای جمهوریخواهان پيشنهاد دوازده مادهای رفراندم آقای عباس
امیرانتظام هرچند تا کنون بحث و گفتگوی زیادی بصورت باز و در سطح انتشارات
عمومی دربارهی آن صورت نگرفته است ولی پیام محکم و صمیمانه آن در محافل
سیاسی مختلف خارج از کشور مورد احترام همگان قرار گرفته است. حضور شخصیت
برجستهای چون امیرانتظام وزن و موقعیت ممتازی به این پیشنهاد ملی میبخشد و
بآن مقبولیت عام میدهد.
دکترمحسن قائم مقام – نیویورک mgg19@Columbia.Eduيكشنبه ٢ اسفند ١٣٨٣ پيشنهاد دوازده مادهای رفراندم آقای عباس امیرانتظام در ماه پیش انتشار یافت. هرچند تا کنون بحث و گفتگوی زیادی بصورت باز و در سطح انتشارات عمومی دربارهی آن صورت نگرفته است ولی پیام محکم و صمیمانه آن در محافل سیاسی مختلف خارج از کشور مورد احترام همگان قرار گرفته است. چه در این زمان گروههای مختلف سیاسی با نهایت علاقه این پیشنهاد تاریخی را موضوع مورد بحث و گفتگوهای میان خود نمودهاند. و باید گفت که مایه و اساس بسیار قوی و زنده بودن پیشنهاد امیر انتظام بحدی است که تا وقتی جا برای طرح موضوع رفراندم باقی است این پیشنهاد موضوع روز خواهد بود. امیر انتظام در سال پیش شجاعانه پیشنهاد رفراندم خود مبنی بر "جمهوری اسلامی آری یا نه" و سؤالات بعدی آن پیرامون "مجلس مؤسسان" را انتشار داد و پیشنهاد دوازده مادهای حاضر در تکمیل آنست. حضور شخصیت برجستهای چون امیرانتظام وزن و موقعیت ممتازی به این پیشنهاد ملی میبخشد و بآن مقبولیت عام میدهد. عباس امیر انتظام که امروز بصورت یک قهرمان ملی شناخته شده است در ٢٦ سال پیش رشیدانه در برابر جمهوری اسلامی ایستاد و بخاطر کوشش دلاورانهاش در حهت برچیدن مجلس خبرگان تا به امروز در زندان مستبدین مذهبی باقی مانده است. پیشنهاد دوازده مادهای جدید امیرانتظام چند ماهی پس از انتشار "فراخوان ملی رفراندم" بیرون آمد و درفضای تیره و تار بحث و جدال و روند نامناسب "فراخوان" نور امیدی برای زنده ماندن و حرکت درست "فکر رفراندم" گردید. "فراخوان رفراندم" با وجود آنکه به امضای تنی چند از مبارزان باارزش نهضت آزادیخواهی و دمکراسی در ایران رسیده بود و نیز "فکر رفراندم" مورد قبول اکثریت بزرگی از روشنفکران میتوانست قرار گیرد در عمل با در کنار گرفتن سلطنت طلبان که هنوز ٢٨ مرداد را قیام ملی میدانند و پنجاه سال تعطیل مشروطه در دوران پهلویها را بفراموشی سپردهاند، مورد سؤال بسیاری از روشنفکران در خارج از کشور فرار گرفت و در عمل از حرکت بازماند. در مطالعه سرآغاز متن "فراخوان رفراندم" مشاهده میکنیم که از تجربه ٢٦ سال گذشته صحبت میکند ولی از پنجاه سال دوران استبداد و تجاوز به حقوق بشر پیش از آن، که مارا باین ورطه ظلمت کشاند، سخنی در میان نیست! بدگمانیها به روند "فراخوان" زمانی شدت یافت که مهره اصلی سازش با سلطنتطلبان در انجام "فراخوان رفراندم" طی مصاحبههائی در نشریات امریکائی، بعنوان صاحب کار خبر یکپارچگی و فراگیر شدن "فراخوان رفراندم" را در اختیار سیاستمداران علاقهمند امریکائی قرار داد که اقدامی بسیار مظنون و هراس برانگیز بود. موضوع جدا کردن سلطنت طلبان از صف امضا کنندگان "فراخوان" به معی نفی حق رأی ایشان در رفراندم نیست. چه اظهار نظر و حق رأی بخصوص در مورد رفراندم از حقوق مسلم و طبیعی هر شهروند ایرانی است. ولی از آنجا که ما جمهوریخواهان هم حق داریم و هم وظیفه داریم که مردم را بسوی جمهوریخواهی بکشانیم و مؤکدأ آشکار نمائیم که آنچه بنام جمهوری بر مردم ما مسلط ساختند فریبی بیش نبود، حضور سلطنت طلبان در کنار ما، ما را در انجام وظیفهای که در آگاه ساختن مردم به جمهوری داریم باز میدارد. شعار "امروز فقط اتحاد " سلطنت طلبان جلوی هرگونه صحبت از گذشته، که برای شناخت آینده ضروری است، را میگیرد. علیهذا متن تقاضای رفراندم باید بشکلی نوشته شود تا اگر سلطنت طلبان آنرا امضا نمایند دیگر "دریغاگوی" دوران سیاه گذشته بحساب نیآیند. و اگر هنوز تکرار گذشته را در سر میپرورانند میتوانند در صف خود بجا ایستند و نظرات خویش را بمردم تبلیغ نمایند! و احیانأ بموقع خود در پای صندوقهای رأی بروند و به آنچه معتقدند رأی دهند. چه دلیلی وجود ندارد که ایشان در کنار ما باقی بمانند و ما در عمل معرف ایشان در جامعهای باشیم که افراد مورد ستایش ایشان در آن جامعه جنایت کردهاند! از سوی دیگر در دنباله مطالب بالا لازم است که اضافه شود که دفاع محافل امريکائی از رفراندم در ایران معنی بد بودن و کنار رفتن از موضوع رفراندم بآن دلیل را بما نباید الغا نماید، مگر آنکه همچنانکه گذشت آنها که خود را "صاحب کار" میدانند بخواهند در روند رفراندم در نقش قیم مردم یا "امضا کنندگان"، بدون آگاهی ایشان، با امریکا یا هر کشور دیگری بمذاکره به نشینند. "مذاکره" در هر زمینهای با دولتها و سازمانهای جهانی از حقوق گروهها و سازمانهای مسؤل سیاسی میتواند باشد بشرطی که در خدمت مردم و با اطلاع مردم و یا نمایندگان منتخب ایشان صورت پدیرد. در این احوال حضور "پیشنهاد رفراندم" آقای امیرانتظام بسیار مغتنم بود. چه این فرصت را بهمگان میدهد تا پیشنهادات و نظرات خود را مطرح نمایند، نه چون "فراخوان رقراندم" که بسان دوران اوائل انقلاب تنها صحبت "باید امضا گردد" از صاحبان آن بگوش میرسید. آقای امیر انتظام در متن پیشنهاد رفراندم خویش با درایت تمام به همه گوشهها و جوانب جامعه ایران توجه نموده است. ایشان در طرح خود با عنوان «پیشنهاد: اصول میثاق ملی ایرانیان برای شکل دهی حکومت دمکراتیک» در دوازده ماده که هرکدام همراه توضیح کوتاهی میباشد بتمامی مسائل عمده جامعه میپردازد. در سرآغاز و ماده شماره یک در شرح اسقرار حکومت ملی چنین میخوانیم: ملت سرفراز و سربلند ایران به پشتوانه بیش از یکقرن مبارزه آزادیخواهی؛ استقلال طلبی و عدالت جوئی؛ تبعیض ستیزی از جمله جنبش تاریخی ملی کردن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق؛ از اهلیت؛ شایستگی، تجربه و توان لازم برای تعیین سرنوشت خود و اعمال حاکمیت ملی دمکراتیک برخوردار میباشد... حاکمیت ملی، برایند مشارکت همه مردم ایران بدون هیچ گونه تبعیضی از نظر نژاد، زبان، باورهای دینی، اعتقادات سیاسی، جنسیت در تصمیم سازی و اجرای تصمیمات در راستای منافع ملی بوده و این حق غیرقابل انتقال، تجزیه و غیر قابل مصادره و واگذاری میباشد. در مواد بعدی این پیشنهاد برای رفراندم، استقرار نظام پارلمانی؛ دستگاه اجرائی پاسخگو و کارآمد؛ استقرار دستگاه قضائی مستقل و بیطرف؛ ضرورت الحاق به کنوانسیونهای حقوق بشری؛ تضمین آزادی بیان و عقیده و مذهب؛ آزادی مطبوعات؛ طرد خشونت و صلح طلبی و همزیستی مسالمت آمیز؛ انزجار از تروریسم و همکاری با جامعه جهانی در ریشه کنی آن؛ حمایت از محیط زیست؛ پرهیز از انتقامجوئی و حمایت از عدالت کیفری؛ شیوه و روش انجام تغییرات و اصلاحات ، یکی پس از دیگری با شرحی کوتاه و مناسب آمده است. لذا شایسته است از متنی که بصورت پیشنهاد عرضه شده و جای هرگونه تغییر منطقی در متن را باقی گذاشته استقبال کنیم و آنرا بصورتی که پذیرای اکثریت وسیعی از مردم ایران باشد بیرون آوریم! بخصوص که وجود امضای امیر انتظام در پای این سند تاریخی ضامن اعتماد عامه بر آن میباشد! دکترمحسن قائم مقام – نیویورک 19 ماه فوریه 2005 E.Mail: mgg19@Columbia.Edu
|
||||
|