بازگشت به صفحه اول

 

 
 

گام به گام بسوی کنگره ملی

 عباس امیر انتظام

طی روزهای گذشته پیامهای دلگرم کننده و پیشنهادات بسیار ارزنده ای را در خصوص کنگره ملی ایرانیان دریافت کردم و بسیاری از مباحثی را که بطور عمومی در سایت ها مطرح شده بود دنبال کردم، این استقبال بی نظیر امیدواری زیادی برای حرکت دمکراتیک بسوی آینده ای روشن ایجاد میکند.

لازم است در پاسخ به بعضی از پرسشها و دامن زدن به دیالوگ ملی (هم اندیشی ملی) پیرامون کنگره ملی دیدگاههای خود را توضیح داده و در معرض داوری هموطنان عزیزم قرار دهم.

هدف اصلی از طرح مسأله کنگرۀ ملی فراهم کردن فضای مناسب برای بحث و گفت و گو پیرامون مسأله مشترک همه ایرانیان یعنی استقرار حاکمیت ملی و دفاع از تمامیت ارضی و همزیستی مسالمت آمیز ایرانیان می باشد و تجربه تاریخی نشان داده است که نهادهای اجتماعی و سیاسی که توسط تعداد اندکی از فعالین اجتماعی و یا سیاسی ساخته می شود؛ از استعداد رشد و فراگیر شدن کمتری بهره مند است و حیات آن عمدتاً وابسته به حضور و فعالیت افراد و شخصیتهای خاصی می باشد. و عدم حضور آن شخصیتها ( به هر دلیلی ) موجب از هم پاشیدگی آن نهاد می گردد. به همین دلیل کنگره ملی به عنوان یک نهاد اجتماعی و سیاسی در پروسه یک گفت و گوی ملی گام به گام و به تدریج و با مشارکت همه شیفتگان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران برپا می شود. این نهاد چون برآیند دیالوگ ملی و حاصل تلاش و مشارکت همگان است بنابراین ریشه در نیازها و ویژه گیهای فرهنگی داشته به عنوان دست آورد مشترک قابل احترام بوده و به همان نسبت تأثیرگذار خواهد بود . هر شهروند ایرانی        می تواند در پروسه ساخت این نهاد مشارکت نموده و از حاصل دست رنج همه ایرانیان بهره مند شود. کنگره ملی خانه مشترکی است برای تولید اندیشه و اطاق فرمانی است برای همه ایرانیان،  با بهره گیری از خرد دسته جمعی و در جریان یک دیالوگ ملی و فراگیر "چه باید کرد"  شناسایی و راه کار های اجرایی تعریف خواهد شد. بنابراین کنگره ملی در گام اول نهادی است برای طرح , تولید و جمع آوری, تبادل و انتخاب ایده ها  در مرحله بعدی کنگره با حفظ کارکرد مشورتی و هماهنگ کننده جریانها و دیدگاههای سیاسی مختلف قواعد مشترک مبارزاتی و الگوی رفتاری برای فعالین سیاسی تعریف و از این طریق امکان اتحاد عمل نیروها را فراهم می آورد. کنگره همچنین مکانیسم های داوری برای حل اختلاف بین نیروها و فعالین سیاسی را تأسیس و به اجراء خواهد گذاشت. راهبردها، برنامه ها، سیاست ها، ارگانها در پروسه مشارکت عمومی  و از مسیر دیالوگ ملی تأسیس و برگزیده خواهد شد. فونداسیون این نهاد ملی عزم و اراده همه ایرانیان برای استقرار حاکمیت ملی است ، از اینرو مقبولیت و اعتبار همه تصمیمات بر رضایت و اراده ایرانیان استوار می باشد و به همین دلیل این نهاد یک نهاد دمکراتیک می باشد. ساختمان این نهاد فقط در شرایطی که به شیوه دمکراتیک طراحی، مهندسی و اجراء گردد، استحکام خواهد داشت. چون جزء به جزء این مجموعه از ابتداء با مشارکت همه اندیشمندان و فرهیختگان ساخته می شود. لذا سازماندهی زندگی سیاسی در داخل این مجموعه علی الاصول نمی بایستی با مشکلات زیادی مواجه گردد. در داخل این مجموعه احزاب و جریانات سیاسی و فکری می توانند هویت مستقل خود را داشته باشند، ولی این امر نمی بایستی به انسجام درونی این مجموعه و همسویی و همراهی اعضاء آن لطمه وارد کند ،اینکه هر شخص حقیقی یا حقوقی به چه صورتی در این مجموعه فعالیت کند که  با برنامه ها و اهداف حداکثری وی  در خارج از کنگره سازگار باشد، به نظر می رسد که پاسخ را در چارچوب دیالوگ ملی می توان پیدا کرد.

کنگره در حال حاضر منشور سیاسی ندارد ولی برنامه ها و اهداف حداقلی آن روشن است. منشور و اساسنامه آئین کار کنگره در جریان مشارکت فعال اعضای آن که همه ایرانیان را در بر می گیرد، ساخته می شود. کنگره میثاق اخلاق و فرهنگ سیاسی دارد، از مهمترین محورهای آن پیروی از اصول اخلاقی است، هیچیک از اعضاء حق تخریب دیگری از طریق توهین، تهمت، افتراء  و پرونده سازی را ندارد. کمیته ای برای  نظارت بر حسن رفتار اعضاء و هدایت و برخورد با آنها در چارچوب اساسنامه و آئین کار کنگره بوجود خواهد آمد. ترویج فرهنگ دیالوگ بجای فرهنگ پیروی و اطاعت، بخشی از اصول اخلاقی کنگره را تشکیل می دهد. در حال حاضر کنگره فاقد منشور و اساسنامه است ، علت اصلی این است که منشور و اساسنامه می بایستی از طریق مشارکت فعال ایرانیان علاقه مند به حاکمیت ملی پی ریزی و تدوین گردد. هدف از فراخوان تشکیل کنگره جمع آوری نیروهای ملی و فراهم کردن امکان دیالوگ سازنده و خلاق بین آنها و نهایتاَ فراهم کردن زمینه همکاری و اتحاد عمل بین این نیروهاست. صرفاَ برای شروع دیالوگ پیشنهاد می کنم که اصول میثاق را که در دوازده بند مطرح نموده ام جهت اصلاح و تکمیل مورد بررسی قرار گیرد. اطمینان دارم که با تشکیل هسته اولیه و پی گیری جدی این هم اندیشی ملی (دیالوگ ملی) در اندک زمان ادبیات کارساز و راهگشا را تولید و عرضه خواهد نمود. از اینرو من بسیار آسوده خاطر هستم، نگرانی من بیشتر متوجه ضعفهای تاریخی ما در تحمل و تکمیل یکدیگر است، اکثر هموطنان ما از خلاقیت و توانمندی کافی در عرصه تئوریک و نظریه پردازی برخوردارند، با این وجود در عرصه عمل اشتیاق زیادی برای اجرائی کردن حتی ایده های مشترک از خود نشان نمی دهند. هرکس فقط خود و گروه خود را شایسته پرچمداری حرکت سیاسی و اجتماعی می بیند و دیگران را بیشتر به فرمانبرداری فرا می خواند و بعضاَ حتی این مقام را نیز شایسته نمی پندارد، از همین روست که ما در عرصه کار گروهی، تشکیلاتی توفیق چندانی نمی یابیم. رو آوردن به تشکیلات و سازمان جدید بدون تخلیه بار سنگین عادات ناپسند گذشته ممکن نخواهد بود. بارها آزمودیم و درسی از شکستها نیاموختیم ،فرصت زیادی برای تکرار جنگهای فرسایشی نداریم، سخن کوتاه کنم و این بار با روش دیگر آغاز کنیم و به جای آخر کار پرونده اختلاف و دعوا را از همان ابتداء آشکارا روی میز بگذاریم و به شیوه مدنی و مسالمت آمیز در چارچوب هم اندیشی ملی (دیالوگ) به حل اختلاف بپردازیم و آن وقت که از سر میز با لبخند بپا خواستیم با گامهای استوار و هماهنگ به سوی خانه مشترک حرکت کنیم. برای یکبار هم که شده سودای رهبری را از سر بیرون کنیم و اجازه دهیم که هر ایرانی خود را بخشی از جریان رهبری جمعی و ملی بداند و به آن ببالد. به جای صرف انرژی برای تحمیل مقام رهبری خود به دیگران، تلاش کنیم همدیگر را برای انجام وظیفه مشترک تشویق و یاری دهیم. این ابتدایی ترین درس دمکراسی است که مدیران، کارگزاران، مجریان…. یک جنبش سیاسی می بایستی بصورت طبیعی در جریان یک حرکت اجتماعی و به شیوه دمکراتیک برگزیده شوند (آنهم در صورت نیاز). مردم ایران از دست رهبران خود برگزیده ای که ریاکارانه دم از رسالت آسمانی می زنند ولی از حرص و طمع زندگی زمینی می ترکند، خسته و بیزارند.

ایران برای ساختن آینده خود به انسانهای پرشور و پاکی نیاز دارد که سرشار از عشق به ایران و ایرانی است و با خدمت بدون منت به کشور عشق خود را نشان می دهد و با اعتقاد به برابری بین ایرانیان و نفی کلیه اشکال تبعیض بین آنان خود را به مقام شهروند ایران ارتقاء می دهد. آنان که در تب و سودای رهبری بی تاب و بیقرارند از این عشق نصیبی ندارند و سزاوار آن نیستند که ایرانی خوانده شوند.

پیشنهاد می کنم که تا تشکیل کنگره ملی و بررسی شرایط عضویت متقاضیان طبق اساسنامه آئین کار مصوب کنگره، هر متقاضی بعنوان عضو آزمایشی و موقت قلمداد شده و به همین عنوان در کنگره تلاش نماید. هر هموطنی که با هر منسبی ، مقامی غیر از عضو ساده آزمایشی به خود و دیگران قائل شود، حکم شکست کنگره را صادر کرده است . به عنوان عضو ساده کنگره پیشنهادات خود را بطور خلاصه مطرح می کنم:

1-هدف از دعوت به تشکیل کنگره ملی بسیج همه امکانات ملی برای استقرار حاکمیت ملی و دفاع از تمامیت ارضی ایران می باشد، حاکمیت ملی برآیند، هم اندیشی، همکاری و همزیستی شهروندان ایران به شیوه مدنی و مسالمت آمیز بوده و در تداوم همه مبارزات تاریخی ملت ایران برای تحقق حق تعیین سرنوشت دمکراتیک می باشد.

2- اصول میثاق می تواند به عنوان پیشنهاد مورد بررسی، نقد و اصلاح قرارگیرد.

3- عشق به ایران خلاقیت و ابتکارات فردی و دسته جمعی ضامن موفقیت این حرکت است.

4- تلاش برای تشکیل کنگره می تواند بر تصمیم بازیگران بین المللی در مورد ایران اثر گذاشته و آنان از دست زدن به اقداماتی آسیب رسان به تمامیت ارضی و امنیت و منافع ملت ایران برحذر دارد.

5- با پنج عضو ساده می توان یک هسته از مجموعه های هسته های کنگره را تشکیل داده و سپس به گسترش هسته ها و برقراری ارتباط و دیالوگ بین آنها گام برداشت. از اتصال چندین هسته در یک شهر می توان کمیته شهری یا استانی را تشکیل داده و سپس شورای کشوری را بوجود آورد. مسلماَ در آغاز حرکت داخل و خارج کشور از مدلهای مختلفی برای سازماندهی استفاده خواهند کرد. تجارب هریک قابل انتقال به دیگری بوده و در عمل چگونگی ارتباط و ادغام آنها مشخص خواهد شد.

6- راه اندازی یک وب سایت بسیار مفید می باشد.

7- با اقدامی مشترک در راستای دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی و حمایت از اعتراضات کارگری و حقوق سندیکایی نخستین گام را برای ایجاد اتحاد در عمل برداریم.

8- هرچه زودتر صندوقی برای حمایت از فعالین سیاسی و کارگری تشکیل دهیم.

9- تلاش کنیم حداکثر تا شش ماه دیگر یک نشست سراسری( حداقل در خارج از کشور) برای بررسی پیشنهادات و تدوین اساسنامه و آئین کار کنگره برگزار گردد.

10- فعالین داخل کشور به صورت فردی یا در قالب جریانات و احزاب سیاسی فعالانه برای تدارک کنگره تلاش نموده و امکانات خود را برای تشکیل هسته ها بسیج نمایند.

11- از آنجا که اینجانب بعنوان یک عضو ساده و آزمایشی با این جریان ملی مرتبط هستم ، لذا بازگشت من به زندان یا دستگیری اعضای یک یا چند هسته لطمه ای به این حرکت ملی نخواهد زد، هسته بصورت ابتکاری تشکیل، تکثیر و بهم متصل خواهد شد.

                                                                                                     عباس امیر انتظام

                                                                                                                             10 اسفند 1384

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به نهضت ملی