بازگشت به صفحه اول

 از سارينا

 
 

جوهره آزادگی در وجود مهندس موحد بود

مهندس نظام الدین موحد و امیررضا امیربختیار امیررضا امیربختیار

در حقیقت میتوان گفت مهندس نظام الدین موحد از پویندگان حقیقی و صدیق راه مصدق بزرگ بود . وی که پس از به پایان رساندن تحصیلاتش و اخذ درجه مهندسی در شرکت راه آهن سراسری ایران استخدام شده بود ، نقش فعالی در آگاه کردن کارکنان این شرکت نسبت به حق و حقوقشان بر عهده گرفته و به همراه سایر مهندسین آگاه و روشن بین در اعتصاب معروف مهندسین که پس از شهریور بیست در اعتراض به ضایع شدن حقوق تحصیل کردگان و ... برگزار شده بود و شاه را وادار به دیدار با نمایندگان اعتصاب کنندگان و  مساعدن کرده بود شرکت فعال داشت . 

از دل این اعتصاب بود که به همراه تنی چند از تحصیل کردگان و آگاهان زمان که بر لزوم داشتن تشکیلات منظم برای پیشبرد اهداف ملی و مقابله با استبداد و دفاع از حقوق حقه ملت ایران پی برده و تاکید داشتند اقدام به تاسیس حزب ایران در اردیبهشت ماه یک هزارو سیصد و بیست و سه کردند که بعد ها این حزب نقش فعالی در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران و تشکیل جبهه ملی ایران و حضور در  دولت ملی دکتر محمد مصدق بر عهده داشت .

مهندس موحد که همواره در طول سالیان عمر پر برکت خود و در هر شرایط با تمام قدرت و نیروی خود بر اندیشه های خود که همان اندیشه های نهضت ملی ایران و هدف بزرگ آن یعنی استقرار حاکمیت ملی در سرزمین عزیزمان و برقراری سوسیال دمکراسی و گسستن زنجیر استبداد و استثمار از گردن   هم میهنانمان بود با شدت و همت بیشتر کوشش میکرد  .

وی که چندین سال معاونت وزارت نیرو را بر عهده داشت و منشا خدمات بسیاری در این وزارت خانه به هموطنان خود بود پس از روی کار آمدن دولت دکتر شاپور بختیار در دیماه سال پنجاه و هفت از سوی نخست وزیر جهت پذیرفتن پست وزارت نیرو به همکاری دعوت شد و در این راستا میگفت :

در ساعت های صبح مهندس کاظم حسیبی به منزل من آمد و گفت جریان وزارت تو در دولت دکتر بختیار چیست که از رسانه ها اعلام شده است ؟  و من که تا آن زمان هیچ گونه اطلاعی از جریان نداشتم به او از بی اطلاعی خود خبر دادم .سپس دکتر بختیار با من تماس گرفت و من را به منزل خود دعوت کرد که به همراه همسرم تا نزدیکی های منزل وی رفتیم و در حالی که از ماشین پیاده شدم و به طرف منزل نخست وزیر می رفتم با جمعیتی در نزدیکی منزل وی مواجه شدم که ناگهان با دیدم من از یک سو شعار درود بر موحد و از سوی دیگر شعار مرگ بر موحد سر می دادند و در این بین خود را به درب ورودی منزل و نزد دکتر بختیار رساندم و پس از گفتگوی مفصل با وی از آنجایی که در شرایط آن زمان احتمال موفقیت در کار دولت را نمیدیدم از پذیرش مسئولیت خود داری کردم .

پس از انقلاب و روی کار آمدن دولت مهدی بازرگان نقش فعالی در تلاش برای آرام کردن خوزستان و پایان دادن به شورش ها بر عهده گرفت و در این جریان از سوی دولت چندین سفر به خرمشهر کرد و با شبیر خاقانی دیدار کرده که در جریان این سفر های روزی را نیز از سوی شبهه نظامی ها به گروگان گرفته شد . وی همچنین مسئولیت هایی را نیز در دولت موقت بر عهده داشت که با کناره گیری جبهه ملی ایشون نیز از مسئولیت های خود استعفا دهدند .

مهندس موحد پس از حذف نیرو های ملی و بسته شدن فضای سیاسی کشور به همراه  سایر هم اندیشان خود جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران را تشکیل داده و در دو مرحله و در جریان اعتراض به ادامه جنگ ایران و عراق و نامه معروف ۹۰ امضائی و جمعا سه سال و نیم در زندان در حبس بود .

وی در جریان آغاز فعالیت های جبهه ملی پنجم و تشدید فعالیت های حزب ایران در دهه هفتاد  خورشیدی نقش فعال داشته و عضویت هیئت رهبری جبهه ملی ایران و دبیر کلی حزب ایران را تا زمان فوتشان بر عهده داشتند و با کوشش های فراوان و با وجود محدودیت های بسیار پلنوم جبهه ملی ایران ( پلنوم اللهیار صالح )را در منزل خود برگزار کرد و تلاش بسیاری در جذب و آگاه گردن جوانان در جبهه ملی و حزب ایران داشت و در پلنوم جبهه ملی با اکثریت آرا به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی و سپس از سوی این شورا به عضویت هیئت رهبری انتخاب شدند و با وجود کهولت سن ودرگیری با بیماری سرطان تا آخرین لحظات عمر خود حضور فعالی در جریان  مبارزات داشتند . و در نهایت در صبحگاه  دهم اسفند یک هزارو سیصد و هشتادو پنج خورشیدی در بیمارستان ایران مهر به رحمت ایزدی پیوستند .

یادش گرامی و راهش پر ره رو باد

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به نهضت ملی