خانه مصدق همچنان زخمی از گلولههاي شب کودتا
نواي درختان كاج كاخ حشمتالدوله حكايتگر تاريخ كهن اين خيابان است
تهران_ 17
ارديبهشت 1384
خبرگزاری ميراث
فرهنگی،
صبا آذرپيك
:صداي
قدمهاي مرد تاريخ را هنوز ميتوان روي سنگ فرشهاي خيابان كاخ شنيد. نواي درختان
كاج كاخ حشمتالدوله حكايتگر تاريخ كهن اين خيابان است و آجرهاي قديمي و فرتوت
عمارتهاي آنجا با تو
از
اصالت تاريخ و مرد تاريخ حرف ميزنند.
در اين
عمارتها، فرهنگ با تاريخ گره خورده و زير خاكستر سالها فرسودگي به خواب سنگين فرو
رفته است. شايد تنها نگاههاي جستجوگر براي بازسازي تاريخ، بتواند اين خفتههاي در
خواب را بيدار كند.
آنچه باقي
مانده كم است.اما همين بقاياي تاريخي هنوز حرفهاي زيادي براي گفتن دارد و مي تواند
از تاريخ و فرهنگ دهههاي 30 و 20 خورشيدي حرف بزند. شايد در اين بين كوچههاي
انتهايي خيابان كاخ بهتر از هر حكايتگري راوي گذر تاريخ باشد. اين كوچهها مصدق را
به ياد دارند، نخست وزيري كه شايد يادآوري نامش در نخستين لحظه ملي شدن صنعت نفت را
به یاد می آورد و همين ميتواند آغازگر گذري تاريخي باشد.
به دنبال عمارت
مصدق ميگرديم تا نگاههايمان عميقتر با گذشته پيوند خورد؛ اهالي قديمي منطقه فقط
شنيدهاند و هيچ كدام نميدانند كه خانه نخستوزير سابق كجاست و به گفته قديميهاي
محل هر خانه قديمي اينجا شايد بخشي از عمارت دكتر مصدق باشد.
به گفته مهندس
«رضا موسوي» كارشناس سازمان ميراث فرهنگي، نقشههاي عمارت قديمي دكتر محمد مصدق
تهيه شده اما هنوز مشخص نيست كه آيا عمارتهاي باقي مانده منزل اصلي دكتر مصدق بوده
يا نه؟
وسعت عمارت
قديم مصدق در وهله نخست تهيه نقشه اصلي آن را با مشكل رو به رو و نظردهي قطعي را
سخت كرده است.
به همين دليل
بهترين كار براي بازخواني خاطرات گذشته سراغ گرفتن از نوادگان دكتر مصدق است. در
اين بين دكتر محمود مصدق نوه پسري مرحوم مصدق كه اكنون پزشك ماهري است به ياريمان
ميآيد. دكتر محمود مصدق حالا پير شده و خاطرات گذشته كودكي او تنها يادگار آن
دوران است.
وقتي از او
ميخواهيم تا از خانه پدر بزرگ و خاطرات گذشته سخن بگويد، پيشنهاد ميدهد با ما به
محله قديمي دوران كودكي بيايد تا هم تجديد خاطري باشد بر خاطرات شيرين گذشته و هم
خود بعداز سالها ببيند كه از خانههاي قديمي محل چه باقي مانده؟
دكتر محمود
مصدق كه شايد 70 تا 80 بهار از زندگيش گذشته با حضور در محله قديمي گويي انرژي
دوباره ميگيرد و به گفته خودش تمام صحنههاي گذشته باري ديگر مقابل چشمانش به
تصوير كشيده ميشود. اين همان سوغات محلههاي قديمي است كه او را به سالها پيش
ميبرد و براي ما كه عابران جديد اين خيابان هستيم حس غرور و افتخار به اصالتهاي
تاريخي را به همراه دارد.
حدود 500 متر
از تقاطع جمهوري كه وارد خيابان كاخ سابق (فلسطين) جنوبي ميشوي در سمت راست دو در
چوبي قديمي كرم رنگ با پلاكهاي 113 و 115 كه روي كاشيهاي قديمي بالاي سردر هلالي
در قرار دارد، نخستين يادگاري است كه از قدمت خود ميگويد. در كنار اين دو در كه
سالهاست بسته مانده در آهني سبز رنگ خوابگاه هنر قرار دارد.
دكتر محمود
مصدق ميگويد: «در اين خانه احمد مصدق پسر مرحوم دكتر مصدق سكونت داشته كه پس از
فوت ايشان خانه به دانشگاه هنر بخشيده شده است.»
اين خانه كه در
مجاورت خانه قديمي دكتر مصدق قرار دارد در دو طبقه احداث شده كه هنوز با گذشت
سالها شكل قديمي خود را حفظ كرده و آجرهاي نماي بيروني كه به آجرهاي «رضا شاهي»
معروف است با پنجرههاي چوبي ساده جلوهاي از معماري نوين آن دوره تهران است، به
طوري كه كمتر ميتوان نشانههايي از معماري سنتي قاجاري را در آن مشاهده كرد و با
وجود فرسودگي جلوه زيبايي به بنا بخشيده است.
درخت كاج قديمي
حياط كوچك خانه با قدي افراشته همچنان استوار ايستاده و در كنار ساختماني كه امروز
مامن آرامش دانشجويان پسر دانشگاه هنر شده، ميتواند سالها تنها نشانه باقي مانده
از عمارت وسيع مصدق باشد.
اما چرا تنها
بناي باقي مانده و تنها يادگار عمارت دكتر محمد مصدق نخست وزير سالهاي 30 تا 32
ايران قديم؟
دكتر محمود
مصدق در جواب اين سوال خاطرات گذشتهاش را ورق ميزند و خانه پدر بزرگ را كه امروز
مجموعه آپارتمانهايي با قدمتي تنها 15 ساله جاي آن را گرفته، اين طور توصيف
ميكند:
در حياط قديمي
خانه دكتر كه البته امروز در مجتمع مسكوني پلاك 212 است، به يك راهرو باريك باز
ميشد كه محل عبور خودرو دكتر مصدق بود. در سمت چپ اين گذر دو گاراژ قرار داشت كه
محل پارك خودرو دكتر بود، در كنار اين گاراژها دو اتاق كوچك براي نگهبانهاي خانه
ساخته شده بود. از اين راهرو كه رد ميشدي به حياط بيروني خانه ميرسيدي؛ خانه دكتر
مصدق شامل دو بخش اندروني و بيروني بود كه ساختمان بيروني در سمت راست حياط قرار
داشت و اندروني در انتهاي حياط در قسمت شمالي بيروني و همجوار و متصل با آن قرار
داشته كه توسط ديواري از هم جدا شده بودند. در حياط اندروني حوض مستطيل بزرگي قرار
داشته كه جلوه زيبايي به آن ميداد.
ساختمان مستطیل
دو طبقه بود كه اتاق دكتر مصدق در طبقه دوم بنا قرار داشت؛ اين اتاق داري ايواني
محصور با حصير بوده كه در اصل اتاق ملاقات دكتر مصدق به شمار ميرفته است.
وي ادامه
ميدهد: «بسياري از شخصيتهاي مهم تاريخي و سياسي ايران و كشورهاي مهم آن دوران در
اين اتاق با دكتر مصدق نخست وزير موفق رضاشاهي ملاقات داشتهاند و شايد به جرات
بتوان گفت كه اين اتاق شاهد بسياري از مذاكرات سياسي بوده كه شايد بسياري از
بازيهاي سياسي آن دوران را رقم زده است.
به گفته محمود
مصدق در طبقه نخست بنا دفتر نخست وزيري قرار داشته، نخست وزيري كه ملي شدن صنعت نفت
بزرگترين ارمغان او به مردم كشورش محسوب ميشود. دكتر محمود مصدق بيشترين خاطراتش
را در بناي اندروني خانه دارد، سالهاي دوران كودكي و بازي در حياط اندروني شايد
ازشيرينترين خاطرات گذشتهاش باشد. اگر اين خانه امروز بود و در سال 1366 از سوي
مالك خصوصي تخريب نشده و جاي آن آپارتمانهاي آجري روي هويتي قديمي قد علم نكرده
بود، با سكوتي گويا حداقل از كودتاي تلخ 28 مرداد سخن ميگفت و اين كه در 30 تير
1331 و 28 مرداد 1332 كانون مقاومت در برابر كودتاچيان بوده است.»
به گفته دكتر
«محمود مصدق»، كودتاچيان در 28 مرداد خانه و خودروي دكتر مصدق را كه مقابل در خانه
بود، به آتش كشيدند. البته هنوز جاي گلولههاي شب كودتا روي ديوارهاي خانه پسر
مرحوم دكتر مصدق _ احمد مصدق _ باقي مانده كه به عبارتي تنها شاهد فاجعه كودتاي 28
مرداد است.
نوه دكتر «محمد
مصدق» از خاطرات شب كودتا ميگويد: «با به آتش كشيده شدن بيروني و اندروني خانه
دكتر و ماشين وي، پدربزرگم از طريق پشت بام به يكي از خانههاي كوچه نويدي رفتند و
اواخر شب به خانه مهندس معزی، وزير پست و تلگراف وقت كه در ضلع غربي باغ قرار داشت،
رفته و صبح روز بعد از كودتا خودشان را به دربار معرفي كردند.
و اين گونه
خانه نخست وزيري كه در صدد استقلال نيروي نظامي از حاكميت شاه بود، در شعلههاي آتش
سوخت؛ اگرچه بعد از فوت مرحوم دكتر «محمد مصدق»، احمد مصدق آنجا را بازسازي كرد و
به مدرسه موسيقي اجاره داد ولي پس از فوت ايشان، خانه قديمي فروخته و تخريب شد و
بدين ترتيب هيچ چيز جز چند درخت كاج در حياط مجموعه آپارتماني باقي نماند.
از دكتر محمود
مصدق سراغ باغ معروف مصدق را ميگيريم و او در گذر از خاطراتش از وسعت باغ و درختان
باشكوه آن ميگويد: «اين باغ از ضلع جنوبي خانه مرحوم دكتر مصدق شروع ميشد و ضلع
غربي باغ طول كوچه بوذرجمهر و ضلع شمالي آن در امتداد خيابان حشمتالدوله
(آذربايجان كنوني) بوده و ضلع شرقي باغ هم طول خيابان كاخ و بخشهايي از بيت رهبري
كنوني بوده است. اين باغ با وسعتي حدود 2500 متر مربع زماني به سفارت ژاپن و بعد از
آن اداره اصل 4 اجاره داده شده بود. درختان باغ مصدق با قدمتي بيش از چند سال شايد
اگر امروز باقي مانده بود و عمرش با تيغارهها به پايان نرسيده بود، ميتوانست به
عنوان يكي از زيباترين ميراث طبيعي ناحيه مركزي تهران قديم هم مايه مباهات باشد و
هم ريه تنفسي شهر وسعت يافته تهران را ياري رساند.
نوه دكتر مصدق
از گلخانه وسيع شيشهاي باغ ميگويد كه در آن زمان جزو تكبناهاي گلخانهاي در سطح
كشور به شمار ميرفته كه در چندين طبقه و با معماري خاص اروپايي خود توانسته جلوه
ويژهاي را به عمارت مصدق ببخشد.
از
باغ چه باقي مانده؟
براي جواب دادن
به اين سوال لازم نيست زحمت زيادي كشيد، كافي است در اين محدوده قديمي قدم زد: آنچه
مانده تنها آپارتمان است و برجهاي ساختماني كه با تمام گذشته خود غريبهاند. البته
نميتوان چند درخت كاجي را كه تكتك در حياط بعضي خانهها به عنوان تنها يادگارهاي
آن باغ قديمي هنوز افراشته ماندهاند را ناديده گرفت. كوچه لقمانالدوله ادهم،
كوچهاي است كه سالها بعد از وسط باغ گذشت و بدين گونه ساختار يكي از زيباترين
باغهاي تهران فروپاشيده شد. اما پزشك پير امروز و كودك شاد گذشته، خانههاي اطراف
عمارت مصدق را هم به خوبي به ياد ميآورد.
روبهروي خانه
مصدق، خانه «حشمتالدوله والاتبار» پسر وكيلالملوك تبريزي، از خانواده ديباي تبريز
قرار داشته كه البته امروز قسمتهايي از خانه در اختيار مركز آموزشي توحيد و دبستان
ابتدايي دخترانه فلسطين است. روبهروي ضلع شمالي باغ مصدق هم خانه آتاباي، داماد
شاه و باغ كناري آن كلوپ ايران بوده كه نوه دكتر درختان خرمالو و طوطيهاي آن را
به خوبي به ياد ميآورد؛ اين بنا و باغ هم به كلي تخريب شده است. در منتهياليه ضلع
شمالي باغ مصدق بعد از كودتاي 32 خانه غلامحسين مصدق پسر او و همسر دكتر مصدق بنا
شده كه البته قسمتي از آن هنوز باقي مانده ولي ساخت و معماري قديمي آن دچار تغييرات
زيادي شده است. در كنارخانه آتاباي، ساختمان سه طبقهاي قرار داشته كه به گفته دكتر
محمود مصدق مدرسه اين محله به شمار ميرفته، البته اين ساختمان در حال حاضر متروك
باقي مانده و در حال تخريب است.
خانه متين
دفتري، داماد دكتر مصدق كه سناتور، استاد دانشگاه و خود از جمله جوانترين
نخستوزيرها به شمار ميرفته، در خيابان حشمتالدوله قرار داشته كه البته بخشي از
بنا هنوز در محدوده بيت رهبري قرار دارد.
البته تمامي
اينها تنها قسمتي از هويت اين محدوده را جلوهگر ميكند و اگر تمام اين آجرها باقي
ميماند، اكنون اين كوي و برزن چه بار سترگي از فرهنگ و تاريخ رابر دوش داشت.
|