|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تصاويری از نخستین سالگرد درگذشت حسین راضی دبیر کل فقید حزب مردم ایران یادنامه زنده یاد حسین راضی(پی دی اف)
یادمان حسین راضی
به نام
خدا
روزگار
مانند برق و باد سپری می شود. روزها به هفته و ماه و سال رسید و
اکنون درآستانه سالروز درگذشت مرحوم "حسین راضی" هستیم .این
نوشتار کوتاه برای
یاداوری بزرگمردی از این خاک و بوم است که دینش را به کشور و
ایینش ادا نمود اما به سان تمامی کوشندگان صادق و راستین این خاک
او را چنانچه باید ارج ننهادند . "اگر چه او همواره راضی بود به
رضای خدا".
حسین
راضی در هفتم اذرماه 1307 در خانواده ای مذهبی و وطن دوست بدنیا
امد. جنگ بین الملل دوم وی را به وادی سیاست کشاند. در این زمان
11 سال داشت.
خود در
این باره در خاطراتش می گوید:
" در
سال 1318 که جنگ دوم جهانی شروع شد 11 ساله بودم وارد سیاست شدم.
پدرم مردی روشن فکر و با سابقه بود. رادیوی بزرگی داشت که با ان
اخبار دنیا را می گرفت. من هم می نشستم پای اخبار و باهمان سن
بسیارکم اخبار را برای اهل محل بازگو می کردم و نظریات خود را
نیز می دادم."
از سال
1322 و در ایامی که ایران عرصه تاخت و تاز قوای اشغالگر و ایادی
داخلی انها و به تبع ان ایدئولوژیهای وارداتی شده بود شخصیت
ازادی خواهی ایران
دوستی ظلم ستیزی و عدالت طلبی راضی وی را وارد صحنه پیکارهای
اجتماعی کرد.
خود در
این باره در خاطراتش می گوید :
" در
سال 1318 که جنگ دوم جهانی شروع شد 11 ساله بودم وارد سیاست شدم.
پدرم مردی روشن فکر و با سابقه بود. رادیوی بزرگی داشت که با ان
اخبار دنیا را می گرفت. من هم می نشستم پای اخبار و باهمان سن
بسیارکم اخبار را برای اهل محل بازگو می کردم و نظریات خود را
نیز می دادم"
از سال
1322 و در ایامی که ایران عرصه تاخت و تاز قوای اشغالگر و ایادی
داخلی آنها و به تبع ان ایدئولوژیهای وارداتی شده بود شخصیت
ازادی خواهی ایران دوستی ظلم ستیزی و عدالت طلبی راضی وی را
وارد صحنه پیکارهای اجتماعی کرد. حسین راضی به همراه محمد نخشب
جلال الدین اشتیانی و شمار دیگری از جوانان مسلمان عدالت
جو و مهین دوست برای مقابله با افکار ویرانگر وارداتی از یکسو و
مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی از سوی دیگر سازمانی
عقیدتی- فرهنگی را به
نام "مکتب خداپرستان سوسیالیست" با تکیه بر نیروهای
داخلی و باورهای مردم ایران بنا نهادند که درسال 1326 با علنی
کردن فعالیت های خود به " نهصت خداپرستان سوسیالیست " مشهور شد
روزنامه
نهضت با نام " صبح امید" راهنمای جوانان مبارزان و روشنفکران
مسلمان شد. این روزنامه آن چنان در مبارزه علیه استبداد و فساد
دستگاه ظلم و ستم فئودال ها و مقابله با مارکسیست ها موثر واقع
شد که پس از چند شماره رژیم آن را توقیف و تعطیل کرد .
جمعیت
ضمن فعالیت سیاسی
برنامه اموزش مکتبی هم داشت وعلاوه بر آموزش تئوریک با تشکیل
اردوهای کوتاه مدت و کوه نوردی و اجرای برنامه نماز جماعت و
سختگیری در رعایت اصول
اخلاقی برای خودسازی عملی
افراد نیز تلاش می کرد و از حضور اساتیدی مانند ایت الله
طالقانی و سید غلامرضا سعیدی استفاضه می شد.
خداپرستان سوسیالیست را می توان ادامه دهنده روشنفکری دینی از
مشروطه دانست که هدفشان استفرار نوعی حکومت برمبنای تفکرات
توحیدی و اجرای سیاست های عدالت طلبانه برای رهایی مردم از ستم
فقر و هرنوع استعمار واستثمار انسان از انسان و هرنوع وابستگی
سیاسی و اقتصادی بود . این
جنبش درادبیات آن روز برای استقرار سوسیالیسم و دموکراسی
تلاش می کرد که به
اعتقاد آنها دو جلوه از یک حقیقت یعنی " حکومت مردم بر مردم "
بود.
درواقع
ایدئولوژی سوسیال دمکراسی نهضت خداپرستان سوسیالیست
بر پایه دموکراسی و خداپرستی و نفی مادیگرایی و تساوی
در برابر قانون و فرصت های برابر قرار داشت، و مبنای ایدئولوژی
این گروه را تشکیل میداد . یکی از پایه های مهم در تفکر نهضت
اخلاق سیاسی بود بدین معنی که مصلحت عمومی ، رضایت مردم و نفی
نظام های متکی بر سلطه را ترویج می کرد
راضی و
همرزمانش با فعالیت های خستگی ناپذیر خود
اندیشه های دینی را
که به علت
تهاجم فرهنگی آن روز غرب در میان جوانان و دانشجویان مهجور
مانده بود گسترش دادند و جنبشی پویا و زاینده را در ایران پایه
ریزی کردند که بستری شد
برای معرفی شخصیت های برجسته ای مانند عزت الله سحابی ،
علی شریعتی ، کاظم سامی ، مصطفی چمران ، ابراهیم یزدی ، حبیب
الله پیمان و ...
جوانان
نهضت خداپرستان در راستای اهداف والای خود فعالانه و موثر در نهضت
ملی شدن نفت شرکت و در انتخابات دوره شانزدهم مجلس
با تمام قوا از دکتر مصدق حمایت کردند . حضور فعال در
تظاهرات ها ، خرید اوراق قرضه ملی
، حفظ انتظامات شهر پس از قیام 30 تیر تنها گوشه ای از این
فداکاری ها بود . در یکی از همین راه پیمایی ها
زنده یاد حسین راضی در میدان بهارستان هنگام سخنرانی
قرارداد استعماری نفت با شرکت انگلیسی را پاره کرد.
وی در خاطراتش می گوید:
شاید
کارمندان قدیمی شهرداری بخاطر داشته باشند که نصب آرم" صنعت نفت
در سراسر کشور باید ملی شود" بر سینه که دستور جبهه ملی بود
درآن موقع از طرف دولت رزم ارا گناه بزرگی به شمار میامد و افراد
تحت تعقیب قرار می گرفتند. رزم ارا هر دو هفته یک بار به
شهرداری می امد و من در حالی که مانند همیشه ارم بر سینه ام بود
مخصوصا به مقابلش رفتم. وقتی باعصبانیت سوال کرد این چیست؟ محکم
و بلند شعار دادم " صنعت نفت در سراسر کشور باید ملی شود" . وی
دستور داد همانجا مرا در اجرائیات شهرداری بازداشت کنند.
پیروزی
ملت ایران در ملی کردن نفت شکست استعمار انگلیس و روی کارامدن
حکومت ملی دکتر مصدق و حادثه افرینی های حزب توده راضی و
همرزمانش را به فکر ایجاد حزبی بزرگ از مبارزان ملی و مذهبی وطن
خواه انداخت.پس از مذاکره با رجال ملی و مذهبی ان
زمان حزب ایران از این فکر استقبال کرد که به ائتلاف
نهضت خداپرستان با این حزب انجامید.
در این
هنگام روزنامه ی جوانان ایران توسط اعضای نهضت خداپرستان
سوسیالیست به تبلیغ نقطه نظر های خود در رابطه با دین، مذهب،
ایدئولوژی ، جامعه ، تاریخ،
فلسفه،
اقتصاد
و...می پرداخت. با توجه به فعالیت ها و توانمندی های حسین راضی
ایشان با کسب آرای لازم در چهارمین کنگره حزب ایران وارد شورای
مرکزی حزب ایران می شوند و تعدادی از اعضای نهضت نیز در سایر
ارکان های حزب پذیرای مسوولیت می گردند . پس از آن با تلاشی
مضاعف توانستند در شهرهای مختلف از جمله در مشهد ، شیراز و
قزوین شعبات حزب را در جهت حمایت از نهضت ملی شدن نفت تاسیس
نمایند .
در 27 بهمن 1331 حسین راضی و محمد نخشب به اتفاق سایر فعالان و
همفکران اقدام به تاسیس جمعیت آزادی مردم ایران می نمایند و
روزنامه ندای مردم ایران را به عنوان
ارگان
رسمی خود با هدایت حسین راضی به همراه دو نشریه تعلیماتی بنام
عالم بشریت و برای ترقی ایران راه اندازی می نمایند و بخاطر درج
مقالات تحلیلی در توجیه اصول راستین اسلام و تجزیه و تحلیل های
سیاسی و مقالات و شعارهای ضد استبدادی و ضد استعماری به سرعت جای
خود را در صفوف مبارزان حق طلب باز کرد و شهرتی بسزا یافت. که
تا 26 مرداد 1332 یعنی دو روز قبل از کودتا منتشر می گردید و
با نیرو و قاطعیت و خط مشی صحیح خود یکی از احزاب موثر نهضت ملی
ایران و بعدها نهضت مقاومت ملی به شمار رفت . به فاصله یک سال
بعد از کودتا جمعیت آزادی مردم ایران نام خود را به حزب مردم
ایران تغییر می دهد .
در
مرامنامه حزب هدف ان ها ایجاد جامعه آزاد و سعادتمند اسلامی عنوان
شده است به طوری که در بخش اصول کلی و هدف ها
می خوانیم : " حزب مردم ایران استقرار نظام توحیدی و ایجاد
جامعه ای برپایه تفکر خداپرستی و اشاعه ایدئولوژی اسلامی را هدف
اساسی خود قرار داده است
وهدفش انتقال از یک اقتصاد وابسته و عقب نگهداشته شده به
اقتصادی مستقل و در حال رشد به صورتی مفید به حال توده مردم و
موجب رفاه عمومی است که در سایه نظام عدل وانصاف (سوسیالیسم )
عملی گردد.
راضی با
فعالیت ها و روشنگریهای خود در شیـراز مـوفق
شد در این شهر
که به پایگاه
ارتجاع تبـدیـل
شـده بود تحـرکی
ایجاد نموده
و پایگاه موثری برای نهضت ملی بنا کند .
وی همزمان با حضور دکتر مصدق در شورای امنیت سازمان ملل
متحد برای دفاع از حق مردم ایران که مصادف با عزاداری حسینی بود
نخستین راهپیمایی
ملی- مذهبی را برای تجلیل از فداکاری ها و مبارزات امام
حسین (ع) و حمایت از هیات ایرانی در سازمان ملل برگزار کرد.
راضی در خاطراتش در این باره می گوید:
" در
شیراز حزب برادران که از احزاب دست راستی و مرتبط با سفارت انگلیس
بود علیه دولت ملی فعالیت می کرد . در راس آن یکی از معممین
درباری و با نفوذ این شهر قرار داشت به نام سید نورالدین .در آن
موقع من جوانی 23 ساله بودم. وی که از تاثیر شجاعت و حرف زدنم
بر مردم و جوانان ناراحت بود بالای منبر مرا جوانکی بهایی که دین
ندارد معرفی می کرد. آن زمان مصادف بود با عزاداری امام حسین
لذا
اعلام کردم که روز عاشورا از ساعت 4 بعد از ظهر جبهه ملی برای
تجلیل از فداکاری ها و مبارزات امام حسین (ع) و حمایت از هیات
اعزامی ایران به شورای امنیت به سرپرستی دکتر مصدق و دعا برای
موفقیتشان راهپیمایی می کند. از شرکت کنندگان خواسته شد که با
پوشیدن لباس مناسب با بستن بازوبند مشکی یا کراوات مشکی در صفوف
منظم راهپیمایی کنند. جیپی هم جلوی راهپیمایان بود که
آیاتی از قرآن را تلاوت کرده و نوحه ای را که خود ساخته
بودم می خواند:
حسین از بهر حق و داد و آزادی زتن جان داد
جوانان
رشیدش را برای حفظ قران داد
زهستی دست خود شست و نشد تسلیم زور و زر
عجب درس
فداکاری بما شاه شهیدان داد داد
جمعیت به
قدری زیاد بود که خیابان حضرتی و صحن شاهچراغ پر شد و خودم هم
سخنرانی کردم. همین راهپیمایی که نخستین تظاهر ملی- مذهبی که هم
سیاسی و هم مذهبی بود به قدری موثر واقع شد که سید نورالدین را
کاملا خلع سلاح کرد بطوری که مردم شیراز را به علت شرکت در
راهپیمایی و حمایت از ما کوفی صفت خواند."
شب پس از
کودتای انگلیسی - امریکایی 28 مرداد 1332 که با حمایت و همکاری
تلویحی شوروی انجام گرفت جمعیت آزادی مردم ایران (حزب مردم
ایران ) نخستین حزبی بود که با اعزام نخشب نماینده خود
به همراه اقایان شاه حسینی و کریم آبادی به حضور ایت الله
سید رضا زنجانی تشکیل نهضت مقاومت ملی را در برابر دربار و دولت
کودتا و استعمار خارجی
پیشنهاد کرد که مورد پذیرش قرار گرفت و با همکاری دیگر
احزاب ملی پایه ریزی و
فردای ان روز اعلامه " نهضت ادامه دارد" منتشر شد .
راضی به نمایندگی از حزب مردم ایران در نخستین نشست
آن که نمایندگان دیگر
گروههای ملی
از جمله اقایان دکتریدالله سحابی ،مهندس بازرگان ، طاهر احمد
زاده ، فتح الله بنی صدر، دکتر خنجی و... شرکت داشتند حضور داشت
. این گروه نشریه راه مصدق را منتشر کردند که تا سالها انتشار آن
ادامه یافت . از آن موقع حزب مردم ایران و راضی که از اعضای
هیات اجرایی ان بود در صفوف نهضت مقاومت به مبارزه ادامه داد و
در طول این دوره
از مبارزات خود شش بار دستگیر بازداشت و زندانی و همچنین از کار
معلق و بیکار شد.
از سال
1337 که نخشب ناچار به مهاجرت به امریکا شد بار مسئولیت حزب بدوش
راضی افتاد و به دبیر کلی حزب مردم ایران انتخاب شد .
در سال 1339 احزاب ملی و سازمان های
بازار ، پیشه
وران ، دانشجویان ، کارمندان ، کارگران
به همراه احزاب ملی مانند حزب مردم ایران ،حزب ایران، حزب
سوسیالیست ، حزب ملت ایران ، جبهه ملی دوم
را تاسیس نمودند وحسین راضی از اعضای هیئت موسس آن و عضو
شورای مرکزی آن بود.
مسئولیت
ایجاد شعب و هماهنگ کردن فعالیت دانشجویان در خارج کشور به عهده
حزب مردم ایران بود که در امریکا و اروپا اعضا زیادی داشت .
رهبران حزب مردم ایران در خارج سهم موثری در ایجاد و گسترش
تشیلات جبهه ملی دوم در امریکا و اروپا
داشتند . در بهار 1341 کنگره حزب مردم ایران تشکیل و
راضی بار دیگر به دبیر کلی انتخاب شد . در این دوره حزب همراه با
فعالیت در جبهه ملی به گسترش سازمان و تشکیلات خود پرداخت و
دراین ارتباط با دکتر
مصدق مکاتبه داشت .
درهمین
سال وی از سوی جبهه ملی مامور سرکشی به کلیه شعب جبهه در خارج
کشور و موفق شد حوزه ها و تشکل
های جبهه ملی را در کشورهای اروپایی مانند فرانسه آلمان و
سوئیس و اتریش یکپارچه سازد و مقدمات تشکیل کنفدراسیونی از
دانشجویان ایرانی را فراهم کند که تعداد آنها به بیش از ده هزار
تن می رسید.
نشریه "
ایران آزاد" ارگان جبهه ملی اروپا به
سردبیری دکتر شریعتی به همت راضی تجدید سازمان یافت. در
ان زمان که مقدمات " انقلاب سفید" و همه پرسی قلابی برای تصویب
شش اصل ان به دستور امریکا
و توسط شاه فراهم می شد راضی در سخنرانی برای دانشجویان
در اتریش ماهیت امپریالیستی و ضد ملی این توطئه را تشریج کرد.
این فعالیتها و
مبارزات و همچنین فعالیت در جریان قیام پانزدهم خرداد 1342 موجب
شد که راضی برای مرتبه هفتم توقیف و چندین ماه در زندان موقت
شهربانی و پادگان عشرت اباد زندانی شود.
راضی در
زندان نیز از پا ننشست و با استفاده از تجربیات گذشته در زندان
اقدام به برگزاری نماز جماعت و تشکیل کلاسهای مختلف عقیدتی
سیاسی اموزش قران و زبانهای عربی فرانسه انگلیسی و المانی توسط
دیگر هم زنجیران کرد. پس از آزادی از زندان چون سران جبهه ملی
دوم سیاست صبر و انتظار اعلام کرده بودند حزب مردم ایران که
مخالف این سیاست بود به همراه نهضت ازادی و سازمان دانشجویان
جبهه ملی و سایر احزاب که انها نیز مخالف بودند نظراتشان را به
اطلاع دکتر مصدق رساندند که پس از تایید از سوی ایشان شورای
جبهه ملی دوم منحل و جبهه ملی سوم با شرکت احزاب و نیروهای یاد
شده و سازمان بازار در اواخر سال 1343 و اوایل سال 1344 تشکیل
شد. راضی نمایندگی
حزب مردم ایران را در جبهه ملی سوم بر عهده داشت و عضو هیات
اجرایی آن بود .
فعالیت جبهه ملی سوم
تا اواسط سال 1344 ادامه داشت . با موج دستگیری عموم
رهبران و فعالین
جبهه و احزاب وابسته به نهضت
در حالی که رهبران جبهه ملی دوم پس از ازادی از زندان به
علت انحلال شورای
جبهه ملی دوم کنار کشیده و رهبران و فعالین نهضت ازادی محاکمه
شده و زندانی بودند
جبهه ملی سوم دیگر نتوانست
به فعالیت ادامه دهد و پرچم مبارزه علنی و گسترده را به
اهتزاز دراورد.
حسین راضی نیز در این سال به همراه سایر رهبران جبهه ملی سوم
برای بار هشتم دستگیر و در قزل قلعه زندانی شد.
از سال 1344 به بعد
حزب مردم ایران مانند سایر نیروها ضمن حفظ اصول اعتقادی و
مخالفت و مبارزه با رژیم تاکتیک مبارزاتی خود را تغییر داد و
فعالیت علنی و وسیع را بطور موقت تعطیل کرد. با اوج گیری انقلاب
اسلامی راضی و همفکرانش مانند سایر احزاب و نیروها بدون تظاهر
گروهی در راهپیماییها و تظاهرات
فعالانه شرکت داشتند.
پس از انقلاب تلاش راضی به عنوان دبیر کل حزب مردم ایران و دیگر
همفکرانش برای ایجاد تشکلی واحد از همه نیروهای ملی بی نتیجه
ماند و به نام حزب فعالیت ادامه یافت.
در
دوران پس از پیروزی انقلاب راضی و همفکرانش طرحای مختلفی تهیه و
به مسئولان مربوط پیشنهاد کردند.
از
جمله این طرح ها می توان
به:
" طرح مقدماتی مردمی کردن
قانون استخدام کشوری"،"طرح ایجاد بانک جهانی نفت توسط اوپک و
انتشار پول مخصوص که ایران و سایر اعضا اوپک از وابستگی به
امریکا و دیگر قدرت های استعماری خلاص
شوند " ، " طرح مقدماتی تبدیل رادیو تلویزیون به نهادی فرهنگی
درخدمت مردم " ، "طرح ایجاد راه های روستایی" ، " بررسی پیش
نویس قانون اساسی و تهیه طرح اصلاحی با همکاری کانون علوم اداری
ایران " اشاره کرد .
با احیای
مجدد فعالیت های جبهه ملی ایران در اواسط دهه 70احزاب و فعالان
سیاسی بار دیگر گرد آن جمع شدند . در سال 1378 به دعوت استاد
ادیب برومند بنیانگذار جبهه ملی پنجم ، ایشان از سوی حزب مردم
ایران در شورای مرکزی جبهه ملی ایران حضور یافت
و آن جا را خانه خود اعلام نمود .
پس از
آن حسین
راضی به اتفاق دکترخسرو سعیدی وحسین شاه حسینی مسوولیت
برگزاری انتخابات پلنوم 1382 را پذیرفت و از سوی شرکت کنندگان
در پلنوم 1382 به عضویت شورای مرکزی انتخاب شد.
حسین
راضی به اصول هقت گانه
جبهه ملی ایران
پایبند بود و تاکید داشت
که هرگز یکی را نباید فدای دیگری کرد :
صل یکم: حفظ تمامیت ارضی، استقرار حاکمیت ملی و استقلال سیاسی
برخاسته از اراده عمومی ملت ایران در نظام جمهوری مبتنی بر اصول
دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون.
اصل دوم:
تاکید بر تامین و حفظ حقوق و آزادی های اساسی مردم ایران به ویژه
آزادی حزب ها، انتخابات و مطبوعات و برابری حقوق زن و مرد و مبارزه
با هرگونه تجاوز به حقوق بشر.
اصل سوم:
جبهه ملی ایران برای حفظ احترام به دین مبین اسلام، و همچنین فراهم
شدن امکان بهره گیری از تمامی توان ملی و مردمی، بر اصل جدایی دین
از حکومت تاکید می کند.
اصل
چهارم: استقرار عدالت اجتماعی و بالا بردن سطح رفاه عمومی بر اساس
جهان بینی علمی، رشد تولید، افزایش اشتغال و توزیع عادلانه درآمد
ملی.
اصل
پنجم: احترام به حقوق شهروندی برابر و اعتقادات دینی و آداب و رسوم
و زبانها و گویش های تمامی مردم سرزمین ایران.
اصل ششم:
تقویت و پاسداری و گسترش زبان ملی و مشترک فارسی و فرهنگ و هنرهای
ملی ایران.
اصل
هفتم: اتخاذ سیاست خارجی مستقل ایرانی بر پایه حفظ مصالح و منافع
ملی و حفظ تمامیت ارضی کشور، پشتیبانی از اصول و هدفهای منشور ملل
متحد، دوستی واحترام متقابل با همه ملت ها و کشورها بویژه کشورهای
منطقه و مبارزه با هرگونه تروریسم فردی، گروهی و دولتی
شمه ای از فعالیت های
علمی، اداری، اجتماعی
حسین
راضی درعرصه اجتماعی وزندگی علمی و عملی خود نیز تلاشگری خستگی
ناپذیر بود . او در دهه 30 در دورشته حقوق و علوم سیاسی از
دانشگاه تهران کارشناسی گرفت و به اخذ کارشناسی ارشد
در علوم اداری با رتبه اول از همین دانشگاه نائل شد. دوره
عالی تخصصی مدیریت شهرداری را نیز با رتبه اول به پایان رساند
.
برای طی
دوره های تخصصی دراین رشته به خارج از کشور رفت و دوره مربوط به
تاسیسات و خدمات شهری را با موفقیت گذراند. برای اینکه از این
موفقیت بیشتر بهره مند شود برای کسب تجربه نوین مدیریتی با
هزینه خود به برخی کشورهای
اروپایی ازجمله انگلیس فرانسه اتریش ایتالیا مسافرت کرد
و ایین نامه های شهرداری های این کشورها را مطالعه کرد که
بعدها این تجربه برای تدوین ایین نامه شهرداری تهران مورد
استفاده واقع شد. در دهه 40 به همراه استادان و فارغ
التحصیلان دانشکده علوم اداری کانون علوم اداری را تاسیس
کرد که نقش به سزایی در ارتقای مدیریت امور اداری کشور را داشت
و در همین ارتباط در تبریز و قم در دانشگاه تدریس می کردند.
وی در
سال 1325 به استخدام شهرداری
درآمد و درسال1331درحکومت ملی دکتر مصـدق با حکم مستقیم
ایشان به کفالت اداره کل بازرسی شهردای منصوب شد.بعد ازکودتای
28 مرداد با توجه
به فعالیتها ایشان منتظر خدمت شد و از فرصت استفاده کرد
کاراموزی وکالت
دادگستری را
آغاز کرد
که به
علت توقیف
و حبس در ارتباط
با
با
فعالیت سیاسی ناتمام
ماند . او در شهرداری
در سمت های مشاور و بازرس ویژه و رئیس دفتر تشکیلات و مدیر
در ارتباط با فعالیت سیاسی ناتمام ماند . در سمت های مشاور و
بازرس ویژه و رئیس دفتر تشکیلات و مدیر طرح ها و تشکیلات و
بودجه در شهرداری خدمت کرد. در سال 1343 نخستین ازمون استخدامی
شهرداری را به روش نوین وعلمی طرح ریزی و اجرا کرد. در سال
1344 زندانی شد. پس از آزادی از زندان پیش نویس آیین نامه
استخدامی شهرداری و بیمه کارکنان شهرداری را که اصول آن هنوز هم
اجرا می شود ، تدوین کرد.
راضی
در این باره در خاطراتش می گوید:
" برای
نوشتن ایین نامه از یک شرکت کانادایی استعلام شد که درخواست چند
میلیون دلار کرد. من این مسئولیت را پذیرفتم و در کمال ناباوری
مسئولان وقت ایین نامه مورد نظر را تنظیم و ارائه کردم که پس از
تایید در کمیسیونی از مقامات شهرداری به تصویب هیات دولت رسید
وطی مراسمی رسما در پارک شهر به کارکنان شهرداری ابلاغ شد.”
راضی
اواخر پاییز سال 1344 باتوجه به توصیه های قران کریم در مورد
یتیمان و بنا برفرمایش حضرت رسول اکرم(ص) " انا وکافل الیتیم
کها تین فی الجنه " من و کسی که سرپرستی یتیمی را عهده دار شود
دوشادوش هم وارد بهشت
می شویم " سرپرستی سازمان تربیتی را که وضع نابسامانی داشت
برعهده گرفت تا بتواند ایده ال های اجتماعی خود را در تربیت
انسانهایی اگاه و موحد پیاده کند.
وی 12
سال در سازمان تربیتی سرپرستی بچه های بی سرپرست را برعهده داشت و
فداکارانه در کنار انها بود از آنها حمایت می کرد و موفق شد
محیط و شرایط حاکم بر این موسسه را که انسانی نبود تغییر دهد و
محیطی سالم که نظام ارزش ها و اصول اخلاقی معنا و مفهوم پیدا می
کرد بوجود آورد.
وی نخست
همه مراکز دخیل در نگهداری کودکان بی سرپرست را مانند
شیرخوارگاهها یتیم خانه ها و ... شناسایی و در جلساتی سخت
وطولانی شورای شهر و شهرداری تهران را مجاب کرد که همه این
موسسات زیر چتر واحدی به نام سازمان تربیتی درایند.
در
نخستین گام راضی کودکان را بر اساس رده های سنی و جنسیتی تفکیک و
در مراکزی جداگانه و بر اساس نیازهایشان مستقر کرد.از نظر
شرایط فیزیکی
اقامتگاههای فرزندان
بسیار بد فرسوده و غیر بهداشتی بود.
خوابگاهها نمور و
فاقد کمترین امکانات بود که راضی به تدریج موجبات احداث
ساختمانهای جدید برای شیرخوارگاهها شبانه روزیهای مختلف
کانونهای کودک
خرید ساختمان برای قرنطینه اموزشگاه و کارگاههای فنی
حرفه ای در نقاط مختلف از جمله چیذر و مجمتع اموزشی در یافت
اباد و اسایشگاه معلولین در نارمک و واحدهای مسکونی برای دختران
بزرگ در کنار شبانه روزیها
و...فراهم کرد.
پیشنهاد
خرید خانه های عادی یا احداث ساختمانهای کوچک برای نگهداری
فرزندان به نام کانونهای شبه خانواده از جمله دیگر خدمات وی در
این سازمان می باشد.
وی این
کودکان را که تا پیش از این از جامعه جدا وطرد شده بودند و با
همسالان خود خارج
از مراکز نگهداری تماس نداشتند .برای تحصیل به مدارس خارج از
سازمان فرستاد. تحصیل راابتدا تا کلاس ششم سپس تا اخذ دیپلم
اجباری کرد تا همگی بتوانند اینده ای بهتر برای خود متصور
شوند.فرزندان با استعداد به ادامه تحصیل تشویق شدند از ان جمله
چند نفر بعد از اخذ دیپلم دوره تحصیلات عالیه را تمام کردند
و11 نفر هم با کمک اولیه سازمان تربیتی و بعد استفاده از بورس
تحصیلی و کمک خیرین مانند ایت الله خوانساری به خارج اعزام شدند
و به درجات علمی ممتازی رسیدند.
راضی
مانند پدری فداکار در کنار بچه ها بود و به انها اموزش می داد و
همواره حامی انها بود.
برای انکه فرزندان سازمان
بدانند تفاوتی بین انها و فرزندان خودش نیست در مراسم
مختلف مانند اعیاد و عزاداریهای مذهبی چهارشنبه سوری یلدا نوروز
و سیزده بدر ... به همراه اعضای خانواده شرکت می کرد.
برنامه
های تربیتی تخصصی از جمله ایجاد مرکز مشاوره و راهنمایی باکمک
روانشناسان و متخصصان دانشگاهی و دعوت از افراد علاقمند و
نیکوکار و باایمان برای خدمات داوطلبانه از دیگر خدمات وی در
این دوران است.
او
فرزندانش را تا به آخر در حمایت خود داشت. به گونه ای برنامه ریزی
کرده بود که باتشکیل کلاسها و کارگاههای
اموزش فنی و حرفه ای هنرهای دستی ...و ایجاد اموزشگاه
حرفه ای و اعزام فرزندان برای طی دوره های کمک بهیاری و کودک
یاری وتشویق انها به
ادامه تحصیل و اموختن حرفه متناسب بااستعدادشان بتوانند وارد
بازار کار شوند و در این جهت اقدام به کاریابی برای انها و
استخدامشان در ادارات و موسسات دولتی و خصوصی و کارخانه ها کرد.
پدر(راضی) سعی کرد سازمان تربیتی جانشین خانواده کودکان بی سرپرست
شود و انها را تا به ثمر رسیدن حمایت کند هیچکدام از فرزندانش
بدون داشتن امکانات اولیه از سازمان جدا نشدند. برای هرکدام
مقرری معین کرد که نگاهشان به جیب دیگران نباشد ودستشان در جیب
خودشان باشد . برای دختران در زمان ازدواج جهیزیه کامل و برای
نخستین نوزادشان سیسمونی کامل داده می شد. اختصاص پول توجیبی و
دستمزد حین کاراموزی و افتتاح حساب پس انداز از دیگر اقدامات
رفاهی وی برای فرزندانش بود.
اجرای
برنامه های مذهبی و تشکیل کلاسهای اسلام شناسی اموزش مسائل عقیدتی
تعلیم قران توسط
مربیان زن و مرد معرفی شده از سوی روحانیان مبارز و شخصیتهای
روشنفکر و مذهبی ان دوران اعزام فرزندان دختر و پسر به همراه
مربیانشان برای شرکت در جلسات سخنرانی معلم شهید شریعتی و دیگر
بزرگان در حسینیه ارشاد و پس از ان به مسجد توحید و دیگر مساجد
اجرای برنامه های مخصوص در ماه مبارک رمضان ، برگزاری نماز
جماعت جزو برنامه ها بود که در مواقع حضورش در اردوها برای سرکشی
به امامت شخص وی برگزار می شد.
این در
حالی بود که در ان زمان برپایی جشنهای حکومتی و سلطنتی ازجمله در
28 مرداد یا ایام مشابه در همه سازمانها اجباری و مرسوم بود
ولی راضی نه تنها در این برنامه ها نه خود و نه فرزندان و
مربیان را شرکت نمی داد بلکه با برگزاری برنامه های دینی و
عزاداری ها و جشن های مذهبی خشم مسئولان ساواک را برانگیخت به
طوری که به شهردار وقت فشار اوردند وی را برکنار کند و همچنین
با نوشتن نامه های بی امضا و صدور اطلاعیه های حاوی تهمت های بی
اساس و ناجوانمردانه
سعی در بدنامی وی کردند .
وی هنگام
ترک سازمان تربیتی بیش از 5000 نفر از کودکان بی سرپرست را تحت
تعلیم و تربیت داشت. حسین راضی یک پدر بود نه تنها برای فرزندان
خود. کسانیکه در مراسم سومین روز درگذشت او شرکت داشتند دیدند
میانسالانی را که وی را پدر می نامیدند و درفراقش سوگوار
بودند.
روحیه
نوع دوستی راضی و همفکرانش پس از انقلاب نیز آنها را به حمایت از
اقشار ضعیف و آسیب پذیر بویژه خانواده های بی سرپرست یا بد
سرپرست و جنگ زده واداشت.
وی با
همراهی آقایان دکتر
مرجایی و شرف الدین این گونه خانواده ها را شناسایی و با مراجعه
حضوری و صحبت و ارزیابی میدانی موجبات کمک به آنها را فراهم
کردند. نه تنها کمک مالی و مادی بلکه از طریق توانمند سازی بدین
ترتیب که با فراهم کردن زمینه فراگیری آموزش های فنی و حرفه ای
برای اعضای این خانواده ها و تهیه وسایل مورد نیازشان تلاش کردند
که آنها را به
افرادی کاردان و خود کفا تبدیل سازند.
حضور در همه
صحنه های اجتماعی و بی
تفاوت نبودن به
سرنوشت جامعه از
خصایل
مهم راضی
بود
که
تجلی
ان
را
در مقاطع
مختلف
زندگی
وی
شاهد
بودیم .
وی و همفکرانش در سال
های دفاع مردم ایران در برابر هجوم ارتش بعثی عراق و حامیان
خارجی اش برای حمایت
معنوی و مادی از سلحشوران این مرز و بوم به جبهه ها رفتند ولی
هرگز در این مورد نه برای خود توشه ای اندوخت و نه سابقه حضوری
.
شامگاه
دوم بهمن 1389 حسین راضی پس از تحمل دوره طولانی بیماری در گذشت
. وی تا اخرین روزهای عمر بریک اصل پای می فشرد و آنهم وحدت بود
. وحدت میان نیروهای ملی و ایران دوستانی
که برای منافع ملی این اب و خاک تمام قد به میدان آمده
اند. کسانی که اصول
"استقلال ایران" و" تمامیت ارضی" " دموکراسی " را پذیرفته اند و
برای ازادی و ابادانی ایران تلاش می کنند. حسین راضی تا اخرین
نفس ها و اخرین روزهای عمر منادی این وحدت بود.
یادش
گرامی و راهش پر رهرو باد
پیروز مردم ایران
به یاد
عزیز سفر کرده ما، جناب آقای حسین راضی
بنام خدا
ای
مهربان پدر بخدا دوست دارمت
چون کرده ای سفر ؟ عزیز می دارمت
ای
ناخدای کشتی ما به دریای پر بلا
ای رهنمای بی بدیل ای
مرشد ای مقتدا
نامت
حسین بود و عشقت
پیمودن ره حسین
بادا رضای حق به آمرزش روح حسین ما
بودی تو
حامی اطفال بی پناه
نفرین بر این عجل ، اف به دنیای بی وفا
راضی
به گریه و اندوه ما
نمی شدی
یک سال گذشت کنون ز گریه و آه و فغان ما
ازهجر تو
مادر مدام آه وناله می کند
بغض است در گلو و خون در دل فامیل و اقربا
هریک ز
طفلکان تو به نوعی غصه می خورند
راضی چرا شدی تو به این حکم ناروا
در فرقت
تو ای عزیز ، رفته دگر تاب ما
ترک وفا نمودی و رفتی از میان ما
سخت است
زیاد بردن لطف و صفای تو
ثبت است در جریده عالم دوام ما
جمعی از
فرزندان داغدارت، پدر عزیز
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||