بازگشت به صفحه اول

 

 
 

 قطعنامه پلونوم هفتم سازمانهای جبهه ملی ایران در امریکا

لس آنجلس – 18 ماه مه 2008 – (29 اریبهشت ماه 1376) 
                                                                                                                            
سازمانهای جبهه ملی ایران در امریکا در گردهمایی سالانه خود با شرکت نمایندگان شرق و غرب امریکا پس از بحث و بررسی وضعیت ایران و مسائل عمده آن قطعنامه زیر را صادر کرد.

وضعیت  اقتصادی و اجتماعی کشور در زیر سلطه حکومت اسلامی آبستن بحرانهای پرهزینه ایست که از ماهیت این حکومت سلطه گر و سیاستهای آن بر می خیزد. همین وضع در عرصه بین المللی و سیاست خارجی موجد بحران کشداری شده که ممکن است تا حد عملیات نظامی و ویرانی کشور پیش برود.

در زمینه اقتصادی: با وجود افزایش شدید درآمد نفت تا نزدیک صد میلیارد دلار در سال، گذران زندگی اکثریت بزرگ مردم روی خط فقر نوسان می کند. درآمد کارگران که پس از افزایش امسال به 220 هزار تومان رسید بسیار پایین تر از خط فقر ششصد هزار تومانی است. به علاوه فشار گرانی و تورم فزاینده قدرت خرید چندانی برای این درامدها باقی نمی گذارد. نرخ رسمی 7/20 درصدی تورم و نرخ واقعی 30 درصدی آن در سال جاری بدون هیچگونه مانعی رو به بالا در حرکت است. رشد نقدینگی 30-40 درصد در سال که از هزینه کردن بی حساب درامد نفت در بودجه جاری دولت مایه می گیرد موتور اصلی تورم را تشکیل می دهد و تضییقات ناشی از محدودیتهای بانکی و تجاری مصوبه شورای امنیت سازمان ملل متحد هم به ان اضافه می شود.

حکومت اسلامی که با سرکوب بر مردم و کشور حکم می راند و مردم را از هرگونه حق بازرسی و حسابرسی بر سیاستهای خود محروم کرده نه تنها ثروت نفت کشور را به جای سرمایه گذاری در صنایع اساسی صرف هزینه های بی بازده دولتی می کند بلکه با گرانی و تورم ناشی از این سیاست مهلک اقتصادی زندگی میلیونها مردم زحمتکش را باز هم مشکل تر ساخته است.

در زمینه سیاسی: حکومت اسلامی همچنان به صورت یک قدرت سرکوبگر بر ایران مسلط است. حقوق و آزادیهای اساسی مردم مانند آزادی بیان و احزاب و رسانه ها و انتخابات جای خود را به زندان اوین و دادگاههای فرمایشی و شورای نگهبان و حکم حکومتی ولی فقیه داده است. علیرغم سرکوب و اختناق، مقاومت در برابر فشارهای حکومت اسلامی به اشکال مختلف ادامه دارد. زنان دلیر ایران در برابر فشارهای هر روزه حکومت که گاه به گاه شدت می گیرد ایستاده اند و ماموران حکومتی را با همگانی کردن مقاومت پس می رانند. کارگران اتوبوسرانی و صنایع مختلف با سازمان یافتن و اعتصاب و تظاهرات برای احقاق حقوق صنفی و سیاسی خود به میدان آمده اند. دانشجویان دانشگاههای کشور در برابر برنامه های پاکسازی حکومت و علیرغم فشارهای مختلف اخراج و زندان و شکنجه به مبارزه ادامه می دهند. ما به همه زندانیان سیاسی و به زنان و کارگران و دانشجویان مبارز درود می فرستیم و آزادی آنان را خواستاریم.

مقاومت به گروههای زنان و کارگران و دانشجویان محدود نمی گردد بلکه قاطبه مردم را در اشکال مختلف شامل می شود. نمونه ان را می توان در «انتخابات» اخیر مجلس هشتم دید که مفتضح تر از همیشه در شرایطی که فقط دسته ای از صاحبان قدرت از حقوق انتخاباتی برخوردار بودند برگزار شد. اکثریت مردم به ویژه در شهرهای بزرگ در این انتخابات نمایشی شرکت نکردند. در تهران کمتر از 20 درصد واجدین شرایط رای دادند. اگاهی قاطبه مردم به این درجه رسیده است که انتخابات هنگامی معنا دارد که اولاً پیش شرط های لازم آن مانند آزادی بیان و احزاب و رسانه ها وجود داشته باشد و ثانیاً انتخابات از هرگونه محدودیتها و شرایط تحمیلی آزاد باشد. مبارزه برای رسیدن به این انتخابات آزاد کار درازمدتی است که کوشش برای تحقق آزادیهای اساسی و مبارزه با تجاوز به این آزادیها را در بردارد. مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی، برای آزادی مطبوعات، برای آزادی احزاب و سندیکاها هدفهای فوری تر این رویکرد است. بدست آوردن این آزادیها و رسیدن به آزادی انتخابات در همان حال به معنای برچیده شدن حکومت سرکوبگر اسلامی و فراهم آمدن زمینه دمکراسی در ایران است.

در زمینه بین المللی: برخورد حکومت اسلامی و امریکا که نقطه گرهی آن اکنون در مسئله انرژی هسته ای بروز کرده است، ایران را نه تنها در برابر امریکا بلکه در برابر «جامعه بین المللی» و مصوبات شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار داده است. این مصوبات که یک دور تازه آن دوباره در حال شکل گیری است محدودیتهای فزاینده بانکی، تجاری، و بین المللی را به ایران تحمیل می کند و چنانکه قبلاً گفتیم بر سرعت موتور گرانی و تورم می افزاید. همچنین ادامه این روند میتواند پایه توجیه فشارهای بالاتر از جمله عملیات نظامی قرار گیرد. اینکه احتمال عملیات نظامی چه خواهد بود قابل محاسبه دقیق و مطمئن نیست. اما قدر مسلم این است که احتمال آن را نمی توان بطور یقین مساوی صفر دانست. در چنین احوالی این وظیفه سنگین بر عهده همه ماست که برای جلوگیری از هر خطر نظامی و جنگی که چیزی جز ویرانی و کشتار به بار نخواهد آورد اقدام کنیم.

بررسی برنامه هسته ای آشکارا نشان میدهد که حکومت اسلامی مانند همیشه در نقش دارنده قیمومیت مردم ایران تمام تصمیمات مملکتی را بدون ذرّه ای توجه بنظرات مردم و در غیاب نمانیدگان صالح و منتخب مردم ایران اتخاذ نموده است .

ملت ایران چه در زمان شاه و چه در دوره حکومت اسلامی هیچگاه جایی و فرصتی برای بحث و بررسی برنامه هسته ای را نداشته است. این برنامه پنهان از چشم ملت و بدون هیچگونه ارزیابی و حسابرسی از سوی نمایندگان مردم جریان داشته است. این یک برنامه حکومتی است و نه ملی، حکومتی که حسابش و منافعش از ملت جداست، حکومتی که در سه چهار سال گذشته این برنامه را به عنوان «حق مسلم ملی ما» به منظور کشاندن مردم بطرف حکومت به بازار آورده و کشور را در معرض آسیبهای فزاینده قرار داده است. حکومت اسلامی باید برای حل سریع این بحران از جمله با اعلان تعلیق باروری اورانیم اقدام کند. ملت ایران اجازه نخواهد داد حکومت اسلامی با پنهان شدن پشت صف مردم و دست زدن به بازیهای خطرناک سرنوشت مردم و مملکت را به بازی بگیرد.
پیروز باد پیکار آزادیخواهانه مردم ایران

درود بر زنان و کارگران و دانشجویان مبارز!

 
 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به اپوزيسيون دموکرات