بازگشت به صفحه اول

 

 
 

 

نامه هوشنگ کشاورز صدر پناهنده سياسی ايرانی درحمايت از بيانيه  565 تن آزاديخواه داخل ايران

 

همراهان ، دوستان و دانشجويان عزيز و گرامی

با سلام و عز و احترام بسيار بيانيه تحليلی مورخ اسفند 1383 خورشيدی روشنی بخش ديده اميد گشت.

قبل از طرح هر مطلب ، اجازه بفرماييد تا مراتب تبريک و تهنيت خود را به عنوان يک پناهنده سياسی به جمع شريف امضا کنندگان « بيانيه تحليلی جمعی از انديشمندان ، فعالان سياسی و دانشجويان ايران » ، عرض کرده باشم .

اقدام شما در تفاهم بر مشترکاتی که انگيزه آن برخاسته از نيت پاک پاسداری از مصالح عالی کشور است ، در فضای هولناک استبداد حاکم فضيلتی غيرقابل انکار است.

ترکيب جمع امضا کنندگان «بيانيه» مبين و نويد بخش پايگيری مجموعه متجانسی است که ميراث دار دستاوردهای نهضت ملی ايران است.

نام های شما در ذيل يک سند صرفنظر از اينکه يادآور تلاش و کوشش نسلی است که همواره بار مبارزه برای احيای حقوق از دست شده مردم ، بويژه جنبش ملی شدن نفت را بردوش داشته ، نماد تجربه اندوزی هوشيارانه از سال های دردناک بعد از انقلاب ايران است. از اين امتياز که بگذرم صدای جمعی و آشنای شما ، ترانه اميدبخشی است در نزديکی جامعه بزرگ ايرانيان دور از زادبوم خود ، با شما خويشاوندان سياسی در ميهن .

 

همراهان ، دوستان و دانشجويان

ما به تفاوت ميان شرايط حاکم بر شما و شرايطی که ما پناهندگان سياسی در آن زيست می کنيم آگاهيم ، همگی ما چه در داخل و چه در خارج کشورمان ، تجربه سختی را از سرگذرانده ايم . به يمن اين تجربه يقين داريم که شما کم و کيف جلای وطن را می شناسيد و می دانيد زيستن در سرزمين های نا آشنا درد است و ما نيز می دانيم دردناک تر از آن شرايط شماست ، زيستن در سرزمينی که « مزد گورکن از جان آدمی افزون است » . بنابراين ما را صاحب آن اندازه تجربه و تامل می شناسيد که وظيفه خود را که بايد زبان بارز مکنونات شما باشيم ، از شما که در تيررس استبداد خشن حکومت دينی هستيد توقع نکنيم . ما بار مثله کردن فروهرها و کشتن نويسندگان شريف مان را همواره با خود داريم ، پس گمان نرود که قصد سردادن شعار ، آنهم از راه دور و ساحل امن ! است که می دانيد در اين ساحل امن هم صدها پناهنده سياسی وسيله جمهوری اسلامی سربه نيست شده اند. قصد و هدف آنست تا با استقبال از بيانيه شما که بگمان صاحب اين نامه ، صرفنظر از نقاط قوت و پاره ای ابهامات و تناقضات آن از نظر گردهمايی مجموعه خويشاوندان سياسی که دارای قدمت تاريخی است ، بدعتی است که نظير آن در دوران استبداد حکومت مذهبی سابقه نداشته است ، اين دستاورد را بايد قدر داشت.

بهتر ازمن می دانيد که امروز « آزادی » و در پناه آن « استقلال » کشور از گره خوردن مشترکات همين مجموعه ها سربرمی کشد. از اين رهگذر است که آزادی و دمکراسی از آفت و شته فرصت طلبی های فردی و خطاهای جبران ناپذير اجتماعی مصون می ماند. تجربه نشان داد که موريانه خطرناک «همه با هم » از فقدان گروه ها و مجامع متجانس و همگون که حضور آنها همچون صافی اجتماعی عمل می کند سربر کشيد ، اين کمبود اجتماعی در تاريخ معاصر و متحول ما موجب چه خطای بزرگ و چه شبيخون هولناکی بر دستاوردهای صد سال مبارزه مردم در راه آزادی و حقوق انسانی جامعه ما گرديد.

اکنون همه قرائن شاهد آنست که چشم اسفنديار نظام آزادی کش حاکم ، گردآمدن مردم درمجموعه های متجانس و همگون و پيوند زدن مشترکات اين مجموعه ها با هم است ، از ياد نمی بريم که اين مهم را چهل سال پيش دمکرات برجسته کشور ما محمد مصدق به نخستين کنگره جبهه ملی ايران توصيه و گوشزد کرد. پس برماست تا صدور بيانيه 565 تن از آزاديخواهان داخل کشور را به فال نيک بگيريم و آنرا طلايه تشکل نيروهای متجانس نهضت ملی ايران بدانيم.

صاحب اين نامه يقين دارد که امضا کنندگان «بيانيه » که بسياری از آنها عمری در راه استقرار آزادی سپری کرده اند به گره ها و معضلات اساسی کشور اشراف دارند. ما يقين داريم که شما نيز براين باوريد که با آميختگی دين و حکومت که خميرمايه قانون اساسی  نظام حاکم مذهبی است کشور ما سامان نخواهد يافت.

ما يقين داريم که شما نيز بر اين باوريد که ادامه وضع موجود جز شکستگی در ديوار اعتماد مردم و جز گسستگی در همبستگی ملی و جز زيان های جبران ناپذير مادی و جز حراج سرمايه های ملی ، ثمری برای مردم نخواهد داشت.

مايقين داريم که شما نيز باور داريد که « آزادی » کالای صادراتی نيست که وسيله اين يا آن کشور به ضرب زور به خورد مردم دهند. ما با هر تجاوز خارجی به حريم کشورمان مخالفيم.

   ما يقين داريم که شما نيز به دليل تجربه بزرگی که در کولبار تاريخ داريد با اعمال قهر و خشونت مخالفيد، اجازه بدهيد همگی بانگ برداريم که قهر و خشونت ، کشتن و شکنجه مبارک حاکمان حق شکن باد. ما باور داريم که تنها و تنها پادزهر اعمال قهر و خشونت ، يکپارچگی آگاهانه مردم است.

بر اساس آزمون و تجربه مردم از 8 سال بازی « سازندگی » ، به سرکردگی اقای رفسنجانی و 8 سال فريب «اصلاحات» به زعامت ! آقای خاتمی ، يقين است که نخستين گام مردم در پايان بخشيدن به خيمه شب بازی مضحک اين نظام  مردود دانستن بازی های  انتخاباتی است که براساس قانون اساسی موجود صورت می گيرد.

باور بر اين است که نتيجه امتناع مردم از شرکت در رای و رای بازی حکومتی سرآغاز طرح فعال مطالباتی است که می تواند زمينه ساز جنبشی گردد که امروز شرايط عينی داخلی و جهانی آن بيش از پيش مهيا است.

 

                                                    فروردين 1384

                                            با احترام ، عضو ديرينه نهضت ملی ايران

                                                           هوشنگ کشاورز صدر 

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه