بازگشت به صفحه اول

از خبرنامه اميرکبير

 
 

۵۶ سال از ملي شدن نفت گذشت

وارثان خوب يا بد صنعت ملي نفت
آينده خاكستري اقتصادي، براي كشوري بدون مديريت در منابع نفتي

دكتر محمد مصدق اگر چه گفته بود نامش را بر هيچ خيابان و كويي نگذارند؛ اما از همان نوامبر سال ۱۹۵۱ كه شخصا دادخواست ايران را در مورد ملي شدن صنعت نفت اين كشور در شوراي امنيت سازمان ملل در نيويورك مطرح كرد، نام و خاطره خود را براي هميشه در جهان به ثبت رساند. چه آن كه به ملي شدن صنعتي دست زد كه امروز اقتصاد ايران بدون در آمد آن هيچ و پوچ است.

به گزارش ايلنا، ملي شدن صنعت نفت كه امروز ۲۹ اسفند ماه، وارد پنجاه و ششمين سال خود مي‌‏شود، در شرايطي با پا فشاري بي مانند و تلاش دكتر مصدق حاصل شد كه تمام اركان حكومت در اختيار دول خارجي بود.

طي سال‌‏هاي ۱۹۵۰- ۱۹۴۵ كه درآمد شركت نفت ايران و انگليس ۲۵۰ ميليون پوند بود و سهم ايران از اين درآمد تنها ۹۰ ميليون پوند را شامل مي‌‏شد. دولت انگليس با سهم ۵۱ درصدي‌‏اش به اين شراكت مي‌‏باليد و هرگز حاضر به بر هم خوردن آن نبود.
و اما مطابق قرراداد ۱۹۳۳، ايران نه تنها بهره مالكانه؛ بلكه ۲۰ درصد از سود جهاني شركت نفت ايران و انگليس را دريافت مي‌‏كرد كه در سال ۱۹۴۹ با قرارداد الحاقي معروف گس - گلشائيان حق امتياز ايران از هر تن ۴ شيلينگ به تني ۶ شيلينگ افزايش يافت و حداقل پرداخت سالانه بابت سهم ۲۰ درصد سهم ايران از سود شركت از ۷۵۰ هزار ليره به ۴ ميليون ليره ترقي داده شد.

قرارداد الحاقي كه با بازتاب‌‏هاي منفي در مجلس زمان دولت ساعد مواجه شد و با همين مخالفت‌‏ها به سردمداري دكتر مصدق، رييس كميسيون نفت مجلس، كشمكش‌‏ها و مبارزات براي ملي كردن صنعت نفت آغاز شد. اين الحاقيه خود به تشكيل موجي دامن زد كه ملت آن دوران از روحاني، دانشجو، مذهبي و غير مذهبي همگي يكپارچه “ملي شدن نفت ” را فرياد مي‌‏كردند تا سرانجام در ۲۹ اسفند ۱۹۵۱ به هدف خود دست يافتند.

خشم انگليس از اقدام خطير دكتر مصدق در حدي بود كه او را با القابي چون ديوانه و پيرمرد حيله‌‏گر ياد مي‌‏كردند چه آن كه شركت نفت ايران و انگليس با ارزش‌‏ترين دارايي و منبع شماره يك بريتانيا شده بود. بيرون كردن نيروهاي انگليسي از ايران به قدري براي دولت بريتانيا سخت تمام شده بود كه براي سقوط دولت ملي در ايران دست به هر اقدامي مي‌‏زدند؛ بنابراين فروش نفت ايران به ساير كشورها قطع شد. در سال ۱۹۵۰ توليد نفت ايران روزانه ۶۶۰ هزار بشكه بود كه در سال ۱۹۵۲ به ۲۰ هزار بشكه در روز كاهش يافت و توليد كلي جهان از ۱۰ ميليون و ۹ هزار بشكه در روز به ۱۳ ميليون ارتقا يافت كه اين نيز حاصل خرسندي كشورهاي عربي از نبود ايران و افزايش توليداتشان بود.

اصول و شرايط ملي شدن نفت از جانب دكتر مصدق كه به جهانيان اعلام شده، به اين شرح است:

۱- تصديق و قبول اصل ملي شدن نفت و حاكم بودن آن بر كليه شئون صنعت نفت.
۲- قرار گرفتن همه عمليات صنعت نفت در دست دولت ايران با پيش‌‏بيني تشكيل شركت ملي نفت ايران با اين تفاهم كه هيچ قسمت از عمليات مزبور به سازماني واگذار نشود كه به تمام معني مجري تصميمات دولت ايران نباشد.

۳- مجاز بودن استفاده از كارشناسان خارجي به شرط اجراي ترتيباتي براي گماشتن تدريجي ايرانيان به جاي آن‌‏ها.

۴- فروش نفت به مشتريان شركت سابق به مقاديري كه قبلا مورد معامله بوده با اين شرط كه مشتريان نسبت به مقادير زايد بر آن با تساوي شرايط حق تقدم خواهند داشت.

۵- تعلق كليه درآمدهاي نفت و فرآورده‌‏هاي نفتي به دولت ايران با اين تفاهم كه تحويل گيرنده نفت ايران هيچ گونه انتفاعي جز تحت عنوان معامله نخواهد داشت.

۶- رسيدگي به دعاوي و مطالبات حقه شركت سابق ( نفت ايران و انگليس ) و مطالبات متقابل دولت ايران با پيش نويس توديع ۲۵ درصد از عايدات نفت به منظور پرداخت غرامت به شركت سابق.

بر اساس پيشنهاد ۶ اصل فوق، شروط ۱ ، ۲ و ۳ يعني اصل ملي شدن و واگذاري اداره كامل عملات نفتي به دولت ايران و استفاده از كارشناسان خارجي به شرط جايگزيني تدريجي آنها توسط ايرانيان بدون هيچ قيد و شرطي در مورد شرط ۴ پيشنهاد شد بر اساس آن يك كنسرسيوم بين‌‏المللي متشكل از تعدادي از شركت‌‏هاي نفتي جهان آزاد كه در آن شركت سابق نيز عضويت داشته باشند، با شركت ملي نفت ايران قرارداد دراز مدت براي خريد مقادير عمده نفت ايران منعقد كند و به خصوص اي حق را براي ايران قائل مي‌‏شد كه مقادير توليد مازاد بر فروش به كنسرسيوم مزبور را به طور مستقيم در بازارهاي جهاني به فروش برساند.

با نگاهي به شروط ملي شدن صنعت نفت براي پاسخ به اين سوال هميشگي كه آيا نفت ايران به معناي واقعي ملي شده يا خير؟ علامت سوال‌‏هاي زيادي پيش‌‏رو قرار مي‌‏گيرد. از آن جمله آن كه به اعتقاد بسياري تحليل‌‏گران تمام قراردادهاي نفتي ما به گونه‌‏اي منعقد مي‌‏شود كه به ميزان غير قابل تصوري به طرف‌‏هاي خارجي باج دهيم تا موقعيت فعلي خود را در سر پا نگه داريم. در واقع عمليات صنعت نفت به دليل وابستگي به شركت‌‏هاي خارجي به طور كامل در اختيار ايران نيست و همين امر، ايران را در شرايط تحريم با مشكلي سخت مواجه خواهد كرد.

صنعت نفت ايران در حالي به ۵۶ سالگي مي‌‏رسد كه توليد نفت كشور همچنان بين ۹/۳ تا ۱/۴ ميليون بشكه باقي مانده و اما عربستان با ۹ ميليون بشكه خود يكه تازي مي‌‏كند و زمزمه حضور جايگزيني عراق با ايران در اوپك نيز مطرح است. چه آن كه با كشف تمامي ميادين در عراق، اين كشور عربستان را نيز پشت سر خواهد گذاشت.
ملي شدن صنعت نفت در حالي به ۵۶ سالگي مي‌‏رسد كه صيانت از مخازن نفتي همچنان مهجور و تزريق به آن‌‏ها هم چنان اصلي اساسي و مورد تاكيد مقامات ارشد نفتي؛ اما فراموش شده است و افت فشار در توليدات نفتي قصه‌‏اي دنباله دار است.

۲۹ اسفند، روز ملي شدن صنعت نفت، در حالي به ۵۶ سالگي مي‌‏رسد كه سهم ايران در صادرات گاز با حجم ذخاير ۰۸/۲۸ تريليون متر مكعبي هنوز بر روي عدد ۸ درصد باقي مانده است. ملي شدن صنعت نفت در حالي ۵۶ سالگي خود را پشت سر مي‌‏گذارد كه رييس جمهور كشورمان از بوي بد نفت سخن مي‌‏گويد و وزير رفاه دولت نيز بيچارگي كشور را از درآمدهاي نفتي مي‌‏داند و مي‌‏گويد‌‏: كشوري با ۱۲۰ ميليارد دلار درآمد از نفت و گاز نقطه ضعف و بيچارگي‌‏اش از همين درآمدهاي نفتي است؟!
و اما بررسي اجمالي صنعت نفت كشور نشان مي‌‏دهد كه مهم‌‏ترين مشكلي كه ايران در شرايط حساس كشور و فضاسازي‌‏هاي جهاني فعلي از آن رنج مي‌‏برد، طلاي سياه يا همان نفت نيست؛ بلكه مديريت بر منابع و صنعت است كه متاسفانه نبود اين فاكتور روز به روز اقتصاد كشور را در سراشيبي قرار مي‌‏دهد كه پاياني ناخوش براي ايران دومين كشور دارنده منابع نفتي و گازي جهان ترسيم مي‌‏كند.

و اما اين سوال هم چنان مطرح است كه آيا ما وارثان خوبي براي ملي شدن صنعت نفت بوده‌‏ايم؟!

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به اپوزيسيون دموکرات