عوارض تحریم بانک مرکزی، سهمگین‌تر از تحریم نفت و گاز

رضا تقی زاده (تحلیلگر مسائل ایران)
۱۳۹۰/۰۸/۲۰
با انتشار گزارش تازه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیرامون فعالیت‌های اعلام نشده اتمی ایران که مشکوک به پیگیری هدف‌های نظامی و دست یافتن به قابلیت انفجار اتمی است، اعمال اقدامات تنبیهی تازه علیه جمهوری اسلامی، از سوی آمریکا و کشور‌های غربی، عملا اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

مقامات آمریکایی، به‌خصوص نمایندگان کنگره و سنای آمریکا، از ماه‌ها پیش از انتشار گزارش یاد شده، ضمن دعوت از ایران به همکاری با جامعه جهانی و پایان دادن به بن‌بست اتمی کنونی، موضوع اقدامات تنبیهی علیه ایران را مطرح ساخته‌اند.

یک روز پس از انتشار رسمی متن کامل گزارش مدیرکل آژانس، ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا، و آلن ژوپه، وزیر خارجه فرانسه، نیز از اعمال تنبیهات تازه علیه ایران سخن گفتند. تجربه اقدامات توبیخی و تنبیهی شش سال گذشته جامعه جهانی علیه ایران، تا حدودی ارزیابی نتایج و هزینه‌های اقدامات تنبیهی بعدی را امکان‌پذیر می‌سازد.

هزینه‌های گزینه نظامی

خطرناک‌ترین گزینه تنبیهی علیه ایران، چنان که لئون پانه‌تا، وزیر دفاع آمریکا، نیز طی کنفرانس خبری روز پنج‌شنبه خود مورد تاکید قرار داد، اقدام به حمله هوایی علیه تاسیسات اتمی ایران است.

ارزیابی دقیق نتایج حمله نظامی که در هر حال با اقدامات تلافی‌جویانه ایران روبه‌رو خواهد شد، از پیش قابل محاسبه نیست. عدم امکان پیش‌بینی کامل نتایج بعد از حمله نظامی، و دامنه آن در منطقه، دلیل اصلی مردود شمردن این گزینه خطرناک و پرهزینه، دست‌کم در وضعیت کنونی است.

با وجود خارج شدن نیروی‌های آمریکایی از عراق که پایگاه‌های آنها می‌توانستند هدف احتمالی موشک‌های برد کوتاه و متوسط جمهوری اسلامی قرار بگیرند، کشور‌های عربی جنوب خلیج فارس همچنان با چنین تهدیدی از جانب ایران روبه‌رو هستند.

به علاوه، هر گونه حمله نظامی علیه ایران بازارهای جهانی نفت را به شدت متشنج و از راه افزایش شدید قیمت نفت خام، به تشدید بحران کنونی در اقتصاد جهانی می‌انجامد.

افزایش قیمت نفت در بازار‌های جهانی تنها ناشی از مختل شدن صادرات روزانه ۲ میلیون بشکه نفت خام ایران نیست. مشکل بسیار بزرگ‌تر، اختلال در امنیت دیگر صادرکنندگان نفت خام منطقه است که روزانه تا ۱۵میلیون بشکه نفت را از طریق تنگه هرمز به بازار‌های مصرف می‌فرستند.

۴۰ درصد از تجارت جهانی نفت منحصر به منابع خلیج فارس است و ژاپن به تنهایی ۷۵ درصد از نفت مصرفی خود را از مسیر تنگه هرمز تامین می‌کند. ۴۰ درصد گاز مایع صادراتی جهان نیز توسط قطر تولید و از همین راه به بازار‌های مصرف ارسال می‌شود.

علاوه بر داشتن قابلیت بستن تنگه هرمز، با استفاده از موشک‌های سطح به سطح نوع نصر، زیردریایی‌های کیلو کلاس، (۸۷۷)، زیردریایی‌های کوچک کلاس قدر، استفاده از مین‌های هوشمند و همچنین شلیک موشک از راه هوا به نفت‌کشهای عبوری، تاسیسات عظیم نفتی عربستان در راس‌التنوره نیز در تیررس موشک‌های جمهوری اسلامی قرار دارند.

راس‌التنوره با ظرفیت تولید روزانه تا ۶ میلیون بشکه نفت، بزرگ‌ترین مجموعه تولید نفت خام جهان به شمار می‌رود. ۷۵ درصد از نفت خام عربستان در این مجموعه تولید می‌شود.

به این ترتیب، گزینه نظامی، با توجه به قابل پیش‌بینی نبودن دامنه برخورد‌های بعدی، تلفات انسانی بالا، و هزینه‌های اقتصادی فوق‌العاده، دست‌کم در وضعیت موجود، مردود به نظر می‌رسد.

ضمن آن که جمهوری اسلامی نیز در صورت عبور از بحران بعد از حمله نظامی، بدون تامل به یک آزمایش اتمی مبادرت کرده و جهان را رسما در مقابل عمل انجام شده قرار خواهد داد. ساده‌ترین پیامد این اقدام، داخل شدن ترکیه، عربستان سعودی و مصر در یک مسابقه تسلیحات اتمی در منطقه است.

قطعنامه شورای امنیت

اقدام تنبیهی دیگری که می‌تواند علیه ایران مورد استفاده قرار گیرد تصویب قطعنامه تنبیهی تازه‌ای در شورای امنیت است. مخالفت چین و روسیه با این اقدام، چانه‌زنی‌های بی‌انتهای مسکو و پکن بر سر محتوای قطعنامه، و امتیازخواهی‌های هر دو در قبال همراهی با گروه غربی عضو شورا، تاثیرگذاری چنین اقدامی را به حداقل می‌رساند.

تاثیر اندک چهار قطعنامه قبلی شورای امنیت علیه ایران در اندازه‌ای بود که مسئولان دولتی به دفعات آن را به «کاغذ پاره»‌ای تشبیه کردند که ارزش متن نوشته بر آن را هم نداشت.

با این وجود یکی از امتیازهایی که مسکو در قبال همراهی با گروه غربی پیرامون توافق بعدی بر سر تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شورا به دست آورد، دست شستن آمریکا از اجرای طرح سپر دفاع موشکی در لهستان و جمهوری چک بود، اقدامی که رهبران هر دو کشور را به شدت ناراضی ساخت.

تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و اروپا

بی‌شک موثر‌ترین تنبیهی که تاکنون علیه ایران موثر واقع شده، تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و اروپا علیه سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در طرح‌های نفت و گاز و همچنین بانک‌های ایران بوده است.

اقدام آزمایشی اخلال در پرداخت ۵ میلیارد دلار بهای نفت صادراتی ایران به هند، به بهانه تحریم‌های بانکی، نشان داد که توسعه دامنه تحریم‌های بانکی، می‌تواند وضعیت صادرات و واردات ایران را به سرعت وخیم ساخته و تاثیر مخربی بر اقتصاد ایران باقی بگذارد.

۸۵ درصد از درآمد‌های ارزی ایران متکی به صادرات نفت و بیش از ۱۰ درصد مربوط به مشتقات نفتی و محصولات پتروشیمی است. دولت صادرکننده انحصاری این کالا‌هاست و پس از تحریم شدن ۴ بانک ایرانی در گذشته، پرداخت‌های خارجی به ایران تنها از راه گشایش اعتبار برای بانک مرکزی صورت می‌گیرد.

صدور ضمانت‌نامه‌های ارزی به منظور واردات نیز عملا در انحصار بانک مرکزی است. به این ترتیب، آثار تخریبی تحریم بانک مرکزی با توجه به نقش انحصاری آن در تجارت خارجی، می‌تواند حتی از تحریم مستقیم نفت و گاز ایران نیز فرا‌تر برود، با این تفاوت که فرصت تلافی‌جویی نظامی را از ایران سلب کرده و اثر روانی فوری نیز بر بازار‌های نفتی جهان باقی نخواهد گذاشت.

چنین اقدامی می‌تواند در فاصله کمتر از چند ماه صادرات نفت ایران را ۵۰ تا ۷۰ درصد کاهش دهد. راه‌های باقی‌مانده برای ادامه صادرات روزانه مابین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون بشکه نفت خام ایران، فروش تک‌محموله‌ای به واسطه‌های کوچک و همین طور فروش تهاتری (پایاپای) به شرکت‌های چینی و هندی در مقابل دریافت کالاهای مصرفی است.

ایران از مدتها قبل نگران اعمال چنین تحریم خردکننده‌ای بوده است. این نگرانی‌ها طی دو هفته گذشته به شدت افزایش یافته. یکی از نشانه‌های آشکار این نگرانی جدی تهران، کاهش شدید فروش ارز توسط بانک مرکزی و در نتیجه ۴ نرخی شدن ارز در ایران و افزایش قیمت آن تا حدود ۲۰ درصد است.

همین اقدام احتیاطی بانک مرکزی، تاکنون تعداد زیادی از شرکت‌های داخلی را با خطر ورشکستگی روبه‌رو ساخته و نرخ تورم را به شدت بالا برده است. به حقیقت پیوستن تهدید تحریم بانک مرکزی از سوی آمریکا و جامعه اروپا، اقتصاد بی‌ثبات ایران را با دشواری‌های بی‌سابقه روبه‌رو خواهد ساخت.

ایران در گذشته به دفعات تهدید کرده بود چنان چه از صادرات نفت خام محروم شود، دیگر صادرکنندگان منطقه را (با مسدود ساختن تنگه هرمز) از این حق محروم خواهد ساخت. تحریم بانک مرکزی ایران، در عمل محروم ساختن ایران از صادرات نفت، بدون دادن فرصت تلافی‌جویی به تهران علیه سایر صادرکنند گان نفت است.

به علاوه، خریداران سنتی نفت ایران نیز فرصت خواهند یافت که کمبود واردات خود را با نفت سعودی و عراق و لیبی جبران کنند. تحریم بانک مرکزی ایران حرکتی است که در این دور از شطرنج اتمی، به مات کردن جمهوری اسلامی می‌انجامد. در صورت تلافی‌جویی نظامی ایران در قبال این اقدام غیرنظامی آمریکا و جامعه اروپا، آن گاه وضعیت تغییر کرده و درگیری کامل نظامی در منطقه غیر قابل‌اجتناب خواهد شد.

از: راديو فردا

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به سیمای نظام 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران