|
|
|||
۱۲میلیارد دلار از بودجه پارسال گم شده
یکشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۰
روزنامه شرق گفتوگویی مفصل با «عماد حسینی» سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس انجام داده است. در بخشی از این مصاحبه آمده است: *حالا نه تنها در صنعت نفت که در تمامی صنایع وابسته به آن، توسعه آنچنانی براساس ظرفیتها و امکاناتی که وجود داشته، نداشتیم. دولت باید پاسخگو باشد، هم به ما و هم به آیندگان که با وجود ۶۰۰ میلیارددلار درآمد نفتی در شش سال گذشته، چرا صنعت نفت توسعه نیافته. باید توضیح دهد که پول توسعه کجا رفته است. *سیاستهای کلی نظام در شرایط فعلی این نیست که تنگه هرمز را ببندیم؛ اما اگر بستن هرمز لازم باشد شرایط و ساز و کار خاص خودش را دارد که اگر به لحاظ ابعاد فنی و کارشناسی و سیاسی و بینالمللی به نتیجه برسیم تنگه هرمز باید بسته شود، درنگ نخواهیم کرد. بیشتر نمایندگانی هم که در مورد بستن تنگه هرمز اظهارنظر میکنند در حوزه انرژی سررشته ندارند. *قرارگاه خاتمالانبیا ظرفیتهایی بالایی دارد. این ظرفیت هم نباید همینطور منفعل باقی میماند و در پروژهها دخالت داده نمیشد. الان در خیلی از پروژههای زیرساختی کشور، مخصوصا در بخش راه، در بخش مسکن و صنعت نفت خاتمالانبیا بهترین گزینهای است که میتوانیم جایگزین کنیم. چون به سپاه هم وصل هستند، یک ظرفیت خاصی برای آنها ایجاد شده است. *فکر میکنم خود قرارگاه به لحاظ تکنولوژی در حوزهای که وارد شده توانسته منابع انسانی بسیار خوبی تربیت کند و دیگر نمیشود به این آسانیها دنبال بیرون رفتن قرارگاه خاتم الانبیا از نفت بود. در واقع گنج نفت به معتمدان نظام سپرده شده است؛ اما بعد از تحریمها زمینه برای کار خیلی از کشورهای خارجی فراهم است. *آقای قاسمی فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا بودند اما در شرایطی عهدهدار وزارت نفت شدند که شرایط بسیار خاصی بر صنعت نفت ما حاکم بود... قبل از ایشان ۹ وزیر به مجلس معرفی شده بودند حالا یا رای اعتماد گرفته بودند یا نه که این ناشی از نحوه نگرش آقای احمدینژاد به صنعت نفت کشور است. باید بپذیریم که رییسجمهوری یک نوع نگرش ویژه خاصی به صنعت نفت دارد و به همین علت افراد خاصی را برای وزارت نفت معرفی میکند. زمانی که آقای میرکاظمی برای وزارت معرفی شد، ما در کمیسیون انرژی موافق انتخاب ایشان در آن شرایط نبودیم. *سرپرستی آقای علیآبادی هم بر وزارت نفت یکی از عجایب روزگار بود؛ فردی که هیچ سنخیتی با صنعت نفت نداشت و برای وزارت نیرو هم معرفی شده بود و همواره مورد توجه آقای احمدینژاد است. *ما متوجه نشده بودیم. اینکه چرا آقای احمدینژاد میخواهد از نزدیکان و کسانی که به آنها اعتماد دارد استفاده کند برای ما خیلی جالب است اما آقای قاسمی بر این نگاه ویژه انطباق ندارد. در کمیسیون انرژی به صراحت گفتند، جایگاهی برای جریان معروف به انحرافی در صنعت نفت قایل نیست و الان هم مقابله با آنان را دنبال میکند. *درون صنعت نفت عدم شفافیت مالی و اداری، قدرت مانور دولت را در خیلی از عرصهها بالا میبرد. همین الان شما نگاه کنید عدم واریز میلیاردها دلار به حساب ذخیره ارزی ناشی از همین بیانضباطی مالی است. ما و عربستان نفتخیز هستیم، اما میببینیم که کشور عربستان ۱۵ سال است وزیر نفتش را تغییر نداده؛ در مقابل آقای احمدینژاد در طول شش سال، شش نفر را وزیر نفت کرده. *به نظرم محصول نوعی نگرش و بینش دولت است. حالا این چیزی که به نام جریان انحرافی از آن یاد میشود، میخواستند دو هدف را از تسلط بر وزارت نفت دنبال کنند. هدف اول برداشتن آقای میرکاظمی بود که توانستند و خیلی مودبانه و محترمانه با ایشان خداحافظی کردند. هدف بعدی این بود که صنعت نفت به نوعی بزرگ قلمداد نشود و احساس شود که صنعت نفت، اصلا جایگاهی در کشور ندارد تا عدم نظارت بر آن بیشتر شود. مسلط شدن این نگاه بر وزارت نفت، آنقدر برای آقای احمدینژاد اهمیت دارد که خودش از فرصت استفاده کرد و به صورت غیرقانونی سرپرست وزارت نفت شد. *من نمیتوانم [فساد در حوزه نفت] را رد کنم، ولی اگر منظورتان مسالهای که مدنظر دولت است مبنی بر اینکه مافیا وجود دارد، من به آن اعتقاد ندارم. اما بههرحال در هر سیستمی فساد وجود دارد، فساد در نفت هم به صورت عادی وجود دارد، اما اینکه احساس کنیم که به صورت سازمانیافته یک فساد تعریفشدهای وجود دارد باید بگویم: «نه، فساد سازمانیافتهای در صنعت نفت نداریم.» *آقای رییسجمهور چند سال پیش گفتند و هنوز هم این مفسدان را پیدا نکردند چراکه اگر پیدا میکردند تا الان اسامی را اعلام کرده بودند. این سوال ماست از ایشان که: «مافیای نفتی کجاست؟» *الان واقعا خود وزرا هم به این نتیجه رسیدند که فساد و مافیای نفتی وجود ندارد و وجود مافیا در نفت توهم است؛ حتی خود وزیران نفت. ما بارها سوال کردیم که این مافیا چه شد؟ و الان هم خود وزیران اعتقاد دارند که مافیایی در نفت وجود ندارد. اگر وجود داشته باشد مقصر خود وزیران و مسوولان هستند که نمیتوانند این مافیا را کنترل کنند. * مثلا جریان انحرافی به صورت سازمانیافتهای برای انتخابات پول خرج میکند؛ بالاخره این پولها باید از جایی بیاید. *گزارش رسمی دیوان برایمان ملاک است. آن چیزی که به ما ابلاغ شده این است که ۲/۱میلیارد دلار در بودجه، گم نشده اما هزینهکرد آن مشکل دارد؛ هرچند رییس دیوان محاسبات اعتقاد دیگری دارد و میگوید گم شده... البته در سال ۸۶ بیشتر از این است. حدود دو میلیارد و در سال در سال ۸۷ حدود پنجمیلیارد دلار. در سال ۸۹ نیز ۱۲ میلیارد دلار است. *این ۱/۱۲ میلیارد دلار باید به حساب ذخیره ارزی واریز میشد اما واریز نشده و دیوان محاسبات آن را گزارش کرده است. ما هم براساس گزارش دیوان، گزارشی تنظیم کردیم. کمیسیون انرژی هم این گزارش را به دادگاه فرستاده و الان پروندهاش در جریان است. از: ايران امروز
|
||||