جمعی از جامعهی محققان، اساتید و تاریخدانان ایرانی به رییس مجلس دربارهی آسیبهای ناشی از تشکیل فراکسیونهای قومی و زبانی نامه نوشتند. این نامه به امضای ۱۷۰ نفر تاریخنگار و تاریخدان رسیده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ جمعی از محققان، اساتید و تاریخدانان ایرانی در نامهای به علی لاریجانی (رییس مجلس شورای اسلامی) نسبت به تشکیل فراکسیونهای قومی و زبانی اظهار نگرانی کردند.
بسم الله الرحمن الرحیم
رییس محترم مجلس شورای اسلامی ایران
جناب آقای دکتر علی لاریجانی دامت توفیقاته
اینجانبان امضاء کنندگان ذیل،گروهی از جامعهی پژوهشگران تاریخ و تاریخدانان ایرانی هستیم که در واکنش به اخبار رسیده، مبنی بر ارائهی طرح تأسیس” فراکسیون ترک زبانان” در مجلس محترم شورای اسلامی و شنیدن زمزمهی تشکیل فراکسیونهای مشابه، نظر آن عالیجناب را به آسیبها و صدماتی که اجرایی شدن این ایده به اساس وحدت ملی کشور میتواند زد و امکان بروز خطر تضعیف همگرایی ملی و ایجاد حس واگرایی مابین اقوام و هویتهای قومی ایرانی، ناشی از متحقق شدن این برنامه جلب مینماییم.
ریاست محترم
ما دغدغهها و نیازهای نهادین فرهنگی، رفاهی، اقتصادی و سیاسی تمامی اهالی شریف ایران را به رسمیت و محترم شناخته و خواهان تلاش و برنامهریزی مسئولان مربوطه با همراهی آحاد مردم، در پاسخگویی عملی و اجرایی نمودن طرحها برای رفع محرومیتها و تحقق خواستها و حقوق فطری تمامی ابناء ملت در جای جای این سرزمین مشترک هستیم، اما تقسیم بندی مجلس شورای اسلامی را به دستهبندیهای قومی، در نهایت اقدامی واگرایانه در جهت سست نمودن اتصال حلقههای زنجیر هویت ایرانی و بستر ساز واگرایی ملی از پیکرهی ایران بزرگ و متحد میدانیم. معتقدیم که ضروریست تا از چهرهی جای جای کشور، تا اعلاء درجهی امکان و بر حسب ضرورت،رفع محرومیت شده و بستر آمادهای برای گام برداشتن در مسیر توسعهی هماهنگ و همهجانبه و بیتبعیض و درونزاد تمامی سرزمین ایران معطوف به امکانات و توانمندیها و نیازها و ضرورتهای منطقهای، فراهم آید، لیکن تقسیم نمایندگان ملی را در واحدهای منشعب قومی و زبانی در پیکرهی مجلس، به زیان تثبیت و تقویت و تداوم وحدت ملی ایران میشماریم. ما بر این باوریم که همچنان مطابق اصل ۸۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، هر نماینده به علاوه وکالت از جانب مردمان حوزهی انتخابیهی خود وکیل عام تمامی مردم ایران نیز هست و میبایست نسبت به وجود هر نوع نارسایی و محرومیت در سراسر کشور احساس مسئولیت و پیگیری داشته باشد و در مورد سرنوشت مشترک اهالی ایران دارای مسئولیت مشترک با تمامی نمایندگان محترم مجلس است.
اجرایی شدن این طرح، ضرورتا موجب واگرایی اعضاء فراکسیونهای قومی از وضعیت زندگی مادی و معنوی سایر نقاط خارج از حوزهی قومی و زبانی آنان خواهد شد و عملا میدان رقابتی برای پیشبرد برنامههای متنوعهی توسعه و رفاه در واحدهای منفصله از یکدیگر خواهد گردید. درونمایهی جوهری اینگونه طرحها، وانهادن وضعیت عمومی کشور و رقابت بر سر سهمخواهیهای هرچه بیشتر منابع و امکانات و تأسیسات نه به نسبت نیاز و محرومیت، بلکه براساس برتری شمار نمایندگان هر فراکسیون قومیست که طبیعتا موجد تبعیض و نارضایتی هرچه بیشتر خواهد بود. در چنین وضعیتی، پیوند همگرایانهی ملی، به رقابت واگرایانهی قومی مبدل گردیده و زمینهی احساس ناپیوستگی فرهنگی و سیاسی مابین نواحی مختلف مملکت فراهم خواهد شد.
ریاست محترم، هیئت رئیسهی گرامی و نمایندگان عالیقدر
از نظر اینجانبان با نگاهی تاریخنگرانه که بافتار چند لایه و رنگارنگ فرهنگی ایران زمین و غنای هویتی آن را مطالعه میکنیم و به خوبی میدانیم که همسانسازی آمرانه و نادیده گرفتن تنوع زبان و فرهنگ و رفتار اجتماعی مردمان ایران و الزامات پبوسته به آن نیز، نافی حقوق فطری انسانها و زمینهساز بروز بحرانهاست و دقت نظر و توجه به این حقوق و نیازها ضروریست، در عین حال اعتقاد راسخ داریم که عرصهی مجلس میبایست صحنهی تلاش در جهت پر کردن شکافهای ناشی از تفاوتهای آشکار در سطح معیشت و در زمینهی توسعهی نامتوازن بخشهای گوناگون کشور باشد و فارغ از تعصبات منطقهای، توجه نمایندگان محترم در عرصهی داخلی معطوف به سیاستگزاری در جهت کاستن هرچه بیشتر فاصلهها در آموزش، اشتغال، رفاه، توسعه وتقویت فرهنگی و محو بسترهای فساد و بحرانهای اجتماعی در اولویتهای مناطق محرومتر باشد تا هرچه بیشتر علل و دلایل نارضایتی از میان برداشته و مفهوم وحدت و همگرایی ملی، به سمت و سوی استحکام هرچه بیشتر طی طریق نماید.ایجاد فراکسیون یا فراکسیونهای قومی منطقهای، عملا میدانی نابرابر برای رقابت گروههای زبانی و نژادی نابرابر در جهت گرفتن امتیاز هرچه بیشتر به نفع واحدهای خود خواهد بود و عملا به مفهوم واگرایی سیاسی و ملی رهسپر خواهد گردید و در این میان برنامههای ملی از اولویت و ضرورت خواهد افتاد و گروههای کوچکتر جمعیتی، همواره احساس غبن و نارضایتی خواهند داشت.
ریاست محترم، هیئت رئیسهی معزز و نمایندگان گرامی مجلس شورای اسلامی
ما جمعی از جامعهی پژوهشگران تاریخ و تاریخدانان ایرانی که بخش قابل توجهی نیز از وابستگان و اهالی مناطق آذری زبان کشور را شامل میگردد، مصرانه از آن نمایندگان محترم تقاضامندیم دغدغههای ما و دیگر آحاد مردم شریف کشورمان، مبتنی بر تقویت همگرایی و پیوند ملی و علقههای میهنی را با عدم ایجاد زمینهها برای تقسیم سیاسی مجلس به دستههای قومی و منطقهای مبتنی بر تفاوتهای زبانی و نژادی و هویتی، تأمین نمایند.
جمعی از پژوهشگران تاریخ و جامعهی تاریخدانان ایرانی
اسامی امضاکنندگان به شرح زیر است:
ماهرخ ابراهیم پور، مجتبی ابراهیمی، محمدرضا ابن الرسول، پیمان ابوالبشری، فاطمه احمدوند، علی اکبر احمدی دارانی، محمد رضا اخضریان، امید اخوی، شهرام اردشیریان، مهری اسدی، مهدی اسلامی، حبیب اله اسماعیلی، علیرضا اشتری، لیلا اشرفی، فاطمه اصغری، علیرضا افشاری، مهدی امانی یمین، چنگیز امیری، زهرا امیری، اکبر ایرانی، امیر ایمانیپور، مسعود آتشگران، محمد حکیم آذر، امیر آریان راد، محمد آمره، امیر آهنگران، علی اصغر بابا صفری، طاهر بابایی، انسیه باقری، محمد باقری، نرجس بختیار خلج، بهمن براتی، حمید بصیرت منش، علی بهرامیان، علی تقی پور، مریم تقی زاده، فائزه توکلی، نرجس توکلی، یعقوب توکلی، حمید ثنایی، مرضیه جبرائیلی، جمیله جعفرپور، حلیمه جعفرپور نصیر محله، محمود جعفری دهقی، سید عبدالصالح جعفری، سجاد جمشیدیان، کورش جنتی، ناصر چاری، مهرداد چترایی، امیر حسین حاتمی، مصطفی حافظی، انیس حسینی، آسیه حسینی، زینب حسینی، سید رضا حسینی، سید محمد حسین حسینی، سید مصطفی حسینی، مرضیه حسینی، سپیده حکمی، سارا خاتمی، سیروان خسروزاده،علی خسروی، فرهاد دشتکی نیا، ضحی دلداده اصل، حسین دوستی، حمید رجب نسب، زهرا رحمت، زهرا رحیمی، محسن رحیمی فر، اکبر رسولی، مرتضی رشیدی، سیما رضایی، حمید رمضانی، رحمت رمضانی، جمشید روستا، کیمیا زارعی، فاطمه زرگری، زهرا زند، فرهاد زیویار، لیلا ساجع، سلمان ساکت، رویا سپهر آریا، عزیزه سجودی، محسن سراج، حسن سرآبیار، مجتبی سلطانی احمدی، مریم سلطانی، مهدی سلطانی، روح الله سلگی، مراد سلیمانی زمانه، حسین سلیمی، زرشام سنجابی، معصومه سیاح، میترا سیافی، محمد شایگان، علی شجاعی صائین، سعید شفیعیون، علی شکفته، هلنا شینی دشتگل، رامین صادقی، محمد صادقی، مریم صادقی، یونس صادقی، منصوره صالحی، زهره صفری، محمود طاهر احمدی، سید محمد منصور طباطبایی بهبهانی، علی ططری، فاطمه عاشری، مهدی عبادی، علیرضا عبداللهی خوش مردان، فاطمه عبدلی، عیسی عبدی، محمد علی عجم، جواد عربانی، جواد عسکری، میلاد عطار، هانیه علوی پناه، علیرضا علی صوفی، ابراهیم عمادی، فاطمه غیاثی، محمد فردوسی، زینب فضلی، عاطفه فیض، گلناز قادرپور، راضیه قادری، عباسعلی قاسمعلی، عبدالرحیم قاضی، مینا سادات قائمی راد، رسول قلیچ، ابوالفضل قیامی، مهدیه قیصری، معصومه سادات کاتوزی، محمد علی کاظم بیکی، سمانه کرمیان، فاطمه کریمی، مهدی کریمی، یدالله کلاهداری، مهتاب گلستانی، رضا گلشن مهرجردی، مصطفی گوهری فخرآباد، احمد رضا متولی، محسن محمدی فشارکی، آرزو مصیبی، مریم معزی، مجدالدین معلمی، رضا معینی، مجتبی مقدسی، زهرا منتهایی، علی منوچهری، جواد موسوی، سید علیرضا موسوی، ابراهیم موسی پور، صدیقه مولایی، مرجان مهدوی مقدم،علی مؤذنی، سید سعید میر محمد صادق، زینب سادات میرشفیعی، سعید نجار، سید مهدی نوریان، رحیم نیکبخت میرکوهی، محمد محمود هاشمی، زینب هیبتی، علی یحیایی، هومن یوسفدهی و عثمان یوسفی.
خیلی ممنون که اسم این به اصطلاح روشنفکران بی سواد رو هم آوردین. این جامعه به اصطلاح خودشون روشنفکر.
اگر روشنفکر مثلا اینایی هستند که با این استدلالات فاشیستی و و کاملا احساسی به دنبال یک نتیجه علمی و یا یک رهیافت سوسیولوژیک هستند، مشخص شد که کاملا بی سواد و متاسفانه فاشیست تشریف دارند. مثلا به اصل ۸۴ اشاره کردن ولی همشون میدونن تو اون مجلس چی میگزره و نماینده ها کلا دغدغشون چیه و کی از کی از چی چطور دفاع میکنه یا نمیکنه ….
این تنها یه برخورد شخصی و فاشیستیه که تحمل دیدن فراکسیون قومیتی تو مجلس رو ندارن وگرنه واسه کدوم یک از مشکلات وو بدبختی ملت ایران ، حداقل برای “پرس های” ایران اینا انگشت تکون دادن و نامه نوشتن؟ عرضه اش رو دارن برن واسه معلم زندلنی، دانشجوی زندانی، برای استاد زندانی و استاد اخرجی یا تبعیدی نامه بنویسند و شعار بدن؟
دم از هویت ملی میزنند، هویت ملی ایرانی رو بلدن تعریف کنند؟ برای اینا هویت ملی ایرانی پرس و کوروشه وسلام؟ تو دهات استانهای مرزی که اکثر اقلیتها ساکنند، اگر بچه ها با بدبختی زبانی پارسی رو پاس میدارند یا از تحصیل منصرف مشند به خاطر هویت ملی که یک مشت فاشیست هی ازش دم میزنند، این مهم نیست؟ ولی اینها هم ملتند و نماینده میخوان. و حتما اگر فراکسیون خاصی تشکیل شده، حتما لازم بوده. اصلا معنی صدتا نماینده ترک زبان که فراکسیون ترک تشکیل دادن چیه؟ یعنی بیش از یک سوم جمعیت نمایندگان مجلس، و به طبع اون به معنی بیش از ۲۰ ملیون نفر جمعیت ایران که هنوز سالهاست برای ابتداییترین حقوقشان گلو پاره میکنند.یهنی سالها گلو پاره کردن و به خواسته هاشون توجه نشده و امروز ضررورت تشکیل این فراکسیون حس شده.
در این کشور هر اقلیتی که دم از حقوق ابتدایی خود بزند”پان” خوانده میشود ولی اینا که این همه از این جریان سوختن ، قشر به ظاهر خیلی باسواد و تاریخ دان مملکتند. پس مشخص هم هست که اون تاریخ مغرضانه و یکسوسیه که سالهاست مغز محصلان رو شستشو میده رو کیا نوشتن. حداقل این قشر روشنفکر یه فکری، یه تصور کوچک بکنند که اگر این تبعیضات بر علع فارس زبانان اتفاق می افتاد چه میکردند؟ پاشن برند این استانهای مرزی ، نه تو دهاتشون ، تو حتی شهراشون ببینن چه خبره. ببینن که کردها هنوز تو خونه و با بچه هاشون کردی حرف میزنند، عربها و ترک ها، و بلوچ ها و لرها هم همینطور.
ملت با ملی گرایی جمع کردن این همه قومیت های مختلف کنار هم،و مجبور کردن انها به تکرار یک چیز، یک زبان و یک تاریخ و با دادن شعار های همبستگی و انسجام ملی که انسجام ملی آن تنها برای قوم ، زبان و فرهنگ پارسیست، به وجود نمی یاد. در این مفاهیم ملت ، انسجام ملی، انسانها و حقوق انسانهایی هم مطرح است که سنت فرهنگ و زبان دیگری دارند و به ایده این مثلا روشنفکران این انسجام ملی یعنی تمام این ملت با به فراموشی سپردن هویت خود باید بر هویت پارسی و تاریخی که اینها نوشته اند اتکا کنند.
متاسفانه در ایران هیچ امیدی برای احقاق دموکراسی و عدالت نیست، چون قشر به اصطلاح روشنفکرش احساسی و از روی تعصب و خششم صحبت میکنه. و این مهمترین و بزرگترین بد بختی ایرانه و خطرناکتر از هر چیزیست که قربانی اول آن انسجام ملیه. وگرنه این ملتی که یک قرن پیش آن هم در آن شرایط مشروطه کردند ، در آن جوی که روشنفکران به دور از آرای فاشیستی تنها دغدغه تشکیل قانون و دولت مدرن برای احقاق حقوق ملت ایران بودند، عرضه آن را هم داشتند که زیر ستم دولت فاشیستی و مونارشیست پهلوی نرفتند، ولی امروز به مدد این روشنفکرایی قلابی که دانشگاههای کشور رو سم پاشی میکنند ،دیگر هیچ امیدی نیست که ملت در برابر ظلم این اولیگارشی اسلامی فاشیست شورش کنند و ایران را نجات دهند. بهتره این روشنفکران اول از هر چیز یاد بگیرند که یک روشنفکر یک محقق ، به دنبال دیدن و یافتن و تحلیل حقیقت است، نه آن حقیقتی که ای تاریخ های تقلبی یاد گرفته و نه حقیقتی که به او دیکته شده، حقیقتی که حاصل سالها تحقیق در میان ابژه های عینی است مثل لوی اشتراوس کرد و آنتروپولوژی و چجامعه شناسی رو اینچنین دگرگون کرد.
به امید آنکه روزی فراکسیونی برای بلوچها،عربها، کرد ها و لرها هم تشکیل شود. و برای نجات ایران ، به امید تحول در جامعه علمی و تکامل “علوم انسانی” ، به مدد روشنفکران واقعی، چرا که تحول و تغییرات از آرای روشنفکران زاده میشود نه فاشیستها.
بدبختی دیگر ماجرا اینه که نقاط ضعف این مثلا تاریخدانان فقط مسائل هویتیه، یعنی تو این ملت هر اتفاقی بیفته واکنش از سوی این قشر دیده نخواهد شد ولی کافی است تا اقلیتی ، گروهی به غیر از این جمعیت به دنبال هویت و حقوقی ایتنیکی شون باشن، و اینجاست که هویت و همبستگی ملی به نظر اینان به خطر می افته.
چرا این قشر اینچنین متفکر برای زندانی شدن روشنفکرانی که تو زندانهای ایران زجر میکشند تنها دلیل اینکه به دنبال حقایق بودند، نامه ننوشتند؟ چرا این متفکران از اختلاسی در صندوق ذخیره فرهنگیان اتفاق افتاد گله نکردند؟ چرا در خصوص قتل عام ۶۸ سکوت کردند؟ چرا قربانیان انتخابات تقلبی ۸ سال پیش را فراموش کردند؟ چرا برای دفاع از قربانیان تجاوز آن هم از کثافتی که سالها به اسم قاری م معلم دینی شهوترانی میکرد شکایت نکردید؟ چرا برای ایرانی هایی که امروز در ایران به خاطر بحرانهای زیست محیطی مجبور به مهاجرت و خانه نشینی شدند کمپین تشکیل ندادند؟ ای تاریخدانان متفکر آیا میتوانید نامه ای برای کودکان کار، برای زنان و مردان کارتون خواب ، برای حقوق پایمال شده زنان در ایران، برای دانشجویان و فارغ التحصیلان بیکار بنویسید؟
رگ گردن امثالی مثل شما تنها زمانی کلفت میشود که نام خلیج فارس را تحریف کنند یا فراکسیون اقلیتی تاسیس کنند و یا خدای نکرده توی دهات کردستان یا خوزستان و آذربایجان ۶ ساله ها زبان مادریشان را بیاموزند یا کرد ترک یا عربی احیانا بخواهد از تاریخ و فرهنگ خود و از حقایقی که دیده و شنیده حرف بزند، که قیامتی خواهد شد . شما تاریخدانان دروغگو یک قرن دروغ تحویل ملت دادین که امروز در برابر آن مسئولید. حاصل یک قرن ناسیونالیزم فاشیستی و الفابتیزاسیون زورکی و رواج تاریخ های تحریف شده پهلوی تنها حاصلش تفرقه ای است که امروز شاهد آنیم. و چنین حماقتهایی است که در تاریخ ایران مانع از آن همبستگی شده که امروز در انتظار آن هستید. نادیده گرفتن مشکلات اقوام در ایران ، پایمال شدن حقوق ابتدایی آنان در این عصر به نفع ایران و ایرانی نیست. سالهاست چنین دیدگاههای فاشیستی مانع از حل مسائل اقوام در ایران شده درست به دلیل وجود روشنفکرانی که با تحلیل شخصی از مسائل پیچیده اجتماعی حرف میزنند. اندکی فکر کنید و اگر نمیتوانید از تمام امراض جدی و مزمنی که دامن ایران و جامعه ایران را گرفته ، دفاع کنید و جرات نقد این نظام دیکتاتوری را ندارید و از زندان رفتن و شکنجه شدن میترسید، لااقل وضیفه معلمی خود را درست انجام دهید و این انرژی فراوانتان را در جهت توسعه علوم انسانی و خصوصا تحقیقات سیاسی و جامعه شناسی صرف کنید تا برخی دانشجویانتان به جای نوشتن مقالات قلابی یا تکراری، باعث آبروریزی دانش در ایران نشوند.
پ.ن. لوی استراوس یا استروس Claude Lewis Strauss در مقاله قبلی غلط تایپی شده، پوزش
این متخصصین و وطن دوستان عزیز به درستی دغدغه بسیاری از ایران دوستان رو بیان کردن این رفتارهای قوم و قبیلگی احمقانه و بعد از اون مظلوم نمای مضحک کسانی که نظرات بالا رو نوشتن حتما به ضرر وفاق ایران و منفعت ایرانی هست ما در ایران آذری داریم ولی ترک نداریم ترکها اقوام وحشی اسیای مرکزی بودن که حمله کردن به ایران کشتن جنایت کردن غارت کردن تجاوز کردن کله منار به پا کردن اون وحوش با این وحشی گری زبان مردم ایران رو عوض کردن وگرنه زبان اصلی . مردم اذربایجان مثل زبان مردم ایران بزرگ فارسی هست. حالا عده ای سنگ زبان این قوم دون صفت رو با ننه من غریبم بازی های ابلهانه به سینه می زنن بدتر از کاز اوم مثلا نمایندگان مردم ایران است اگه از اون ابله مثل قاضی زاده چه انتظاری دیگه.می شه داشت ولی بر بقیه ایران دوستان واجب است که نگرانیهایی ایران دوستان رو در مورد وفاق ایرانیان فریاد بزنند و بیش از این در مورد این قوم ابله مماشات به خرج ندهند.
در مورد اون نظر در بالا که گفته بود مردم ایران با عربی یا ترکی حرف زدن بچه ۶ ساله مشکل دارند تا. خیلی غلط کردی کی و کجا این کار کرده امثال تو اگاهانه یا ناآگاهانه هدف خودتون رو بین بردن وفاق ایرانیان هست رو پشت این مظلوم نماییهای ابهانه پنهان می کنین
این افراد انحصار طلب و ضد ملیت های ایرانی رو مردم ایران باید خوب بشناسند و همیشه بخاطر داشته باشند هر جند فرد مهم و معروف و شاخصی بین اینها من ندیدم و افراد گمنامی هستند اگر اسامی واقعی باشند و جعلی نباشند