بر باد رفته…!
شروع مصاحبههای من در تفسیر خبر جمعههای صدایآمریکا (حدوداً) همزمان بود با انتخاب باراک اوباما به عنوان اولین رئیس جمهور رنگینپوست آمریکا.
در نطق اول، او افق روشنی از «صلح» ترسیم کرد که از نگاه من این میزان از وقار و متانت اوباما، کار را برای حکومت ایران بسیار سخت میکرد! این را در زمستان ۱۳۸۷ در voa گفتم و به حاکمان توصیه کردم از این فضای تازه برای اثبات آنچه «فعالیت صلحآمیز هستهای» مینامند، نهایت استفاده را ببرند. و گفتم شاید نفر بعدی، به این اندازه صلحجو نباشد!
امروز وقتی توییت دونالد ترامپ را دیدم، یادم افتاد آن توصیه را حتی در دومین دور انتخاب اوباما به ریاستجمهوری آمریکا در یک یادداشت تکرار کردهام. سال ۲۰۱۲ نوشتم: «انتخاب مجدد اوباما، کار را برای (جمهوریاسلامی) ایران سختتر میکند، نه آسانتر.»
آن یادداشت را در این لینک میتوانید بخوانید:
http://babakdad.blogspot.fr/2012/11/blog-post_7.html
?با رفتن احمدینژاد، حکومت برای بقای خود سر عقل آمد و اگرچه دیر، اما در واپسین فرصتها به توافق هستهای دست یافت و از زیر فشارهای کمرشکن تحریم و سایه جنگ بیرون آمد. من از این زاویه که مردم توانستند نفسی بکشند، خشنود بودم ولی همچنان به پایان کار این حکومت با جهان بدبین بوده و هستم.
چنانکه میبینیم در ایران پسابرجام هم، هنوز «عقلانیت» در انزواست و حکومت را عربدهجویانی اداره میکنند که فقط رجزخوانی بلدند و قطعاً هنوز نفهمیدهاند دنیا چه تکانی خورده است!
دوران مهربانیهای اوباما، چیدن سفره هفتسین و پیامهای نوروزی و لهجه شیرین پارسی رییسجمهور ایالات متحده آمریکا تمام شد! حالا کسی روی کار آمده که آن مهربانیهای اوباما را «بیحاصل» میداند و میگوید من آنطور نیستم!
حقیقت این است که آقایان اوباما و جان کری تا روز آخر سعی کردند موانع اجرایی برجام را یکبهیک رفع کنند، بانکها و سرمایهگذاران را به بازار ایران جلب کنند، موشکپرانیهای ایران را با اغماض زیر سبیلی رد کنند. هرچند آن تحریمهای غیر اتمی را طبق روال این ۳۷ سال و به سیاق دولتهای پیشین، تمدید کردند. اما در برجام تا توانستند معرفت و پایمردی نشان دادند. زیرا برجام برای دولت اوباما هم یک دستآورد مهم بود و باید از آن دفاع میکرد.
جمهوریاسلامی در عوض، به مناسبت و بی مناسبت از زبان رهبر معظم، همچنان بر طبل آمریکاستیزی کوفت و بارها نسبت عهدشکنی به آمریکا داد و فتیله سوءظن و بدگویی از آمریکا را حتی ذرهای هم کم نکرد. تا عاقبت ترامپ وارد کاخ سفید شد و در همین سه هفته نشان داد موضوع «مهار ایران» برای او حتی از مسئله اسرائیل هم مهمتر است!
امروز او در چندمین توییتی که درباره ایران نوشته، صراحتاً هشدار داده ایران دارد با آتش بازی میکند. دو هفته قبل هم درباره اقدام نظامی در هر جای لازم، نوشت: ما هرگز تهدید نمیکنیم، عمل میکنیم!
?حالا در آستانه سالگرد ۲۲ بهمن هستیم که از جمله سنتهای آن «آمریکاستیزی» است! شعار مرگ بر … و آتش زدن پرچم آمریکا و…! فرق مراسم امسال، آن است که در آمریکا کسی رئیسجمهور است که به حد «افراطی» ناسیونالیست و میهنپرست است و آنقدر رفتارهای غیرقابل پیشبینی دارد که اگر ببیند پرچم کشورش را میسوزانند، ممکن است واکنش تند و نامعقولی نشان دهد.
اینجا روی سخنم با آن دسته از مسئولان جمهوری اسلامی است که به «مردم» هم فکر میکنند.
آقایان! دوران تازه را درک کنید. هشت سال قبل درباره آن مرد توصیه کردیم که قدرش را بدانید، شاید دیگر همچون اویی به این زودیها بر سر کار نیاید! نشنیدید. و بهترین فرصتها را در دوران آقای اوباما به اسراف سوزاندید و از کف دادید. حالا بشنوید. حالا بیشتر از همیشه «احتیاط شرط عقل است»!
برای حفظ تمامیت ارضی کشور و حفظ جان این مردم مظلوم، عقلانیت به خرج دهید و در مراسم ۲۲ بهمنتان به پرچم و «نماد ملی» آمریکا توهین نکنید. به شعار و رجزخوانی اگر بود، ۳۸ سال است گلو پاره کردهاید و نتیجهای نگرفتهاید. روی کمک رفیق شرقیتان هم حساب نکنید. روسیه آنقدرها مشکل دارد که شما را به نصف «کریمه» میفروشد!
با جان ایرانیان و با خاک ایران بازی مرگ نکنید و در عرصه برخورد سخت ترامپ، بالاغیرتاً بگذارید ایران «نفر اول» نباشد!
من آنچه شرط بلاغ بود… بگذریم!
[بابکداد]
جمعه ۱۵ بهمنماه ۹۵
پاریس
▪️در تلگرام همراه شوید.
http://t.me/babakdad
پینوشت: دیگران را به اقدامات نظامی احتمالی تحریک نکنید. کل توان مدیریت بحران نظام را در فاجعه عمدی «پلاسکو» دیدیم. نزدیک دو هفته طول کشید تا آواربرداری آن را انجام دهید. ناتوانی شما را در فاجعه پلاسکو فراموش نکردهایم!
فیلم را برای دوستانی که احتمالاً تماشا نکردهاند، میگذارم.
فیلم کوتاهی درباره شهروندان خبرنگار و خواص انفجاری و ویرانگر ترمایت:
از: سایت فرصت نوشتن، روزنوشته های بابک داد