یک بار دیگر بمباران ارتش اسرائیل درغزه چشم جهانیان را به سوی خود کشاند و قلب مردم جهان را از از کشتار کودکان مردم بی پناه فلسطین جریحه دار کرد. در این مقاله کوشش من این است که نه تنها به سیاست های جنایت بار دست راستی ها و نظامی های اسرائیل بپردازم، بلکه از رفتار جنایت بار گروه عقب افتاده حماس نیز سخن بگویم، که بخشی از تراژدی مردم فلسطین را ساخته است. و بالاخره از نقش گروه فراگیر صلح دوستان اسرائیلی که جوانانشان گروه بزرگی از ایشانرا تشکیل می دهند، بنویسم که در کنار گروه کثیری از مردم فلسطین به دنبال ایجاد فضای دوستی و آشتی و صلح می باشند، که در کنار هم و باهم زندگی نو و دوران شکوفانی سرزمین هایشان و مردمانشان را با هم بسازند.
آن چه که در غزه می گذرد ریزش بارون نیست رگبار باروته و متاسفانه این صحنه مرتب در حال تکرار است و مردم بی پناه فلسطین هرچند ماه یک بار در برنامه عزاداری و به خاک سپردن عضوی از خانواده خود هستند. دولت راستگرای اسرائیل تا آخرین فرد فلسطینی کشته نشود، آرام نخواهد نشست و بارها وقتی صحبت از آتش بس می شود، اصرار دارد که ما استراحت در جنگ را بی معنی می دانیم. بمب های اسرائیلی بدون وقفه بر سر خانواده های فلسطینی می ریزد و صحبت بر این است که بالاخره دشمن به زانو در خواهد آمد و حماس اسلحه را به زمین خواهد گذاشت. عجیب این جاست که این تاکتیک بارها انجام شده است. پس از هر بمباران صحبت از حمله زمینی است و بارها سربازان اسرائیلی فلسطین را اشغال کرده اند و پس از خرابی های بی پایان و با وساطت آمریکا و اروپا به مرزهای خود باز گشته اند. لذا این فیلم های وحشتناک سینمائی دوباره پس از چند ماه تکرار می شود و هنوز درس نگرفته اند که این روش نه تنها کارکرد ندارد، بلکه نظر افکار عمومی دنیا را هم در رابطه با اسرائیل تغییر خواهد داد که عملا می بینیم کمتر کشوری ست که اسرائیل را تجاوزکار نشناسد و بارها سازمان ملل قطعنامه های مختلف علیه اسرائیل صادر نموده که توسط آمریکا وتو شده است و دشمنی مسلمانان با آمریکا نتیجه سال ها پشتیبانی بدون توقف آمریکا از اسرائیل بوده است. عجب این جاست که اسرائیل به خاطر حکومت دست راستی خود هنوز به جمعبندی نرسیده است که این روش کهنه و قدیمی ست و مثل بمباران آمریکا در ویتنام خوردن سوپ با چنگال است. البته فراموش نشود در رابطه با کشورهای آفریقایی همین رهبران اسرائیل محکم طرفدار حکومت های اقلیت های سفید بوده اند و حتی مهمات و اسلحه در اختیار آن ها قرار می دادند که اکثریت سیاه را سرکوب کنند. دشمنی نلسون مندلا با حکومت اسرائیل عجیب و غریب نیست. در عین حال نهضت صلحجویانه ای که مدت هاست در اسرائیل جوانه زده است آینده نتنیاهو و هم فکرانش را زیاد روشن نشان نمی دهد. در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه جهانی یهودیان همیشه در بخش لیبرال نهضت های جهانی شرکت کرده اند و اثرات غیر قابل انکاری در جوامع مختلف گذاشته اند، لذا با وجود فشار دست راستی های درون اسرائیل نهضت ضد جنگ در درون اسرائیل هر روز بزرگ تر می شود .
آن چه که در بالا گفتیم بخشی از تجاوز دولتی به کشور همسایه است. ولی صورت مسئله به این ساده گی نیست، بلکه عوامل دیگری کمک به ایجاد این شرائط می ئمایئد که نباید آن ها را نادیده گرفت، بلکه باید آن عوامل را شناخت و به چاره جوئی پرداخت. جنبش فلسطین در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، دوره های مختلفی را گذرانده است. در شروع نهضت به افرادی نظیر احمد شغیری که بیشتر دست نشانده دولت های عربی بود تا در خدمت نهضت فلسطینی، و یا یاسر عرفات که شروع نهضت فلسطینی مستقل از سایر کشورهای عربی با اوست. فلسطین از موضوعی در خدمت کشورهای عربی به یک موضوع استقلال طلبانه فلسطینی تبدیل می شود. و امروز که حماس با داشتن قدرت نظامی بیشتر سرنوشت این ملت طوفان زده را رقم می زند، بازیکنان این دوره از نمایشنامه پر از تراژدی فلسطینی ها را می سازند.هستند طرفداران جبهه فتح به رهبری محمود عباس در مقابل حماس حرفی نمی تواند برای گفتن داشته باشد و عملا با ایجاد تنش های مختلف حماس، او را در رابطه با قرارداد صلح و یا هر قرارداد دیگری، بی اثر و بی قدرت ساخته است و درعمل پرزیدنت فلسطین به صورت تنها رئیس یک اداره در آمده است. در عین حال حماس فکر می کند از نظر نظامی قادر است اسرائیل را به زانو در آورد. نتیجتآ به سراغ ارتجاعی ترین حکومت های جهان نظیر ایران و سوریه می رود، به خصوص ایران که پول و اسلحه در اختیار آن ها قرار می دهد و حماس چون از نظر فکری و ایدئولوژی شباهت بسیار باهمراهان ایرانی خود دارد، به فکر خود بلوکی در مقابل غرب به وجود می آورند و هر از گاهی موشک هائی به سوی اسرائیل پرتاب می کند و یا بمبی در مدرسه یا بازار اسرائیل می گذارد. لذا هم بر سر قدرت می ایستد و هم نشان می دهد که جرات آن را دارد که در قلب اسرائیل در مدرسه یا اتوبوسی بمب گذاری کند. چه همپالکی او دولت ایران هم، چون از همان قماش است، فکر می کند و به خیالش می رسد که با این گونه کار های تروریستی علیه مردم غیر نظامی می توانند پنتاگون را به زانو درآورند. به دنبال این استراتژی عقب افتاده ایران چنین تصور می کند و نفس کش طلبانه تهدید می کند که اگر غرب به خواهد دست از پا خطا کند، دنیا را شلوغ نگه خواهد داشت، نصراله حزب اله یا حماس را به جان اسرائیل خواهد انداخت. عجب این جاست که حماس آن قدر عقب مانده است که هنوز معتقد است که وسیله جای هدف را می تواند بگیرد، آن هم چگونه وسیله ای؟ به فکر کهنه ئ عقب مانده اش، کشتن بچه های دبستانی اسرائیل، دل مادران داغدار فلسطینی را خوشنود می کند، و همین نتیجه کار بچگانه و در عین حال جنایتکارانه برایش کافی ست. و بارها این تز شیطانی را تکرار می کند که باید مادران اسرئیلی را داغذار کرد تا مادران ما را داغدار نکنند. در عمل این تز عقب مانده فقط به تعداد مادران اسرائیلی ضد فلسطینی می افزاید و نظر مردم دنیا هرگز با بمب گذاری در اتوبوس موافق نیست، که بچه های چند ساله را به جرم حمله ارتش اسرائیل به شهرهای عرب نشین باید تکه تکه کرد، و این رفتار عقب مانده و جنایتکارانه کسی را در جهان مانند گذشته به طرفداری از فلسطینی ها نمی کشاند. عده ای هم در دفاع از حماس می گویند این تجاوز اسرائیل است که مردم فلسطین را مجبور به چنین کاری می کند. آیا شما درست و منطقی می دانید که یک حرکت غیر انسانی را با یک حرکت غیر انسانی دیگر پاسخ دهند؟. این نوع طرز تفکر چشم به جای چشم متعلق هزاران سال پیش است و درمان معضلات اجتماعی امروز ما نیست. این گونه رفتار نه تنها ما را به پایان تجاوز نزدیک نمی کند بلکه ما را از رسیدن به صلح دور کرده و به دشمنی ابدی باهم نزدیک می کند. اسرائیل با ۷۵۰ جت جنگی ۵۰۰۰ تانک و و هزاران موشک و ضد موشک خود را ابرمرد و پلیس منطقه می داند . جای افسوس است که در چنین فضائی بی خردانه هنوز حماس فکر می کند که از نظر نظامی قادر است این نیرو را درهم شکند، و در انجام این پیروزی! پشتیبانی اش به ایران و سوریه است که یکی در حال فروپاشی و دیگری با آینده ای تاریک قادر نخواهند بود تا ابد جیب رهبران حماس و تفنگ سربازانش را پر از پول و فشنگ نماید. تنها راه بیرون آمدن از این سیکل معیوب و مخوف و دردناک، انتخاب راه حل گفتگوست، البته گفتگو نه با رهبران دیوانه حماس و اسرائیل بلکه گفتگو با نیروهای پیشرو طرفین است که این همه آدمکشی و خرابی را دوای درد مردم فلسطین و اسرائیل نمی دانند. باید کوشش شود که فضای جنگ و کشتار و آدمکشی و خراب کردن و بیگناه کشی های انتحاری و سیاست های تروریستی جای خود را به فضای صلح و دوستی و آشتی طلبی و مقابله با جنگ و تروریسم بدهد. راهی که در جهان امروز خریدار دارد و مورد احترام است. تنها راهی که بآزادی مردم فلسطین و گسترش فضای آرام و خالی از وحشت در اسرائیل منتهی خواهد شد. گسترش فضای آشتی خواهی در تمام منطقه، تا بتواند فضای حاضر ادامه وحشت را، که چکمه پوشان و نظامی های هوادار جنگ اسرائیلی، عقب افتاده های فلسطینی نظیر حماس ساخته اند را، از میان بردارد. قدرت مردم فلسطین در به حق بودن خواسته ها و مظلومیت ایشان است و پشتیبانی مردم جهان با استفاده از وسائل تروریستی برآورده نمی شود بلکه بر عکس، ایشان مردمی تروریست که به کارهای جنایتکارانه و کشتار مردم بیگناه آلوده اند، شناخته خواهند شد. و بدون تردید دنیای امروز و مردم جهانی که تنها آرزوی صلح و آشتی جهانی را در سینه می پرورانند، به یاری صلح دوستان منطقه خواهند آمد.
به امید روزی که بچه های فلسطینی بجای سینه خیزی و تمرین نظامی در جهت بازسازی میهن خود بکوشند و مردم اسرائیل مانند برلینی ها دیواهای جدایی را خراب کنند و در کنار همسایگان فلسطینی خویش با یکدیگر برای پیشرفت و رفاه مردم خاورمیانه، در برنامه های صلح آمیز بحرکت درآیند.
کامبیز قائم مقام
جمعه ۳ آذر ۱۳۹۱ – ۲۳ نوامبر ۲۰۱۲